واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: نگاهي به زندگي امير عبدالقادر شخصيت ديني و سياسي الجزاير
از: محمد كاظم جعفري
الجزيره - امير عبدالقادر موسس دولت نوين الجزاير، شخصيت برجسته تاريخ ۲۰۰سال اخير الجزاير است كه از وي به عنوان عالم ديني پيشگام در مباحث حقوق بشر ياد ميشود.
امير عبدالقادر بن محيالدين الحسني متولد ۲۳ماه مه ۱۸۰۷ميلادي در قريه قيطناه در ولايت معسكر در ۴۰۰كيلومتري غرب الجزيره است و براساس شجره نامه معتبر تاريخي از سادات (شرفاء) و از نوادگان امام حسن مجتبي (ع ) است .
در شجره نامه وي آمده است : عبدالقادر بن الامير محيالدين بن مصطفي بن محمد بن مختار بن عبد القادر بن احمد بن محمد بن عبدالقوي بن يوسف بن احمد بن شعبان بن محمد بن ادريس الاصغر بن ادريس الاكبر بن عبدالله الكامل بن الحسن المثني بن الحسن المجتبي (ع ) بن فاطمه الزهرا(س ) بنت رسول الله (ص ).
امير عبدالقادرعالم ديني ، عارف و شاعر بود و دعوت به تسامح و صلح بين ملتها از اولويتهاي مهم فعاليت سياسي و مذهبي وي به حساب ميآمد.
با ورود اشغالگران فرانسوي در سال ۱۸۳۰دولت محلي منصوب امپراتوري عثماني در الجزاير به رهبري حسين داي سقوط كرد و قبايل الجزايري در نشستي در ۱۸۳۲عبدالقادر را به عنوان امير به معناي رهبر الجزاير و درواقع بنيانگذار كشور مستقل الجزاير انتخاب كردند.
وي پس از انتخاب به ايجاد تشكيلات و چارچوبهاي قانوني لازم پرداخت كه ايجاد پايتخت سيار كه به زبان محلي زماله گفته ميشود به عنوان يكي از ابتكارات و اقدامات بزرگ وي بود.
اين پايتخت بر اساس برنامه امير عبدالقادر در انضمام مناطق مختلف الجزايري به حاكميت جديد و نيز تعقيب و گريز با ارتش استعماري فرانسه به سرعت و بر روي بار شتران از يك مكان به مكان ديگر جابجا ميشد.
# ;۱۶۰ابتكار عمل و شجاعت وي در اداره امور سبب شد بتواند ۱۷سال در برابر اشغالگران فرانسوي مقاومت كند و در مواردي شكستهاي سنگيني به ارتش استعماري تحميل كند.
آخرين شكست ارتش فرانسه در برابر امير عبدالقادر در جنگ التفنه بود كه دولت استعماري مجبور به امضاي معاهده صلح با وي شد اما امير كه مي دانست نيروهاي محلي با سلاحها و روشهاي سنتي ياري مقابله بيشتر با ارتش مجهز به سلاحهاي پيشرفته آن زمان از جمله توپهاي دور برد را ندارد ، سعي كرد با گرفتن امتيازي تن به آتش بس دايم دهد.
# ;۱۶۰در اين معاهده كه التفنه نام گرفت و در ۲۳دسامبر ۱۸۴۷بين دو طرف امضا شد استعمارگران به امير قول دادند به او اجازه اقامت در اسكندريه مصر يا عكا در سوريه بدهند اما به قول خود عمل نكردند و پس از تسليم ، وي را تا سال ۱۸۵۳در فرانسه زنداني كردند تا سرانجام در سال ۱۸۶۵به او اجازه اقامت در دمشق دادند كه تا زمان مرگش در ۱۸۸۳در آنجا بسر برد.
قبر امير عبدالقادر در سال ۱۹۶۵يعني سه سال پس از استقلال الجزاير به زادگاهش منتقل شد و در بخش ويژه گورستان العاليه در منطقه باب الزوار شرق شهر الجزيره كه مقبره رجال سياسي الجزاير است به خاك سپرده شد.
واسيني لعرج رمان نويس برجسته الجزايري در رماني با عنوان الامير به زبان قصه و به زيبايي زواياي مختلف شخصيتي ، رفتار سياسي - جنگي و نيز گفت و گوهاي سازنده وي با رهبران مسيحي آن زمان را تشريح كرده است از جمله اين كه وي چگونه توانست با معرفي چهره واقعي از اسلام به عنوان دين گفت و گو و تسامح ، احترام بسياري از رهبران مسيحي فرانسه و اروپا و افكار عمومي در اين كشور را نسبت به اسلام و جوامع اسلامي برانگيزد.
موفقيت وي در برقراري آشتي بين مسلمانان و مسيحيان دمشق و جلوگيري از بروز يك قتل عام خونين همواره مورد اعجاب و احترام رهبران مسيحي بوده است .
اين روزها دويستمين سالگرد ولادت امير عبدالقادر است و مجلس سناي الجزاير با همكاري دولت و سازمانهاي فرهنگي الجزاير يك نشست بينالمللي براي بررسي ابعاد مختلف اين شخصيت تاريخي الجزاير برگزار كرده است .
اين نشست دو روزه كه شنبه آغاز شد فرصتي بود تا سخنرانان ابعاد اين شخصيت سياسي و ديني را بر محور عبدالقادر الجزايري و حقوق بشر تشريح كنند سخنران شركتكننده در اين نشست تاكيد كردند: اين شخصيت ديني و سياسي تاريخ معاصر الجزاير پيش از آن كه حقوق جهاني بشر در كنوانسيون ژنو به رسميت شناخته شود، آن را در قالب يك سند حقوقي و بر اساس ديدگاه اسلامي مطرح كرده بود و از اين جهت پيشگامي مسلمانان بر غرب را در موضوع حقوق بشر نشان داد.
سخنرانيها و مقالات بيشتر به ابعاد مهم ديني ، سياسي ، انساني و تسامح ديني شخصيت امير عبدالقادر پرداختند.
رييس جمهوري الجزاير نيز طي پيامي به اين نشست گفت : امير عبدالقادر موسس دولت جديد الجزاير بود كه در سال ۱۸۳۷و سالها قبل از آن كه كنوانسيون حقوق بشر در سالهاي ۱۹۲۹و ۱۹۴۹در ژنو به تصويب برسد در سندي حقوق مستضعفين ، شكست خوردگان ، اسيران و زخميها و زندانيان جنگي را مشخص و آن را به صورت متن حقوقي تدوين كرد.
عبدالعزيز بوتفليقه افزود: امير عبدالقادر از سال ۱۸۴۳تنظيم متني حقوقي را آغاز كرد كه تجاوز به حرمت اسيران ، شكنجه و آسيب رساندن به آنان را ممنوع ميكرد قانوني كه همان زمان مورد قبول واجراي بيشتر رهبران قبايل و نمايندگان دولت آن زمان الجزاير قرار گرفت و در مورد اسيران دولت استعماري فرانسه به اجرا گذاشته شد.
# ;۱۶۰رييس جمهوري الجزاير گفت : عبدالقادر يك شخصيت برجسته الجزايري در زمينه حقوق بشر بود و همواره در اين زمينه فعال ظاهر شد حتي در زمان تبعيد در سوريه نيز از حقوق اقليتها دفاع ميكرد به گونهاي به عنوان يك ميانجي خيرخواه بين دو گروه مسلمان و مسيحي عمل كرد و در حالي كه زندگي خود و دوستانش را به خطر ميانداخت ، توانست هزاران مسيحي را از خطر مرگ نجات دهد.
اشاره رييس جمهوري الجزاير به حوادث اكتبر ۱۸۶۰سوريه است كه فرماني از سوي امپراتوري عثماني به سود مسيحيان ، خشم مسلمانان را عليه اين اقليت مذهبي برانگيخت و جان هزاران مسيحي در معرض خطر جدي قرار گرفت .
اين فرمان براي نخستين بار حق مسيحيان را براي ملحق شدن به ارتش و پرداخت ماليات چون مسلمانان و نيز حق عهده داري كارهاي دولتي به رسميت مي شناخت .
ميانجيگري امير عبدالقادر و تلاشهاي او بر مبناي حقوق بشر مورد نظر اسلام سبب شد اين فتنه قبل از آن كه سر برآورد خاموش شود.
از سوي ديگر هنري تيسيي اسقف الجزاير نيز گفت : امير عبدالقادر موسس انديشه تسامح بين اديان و طراح مساله حقوق بشر بود و اين امر به وضوح در نامهاي سال ۱۸۶۲وي به اسقف بافي مشخص است وي در اين نامه بر تعهد خود به نجات مسيحيان دمشق تاكيد كرده بود.
# ;۱۶۰وي گفت : امير عبدالقادر توانست بين وفاداري به شريعت اسلامي و اصول آن با احترام به حقوق بشر جمع كند.
تيسيي برگزاري اين نشست را اقدامي جالب خواند چرا كه به عقيده وي علماي ديني معمولا به مسايل صرفا ديني و مدافعان حقوق بشر نيز تنها به دفاع از مسايل مورد نظر خود ميپردازند اما امير عبدالقادر توانست هر دو جنبه را با هم جمع كند.
وي گفت : امير عبدالقادر در نامه ديگري در همان زمان انگيزههاي ديني خود را در دفاع از مسيحيان دمشق تشريح كرده است .
اسقف الجزاير افزود: اصولي كه امير در اين نامهها بر آن تاكيد كرده است ، مبناي محكمي در زمينهسازي مناسب براي تعامل ميان اديان بشمار مي رود چرا كه در راستاي تقويت نزديكي مسالمت آميز بين مسيحيت و اسلام است .
ادريس الجزايري نوه امير عبدالقادر و سفير دايم الجزاير در دفتر سازمان ملل در ژنو گفت : رفع مشكلاتي كه جوامع اسلامي امروز با آن مواجه هستند ، نيازمند احياي سنت امير عبدالقادر است .
وي گفت : ديدگاه امير به مسايل جهان امروز ميتواند براي مشكلات جامعه بشري امروز راه گشا باشد بشري كه از درگيري ، كينه و نزاع ناشي از تحميل روشي خاص از زندگي به ملتها و نابودي ميراث اصيل خود بدست جهانيسازي رنج ميبرد.
ادريس الجزايري به انتقاد از آثار جهانيسازي پرداخت كه به گفته وي بدور از هر گونه ضابطه به حملات كينه توزانه عليه اسلام ميپردازد و كمر به نابودي تمدنهاي كهن بشري و ارزشهاي تمدن اسلامي عربي بسته است . تمدني كه خاستگاه فكري امير عبدالقادر براي تاسيس قانون بشري جامع و موثر و الهام بخش مباني تسامح بود.
وي گفت : اهميت كاري كه عبدالقادر انجام داد اين بود كه چهره واقعي اسلامي را كه همراه با تسامح ، برادري و محبت است معرفي كرد.
بوعلام بسايح رييس شوراي قانون اساسي الجزاير و نويسنده كتابي درباره امير عبدالقادر نيز در نشست بينالمللي براي بررسي ابعاد مختلف اين شخصيت تاريخي الجزاير درباره ابعاد مختلف سياسي ، اخلاقي و ديني اين شخصيت برجسته تاريخ الجزاير سخن گفت .
يکشنبه 5 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 361]