محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845353528
حكومت و سياست در سيره امام حسن (علیه السلام)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
حكومت و سياست در سيره امام حسن (علیه السلام) منبع:انديشه حكومت دينى حضرت امام حسن مجتبى (ع ) بعد از شهادت پدرش على (ع ) مدت شش ماه يا هفت ماه و هفت روز, كشور اسلامى را اداره كرد و از مردم بيعت گرفت ; بيعت يك سنت عربى بود كه در كارهاى مهم مانند سلطنت و امارت اجراء مى شد, زيردستان بويژه سرشناسان , بيعت و موافقت به امير يا سلطان مى دادند, و مخالفت بعد از بيعت عار و ننگ قومى بود, و مانند تخلف از امضاى قطعى , جرم مسلم شمرده مى شد, و در سيره ى پيامبر اكرم (ص ) نيز در جايى كه به اختيار و بدون اجبار انجام مى يافت , اعتبار داشت , و حضرت مجتبى بعد از گرفتن بيعت از مردم كه امامت و حكومتش بحسب ظاهر نيز رسميت يافت , تمامى واليان و كارگزاران پدرش را از نظر حكومتى ابقاء نمود.حضرت امام حسن (ع ) هنگامى عهده دار امر خلافت اسلامى گرديد, كه مجتمع آن روز را گروهى آشفته و سست ايمان دنياپرست و دغلكار تشكيل مى داد, و تن آسايى , تجملّ پرستى و دنياطلبى , جاى مجاهدت , پاكبازى , زهد و ساده زيستى را گرفته بود, و شعله فضليت و تقوا رو به خاموشى مى رفت . امام مجتبى (ع ) بلافاصله براى نابود ساختن رژيم غير اسلامى و ضد انسانى معاويه , همت گماشت و لشكرى ];ك ك را كه پدر بزرگوارش براى نبرد با رژيم شام آماده كرده بود, براى جنگ سازمان داد. اما اين ارتش سست اراده و متفرق كه اصلاً روحيه ى جنگى نداشت , هرگز شايسته ى اداى فريضه ى جهاد نبود. كارشكنى هاى خوارج از سويى , و سستى و بى ارادگى گروه غارتگرى كه مطيع محض رؤساى قبايل خود بودند, از سوى ديگر ارتش حضرت امام حسن (ع ) را از درون پوك و متلاشى ساخته بود.امام بناچار با چنان لشكر بى سامان و بى روحيه , از كوفه بيرون شد, و در اردوگاه نخيله اردو زد, حضرت , حكَم كندى را با چهار هزار كس بمقابله ى لشكر معاويه فرستاد, ولى اين فرمانده خيانت پيشه , با دريافت پانصد هزار درهم , به لشكر دشمن پيوست آنگاه ستون بعدى متشكل از چهار هزار لشكر بفرماندهى يك سردار مرادى از نوگسيل داد, اما كيسه هاى پول معاويه او را هم فريفت و تسليم سپاه شيطان شد. در اين جا امام پس از مطالعه ى كافى , پسر عموى پدرش عبيدالله ابن عباس را كه در زمان على (ع ) والى يمن بود, و سپاهيان خونخوار معاويه دو فرزند خردسالش را در دامان مادر كشته بودند, با سپاهى گران به جنگ معاويه فرستاد, و از او براى پايدارى در جنگ پيمان هاى محكم گرفت , عبيدالله با آن كه قلبش مالامال از كين و عداوت معاويه بود هم در برابر يك ميليون درهم و وعده ى فرماندهى يكى از ولايات شام , شبانه به اردوگاه معاويه پيوست و لشكريان صبح هنگام خيمه ى فرماندهى را بدون فرمانده ديدند.اين خيانت هاى پى درپى و تبليغات ستون پنجم دشمن و نفاق افگنى هاى جاسوسان معاويه آن چنان اثرات سوء خود را ظاهر ساخت كه لشكريان امام حسن (ع ) حاضر به جنگ نمى شدند كه هيچ بلكه اردوگاه امام را بغارت گرفتند, و عبا و سجاده ى امام را بردند, و در آن گيرودار, در اثر حمله ى ناگهانى تروريست هاى معاويه , آن امام زخمى شد, و از توطئه ى دادن آن حضرت به معاويه با خبر گرديد.در چنين موقعيت خطرناك بود كه نامه ى معاويه به امام حسن (ع ) رسيد, كه فرماندهان قبايل و سران سپاهت همه به من تسليم شده اند, و امام (ع ) كاملاً از بى وفايى و نابكارى ارتش كوفه مطلع گرديد, در اين نامه معاويه از حضرت حسن مجتبى (ع ) تقاضاى صلح كرده بود. در چنين شرايطى كه جان و هسته ى مقاومت در خطر نابودى است , سياست سالم و معقول اقتضا مى كند كه با امضاى قرارداد صلح خود و آن عده از تربيت يافته گان خود را از خطر نابودى قطعى نجات داده و در انتظار روزى باشند كه زمينه ى مناسب تر فراهم آيد. اگرچنين شرايطى براى ];ّّ حضرت على (ع ) هم پيش مى آمد, صلح مى كرد,و قواى نظامى على الاكثر, از جنگ و مقاومت سرباز مى زدند, چنان كه حضرت وقتى كه آن ها را به جنگ تحريص مى كرد, مى گفتند البقيه البقيه , يعنى ما مى خواهيم باقى بمانيم . اگر چنانچه اين نيرو تن بذلت نمى دادند, شكست لشكر شام قطعى بود, زيرا آنان در صفين ضرب ششت لشكر عراق را ديده بودند.وقتى كه دوره ى 250ساله ى امامت را بررسى نماييم , طلايى ترين دوره همان چهار سال و نه ماه مدت خلافت اميرالمؤمنين (ع ) است و همين شش يا هفت ماه خلاف امام حسن (ع ) كه با همه ى كوتاهى و دردسرها و موانعى كه ازلازمه ى يك حكومت انقلابى است , با اعمال روش هاى انسانى و عدالت مطلق , و رعايت ابعاد گوناگون اسلام در زندگى جامعه , همراه با قاطعيت و صراحت و جرأت , در اين دوره درخشيده و نمونه ى بوده است براى حكومت ها و نظام هاى اجتماعى بشر و درقرن هاى بعد همواره همچون خاطره هاى گرمى از آن دوره ياد مى شده , و دريغ آن روزگار خورده مى شده , و رژيم هاى زمان هاى بعد در مقايسه با آن دوره هميشه محكوم بوده است , و امامان شيعه در راه زنده كردن چنين حكومتى به اشكال گوناگون تلاش مى كرده اند.در عين حال درس و تجربه ى آموزنده اى بود كه مى توانست وضع و حال يك انقلاب صددرصد اسلامى را در ميان جامعه و مردمى تربيت نيافته و به انحراف كشانده شده نشان دهد و از آن روز به بعد روش هاى دراز مدت و همراه با تربيت هاى دشوار و سخت گيرانه ى حزبى بر امامان بعدى تحميل گرديد.پس از صلح امام حسن (ع ) كارهاى نيمه مخفى و برنامه هايى كه هدفش , تلاش براى بازگرداندن قدرت به خاندان پيامبر در فرصت هاى مناسب بود, آغاز شد كه با پايان يافتن زندگى شرارت آميز معاويه زمينه ى فرار رسيدن چنين آرمانى فراهم بود.همين بود كه پس از حادثه ى صلح امام حسن (ع ) اقدام بسيار مهمى كه انجام گرفت , گسترش انديشه ى شيعى و سر و سامان دادن به جمع پيوسته و باور مندى بود كه اكنون بر اثر سلطه ظالمانه اى خلفاى اموى , و فشارى كه بر آنان وارد مى آمد, مى توانست از تحرك و ديناميسم بيشترى برخوردار باشد و همواره چنين است كه اختناق و فشار بجاى آن كه عامل گسيختگى نيروهاى منسجم و تحت فشار باشد, موجب هرچه پيوسته تر و راسخ تر و گسترده تر شدن آنان مى شود.جع آورى نيروهاى اصيل و مطمئن شيعى , و حراست آنان از گزند توطئه هاى بى امان ضد شيعى دستگاه اموى و گسترش تفكر اصيل اسلامى , در دايره ى محدود ولى پر عمق , جذب نيروهاى بالقوه و افزودن آنان به جمع شيعيان , اقدام بموقع و مناسبى بود براى منفجر ساختن نظام جاهلى بنى اميه , و جايگزين ساختن نظام صحيح اسلامى . استراتيژى امام حسن (ع ) و آخرين علتى كه پذيرش صلح را براى آن حضرت اجتناب ناپذير مى ساخت , همين بود.گويا به همين جهت كه مبارزه ى علنى كار به جايى نمى برد, پس از حادثه ى صلح , وقتى جمعى از شيعيان بسر كردگى مسيب ابن نجبه و سليمان ابن صرد خزاعى به مدينه كه امام تازه از كوفه بدان جا باز گشته بود, و آن شهر را مجدداً پايگاه فكرى و سياسى خود قرار داده بود, نزد آن حضرت رفتند و پيشنهاد بازسازى قواى نظامى و تصرف كوفه و حمله به سپاه شام را مطرح كردند. امام آن دو نفر را از ميان جمع برگزيد و نزد خود به خلوت خواند, و با بيانى كه از هيچ روى از كم و كيف آن اطلاعات در دست نيست , آنان را به نادرستى اين نقشه قانع ساخت , و آنان هنگامى كه نزد ياران و همسفران خود, بازگشتند به سخنان سربسته و كوتاه فهماندند كه موضوع قيام نظامى منتفى است و بايد به كوفه برگردند و به كار خود مشغول شوند.با توجه به اين نكته است كه برخى از مؤرخين هوشيار معاصر عرب , معتقد شده اند كه نخستين سنگ بناى تشكيلات سياسى شيعه , در همان روز و در همان مجلس نهاده شد كه اين دو چهره ى معروف , با امام حسن (ع ) ديدار و مذاكره كرده اند.يكى از آن سخنان كه امام در جمع دوستان خود مطرح كرده است , اين است : <آنگاه كه مرا از دست داده باشيد بسيار چيزها خواهيد ديد كه تمناى مرگ كنيد, بى عدالتى , دشمنى , انحصارطلبى , سبك شمردن حق خدا و بيمناكى بر جان و مال خود و... و هنگامى كه چنين شود, بايد خويشتن را بطور جمعى بوسيله ى حفظ كنيد, و به پراكندگى دچار نشويد, مقاومت و نماز و تقيه را پيشه سازيد, و بدانيد كه خداوند هر لحظه به رنگى درآوردن را از بندگانش مبغوض مى دارد, از حق و اهل حق مى گذريد,زيرا هر آن كس كه ديگرى را بجاى ما انتخاب كند, دنيا را از دست خواهد داد, و گناه كار از اين جهان رخت بر خواهد بست >. اين سخن كه آشكارا ترسيمى است از مهمترين نابسامانى هاى دوران اموى , و فرمانى است داير بر تشكل و]; سازمان گيرى و هماهنگى , در شمار جالب ترين اسناد مربوط به حزب شيعه است و همين طرح است كه در ديدار امام حسن (ع ) و دو نفر از زبده ترين شيعيان شكل عملى و عينى مى يابد, بى گمان همه ى پيروان و شيعيان از اين نقشه ى بسيار هوشمندانه , مطلع نبوده اند, از اعتراض ها و ايرادهاى هم كه از سوى دوستان بر آن حضرت وارد مى آمد, همين بود ولى پاسخى كه كراراً به اين مضمون : <چه معلوم است شايد اين براى شما آزمونى باشد, و براى دشمن شما بهره ى زوال پذيرى >. از آن حضرت شنيده مى شد, اشارتى پنهان به همين سياست پنهان و تدبير داشت . در طول حكومت جبارانه ى معاويه , باشرح دردآورى كه مؤرخان , از جفاها و ستم هاى او نسبت به شيعيان نوشته , تا آن جا كه لعن بر على ابن ابيطالب (ع ) چون سنتى رايج گشته بود, اما با آن ها رشد انديشه ى شيعى و افزايش آنان رو به تزآيد بود, و حجاز و عراق , معروف ترين و نام آورترين چهره هاى شخصيت شيعى را در سينه ى خود جاى داده بود كه چون حلقه هاى زنجير به يكديگر متصل و از حال يكديگر مطلع بودند, حجر ابن عدى وقتى كه شهيد شد, در چندين نقطه از كشور, عليرغم اختناق شديد, اعتراض بلند مى شود, و شخصيت معروفى در خراسان بدنبال اعتراض خشم آلودى از شدت اندوه جان مى سپارد. نامه هاى فراوان از مردم كوفه براى امام حسين براى دعوت به قيام , و پس از شهادت امام حسين (ع ) پيوستن ده ها هزار نفر به گروه انتقام گيران تحت عنوان توابين , و يا در سلك سپاه ابراهيم و مختار و شورش برضد حكومت اموى , اين گرايش ها و پيوندها و حركت ها, جز در سايه ى يك فعاليت حساب شده و تشكيلاتى از سوى گروه شيعيان متحد و يك دل و يك جهت , ممكن و معقول نيست ; زيرا دستگاه مسلط اموى به وسيله ى صدها قاضى و قارى و خطيب و والى اداره مى شد, و با تبليغات حساب شده و فعاليت هاى سرى ديگرى كه از طرف يك جمع پيوسته و يك جهت و وابسته و جهت مى يافت .فرماندار مدينه در اثر گزارشى كه از فعاليت هاى امام بدست آورده بود, به معاويه نوشت : اما بعد عمر ابن عثمان گزارش داد كه مردانى از عراق و كسانى از سرشناس حجاز, نزد حسين رفت و آمد مى كنند و گمان قيام او هست , من در اين باره تفحص كردم و خبر يافتم كه حسين قصد برافراشتن پرچم مخالفت دارد, نظر و فرمان خود را بنويس .<گروه شيعه پيوسته مشغول بودند به جمع آورى سلاح و تهيه ى آمادگى هاى جنگى و دعوت پنهانى مردم ـ اعم از شيعه و غير شيعه ـ براى خونخواهى حسين (ع ) پس گروه از پى گروه بدعوت آنان پاسخ مى دادند و به آنان مى پيوستند و كار بدين شيوه بود تا يزيد بمرد>.از مجموع مطالعات تاريخى بدست مى آيد كه حضرت امام حسن مجتبى (ع ) زمينه ى جنگ روياروى عليه حاكميت نامشروع و استبدادى معاويه , برايش ميسر نبود, اما در چارچوب يك فعاليت سياسى و در راستاى اهداف بلند مدت حكومت اسلامى , اساس يك مبارزه ى پنهانى را پى ريزى كرد و شيعه را بصورت يك جمع متشكل و هدفدار براى يك مبازره ى مكتبى دوامدار حفظ كرد و به نسل هاى بعدى سپرد.پى نوشتها:1 سيرى كوتاه در زندگى ائمه (ع ): طباطبايى , محمد حسين .2 ر.ك : صلح امام حسن (ع ): آل ياسين , راضى , ترجمه : خامنه اى , على , ص 353ـ 125 چاپ اول , مصباحى , مؤسسه انتشارات آسيا, خرداد 1351و ر.ك : تاريخ سياسى اسلام : جعفريان , رسول , ج 2 ص 368و 373 قم ; چاپ مؤسسه الهادى , چاپ اول , پائيز 13773 پيشواى صادق : خامنه اى , على , ص 99 چاپ اول , انتشارات سيد جمال , ناصرخسرو.4 پيشين , آل ياسين .5 همان .6 پيشين , خامنه اى , ص 1017 همان .8 جهاد الشيعة فى عصر عباسى الاول : مختار الليثى , سيمرة, ص 28به نقل از تاريخ طبرى : ج 7 ص 46
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 251]
صفحات پیشنهادی
حكومت و سياست در سيره امام حسن (علیه السلام)
حكومت و سياست در سيره امام حسن (علیه السلام)-حكومت و سياست در سيره امام حسن (علیه السلام) منبع:انديشه حكومت دينى حضرت امام حسن مجتبى (ع ) بعد از شهادت پدرش ...
حكومت و سياست در سيره امام حسن (علیه السلام)-حكومت و سياست در سيره امام حسن (علیه السلام) منبع:انديشه حكومت دينى حضرت امام حسن مجتبى (ع ) بعد از شهادت پدرش ...
سیاست و حکومت در سیره امام سجاد(علیه السلام)
سیاست و حکومت در سیره امام سجاد(علیه السلام)-سیاست و حکومت در سیره امام سجاد(علیه السلام) نويسنده:حجت الاسلام سید احمد خاتمی مدخل امام سجاد علیهالسلام و حضرت ...
سیاست و حکومت در سیره امام سجاد(علیه السلام)-سیاست و حکومت در سیره امام سجاد(علیه السلام) نويسنده:حجت الاسلام سید احمد خاتمی مدخل امام سجاد علیهالسلام و حضرت ...
حكومت و سياست در سيره امام حسن عسكرى (علیع السلام)
حكومت و سياست در سيره امام حسن عسكرى (علیع السلام) حجت الاسلام رسول جعفريانحضرت امام هادى و امام عسكرى(علیه السلام) ، على الاجبار به سامراء بسر مى بردند كه در آن ...
حكومت و سياست در سيره امام حسن عسكرى (علیع السلام) حجت الاسلام رسول جعفريانحضرت امام هادى و امام عسكرى(علیه السلام) ، على الاجبار به سامراء بسر مى بردند كه در آن ...
حكومت و سیاست در سیره امام كاظم علیه السلام
حكومت و سیاست در سیره امام كاظم علیه السلام-حكومت و سیاست در سیره امام كاظم علیه السلامامامت حضرت امام كاظم (ع) با دوران خلافت هارون الرشید، مقارن بود. هارون كسى است ...
حكومت و سیاست در سیره امام كاظم علیه السلام-حكومت و سیاست در سیره امام كاظم علیه السلامامامت حضرت امام كاظم (ع) با دوران خلافت هارون الرشید، مقارن بود. هارون كسى است ...
حكومت و سیاست در سیره امام باقر علیه السلام
حكومت و سیاست در سیره امام باقر علیه السلام-حكومت و سیاست در سیره امام باقر علیه السلامدوران ... آن روزى كه امام سجاد علیه السلام مىفرمود:«در همه عراق دوستان ما به بیست نفر .... حكومت و سياست در سيره امام حسن عسكرى (علیع السلام) حجت الاسلام رسول ...
حكومت و سیاست در سیره امام باقر علیه السلام-حكومت و سیاست در سیره امام باقر علیه السلامدوران ... آن روزى كه امام سجاد علیه السلام مىفرمود:«در همه عراق دوستان ما به بیست نفر .... حكومت و سياست در سيره امام حسن عسكرى (علیع السلام) حجت الاسلام رسول ...
سیاست و حکومت در سیره امام سجاد(علیه السلام)
سیاست و حکومت در سیره امام سجاد(علیه السلام)-سیاست و حکومت در سیره امام سجاد(علیه السلام) نويسنده:سید احمد خاتمی منبع:ماهنامه پاسدار اسلام امام سجاد علیهالسلام و ...
سیاست و حکومت در سیره امام سجاد(علیه السلام)-سیاست و حکومت در سیره امام سجاد(علیه السلام) نويسنده:سید احمد خاتمی منبع:ماهنامه پاسدار اسلام امام سجاد علیهالسلام و ...
حكومت و سیاست در سیره امام جواد علیه السلام
حكومت و سیاست در سیره امام جواد علیه السلام-حكومت و سیاست در سیره امام جواد علیه السلامشیعیان به طور عام خصوصاً علویان كه امامان شیعه در رأس آنها بودند، در عصر ...
حكومت و سیاست در سیره امام جواد علیه السلام-حكومت و سیاست در سیره امام جواد علیه السلامشیعیان به طور عام خصوصاً علویان كه امامان شیعه در رأس آنها بودند، در عصر ...
صبر در سیره امام مجتبی
صبر در سیره امام مجتبی (علیهالسلام) امام مجتبی اشاره ارجمندی حلم مفهوم حلم حلم امام حسن (علیهالسلام) رفتار پرصلابت دخالت در سیاست اشاره زندگی مردان بزرگ خدا ...
صبر در سیره امام مجتبی (علیهالسلام) امام مجتبی اشاره ارجمندی حلم مفهوم حلم حلم امام حسن (علیهالسلام) رفتار پرصلابت دخالت در سیاست اشاره زندگی مردان بزرگ خدا ...
نگاهى به سیره امام صادق علیه السلام
نگاهى به سیره امام صادق علیه السلام-نگاهى به سیره امام صادق علیه السلامكار و ... امام حتى در مجالس عمومى خلیفه نیز حاضر نمىشد؛ زیرا حكومت را غاصب مىدانست و ... (13) حسن بن زیاد مىگوید: از ابوحنیفه پرسیدم: به نظر تو چه كسى در فقه سرآمد است؟ .... و اهلبیت علیهم السلام در ردیف اشخاص عادى بلكه به خاطر سیاست دولت وقت، مطرود از ...
نگاهى به سیره امام صادق علیه السلام-نگاهى به سیره امام صادق علیه السلامكار و ... امام حتى در مجالس عمومى خلیفه نیز حاضر نمىشد؛ زیرا حكومت را غاصب مىدانست و ... (13) حسن بن زیاد مىگوید: از ابوحنیفه پرسیدم: به نظر تو چه كسى در فقه سرآمد است؟ .... و اهلبیت علیهم السلام در ردیف اشخاص عادى بلكه به خاطر سیاست دولت وقت، مطرود از ...
سيره امام حسن عسكري(علیه السلام) در مبارزه با فرقه سازي ها و ...
سيره امام حسن عسكري(علیه السلام) در مبارزه با فرقه سازي ها و تفرقه ها-سيره امام ... كلامي- سياسي جنگ صفين بود با ريشه دار شدن و جذب مخالفان حكومت، موجب مي شد كه ...
سيره امام حسن عسكري(علیه السلام) در مبارزه با فرقه سازي ها و تفرقه ها-سيره امام ... كلامي- سياسي جنگ صفين بود با ريشه دار شدن و جذب مخالفان حكومت، موجب مي شد كه ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها