واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تا به حال آيا براي شما اتفاق افتاده است که با هنرمندي در کوچه و خيابان برخورد داشته باشيد و يا حتي از نزديکتر در يک نشست دوستانه با او صحبت کنيد و يا صحبت او با ديگران را بشنويد و يا حتي مصاحبهاي از او ببينيد و يا بخوانيد؟ به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در وبلاگ "هفت حرف" به نشاني http://٧e.blogfa.com در ادامه ميخوانيد: شما در هر سطح رابطهاي که با آن هنرمند برقرار مي کنيد، از نوع برخورد، رفتار، صحبتهايش و... به يک جمع بندي از اخلاق و نگاه او ميرسيد و تصويري از شخصيتش در ذهن شما نقش مي بندد که در کل ممکن است خاکستري متمايل به سياه و يا سفيد باشد. قصد روانشناسي و ريشه شناسي آن را در اين بحث کوتاه نداريم اما خوب ميدانيم که با تحليل رفتار او ميتوان به ريشههاي اعمال او هم رسيد. با اين جمع بندي، شخصيت اجتماعي اين هنرمند البته در حد سطح رابطه في ما بين برايتان کشف شده و حتي زماني که شما در معرض مواجهه با اثر هنري آن هنرمند قرار داريد، اين تصوير حتي در قضاوت شما دربارهي اثر هنري او هم تاثير مي گذارد. از سوي ديگر آن دسته از مخاطباني که اين نوع رابطهي پشت اثر هنري را با هنرمند برقرار كردهاند، شخصيتي تنها بر اساس اثر هنري او (و بيشتر موضوع آثار و نوع نگاه او) با جمع بندي تخيلات خود در ذهن تصوير ميکنند. بسيار اتفاق افتاده است که شما در بر خورد با هنرمندي معادلات پيشينتان دربارهي او بر هم ريخته باشد، حال بماند که بدتر و يا بهتر شده. گاهي هم آنقدر تصوير خودساخته اتان برايتان با ارزش است که سعي در توجيه اطلاعات جديد در جهت رسيدن به جمع بندي کلي همسو با تصوير خود ساخته اتان هستيد. اما از اين مسئله بسيار شخصي که بگذريم به حوزهاي عمومي تر ميرسيم و آن هم به تعبير من شخصيت هنري هنرمند است. به اين معنا که بعد از آنکه اولين اثر هنري آن هنرمند با مخاطبان خود مواجهه پيدا کرد مخاطب شروع به ساختن تصويري از شخصيت هنري او مي کند. در اين تصوير دغدغههاي محتوايي او، سبک کار و فرم در اثرش و بسياري مسائل جزيي تر مورد کنکاش قرار مي گيرد که البته بيشتر تکنيکي و عقلايي ست تا احساسي و رفته رفته اين تصوير با برخورد مخاطب با آثار بعدي و نقدهاي پيرامون آثارش تکميل ميشود. البته گفتني است که براي توده مردم اين شخصيت هنري به طور کلي اهميت چنداني پيدا نميکند و تنها براي آن دسته از منتقدان و هنر شناسان و هنر دوستاني کاربرد دارد که هنر را چيزي بيش از سرگرمي مي بينند. اما چه مسائلي در ساخت هرچه بهتر اين شخصيت دخيل هستند؟ در واقع قضاوت اين شخصيت با بررسي کارنامه هنري او مشخص مي شود پس بهتر است بگوييم چه مسائلي کارنامه هنرمند را پر بارتر ميكند. شايد مهمترين عامل، نوع نگاه هنرمند به مقوله هنر است يعني آن را صرفا مايهاي براي سرگرمي ميداند و يا کمي از زاويه بالاتر به آن مينگرد و آن را ابزاري براي بيان ناگفتهها و درماني براي دردهاي خاص ميداند. انتخاب موضوع و شيوهي بيان آن که مقوله تخصص در استفاده از ابزار و فنون موجود و به روز کردن آن جهت ارايهي هرچه بهتر انديشه اثر، بسيار مهم و حياتي است. نگاه جدي و حرفهاي به هنر و مسووليت پذيري هنرمند (به خصوص در زمينه هنرهايي که نيازمند فعاليت يک گروه است). وضعيت اقتصادي، به طور کلي هنر و به طور اخص شخص هنرمند. به عنوان مثال در کشور ما که شرايط اقتصادي هنرمند چندان مطلوب نيست، آيا هنرمندي که منبع درآمدش تنها به هنرآفريني او خلاصه ميشود و نه شغل ديگري، ميتواند کارنامه مورد نظرش را در طول حيات هنرياش آنگونه که مي خواسته تدوين کند؟ انتهاي پيام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 268]