محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844740152
حكومت و سیاست در سیره امام باقر علیه السلام
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: حكومت و سیاست در سیره امام باقر علیه السلام
دوران امامت امام محمدباقر علیه السلام مصادف با ادامه فشارهاى خلفاى بنىامیه و حكام آنها با شیعیان در عراق بود، و توصیه امام به شیعیانش كه: «من بلى من شیعتنا ببلاء فصبر كتب الله له اجر الف شهید»؛ «اگر كسى از شیعه ما به مصیبت گرفتار شود و پایدارى نماید، خداوند پاداش هزار شهید را براى او مىنویسد.» این جمله حاكى از فشارهایى است كه بر شیعیان وارد مىشد، و امام مىكوشید بدین وسیله آنان را به مقاومت و خویشتندارى هرچه بیشتر فرا بخواند، و این سختگیرىها به دلیل ادعاى ولایت و امامت امامان بود.موضعگیرى ظاهراً ملائم امام باقر علیه السلام علیه دستگاه خلافت اموى كه هرگونه مخالفتى را به شدت سركوب مىكردند، براى بقاى هسته مقاومت بود، چه آن كه تقریباً همه شیعیان و حتى همه اموىها، به خوبى مىدانستند كه رهبران شیعه مدعى خلافت و حكومت هستند، و خلافت را حق خود و حق آباء خود مىدانستند كه قریش به زور آن را غصب كردهاند، و این از نقطه اتكاء امامان معلوم بود كه روى ولایت و امامت به همان معناى زعامت و تصدى امرى تكیه مىكردند، و خود را شایسته آن مقام مىدانستند. «بنى اسلام على خمس الصلاة و الزكاة و الحج و الجهاد و الولایة. و لم یناد بشىء كما نودى بالولایة فاخذ الناس باربع و تركوا الولایة»؛ «اسلام روى پنج ركن استوار است: نماز، زكوة، حج، جهاد و ولایت، و مردم خوانده نشده است به چیزى آن چنان كه به ولایت خوانده شده است، و مردم چهار ركن را قبول كردند و آن یكى را ترك نمودند».آن روزى كه امام سجاد علیه السلام مىفرمود:«در همه عراق دوستان ما به بیست نفر نمىرسند»؛ سپرى شده بود، و اكنون هنگامى كه امام باقر علیهالسلام به مسجد پیامبر در مدینه وارد مىشود، جماعت انبوه از خراسان و دیگر مناطق شیعه نشین مانند مدینه و كوفه، و مناطقى جدیدى به ویژه بخشهاى از كشورهاى اسلامى كه از مركز حكومت بنىامیه دور است، نیز بر قلمرو طرز تفكر شیعى افزوده مىگردد، و نفوذ و تبلیغات شیعى در خراسان بیش از هر جاى دیگر بود، و روش سیاسى حضرت امام پنجم، ادامه منطقى همان روش امام زین العابدین علیهالسلام است .موضعگیرىهاى امام باقر علیه السلام علیه حكام غاصب و ظالم بنىامیه، تا آن جا سخت و پایدار بود كه شیعیان خود از همكارى با حكام ممانعت مىكردند، و براى آن كه فكر حكومت و مخالفت با بنىامیه را از سر بیرون كند امام باقر علیه السلام را با فرزندش امام صادق علیه السلام به شام فراخواندند و مورد اهانت و تحقیر قرار دادند. از این رو تقیه یكى از اصولىترین سپرهایى بود كه شیعه در پناه آن، خود را در دورانهاى سیاه استبداد اموى و عباسى نگه داشتند. و امام باقر علیه السلام فرمود:«ان التقیة من دینى و دین آبایى ولا دین لمن لا تقیه له »؛ «تقیه از دین من و دین آباء من است، كسى كه تقیه ندارد دین ندارد.»تقیه، یعنى حفظ سر، راز دارى و امانتدارى، تا كسى سرّ و رازى نداشته باشد، راز دارى در مورد او معنا ندارد، و این راز در زندگى امامان شیعه چیست؟ این چیست كه همه یاران و معتقدان به امام را شایستگى یا قدرت تحمل آن نیست، فقط كسانى معدود و انگشت شمارند كه چون به لیاقت و صلاحیت آن نایل آمدهاند، شرف راز دارى یافتهاند؟نمىشود راز امام را در مسایل ماوراء طبیعى خلاصه كرد و در غیبگویى منحصر نمود، چرا امام به یاران خود در فضیلت كتمان چنین چیزى، چندان توصیه و تأكید كند كه در كتب حدیث شیعه بابى به عنوان باب الكتمان پدید آید؟این راز باید چیزى باشد كه در صورت برملا شدنش، جمع شیعه و خود امام را خطر بزرگ تهدید كند، و آن چیز غیر از امور غیبى و ماوراء طبیعى است .آیا این راز مربوط به معارف شیعى است؟ یعنى تفسیرى كه شیعه از اسلام مىكند، و نظر خاصى كه در فقه و احكام شرع ارائه مىدهد؟ در این كه این معارف در دوران اختناق اموى و عباسى، باید با تدبیر و كاردانى اظهار شود، با همه كس مطرح نگردد، و نا اهلان را به آن راهى نباشد، حرفى نیست. ولى با این همه این را نمىتوان راز امام دانست، زیرا این معارف با همه اختصاصى بودن، درصدها حوزه حدیث و فقه در چندین شهر بزرگ كشور مسلمان آن روز، مطرح بود و به بیان دیگر این معارف اختصاصى بود ولى راز امام نبود، اختصاصى بدین معنا كه رواج و رونق آن محدود به جمع شیعه است و غیر شیعه فقط در شرایط خاص مىتواند بدان دست یابد. چرا نگوییم كه راز، مسایل و مطالبى در پیرامون اسرار تشكیلاتى امام است. یك جمع كه با هدف انقلابى و با ایدئولوژى راهنما، در میدان مبارزه سیاسى و فكرى گام مىنهد، داراى اسرار است یعنى تاكتیكهاى پیشبینى شده، زمان و مكان اقدامهاى بزرگ، نام و نشان و تكلیف مهرههاى مؤثر، منابع مؤثر مالى، خبرها و گزارشها از پاره حوادث و وقایع مهم و ... و مطالبى از این قبیل، رازهاى ناگشودنى تشكیلات است كه جز براى كارگزاران اصلى و شخص رهبر، براى كسى دیگر دانستنى نیست و این همان رازداران و یا امانتداران راز هستند. بازگو كردن آن به دوستان و شیعیان در حكم راهگشایى به سوى آن است، و این خطاى بزرگ و خسارت بخش است، خطایی كه عاقبت به انهدام یك جمع منتهى مىشود.كسى كه سرّ امام را در عمل بر ملا كند، كار یك دشمن را كرده است، پس به آسانى مىتوان معنا و وجه این سخن امام را دانست كه آن كه با ما به پیكار بر مىخیزد، بر ما گرانبارتر نیست از آن كه راز ما را افشاء مىسازد. در ارتباط بسیار پنهانى امام با شیعه، گاه لازم است كه اسرار تشكیلاتى غیر مستقیم، به وسیله واسطهها میان امام و شیعیان مبادله گردد، و این یك تدبیر كاملاً معقول است .هنگامى كه چشمها و گوشهاى بیگانه با حرصى هر چه بیشتر، در انتظار كشف ارتباطات شیعیان با امامند، در موسم حج، در زیارت مدینه، در رفت و آمد كاروانها از شهرهاى دور دست و ... هرگونه رابطه میان امام و افراد، اگر به وسیله جاسوسان خلیفه كشف شود، مىتواند سر نخ دنبالهدارى به سوى اعماق تشكیلات شیعه باشد، در این مواقع امام علیه السلام خود نیز افراد را به ملائمت و گاه به عنف از خود دور مىساخته است. به سفیان ثورى مىگوید: «تو مورد تعقیب دستگاهى و در پیرامون ما جاسوسان خلیفه هستند، ترا طرد نمىكنم ولى از نزد ما برو». و براى كسى از شیعیانش كه در راه به او برخورد كرد، و از روى تقیه روى از او برگردانده، از خدا طلب رحمت مىكند، و كسى را كه در موقعیت مشابه، با احترام به آن حضرت سلام داده، مورد نكوهش قرار مىدهد. در چنین مواردى لازم است میان امام علیه السلام و این افراد، كسى واسطه باشد و به این واسطه اصطلاحاً «باب»؛ گفته مىشود «باب»؛ قاعدتاً باید از زبدهترین و نزدیكترین یاران امام باشد. و نیز از پربارترین آنها از خبر و اطلاع، همانند «زنبور عسل»؛ كه اگر حشرات موذى بدانند كه در اندرون او چیست، قطعه قطعهاش مىكنند و او را مىربایند، و تصادفى نیست كه این بابها غالباً مورد تعقیب و انتقام سرسختانه حكومت قرار گرفتهاند. یحیى ابن ام طویل «باب» امام سجاد علیه السلام در حالى كه هنوز زنده بود، پاى او را قطع كردند و سپس وى را به شهادت رساندند، محمد ابن سنان كه «باب» امام صادق علیه السلام و از خواص او است، به ظاهر از نزد امام علیه السلام طرد مىشود، و این تبرى جستن و اظهار بیزارى، هیچ موجبى جز یك تاكتیك تشكیلاتى ندارد. جابر ابن یزید جعفى «باب» امام باقر علیه السلام با بر ملاء ساختن یك جنون تصنعى از كشته شدن كه دستور آن از طرف خلیفه چند روز قبل صادر شده بود، نجات مىیابد .كسانى كه حافظ و مباشر جمع آورى و تقسیم اموالى كه در اختیار امام است، هستند بىگمان از اسرار زیادى باید آگاه باشند، كه كمترین و كوچكترین آنها اطلاع از نام پرداخت كنندگان و نام گیرندگان آن اموال است و این براى دشمنان تشكیلات امام علیه السلام طعمه كوچكى نبود، سرنوشت عبرت انگیز معلى ابن خنیس وكیل امام صادق علیه السلام در مدینه و اظهارات تقیه آمیز امام علیه السلام درباره مفضل ابن عمر وكیل آن حضرت در كوفه نمونه روشن براى این مدعا است .سه عنوان «باب، وكیل و صاحب »؛ كه مصداق هر یك را در چهرههاى مشخص و مبرزى از رجال شیعه مىتوان یافت، طرح روشن از واقعیت شیعه و روابط آن با امام علیه السلام و مجموعاً تكاپوى تشكیلاتى شیعیان به دست مىآید. شیعه در این طرح، مجموعه از عناصر هماهنگ و همگام و مصمم است كه گرد محور عظیم و مركزى الهام بخش و مقدس گرد آمده است و از او مىآموزد و فرمان مىگیرد، براى او خبر و گزارش مىآورد، امیدش به او و چشمش به اشاره اوست، حتى جوشش بیتاب كننده احساسات خود را نیز كه براى یك جمع مستضعف و مصمم بر مبارزه كه بر اثر فشار ناروایىها و بى عدالتىها یك چیز طبیعى است به توصیه حكیمانه آن حضرت مهار مىكند.
و شیوههاى كارهاى پنهان مانند: رازدارى، كمگویى، بىنشان زیستن، تعاون درون جمعى، زهد و پارسایى انقلابى، و مانند اینها را هم به تعلیم او و به عنوان كار مقدس و خدایى مىآموزد و به كار مىبندد. به مردى كه از آن حضرت پرسیده است «چگونه صبح كردهاید اى فرزند پیامبر!» چنین خطاب مىكند: آیا وقت آن نرسیده است كه بفهمید ما چگونهایم و چگونه صبح مىكنیم؟ داستان ما درست داستان بنى اسرائیل است در جامعه فرعونى كه پسرانشان را مىكشتند و زنانشان را زنده مىگرفتند، بدانید كه بنىامیه پسران ما را كشتند و زنان ما را زنده مىگیرند، و پس از این بیان گیرا و برانگیزاننده، مسئله اصلى یعنى اولویت اهلبیت را نسبت به حكومت پیش مىكشد و مىگوید عرب مىپنداشت كه برتر از عجم است، زیرا كه محمد صلی الله علیه و آله عربى است و عجم بدین پندار گردن مىنهادند، اگر آنان در این ادعا صادقند، پس ما از دیگر شاخههاى قریش برتریم، زیرا ما فرزندان و خاندان محمدیم و كسى با ما در این نسبت شریك نیست. مرد كه گویا به هیجان آمده مىگوید: به شما خاندان مهر مىورزم، و امام علیهالسلام كه او را تا مرز پیوستگى كامل فكرى و قلبى و عملى جلو آورده، آخرین سخن آگاهىبخش و هشیارگر را نیز به او مىگوید: پس خود را منتظر و آماده بلا كن، به خدا سوگند بلا به شیعیان ما از سیل به دامنه كوه نزدیكتر است و بلا نخست ما را مىگیرد و سپس شما را، همچنان كه راحت و امنیت اول به ما مىرسد و آنگاه به شما .نمونههایى كه از ارتباطات امام با این جمع در دسترس ما است، از یك سو نمایشگر صراحتى در زمینه آموزشهاى فكرى است، و از سوى دیگر نشاندهنده پیوستگى و تشكل محاسبه شده میان آنان و امام . فضیل ابن یسار از نزدیكترین یاران راز دار امام علیه السلام در مراسم حج با آن حضرت همراه است، امام علیه السلام به حاجیانى كه پیرامون مكه مىگردند، مىنگرد و مىگوید: «در جاهلیت بدین گونه مىگردیدند، ولى فرمان آنست كه به سوى ما كوچ كنند، و پیوستگى و دوستى خود را به ما بگویند و یارى خود را به ما عرضه كنند.» اما از آنجا كه در عهد امام پنجم علیه السلام در اثر مظالم بنى امیه، هر روز در قطرى از اقطار و بلاد اسلامى، انقلاب و جنگهایى رخ مىداد، و در میان خود خاندان امور نیز اختلافاتى بروز مىكرد، و این گرفتارىها دستگاه خلافت را مشغول كرده بود، و از طرفى وقوع فاجعه كربلا و مظلومیت اهلبیت علیه السلام مسلمانان را مجذوب و علاقمند اهلبیت مىساخت، این عوامل موجب شد كه مردم سیل آسا به سوى مدینه و به محضر امام باقر علیه السلام سرازیر شوند، و امكاناتى در نشر حقایق براى آن حضرت به وجود آید و دعوتهاى شیعى كه بر اثر ستمگرىهاى خلفاء متوقف مانده بود كه جز در پوششهاى ضخیم ارائه نمىشد، اكنون در بسیارى از اقطار اسلامى خصوصاً در عراق و حجاز و خراسان، ریشه دوانیده و قشر وسیعى را به خود متوجه ساخته، و حتى در دائره محدودتر به صورت یك پیوند فكرى و حزبى در آمده است .آن روزى كه امام سجاد علیه السلام مىفرمود: «در همه عراق دوستان ما به بیست نفر نمىرسند»؛ سپرى شده بود، و اكنون هنگامى كه امام باقر علیهالسلام به مسجد پیامبر در مدینه وارد مىشود، جماعت انبوه از خراسان و دیگر مناطق شیعه نشین مانند مدینه و كوفه، و مناطقى جدیدى به ویژه بخشهاى از كشورهاى اسلامى كه از مركز حكومت بنىامیه دور است، نیز بر قلمرو طرز تفكر شیعى افزوده مىگردد و نفوذ و تبلیغات شیعى در خراسان بیش از هر جاى دیگر بود، و روش سیاسى حضرت امام پنجم، ادامه منطقى همان روش امام زین العابدین علیهالسلام است .پىنوشتها:1- اصول كافى، كلینى، محمد، ج 1، ص 183.2- حیات فكرى و سیاسى امامان شیعه، رسول جعفریان، ج 1، ص 235، چاپ اول، مركز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامى، 13713- پیشواى صادق، علی خامنهاى، ص 106، چاپ اول، انتشارات سید جمال، ناصر خسرو، به نقل از رجال كشى، ص 380 ، چاپ مصطفوى .4- رجال كشّى، ص 380.5- پیشین، علی خامنهاى، ص 109، به نقل از مناقب ابن شهر آشوب، ج 4 ، ص 248.6- همان، به نقل از اصول كافى، ج 2، ص 219.7- ر.ك : پیشین، علی خامنهاى/ و ر.ك : شذارت سیاسیة من حیاة الائمه، ص 322ـ 3288- همان، ص 39، به نقل از بحارالانوار، ج 46 ، ص 360.9- همان، ص 40.10- سیر كوتاه در زندگى ائمه علیهم السلام، طباطبایى، محمد حسین .11- بحارالانوار، ج 46، ص 143.12- بحارالانوار، ج 46، ص 357ـ 336.منبع:مجله اندیشه حكومت دینى، ج 1، ص 521 – 529 .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 273]
صفحات پیشنهادی
حكومت و سياست در سيره امام باقر (علیه السلام )
حكومت و سياست در سيره امام باقر (علیه السلام ) دوران امامت امام محمد باقر (علیه السلام) مصادف با ادامه ى فشارهاى خلفاى بنى اميه و حكام آن ها با شيعيان در عراق بود, ...
حكومت و سياست در سيره امام باقر (علیه السلام ) دوران امامت امام محمد باقر (علیه السلام) مصادف با ادامه ى فشارهاى خلفاى بنى اميه و حكام آن ها با شيعيان در عراق بود, ...
حكومت و سیاست در سیره امام باقر علیه السلام
حكومت و سیاست در سیره امام باقر علیه السلام دوران امامت امام محمدباقر علیه السلام مصادف با ادامه فشارهاى خلفاى بنىامیه و حكام آنها با شیعیان در عراق بود، و توصیه امام به ...
حكومت و سیاست در سیره امام باقر علیه السلام دوران امامت امام محمدباقر علیه السلام مصادف با ادامه فشارهاى خلفاى بنىامیه و حكام آنها با شیعیان در عراق بود، و توصیه امام به ...
حكومت و سیاست در سیره امام جواد علیه السلام
حكومت و سیاست در سیره امام جواد علیه السلام. حكومت و سیاست در سیره امام جواد علیه السلام ولادت امام جواد علیه السلام شیعیان به طور عام خصوصاً علویان كه امامان شیعه در ...
حكومت و سیاست در سیره امام جواد علیه السلام. حكومت و سیاست در سیره امام جواد علیه السلام ولادت امام جواد علیه السلام شیعیان به طور عام خصوصاً علویان كه امامان شیعه در ...
حكومت و سیاست در سیره امام كاظم علیه السلام
حكومت و سیاست در سیره امام كاظم علیه السلام .... حكومت و سياست در سيره امام باقر (علیه السلام ) دوران امامت امام محمد باقر (علیه السلام) مصادف با ادامه ى فشارهاى خلفاى ...
حكومت و سیاست در سیره امام كاظم علیه السلام .... حكومت و سياست در سيره امام باقر (علیه السلام ) دوران امامت امام محمد باقر (علیه السلام) مصادف با ادامه ى فشارهاى خلفاى ...
حكومت و سياست در سيره امام حسن عسكرى (علیع السلام)
حكومت و سياست در سيره امام حسن عسكرى (علیع السلام) حجت الاسلام رسول جعفريانحضرت امام هادى و امام عسكرى(علیه السلام) ، على الاجبار به سامراء بسر مى بردند كه در آن ...
حكومت و سياست در سيره امام حسن عسكرى (علیع السلام) حجت الاسلام رسول جعفريانحضرت امام هادى و امام عسكرى(علیه السلام) ، على الاجبار به سامراء بسر مى بردند كه در آن ...
سياست و حكومت در سيره امام هادى(علیه السلام)
سياست و حكومت در سيره امام هادى(علیه السلام) ائمه ى معصومين (ع ) با آن كه در شرايط مختلف زندگى قرار داشتند, ولى هدف واحدى را دنبال مى كردند. تلاش براى بدست گرفتن ...
سياست و حكومت در سيره امام هادى(علیه السلام) ائمه ى معصومين (ع ) با آن كه در شرايط مختلف زندگى قرار داشتند, ولى هدف واحدى را دنبال مى كردند. تلاش براى بدست گرفتن ...
سیاست و حکومت در سیره امام سجاد(علیه السلام)
سیاست و حکومت در سیره امام سجاد(علیه السلام)-سیاست و حکومت در سیره امام ... در روایتى دیگر حضرت امام باقر(ع) فرمود: به مختار ناسزا نگویید چوناو قاتلین ما را به ...
سیاست و حکومت در سیره امام سجاد(علیه السلام)-سیاست و حکومت در سیره امام ... در روایتى دیگر حضرت امام باقر(ع) فرمود: به مختار ناسزا نگویید چوناو قاتلین ما را به ...
سیاست و حکومت در سیره امام سجاد(علیه السلام)
سیاست و حکومت در سیره امام سجاد(علیه السلام) نويسنده:حجت الاسلام سید احمد ..... در روایتی دیگر حضرت امام باقر(ع) فرمود: به مختار ناسزا نگویید چوناو قاتلین ما را به ...
سیاست و حکومت در سیره امام سجاد(علیه السلام) نويسنده:حجت الاسلام سید احمد ..... در روایتی دیگر حضرت امام باقر(ع) فرمود: به مختار ناسزا نگویید چوناو قاتلین ما را به ...
ویژه نامه ولادت امام باقر علیه السلام
حكومت و سياست در سيره امام باقر (علیه السلام) «كسى از شيعه ى ما به مصيبت گرفتار شود و پايدارى نمايد, خداوند پاداش هزار شهيد را براى او مى نويسد». حاكى از ...
حكومت و سياست در سيره امام باقر (علیه السلام) «كسى از شيعه ى ما به مصيبت گرفتار شود و پايدارى نمايد, خداوند پاداش هزار شهيد را براى او مى نويسد». حاكى از ...
سیره شخصیتی امام رضا (علیه السلام) (1)
سیره شخصیتی امام رضا (علیه السلام) (1)-سیره شخصیتی امام رضا (علیه السلام) (1) ... كه نسبت به هفتمين امام(علیه السلام)، اتخاذ كرده بود، ديگر به صلاح حكومت نبود و ... و سرانجام مهدي، هادي و رشيد نيز يكي پس از ديگري همان سياست را با ابزار مختلف ...
سیره شخصیتی امام رضا (علیه السلام) (1)-سیره شخصیتی امام رضا (علیه السلام) (1) ... كه نسبت به هفتمين امام(علیه السلام)، اتخاذ كرده بود، ديگر به صلاح حكومت نبود و ... و سرانجام مهدي، هادي و رشيد نيز يكي پس از ديگري همان سياست را با ابزار مختلف ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها