تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837607812
انگيزههاي اقامهي نماز
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
انگيزههاي اقامهي نماز نويسنده: آيت الله سبحاني نماز و تهذيب درون نماز و روزه در قسمت اعظم و يا همه شرايع آسماني وجود داشته است به جهت اينكه هر شريعت براي تربيت و پرورش امت خود وارد شده و ممكن نيست كه خلاق متعال پيامبري را بفرستد و آن هدف، همراه آن پيامبر نباشد. تمام پيامبران براي تربيت بشر و آشنا ساختن آنها با خدا فرو فرستاده شدهاند و چون نماز ياد خدا و پيوند انسان با خداست. طبعاً بايد در همه شرايع آسماني باشد. جوهر نماز در همه شرايع بوده هر چند كيفيتها مختلف بوده است. حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ هدف را چنين بيان ميكند «لِيُقيمُوا الصَّلوةَ» براي اين هست كه نماز را بپاي دارند و اين حاكي از اين است كه در شريعت او نماز بوده و حركات و سكنات و افكار او در شرايع پيشين هم بوده است. هر چند از نظر كم و كيف با صلوة اسلامي تفاوتي داشتهاند. لقمان و نماز شخصيت حضرت لقمان ـ عليه السّلام ـ براي ما ناشناخته است كه آيا او پيامبر بوده يا فقط مردي حكيم و دانا؟ (با اينكه اكثر روايات دال بر پيامبري ايشان است) در هر صورت، هنگامي كه به سخنان اين مربي نمونه در قرآن كريم ميرسيم، ميبينيم وقتي كه ميخواهد فرزندش را تربيت كند، ابتدا به مسائل علمي ـ عقيدتي اشاره ميكند و ميفرمايد: «يا بُنَيَّ لا تُشْرِكْ بِاللهِ اِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظيمٌ» سپس درباره علم الهي سخن ميگويد كه: «يا بُنّيَّ انّها اِنْ تَكُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ...» همين كه از مسائل علمي ـ عقيدتي عبور ميكند، به جنبههاي علمي ميرسد و در ابتداي آن به اقامه نماز سفارش ميكند و ميفرمايد: «يا بُنَيَّ اقِمِ الصَّلوةَ وَ اْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اصْبِرْ عَلي ما اَصابَكَ اِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزمِ الْاُمُورِ» زندگي لقمان در آن برهه تاريخي كه ميزيسته، بدرستي براي ما شناخته شده نيست. البته روايات و نقلهاي آحادي موجود است ولي اين نقلهاي آحاد يقيني نيست. همان گونه كه در قرآن كريم حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ دليل اسكان خانوادهاش را در بيابان بدون آب و علف اقامه نماز ذكر ميكند كه «لِيُقيمُو الصَّلوة» دربارهي حضرت لقمان ـ عليه السّلام ـ اين مربي نمونه هم ميبينيم كه پس از سفارش به عقايد و در توصيه به مسائل تربيتي از نماز آغاز ميكند كه: «يا بُنَيَّ اَقِمِ الصَّلوةَ...» يعني آنچه را كه سفارش ميكند بر پايهي نماز است و زنده نگه داشتن آن. نه تنها خود را نماز خوان كن بلكه كاري كن كه نماز در جامعه زنده و برپا باشد. نماز و پيامبران مسأله نماز در شرايع پيامبران ديگر نيز مطرح بوده است (چه شرايع مستقيم و چه شرايع تابع) «وَ اَوحَينا اِلَيهِمْ فِعْلَ الْخَيراتِ وَ اِقامَ الصَّلوةِ» در قرآن اين مسأله در مورد حضرت موسي ـ عليه السّلام ـ و حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ مطرح است و قرآن درباره حضرت اسماعيل ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: «وَ كانَ يَأمُرُ اَهْلَهُ بِالصَّلوةِ وَ الزَّكوة» مسأله تنها سفارش به نماز نيست بلكه امر به اقامه نماز است كه ميفرمايد: «وَ كانَ يَأمُرُ اَهْلَهُ بِالصَّلوةِ» البته حضرت اسماعيل ـ عليه السّلام ـ بعد از حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ بوده است و پيرو آئين ايشان. دربارهي حضرت مسيح ـ عليه السّلام ـ همان آياتي كه در سوره مريم ميباشد، نشانه وجود چنين عبادت الهي است در آنجا كه ميفرمايد: «وَ اَوصاني بِالصَّلوةِ وَ الزّكوةِ...» يعني خلاق متعال مرا به نماز سفارش كرده، به اينكه نه تنها نماز بخوانم بلكه نماز را در جامعه گسترش دهم. مجموع آياتي كه دربارهي نماز در شرايع پيشين وارد شده، حاكي از اين مطلب است كه: از زمان حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ به بعد، اين مسأله وجود داشته كه هم خود به نماز سفارش شدهاند و هم ايشان، فرزندان و امت خود را به نماز سفارش كردهاند. آنچه كه دربارهي حضرت نوح ـ عليه السّلام ـ وارد شده است اين است كه حضرت نوح ـ عليه السّلام ـ شيخ انبياء است، نخستين پيامبري است كه شريعت آورده است. (پيامبران پيشين داراي كتاب بودند اما دربارهي يك شريعت مدون، تاريخ و روايات از آن گزارش نميدهد) نوح، اول پيامبري است كه با يك شريعت مدون آمده است. دربارهي نماز حضرت نوح ـ عليه السّلام ـ آيهاي در قرآن نيست اما چون اين دين، دين واحد است. جوهر اين دين در تمام زمانها يكي است با اينكه شكلهاي آن با هم فرق دارند. لذا ميتوان استنباط كرد كه در شريعت حضرت نوح ـ عليه السّلام ـ هم نيايشي به نام نماز بوده است بنابراين يك نيايش مستند، يك عمل تربيتي مستمر، از نخسين روزي كه شريعتي به نام شرايع آسماني آمده تا زماني پيامبر اكرم- صلي الله عليه و آله و سلم- بوده و همه و همه مأمور بر پا داشتن نماز و اين نيايش عمومي كه بزرگترين وسيله تربيتي است، بودهاند. با مراجعه به تلمود و كتابهايي كه دربارهي تورات و انجيل نوشته شده يعني آموزش كتاب مقدس، اجمالاً ميتوان همين عمل را، هم در تورات و هم در انجيل يافت و معتقدان بدانها نيز نماز و نيايش داشتهاند و الآن هم متدينين عالم براي خود نيايشهايي دارند. انگيزههاي اقامهي نماز: 1ـ نماز و ياد خدا دربارهي انگيزههاي اين عمل سخن فراوان است كه گاهي در قرآن تصريح شده و گاهي خود انسان با بررسي اين عمل، اين انگيزهها را به دست ميآورد. انگيزهاي كه در قرآن به آن تصريح شده است، مسأله ياد خداست. خداوند ميفرمايد: «اَقِمِ الصَّلوة لِذِكري» بشري كه به ياد خدا باشد. كمتر گناه ميكند و اگر ياد او قوي باشد هيچ گناهي نميكند. اما بشري كه غافل از خدا باشد از جانور هم درندهتر ميشود. به همان ميزاني كه انسان متذكر خداست و ياد خدا در او حكومت ميكند، به همان نسبت از گناه و جرم و عصيان ميكاهد و به همان مقداري كه از خدا غافل است، به همان نسبت بر جرم و گناه او افزوده ميشود. در اينجا يك تناسب معكوس وجود دارد. ياد خدا هر چقدر بيشتر باشد جرم كمتر و گناه كمتر ميشود و بر عكس ياد خدا هر چه كاهش پيدا كند، هر چه پائينتر بيايد جرم بالاتر است. «اَقِمِ الصَّلوة لِذِكري». اگر حالات جانيان را بخوانيم ميفهميم افرادي كه جنايت ميكنند (در حالت جنايت) چه نوع روحيهاي بر آنها حكومت ميكند. آيا روحيهي آنان خدا گرائي، خدا خواهي و خدا جوئي است يا روحيهي شيطان خواهي و نفس پرستي؟ 2ـ باز دارندگي نماز انگيزه دوم كه در قرآن صريحاً مطرح شده است، مسألهي نهي از فحشا و منكر است. «اِنَّ الصَّلوةَ تَنْهي عَنِ الْفَحشاءِ وَ الْمُنْكَرِ» اين آيه از حقيقتي گزارش ميهد و از طرفي ديگر در عالم گروهي از نمازگزاران متأسفانه دنبال فحشا و منكرات هستند. پس اين آيه را چگونه معنا كنيم؟ و مقصود وحي الهي چيست؟ در اينجا بيانات مختلفي است. ـ نظر مقام معظم رهبري: يكي از اين بيانات همان بود كه مقام معظم رهبري در سخنراني خود فرمودند و بيان متيني هم هست و آن اينكه «اينها اصلاً نماز نيست و اگر نماز، نماز باشد يعني در آن ياد خدا باشد به همان مقدار از گناه و جرم ميكاهد. همان گونه كه اشاره شد يك تناسب معكوس وجود دارد: ياد خدا هر چه بالا برود، جرم تنزل مييابد و بالعكس. اما دو بيان ديگر هم در اين مورد هست كه ميتواند مفهوم آيه را روشنتر كند. ـ نظري ديگر: و آن اين است كه اينگونه انگيزهها در قرآن به صورت مقتضي بيان شده نه به صورت علت تامه. فرق است در اينكه يك انگيزه و يك اثر، اثر لاينفك شما باشد و بين اينكه اثر لاينفكي نباشد و تنها مقتضي باشد. مشروط بر اينكه موانع، اين مقتضي را از اثر نياندازد، عمل ميكند. اگر قرآن مجيد ميفرمايد: «اِنَّ الصَّلوةَ تَنْهي عَنِ الْفَحشاءِ وَ الْمُنْكَرِ» يعني اين عمل زمينه تقوا را ايجاد ميكند و مسلماً اگر شرايط ديگر تطبيق كند اين آدم به طرف فحشاء و منكر نخواهد رفت. مسأله، مسألهي زمينه است. در همه انگيزههايي كه در عبادت هست، اين زمينه حاكم است براي مثال اگر براي جهاد در قرآن مجيد زمينهاي ذكر شده، اين كافي نيست بلكه بايد شروط ديگري هم فراهم باشد. اين مثل آن است كه دكتري براي شما نسخهاي را ميپيچد و داروئي معين ميكند، اين دارو زمينه بهبودي را فراهم ميكند ولي مشروط بر اينكه ديگر شرايط هم با اين نسخه تطبيق كند و از آنچه اين اثر را خنثي ميكند، پرهيز نمايد و با خوردن اين دارو در صورت عدم پرهيز لازم، مسلماً اين دارو اثر خود را از دست خواهد داد. «اِنَّ الصَّلوةَ تَنْهي عَنِ الْفَحشاءِ وَ الْمُنْكَرِ» يعني زمينه ساز اين است كه اين بشر پاك باشد. اگر انسان هنگام گناه به ياد خدا باشد و بداند كه اعمال او را مينويسند و طبق آيهي: «اِنّا كُنّا نَستَنسِخُ ماكُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» عكس برداري ميكنند، مسلماً (به مقدار ياد و به مقدار توجه به اين مسأله) از گناه ميكاهد اين زمينه است، مشروط بر اينكه ديگر عوامل، اين زمينه را خنثي نكند. ـ نظر مرحوم علامه طباطبايي: ايشان ميفرمايد شما دو نفر را فرض كنيد كه يكي نمازگزار و ديگري تارك الصلوة باشد. همان نمازگزاري كه گناه ديگري هم انجام ميدهد، باز در زندگي از يك گناهي پرهيز ميكند كه آن تارك الصلوة پرهيز نميكند.براي مثال جامهي خود را پاك نگاه ميدارد. بدن خود را پاك كرده، براي جنابت، غسل ميكند. لااقل جايگاه نماز خود را از حلال تهيه ميكند و لباس خود را از حلال تهيه ميكند. هر چند كه يك انساني غرق در گناه باشد اما در نماز خود كوشش ميكند كه يك مقدار از حلال را رعايت كرده، از حرام اجتناب نمايد. مسلماً انسانهاي نمازگزار حداقل به اين گونه مسائل مقيدند ولي افراد تارك الصلوة هيچ تقيدي ندارند. در روايات اهل بيت براي نماز انگيزهاي بيان شده است كه از خود اين اعمال و افعال انتظار ميرود. روايتي است در وسائل الشيعه از امام صادق ـ عليه السّلام ـ در قسمتي از اين روايت امام صادق ـ عليه السّلام ـ دربارهي نماز تحليلي دارد. در روايت اينگونه آمده: كه فردي خدمت امام ـ عليه السّلام ـ ميرسد و عرض ميكند: يا ابن رسول الله انگيزهي نماز خواندن چيست؟ امام ـ عليه السّلام ـ چنين ميفرمايد: «اِنَّ الصَّلوةَ اِقرارٌ برُبُوبِيَّةِ اللهِ عَزَّوَجَلَّ». ربوبيت غير از خالقيت است، خالقيت، آفرينشگري است ولي ربوبيت، كارگرداني اين جهان است. «الحمدلله رب العالمين» كارگردان جهان و مدير جهان، خداست. در عين حالي كه خالق خداست، كارگردان هم اوست. هنگامي كه بدانم صاحب من خداست، كارگردان من خداست، ديگر اين طرف و آن طرف نميروم. كمتر آبروي خودم را ميريزم. كمتر حيثيت خودم را فداي طمعهاي خودم قرار ميدهم. ربوبيت غير از خالقيت است. در كتابهاي كلامي غالباً خلط ميشود. فكر ميكنند رب به معني آفريدگار است، خير! آفريدگاري يك مقام است و ربوبيت و كارگرداني مقام ديگر (رب الزرع به كسي ميگويند كه صاحب مزرعه باشد اين مزرعه را بكارد و درو كند در موقع مناسب آبياري كند كسي كه مشغول اين كار هست به او ميگويند رب الزرع) اگر من بدانم كه جزيي از اين جهان هستم، مدبر دارم و اگر بدانم خداست كه كار مرا، زندگي مرا و روزي مرا تدبير كرده است و اسباب حلالي معرفي كرده تا به دنبال آن بروم، اين آيا وسيلهي تربيت نيست؟ امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: هنگامي كه بشر پيشاني را بر خاك مينهد، خود را با خاك يكسان ميداند. اين مساوات با خاك آن چنان او را پرورش ميدهد كه از آن جبروت و تكبر پائين ميآيد. چرا در روايات هست كه بايد بر خاك سجده كرد، بر سنگ سجده كرد؟ مسجود عليه بايد خاك باشد نه طلا و نقره و فرشهاي مخملي. زيرا وقتي مسجود عليه خاك باشد انسان يك نوع حالت تساوي با خاك پيدا ميكند. در صحيح مسلم يا صحيح بخاري از انس بن مالك از قول رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ نقل شده است كه پرسيدند: چرا پيشاني را بر خاك و بر سنگهاي گرم مسجد الحرام يا مسجد نبوي بگذاريم؟ اجازه بده بر غير سنگ و خاك سجده كنيم. رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ فرمود: به همانها سجده كنيد،بر خاك سجده كنيد و بر سنگ سجده كنيد. سنگ و خاك بايد مسجود عليه باشد تا در مقابل اين خاك، ذلت شما آشكار شود و دست از گناه برداريد.3ـ نماز و انسان سازي در حقيقت تربيت و انسان سازي در نماز است اما در صورتي كه نماز، واقعي باشد و آن حالت خشوع و توجه و تذكر در انسان موجود باشد. هر چند كه اين حالت در نمازهاي عادي بسيار كم باشد ولي در مجموع اين مطلب همان حالت نسبي را دارد. و اما اگر مسأله اعتباري نباشد و اساسي باشد مسلماً تربيتش بيش از همه چيزهاست. خدا رحمت كند استاد بزرگوارم حضرت امام ـ رحمه الله ـ ، مرحوم آقا ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي را. امام ميفرمود: من در محضر آقاي ملكي تبريزي بودم اما نه به عنوان استاد و شاگردي. ميآمدم و مينشستم و ايشان نيم ساعت قبل از ظهر به مدرسه فيضيه ميآمدند و مينشستند. من از حالتش ميفهميدم كه منتظر وقت نماز است. اصلاً نماز براي او يك كار اساسي بود. ايشان نقل ميكرد كه من روزي رفتم به منزل ايشان و ديدم مرحوم آقاي ملكي مشغول نماز است و به تمام معنا اين مجذوب خدا، از خود بيخود است. در حال قنوت بود و شعري به فارسي ميخواند (البته در قنوت هر نوع دعائي با هر نوع زباني جايز است) ديدم در قنوت چنين ميگويد: گر بشكافند، سرا پاي من جز تو نبينند در اعضاي من يعني: من ميتوانم اين را بگويم كه اگر سر تا پاي مرا بشكافند جز خدا در قلب من كسي نيست. او انسان وارستهاي است كه اين گونه نماز ميخواند و ديگر در آن حالت نميتواند به خدا دروغ بگويد. آن، حالتي نيست كه انسان خلاف بگويد. حالتي نيست كه در آن مبالغه در كار باشد. حاكم بر قلب خداست. «هُمْ وَ الْجَنَّةُ كَمَنْ قَدْرَآها هُمْ فيها مُنعِمُونَ وَ هَمْ وَ النَّارُ كَمَنْ قَدْرَآها هُمْ فيها مُعَذِّبُونَ» اين نماز بحق «تَنْهي عَنِ الْفَحشاءِ وَ الْمُنْكَرِ» است. اين نماز همان طور كه امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمود: انسان را از كبر و خودخواهي پائين ميآورد. 4ـ انگيزههاي ديگر اما ديگر انگيزههاي نماز، راوانند. اينها همين بود كه در كتاب و سنت به صورت صريح آمده و اما در كتابهايي كه دربارهي انگيزههاي نماز نوشتهاند خصوصاً اسرار الصلوة مرحوم ملكي و ديگر عارفان، مسايل بيشتر از اينهاست. هر كسي به گونهاي از اين درياي معرفت ميچشد. هر كسي به اندازه استعداد خود از اين درياي كمال به كمالي ميرسد. ما در اين حد هستيم. نماز براي مردان خدا و شخصيتهاي ديگر معناي ديگري دارد. معراج آنها معني ديگري دارد كه براي امثال من مفهوم نيست. آن يك سلسله رمز و رازهاست كه اهل معنا درك ميكنند. اگر شما براي يك كودك پنج ساله برخي مسايل را مطرح كنيد درك نميكند. او نسبت به آن مسايل در حقيقت عقيم است و درك ندارد. آن معنايي كه عرفا از نماز دارند، لذتي كه از نماز دارند، دركي كه از نماز دارند براي من و امثال من مسايل نامفهومي است. آنها بندگان بزرگ خدا هستند. حقيقت معراج را ميفهمند و واقعاً روح آنها با جهان بالا ارتباط پيدا ميكند. اگر امير مؤمنان به نماز ميايستد و تير از پايش ميكشند و متوجه نميشوند، اين نماز داراي حقيقت است. در خانه امثال ما ممكن است نمازگزار به اندك چيزي حواسش پرت شود. اصلاً برخي در نماز انديشههاي ديگري دارند. اين كجا و آن نمازي كه امير مومنان دارد كجا. نكتهي آخر نكتهاي را مطرح ميكنم در نماز بايد وسايلي كه مايه اقبال جوان به نماز است و در حقيقت سبب ميشود كه او به نماز روي آورد در مدارس و در مجتمعها، در نمازخانهها، در بازار و در خانهها فراهم شود. و ما بايد بكوشيم كساني كه وارد مسجد و نمازخانه ميشوند، از آن محيط ناراضي برنگردند. اگر يك نفر وارد مسجدي شود و نماز بخواند و نماز خوان ديگري نسبت به او بياحترامي كند هر چند ارتباطي به خدا و مسجد ندارد ولي از نظر رواني مؤثراست. نظام جمهوري اسلامي بايد كوشش كند در مساجد و مراكز ديني حتي در موارد اضطرار همه يكسان به مساجد بيايند و براي كسي جايگاه بلند يا جايگاه پائين و يا جايگاه بزرگي و كوچكي نباشد. اينها مايه رميدن بعضي از نمازگزاران از مسجد است.منبع:نماز زيباترين نيايش، ص93
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 130]
صفحات پیشنهادی
انگيزههاي اقامهي نماز
انگيزههاي اقامهي نماز نويسنده: آيت الله سبحاني نماز و تهذيب درون نماز و روزه در قسمت اعظم و يا همه شرايع آسماني وجود داشته است به جهت اينكه هر شريعت براي تربيت و ...
انگيزههاي اقامهي نماز نويسنده: آيت الله سبحاني نماز و تهذيب درون نماز و روزه در قسمت اعظم و يا همه شرايع آسماني وجود داشته است به جهت اينكه هر شريعت براي تربيت و ...
نماز جمعه
نماز جمعه منبع: سایت اندیشه قم نماز جمعه ، حج فقرا قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -الجمعة حج المساكين نماز جمعه حج فقرا است .(كنزالعمال ج 7، ص ... انگيزههاي اقامهي نماز ...
نماز جمعه منبع: سایت اندیشه قم نماز جمعه ، حج فقرا قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -الجمعة حج المساكين نماز جمعه حج فقرا است .(كنزالعمال ج 7، ص ... انگيزههاي اقامهي نماز ...
پرهيز از فحشاء؛ چگونه؟
انگيزههاي اقامهي نماز پس اين آيه را چگونه معنا كنيم؟ ... زمينه تقوا را ايجاد ميكند و مسلماً اگر شرايط ديگر تطبيق كند اين آدم به طرف فحشاء و منكر نخواهد رفت.
انگيزههاي اقامهي نماز پس اين آيه را چگونه معنا كنيم؟ ... زمينه تقوا را ايجاد ميكند و مسلماً اگر شرايط ديگر تطبيق كند اين آدم به طرف فحشاء و منكر نخواهد رفت.
بررسي اعتبار امر قضاوت شدة اسباب حكم(2)
و لذا پذيرش اعاده دادرسي به اين جهت مستلزم پذيرش امكان اقامهي دعوا و مورد مناقشه قراردادن و تكليف ورود در ... دعوا ندارد اسباب دعوا حكم كه تنها عقايد و انگيزههاي دادرس بيان ميكند حايز اعتبار امر قضاوت شده نخواهد شد. .... چرا نماز خواندن برایمان سنگین می شود ؟
و لذا پذيرش اعاده دادرسي به اين جهت مستلزم پذيرش امكان اقامهي دعوا و مورد مناقشه قراردادن و تكليف ورود در ... دعوا ندارد اسباب دعوا حكم كه تنها عقايد و انگيزههاي دادرس بيان ميكند حايز اعتبار امر قضاوت شده نخواهد شد. .... چرا نماز خواندن برایمان سنگین می شود ؟
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها