تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):منافق به آنچه مؤمنان بواسطه آن خوشبخت مى شوند، ميلى ندارد، ولى خوشبخت سفارش به تق...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798212221




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

محمودی جانبازی که سال ها چشم به آسمان دوخته است


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: محمودی جانبازی که سال ها چشم به آسمان دوخته است کرج -ایرنا- هشت سال دفاع مقدس صحنه های بی بدیلی درکتاب قطور و پررمز وراز خود ثبت کرد، صحنه هایی که تاریخ ساز شد تا برای آیندگان ایران زمین درس مرادنگی و شجاعت شود.


به گزارش ایرنا، در این هشت سال جنگ، تک تک آنانی که در جبهه حضور یافتند به این امید که دست پلید دشمن را از خاک وطن کوتاه کنند، روزهای سخت و دشوار را تجربه کردند،عزیزانی در میدان نبرد، آسمانی و بسیاری با زخم های دردناک و نفس گیر برای همیشه زمینگیر شدند.کورش محمودی متولد 1339 از جمله عزیزانی است که در بیستم مردادماه سال 65 در منطقه عملیاتی مهران براثر ترکش گلوله دشمن دچار ضایعه مغزی و نخاعی شد.او اینک سالهاست که نگاهش رو به آسمان، آسمانی که قرار بود به آنجا پر بکشد و به خیل شهیدان بپیوندد اما امروز زنده مانده است تا اسوه ای باشد از صبر و برد باری برای ما که مدیون این جانبازان و فدا کاری آنان هستیم. او دانش آموز با استعداد دهه های 40 و 50 شهرستان نظرآباد بود، هوش و استعدادش مثال زدنی بود، برای بچه های هم سن وسال خود الگو شد.کوروش داشته های علمی اش را برای همکلاسی ها تعریف می کرد،از عمق وجود بذل علم داشت، ریاضی،درس دشوار کلاس ها برای این دانش آموز بسیار آسان و روان بود.آنطور اطرافیان می گویند،کوروش عاشق معلمی بود،بالاخره پس از دریافت مدرک دیپلم به آرزویش رسید و او معلم محله خودش شد و به بچه های مدرسه درس داد.با شروع جنگ تحمیلی،کوروش رخت بسیجی پوشید به جبهه های جنگ حق علیه باطل رفت و سرانجام در سال 65 مدال پرافتخار جانبازی را برگردن آویخت.هفته بسیج فرصتی شد تا کوروش را از نزدیک زیارت کنم،همه خانواده گرد او در خانه آمده بودند، مادر، دامادها و خواهران اما از پدر خبری نبود، گفتند پدر در قید حیات است اما به علت کهولت سن و بیماری در بستر قرار دارد.کوروش زبانی برای سخن گفتن ندارد و فقط آنچه می خواهد بگوید با دستان لرزانش می نویسد، بدن مجروح او روی تشک رو به آسمان است .این جانباز حماسه آفرین30سالی است که قادر به سخن گفتن نیست، البته دستانش توان نوشتن ندارند اما به زحمت می نویسد. خانم لیلا سر زعیم 16سال است که کوروش را برای شریک زندگی اش انتخاب کرده است، حاصل این زندگی مشترک یک دختر است که اکنون در کلاس هشتم درس می خواند.او می گوید آرزو داشتم با کسی ازدواج کنم که جانباز باشد و من کوروش را انتخاب کردم و از اینکه به او خدمت می کنم خیلی خوشحالم .سئوالی برای پرسیدن از همسر فدا کار کوروش باقی نمی ماند آخر هر چه فکر می کنم چیزی به ذهنم نمی آید، زندگی های امروزی و این همه مشکلات چگونه می شود با کسی ازدواج کرد که کاملا" نیاز به مراقبت دارد و باید تمام لحظه ها کنارش باشی و او را تر و خشک کنی با این همه عشق.همسر کوروش مدام چشمانش به آشپز خانه بود تا غذای او را در زمان مقرر آماده شود .او می گفت که تمام 16 سال زندگی مشترک با کوروش سراسر خاطره و عشق بوده با کسی که از تمام وجود دوستش دارم و به او افتخار می کنم.خانم سرزعیم، بهترین خاطره زندگی اش را دیداربا رهبر معظم انقلاب دانست و افزود: روزی فراموش نشدنی که دوست دارم دوباره با خانواده خدمت ایشان برسم و دوباره آقا را از نزدیک ببینم.او می گفت که آقا با چهره ای نورانی از لبخند، بالای سر تک تک جانبازان دلبندشان حاضر شدند و همچون سروی با وزش نسیم عشق و محبت خم شدند و گل بوسه های مهر و محبت را بر گونه های دلدادگان شان می نشاندند، بوسه هایی که چون مدال های زرین افتخار بر سینه ها خواهد درخشید. آقا جانبازان را در آغوش می کشیدند و در آغوش گرم خود می فشردند وآنان را صمیمانه می بوسید ، مثل پدر مهربانی که پس از مدت ها فرزند دلبندش را دیده باشد.این همسر فداکار ادامه داد: شاید به نیت پنج تن بود که آقا پنج بار گونه های جانبازان را می بوسیدند، بعضی از خوشحالی گریه می کردند و بعضی نیز بهت زده و حیران بودند، صحنه صحنه معاشقه و مغازله بود؛ بعد گل گفت و گل شنفت از دو طرف شروع می شد؛ آقا از احوال جانبازان می پرسیدند و آنان می گفتند «شما خوب باشید ما هم خوبیم».خانم سرزعیم می گفت، آنجا شرح حال کوروش را برای آقا توضیح دادند، همراهان به آقا گفتند که کوروش محمودی از جانبازان استان البرز است، سالهاست در بیمارستان دکتر شریعتی تهران به خاطر وضع وخیمش بستری می شود.وی ادامه داد: کوروش با دیدن آقا پر درآورده بود؛ آغوش و بوسه های آقا برایش کفاف نداد و با آن وضعش پر باز کرد و دست هایش را تا محاسن آقا رساند و دست به سر و روی آقا کشید،کوروش نمی توانست حرف بزند اما با زبان بی زبانی احساسش را به آقا منتقل می کرد که زبان عشق از الفبای رایج بی نیاز است.مادر کوروش با چشمانی پر از اشک از دوران کودکی او سخن گفت، از بی آزاری و آرام بودن ، از مجروحیت تا به کما رفتن و رنج ها و مرارت های این جانباز گرانقدر.او فقط مادر یک جانباز 70 درصد نیست بلکه فرزند دیگرش به نام شهید کیومرث محمودی را در جبهه های جنگ تقدیم اسلام و قرآن کرده است.سه خواهر و مادر مدام بر صورت کوروش بوسه می زدند و او با چهره ای خندان ابراز محبت ها را پاسخ می داد.از کوروش آرزویش را پرسیدم؛ و او قلمش را باهمان دستان غیرتمندش برداشت ونوشت؛ دیدار با مقام معظم رهبری به همراه خانواده و سفرحج ...و در آخر دختر خوب و گل محمودی که تمام عشق پدر است ، چه عاشقانه دستمال زیر چانه پدر می گذارد و مانده های غذا را پاک می کند .مریم کلاس هشتم است و استعداد و هوش خود را از پدر به ارث برده است آرزو دارد هنرپیشه سینماو تلویزیون و با بازی خود در فیلم های دفاع مقدس، زندگی امثال پدرش را به مردم نشان دهد تا بدانند ما هرچه داریم از ایثارگری رزمندگانی است که رشادت کردند تا ایران عزیزمان سرافراز بماند. ک/4گزارش از رقیه پروینی 6155



09/09/1394





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن