واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: روایتی شنیدنی از سفر اربعینی جواد موگویی.
دانلود ظهر از کاظمین رفتم نجف. بلیطم ساعت ۱۸است. چند ساعت زودتر راه افتادم، بیخبر از حادثهای که در فرودگاه نجف در انتظارم بود! راننده جوانی بود جنگجو! نمی.توانم بیش از این مسئله را باز کنم! القصه! حرفی شدیم باهم. از فساد در عراق گفت. اینکه بودجه فروش نفت در عراق چند برابر ایران است ولی هنوز حداقلترین امکانات رفاهی نیست. راست میگوید سال۲۰۰۳ صدام سقوط کرد و حال ۱۶ سال از آن سقوط میگذرد و هنوز عراق خرابهایست از پروژههای نیمهکاره. در قلب بغداد هم میشود خیابانهای خاکی بدون سیستم کابلکشی و جدولکشی دید. کمتر میانسالی را میشود در تظاهرات دید. ۹۵درصد معترضین جوان و نوجوان شیعه هستند. نسلی که حکومت صدام را درک نکرده؛ نه استبدادش نه جنایتش و نه جنگطلبی او را. از برای همین نمیتواند فساد و ناکارآمدی حاضر را درک کند. به خیابانها آمده، بیتوجه به ۴۰سال حکومت صدام و اینکه عراق چه راهی را طی کرده و به اینجا رسیده. درست مثل جماعتی در ایران که در دی۹۶ از برای آزادیخواهی رفتند در جلوی مسجد گوهرشاد شعار درود بر رضاشاه سر دادند! درست جلوی مسجدی که رضاشاه صدها تن را به گلوله بست! به جرم سر کردن لچک! فقط یک تکه پارچه! القصه! الان عراق در گردابی فرو رفته که ایران نیز خیلی با آن فاصله ندارد؛ بیسوادی سیاسی، غرق شدن در فجازی و انقطاع با تاریخ انقلاب! نسلِ جوانی در عراق به حق رای و اعتراض رسیده که پدرانشان در سیاهچالهای صدام رنده رنده شده بودند. اما قصه سیاهچالهای بعث و جوخههای اعدام بعث را نه دیدند و نه خواندهاند و نه هست که بخوانند! انقطاع و بیخبری از تاریخ سیاه پدران، آنان را به خیابان کشانده. فساد در عراق هست لکن قابل مقایسه با حکومت دیکتاتوری صدام نیست. دهها نفر در تظاهراتها کشته شدند اما در حکومت صدام، حلقومها پیش از صدا بریده میشد. و حالا انحراف اعتراضات به جایی رسیده که تیمهای ترور نامعلوم! فرماندهان حشدالشعبی را که داعش از پس آنها برنیامده بود، یک به یک در خیابانهای عراق زنده زنده میسوازنند و ترور میکنند. ایران نیز قربانی همین حافظه معلول تاریخیِ عراقیها شده! نسل جوان عراقی به مدد الجزیره و بیبیسی زود یادش رفته که ایران چه کرد برای عراق در جنگ با داعش. یادش رفته که قاسم سلیمانی ژنرالی کرد برایشان. قصور از آن جوان عراقی نیست! این رسانه افلیج ماست که راه را برای بیبیسی باز کرده، تا جای جلاد و شهید را در تاریخ عوض کند. نسلی که تاریخ چند سال قبلش را نخواند سرنوشتش اسیری در گرداب خواهد بود. گردابی که ایران را هم میتواند ببلعد. منبع: جام جم آنلاین
روایتی شنیدنی از سفر اربعینی جواد موگویی دانلود صبح بلیط گرفتم که عصر برگردم نه از باب حوادث دیروز پولم تمام شده و مجبورم کاش میتوانستم بمانم و دریابم لایههای اجتماعی و سیاسی این اعتراضات را برای وداع رفتم حرم یکهو یکی زد پشتم همان میانسالی بود که مرا از معرکه نجات داد آ
روایتی شنیدنی از سفر اربعینی جواد موگویی دانلود امروز رفتم بیت آیتالله سیستانی در انتهای یک کوچه تنگ و بینام است درست سه کوچه مانده به بابالقبلهی حرم چند مسلح به صورت زیگزاک در کوچه پست میدادند هیبتشان کاملا با نیروهای امنیتی عراق متفاوت است چیزی هستند شبیه محافظان سی
روایتی شنیدنی از سفر اربعینی جواد موگویی دانلود خون پایم بند نمیآمد رفتم ساختمان هلالاحمر ایران در چند متری حرم ولیکن مسئولش گفت به علت اغتشاشات سرویسدهی نمیدهیم گفتم خبرنگارم پایم نیاز به بخیه دارد گفت تعطیل است گفتم حداقل یک باند بدهید گفت اجازه ندارم عجیب بود دی
روایتی شنیدنی از سفر اربعینی جواد موگویی دانلود حس کردم پام میسوزه دیدم رون پام پر شده از خون ایضا پهلوم و آرنج دستم گوشم همچنان سوت میکشید افتادم زمین چند نفر دست و پام رو گرفتن و بلندم کردن و آوردن پشت ایرانیتها پشت سر هم سرفه میکردم تازه فهمیدم گوله خوردم اما پلاس
روایتی شنیدنی از سفر اربعینی جواد موگویی دانلود سر صبحی رفتم آمپول زدم عراقیها عجیب خشن هستند در درمان آمپول را چنان زد که نیمهای را لنگ کرده لنگان لنگان رفتم کتابخانه علامه امینی چندمتری خانه امام در شارعالرسول علامه صاحب کتاب الغدیر در ۱۱جلد است او میتوانست به سنت فق
روایتی شنیدنی از سفر اربعینی جواد موگویی دانلود از کیلومترها قبلتر از میدان التحریر خیابانها را بستهاند خیابانها پر است از تویوتاهای دوشکا سوار از کسی آدرس پرسیدم با نگاهش گفت آنجا میخواهی بروی چه کار گروه گروه مردم با پرچمهای عراق وارد خیابانهای منتهی به میدان میشون
روایتی شنیدنی از سفر اربعینی جواد موگویی دانلود امروز رفتم کوفه نجف و کوفه در کل وضعیت مناسبتری نسبت به کربلا دارند امکانات کربلا شبیه شهرستانهای کوچک ایران است کلا در عراق چیزی به اسم کابلکشی برق نیست انبوهی از کابلها در خیابانها آویزان است آدمی میترسد از کنارشان رد شود
روایتی شنیدنی از سفر اربعینی جواد موگویی دانلود اینجا دو چیزش خیلی حال میدهد یکی چای که هرلحظه بخواهی دم دستت است و دیگری نماز شکسته حیف که اسباب دود صلواتی نیست واقعا که این یک قلم جامانده و ایضا نمیدانم چه اصراری دارند برادران عراقی در استفاده آفتابه به جای شیلنگ آن هم می
روایتی شنیدنی از سفر اربعینی جواد موگویی دانلود امروز کلا با دادمان بودیم با شاسی بلند سپاه سری به موکب زندان زدیم رامین زندان شهر را هم کرده موکب و زندانیان را خادم زائر زندانیست در مرکز زاهدان برای زندانیان رهباز یعنی کسانی که صبح در بیرون زندان مشغولند به کار و شب بر
روایتی شنیدنی از سفر اربعینی جواد موگویی دانلود ۶-۷ساعت سفر با ون همهجایمان را خشک کرد کمری نماند دیگر ظهر در اولین موکب عراقی ناهار خوردیم و ایضا چای عراقی سیاه است و بدمزه بعدازظهر رسیدیم قبرستان وادیالسلام عجب قبرستانی بزرگترین در دنیا با معماری زیبای قبرها روایت