واضح آرشیو وب فارسی:روزنامه شهروند: وحید میرزایی طنزنویس در گذشته مردم عزیز برای تهدید یکدیگر درحالی که یک دست شان قفل فرمان بود و دست دیگرشان بادی لنگوییج طور، لایک را نشان می داد از جملاتی همچون«جرأت داری بیا پایین تا عمه ات رو صرفا به عذات بنشونم»، «اون خونه رو روی سرت خراب می کنم» و «دهنت رو آچارکشی می کنم» استفاده می کردند اما به لطف پیشرفت علم و تولید دانش در کشور، تهدیدها نیز علمی شده و بسته به موضوع مورد تهدید، تغییر می کنند طوری که یک جمله تهدیدآمیز فقط و فقط در همان مورد خاص کاربرد دارد. نمونه شاخص این نوع از تعاملات اجتماعی، تهدید یکی از نمایندگان دلنگران مجلس در جلسه بررسی برجام بود که خطاب به علی اکبر صالحی گفت: «بر روی تو در قلب رآکتور اراک سیمان می ریزیم و تو را دفن می کنیم.» ملاحظه می فرمایید؟ نه از قفل فرمان استفاده شده و نه از فحش های ناموسی. یک تهدید ویژه و خاص که شما فقط می توانید آن را برای رئیس سازمان انرژی اتمی استفاده کنید. از این رو با توجه به این که برجام از مجلس به سلامت گذشت اما دوستان دلنگران، دلشان آرام نشده، پیش بینی می کنیم در استیضاح های بعدی وزرای دولت، چنین تهدیدهایی علیه آنان مطرح شود: وزیر نفت: ببین، زنگنه... منو نگاه، میندازمت داخل برج تقطیر پالایشگاه همچین دما و فشار برج را می برم بالا که استخونات نرم بشه. تازه به دلیل اختلاف در فراریت تو و سایر اجزای نفت خام، قیر و گازوییل از پایین برج خارج شده و متان، اتان و تو از بالای برج خارج می شوی. بعدش هم عدد اکتان تو را افزایش و درنهایت داخل بشکه ریخته و با نفت سبک برنت شمال تعویض می کنیم! خیال کردی الکیه؟! وزیر نیرو: مهندس، قبض برق خونه مون رو صفر نکنی، تو رو پشت سد کارون 3 میندازیم و دریچه سد رو باز می کنیم. بگو خب! بعدش بر اثر نیروی آب، تو از داخل دریچه سد وارد توربین می شی و ازت برق تولید می کنیم! حالیییییته؟ وزیر صنعت و معدن و تجارت: آخه پیرمرد! کجاتو بزنم؟! فقط کافیه سوار خودروی پرایدت کنیم و ازت بخوایم یه توک پا بری شمال و برگردی. روحت شاد و یادت گرامی! وزیر امور خارجه: برجام واسه من می نویسی؟! برجامت می کنم! دکتر! در صورتی که برجام رو اجرا کنی، تو رو داخل یک سانتریفیوژ نسل جدید «آی آر 8» می ذاریم و درشو سفت می بندیم. سانتریفیوژ رو روشن می کنیم و با سرعت 5000 rpm (دور بر دقیقه) می چرخونیم. به دلیل اختلاف ایزوتوپ های تو با ایزوتوپ های اورانیوم، تو به دیواره سانتریفیوژ می چسبی. آخر سر هم با محلول 99 درصد اسید سولفوریک از سانتریفیوژ جدات می کنیم. اما به خاطر خاصیت قلیایی که داری و این که خب اسید به علاوه باز می دهد نمک به علاوه آب، در نتیجه تو در این فرآیند به آب سنگین تبدیل می شی و باهات پلوتونیوم تولید می کنیم. شیرفهم؟! وزیر دادگستری: حقیقتا نمی دونیم با تو چکار کنیم. چون واقعا خودمون موندیم شغل تو دقیقا در دولت چیه و چکار می کنی. خدایی بشین تو خلوت خودت فک کن ببین اگه یه روز نری سر کار اتفاقی میفته؟ نه جدی؟ وزیر راه و شهرسازی: یه ملات شامل آب، سیمان، ماسه و بالاتنه ات درست می کنیم و قشنگ با بیل هم می زنیم. بعد ملات محتوی تو رو مابین آجرها و دیوارهای مسکن مهر می ریزیم و صبر می کنیم تا کامل خشک و سفت شی. پایین تنه ات رو هم می ریزیم تو بشکه قیر و خوب که با قیر مخلوط شدی برای آسفالت و لکه گیری خیابون ها استفاده می کنیم. شایدم اصلا گذاشتیمت لای آسفالت بزرگراه، دادیم بچه ها با غلتک 50 تنی از روت رد شوند. هنوز به جمع بندی نرسیدیم، چیکارت کنیم. وزیر فرهنگ و ارشاد: میدم حافظ ناظری با اون شمشیرش از وسط دو تیکه ات بکنه!
چهارشنبه ، ۲۲مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روزنامه شهروند]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 6]