تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):سه چيز است كه اگر مردم آثار آن را مى‏دانستند، به جهت حريص بودن به خير و بركتى ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798142786




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

فیلمی درباره پیچیدگی‌های روابط انسانی


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: فيلمي درباره پيچيدگي‌هاي روابط انساني
فيلم سينمايي پنهان
دومين فيلم سينمايي مهدي رحماني کوششي براي نمايش پيچيدگي‌هاي روابط انساني در جامعه امروز و زندگي شهري است، تجربه‌اي متفاوت با "ديگري" نخستين فيلم اين کارگردان.فيلمبرداري "پنهان" دومين فيلم بلند سينمايي مهدي رحماني اين روزها در تهران ادامه دارد. اين روزها که هوا سرد و برفي و برخي مواقع آفتابي مي‌شود، مي‌تواند شرايط کار در هر فيلمي را کاملا تغيير دهد. در يکي از همين روزهاي برفي و سرد با هماهنگي مهدي رحماني و محسن علي‌اکبري تهيه‌کننده فيلم براي گرفتن گزارش پشت صحنه راهي يکي از خيابان‌هاي زعفرانيه مي‌شوم.برف مي‌بارد و هوا سرد است. نزديک ساعت 12 ظهر به گروه ملحق مي‌شوم، زمان نهار است و فيلمبرداري در پارکينيگ برج بلندي در همان منطقه انجام مي‌شود. رسيدن من همزمان با رفتن فريبرز عرب‌نيا بازيگر نقش اسفنديار است. بازي وي در امروز تمام شده و با گروه خداحافظي مي‌کند، تا پس از سفر دوباره به پروژه ملحق شود.ديدن اين بازيگر که اين روزها بيشتر مخاطبان مجذوب بازي‌اش در مجموعه تلويزيوني "مختارنامه" هستند، در چهره‌اي جديد و متفاوت برايم جالب است. فريبرز عرب‌نيا اهل گفتگو نيست. مسافر است و عجله دارد تا لوکيشن را ترک کند. به يک سلام و احوال‌پرسي و خسته نباشيد بسنده مي‌کنم و گفتگو با اين بازيگر که قطعا مي‌توانست جذابيت‌هاي خود را داشته باشد، به بعد از اکران فيلم موکول مي‌کنم.همچنان برف مي‌بارد. گروه در اتوبوسي مشغول خوردن نهار هستند، وارد اتوبوس مي‌‌شوم، همه صميمي و گرم کنار يکديگر صحبت مي‌کنند. بابک حميديان، فتانه ملک‌محمدي و آزاده شمس بازيگراني هستند که در سکانس باقي‌مانده که بعد از ظهر در همان پارکينگ گرفته مي‌شود، مقابل دوربين مي‌روند. با بابک حميديان که از قبل به دليل چند گفتگو آشنا بوديم، شروع به صحبت مي‌کنم.
 فيلم سينمايي پنهان
از جشنواره فجر مي‌گويم، از نقشي که در فيلم "اسب حيوان نجيبي است" عبدالرضا کاهاني داشت. کم کم به همراه گروه وارد پارکينيگي مي‌شوم که بچه‌هاي صحنه مشغول آماده سازي آن هستند. با مهدي شيرزاد فيلمنامه‌نويس "پنهان" و بابک حميديان درباره جوايز اسکار صحبت مي‌کنيم. مهدي شيرزاد يک فيلمبين حرفه‌اي است و اطلاعات کاملي درباره سينماي جهان دارد.مهدي رحماني گاهي با وجود اينکه در حال صحبت کردن با مانفرد اسماعيلي دستيار و برنامه‌ريز اول کارگردن است، به حرف‌هاي ما گوش مي‌کند و نظرهايي درباره اين مراسم مي‌دهد. تورج منصوري مدير فيلمبرداري حرفه‌اي با تک تک گروه صحبت مي‌کند و سعي مي‌کند در چيدمان صحنه مشاوره‌هاي خود را با توجه به تجربياتي که دارد به کارگردان ارائه دهد. تکيب عوامل "پنهان" حرفه‌اي است. سعيد ملکان طراح چهره‌پردازي، مجيد مير فخرايي طراح صحنه و لباس، يدالله نجفي صدابردار، هايده صفي‌ياري تدوينگر .... هنرمنداني هستند که هر کدام تاکنون جوايز مختلفي را دريافت کرده‌اند.هنوز تمرين‌ها آغاز نشده، گويا قرار است آنا نعمتي ديگر بازيگر اصلي اين فيلم به گروه ملحق شود. کنار مارال منشي صحنه مي نشينم که با حسن ناحي عکاس فيلم در حال صحبت کردن است. وي درباره سکانس صبح توضيح مي‌دهد که گويا در اين صحنه که فريبرز عرب‌نيا و بابک حميديان (کامران) بازي داشتند، ماشين اسفنديار پنچر شده و کامران که يکي از همسايه‌هاي انها است، به وي کمک مي‌کند.وي همچنين درباره سکانسي که قرار بود ظهر امروز گرفته شود، مي‌گويد: در اين سکانس قرار است يلدا (فتانه ملک‌محمدي) با ماشين در حال خارج شدن از پارکينيگ متوجه کامران و مليحه (آزاده شمس) شود و ديالوگ‌هايي بين آنها رد و بدل مي‌شود.اين فيلم درباره رابطه آدم‌ها در شهري مثل تهران است. البته "ديگري" هم درباره رابطه آدم‌ها است، اما "پنهان" اين روابط را در جامعه امروز در طبقه متوسط و شهري مثل تهران که مشکلات خاص خود را دارد، نمايش مي‌دهد. اما به لحاظ ساختار، فضا و داستان دو فيلم کاملا متفاوت از هم هستند.کم کم صحنه آماده مي‌شود، دوربين کنار پژو 206 سفيد يلدا قرار مي‌گيرد. مانفرد اسماعيلي که سابقه طولاني در دستياري و مديريت برنامه ريزي دارد به همراه گروه کارگرداني براي گرفتن پلان اول با مهدي رحماني صحبت مي‌کند. چوب‌هايي براي نشان دادن ايستادن ماشين و لحظه برخورد يلدا با مليحه بر روي زمين نصب مي‌شود.رحماني توضيحاتي براي فتانه ملک‌محمدي که حالا نسبت به دختر نوجوان "سوپراستار" بزرگتر شده مي‌دهد. او با علاقه گوش مي‌دهد و با انگيزه آماده گرفتن اولين تمرين است.صدا، دوربين، حرکت، برداشت اول گرفته مي‌شود. در اين برداشت يلدا دير ترمز مي‌کند و ماشين با چوب‌هايي که روي زمين نصب شده است برخورد مي‌کند. کار به برداشت دوم مي‌رسد. هنوز ديالوگ‌ها بيان نشده است. محسن علي‌اکبري تهيه‌کننده به گروه ملحق مي‌شود. کمي ميان اين برداشت‌ها به دليل احوال‌پرسي و خسته نباشيد تهيه‌کننده به اعضاي گروه فاصله مي‌افتد. مهدي رحماني مشغول خواندن فيلمنامه اين سکانس است و کنار وي مهدي شيرزاد ايستاده است.
بابک حميديان در فيلم سينمايي پنهان
مهدي رحماني درباره فضاي فيلم "پنهان" توضيح مي‌دهد: هميشه دوست داشتم فيلمي درباره روابط شهري در جامعه امروز بسازم. بعد از فيلم "ديگري" با مهدي شيرزاد آشنا شدم. در همان ابتدا پس از چند جلسه متوجه شديم، ايده‌هاي مشترکي داريم. به همين دليل خواستم با توجه به همين موضوع فيلمنامه‌اي را به نگارش در آورد.وي در ادامه افزود: "پنهان" کاري کاملا متفاوت از "ديگري" است. اين فيلم درباره رابطه آدم‌ها در شهري مثل تهران است. البته "ديگري" هم درباره رابطه آدم‌ها است، اما "پنهان" اين روابط را در جامعه امروز در طبقه متوسط و شهري مثل تهران که مشکلات خاص خود را دارد، نمايش مي‌دهد. اما به لحاظ ساختار، فضا و داستان دو فيلم کاملا متفاوت از هم هستند. "پنهان" به سينمايي که خودم دوست دارم بيشتر شبيه است. من قبل از "ديگري" مستند سازي مي‌کردم به همين دليل آن فيلم به فضاي مستندگونه شباهت بيشتري دارد. اما "پنهان" فضاي مورد علاقه من است و به نوعي تصويرگر دغدغه امروز من است.وي که در ميان صحبت‌هاي من مشورت‌هايي با تورج منصوري درباره صحنه امروز مي‌کند، معتقد است: گروه خوب و منسجمي دارم. اميدوارم با اين ترکيب حرفه‌اي بتوانيم به نتيجه ايده‌آل برسيم. البته خيلي سخت است 100 درصد به آنچه که در ذهنم مي گذرد برسيم، اما اميدوارم به ايده‌آل نزديک باشيم. تمام گروه تلاش مي‌کنند به ذهنيت من نزديک شوند تا فضاي ذهني فيلمنامه نيز به خوبي به تصوير کشيده شود.صحبت‌هاي من با مهدي رحماني به پايان مي‌رسد. امروز قرار است دو سکانس در بعد ازظهر برفي در پارکينگ برج گرفته شود. برداشت سوم از اين پلان با صدا، دوربين، حرکت گرفته مي‌شود. يلدا داخل ماشين 206 سفيد در حال خارج شدن از پارکينگ است که با مليحه و کامران برخورد مي‌کند، ترمز مي‌کند، کمي شيشه ماشين را پايين مي‌دهد:يلدا: سلاممليحه: سلاميلدا: انقدر شام دعوتمان نکردي که کار خانه تمام شد.مليحه: من که غذام هميشه حاضره!يلدا( نگاهش به کفش‌هاي مليحه مي‌افتد) و در ماشين را باز مي‌کند و .....نمي‌توانم بقيه ديالوگ‌ها را بنويسم، نويسنده فيلمنامه، دفترم را چک مي‌کند! گفتن بقيه ديالوگ‌ها براي مخاطبي که در جريان خط اصلي داستان قرار ندارد، ممکن است ذهنيت و تصور ايجاد کند. اين ديالوگ‌ها کليدي است و اصرار کارگردان و نويسنده بر اين است که قصه و خط اصلي تا زمان نمايش فيلم مشخص نشود.برداشت سوم نهايي مي‌شود. گروه کمي استراحت مي‌کنند. فرصت خوبي است تا با مهدي شيرزاد صحبت کنم. شيرزاد پيش از اين نگارش فيلمنامه‌هاي "راه بي‌پايان"، "وفا"، اپيزودهايي از "نيمکت" و... را برعهده داشته است.وي درباره فيلمنامه "پنهان" مي‌گويد: مهدي رحماني اواخر ارديبهشت پارسال دو طرح دو صفحه‌اي به من ارائه داد که قرار شد يکي از آنها را کار کنيم. من "پنهان" را انتخاب کردم. تقريبا تا اواسط تيرماه طرح کامل فيلمنامه طول کشيد، تا شهريور نسخه اول را نوشتيم. و پس از آن ترجيح داديم چند نفر ديگر فيلمنامه را مطالعه کنند تا نظرات مختلفي را جويا شويم .اين نظرات را اعمال کرديم و باعث شد  تغييراتي در متن ايحاد کنيم. اواخر آبان نسخه نهايي حاضر بود. البته قبل از فيلمبرداري در دورخواني تغيرات جديدي ايجاد کرديم. "پنهان" اولين کار سينمايي شيرزاد محسوب مي‌شود، وي در اين‌باره توضيح مي‌دهد: من به دنبال چيزي نمي‌روم. با مهدي رحماني به طور تصادفي آشنا شدم. وقتي شروع به نگارش "پنهان" کردم فرق بين سينما و تلويزيون را متوجه شدم. در نوع نگارش متوجه اين تفاوت شدم. شايد پيش نيامده بود کار سينمايي انجام دهم. ولي فکر مي‌کنم زمان خوبي اين اتفاق افتاد. شايد اگر زودتر وارد اين فضا مي‌شدم، مانند حالا رضايت نداشتم.شيرزاد در پاسخ به اين سئوال که کمتر فيلمنامه‌نويسي زمان فيلمبرداري پشت صحنه حضور دارد مي‌گويد: من از محمدحسين لطيفي و همايون اسعديان ياد گرفتم فيلمنامه‌نويس بايد از اول تا آخر سر صحنه باشد و در کنار کارگردان حضور يابد. شايد اين در سينماي ايران ما زياد عرف نباشد، اما در سينماي غرب وجود دارد.گروه براي گرفتن پلان بعدي آماده مي‌شوند که دوربين در زاويه ديگري قرار مي‌گيرد تا اين‌بار مليحه و کامران در قاب تصوير قرار گيرند. برداشت اول گرفته مي‌شود، يدالله نجفي صدابردار حرفه‌اي فيلم که آرام و ساکت ايستاده است. از کارگردان مي‌خواهد برداشت ديگري از اين پلان گرفته شود تا صداهاي اضافي حذف شوند. علي‌اکبري با خوشرويي تمام مسائل را کنترل مي‌کند و کنار کارگردان و منشي صحنه نشسته است.مانفرد اسماعيلي تاکيد مي‌کند همه ساکت باشند و کسي در کادر به غير از بازيگران قرار نگيرد. اين برداشت هم با نظر قطعي کارگردان، فيلمبردار و صدابردار قطعي مي‌شود. آنا نعمتي به گروه مي‌پيوندد. با هم احوالپرسي مي‌کنيم تا در يک فرصت کوتاه بتوانم با اين بازيگر صحبت کنم. صحبتم را با تورج منصوري با فيلم "جرم" شروع مي‌کنم از اينکه اين فيلم را دوست داشتم و چقدر فيلمبرداري او در اين کار درخشان است. منصوري از علاقه‌اش به "جرم" مي‌گويد.وي درباره "پنهان" مي‌گويد: مهدي حساس و نکته‌بين است. کارکردن با او خيلي ساده و شيرين است. فيلمنامه را خيلي دوست دارم. کارگردان‌هايي مثل مهرجويي و کيميايي اگر فيلمنامه متوسط به تو ارائه دهند، اما ثابت کردند مي‌توانند زمان ساخت فيلم آن را به نقطه قابل قبول برسانند. اما زمان کار کردن با کارگردان جواني که فيلم دوم خود را مي‌سازد، قطعا فيلمنامه اهميت زيادي دارد.منصوري ادامه مي‌دهد: تصورم از اجرا در "پنهان" مدل ديگري بود. ولي نگاه رحماني متفاوت است. اما نتيجه تا اين لحظه راضي کننده است. اگر بقيه کار به همين روال جلو برود اميدوارم نتيجه از اين هم بهتر شود. من البته "ديگري" فيلم قبلي وي را نديدم، نمي‌خواستم تحت تاثير کار انجام شده قرار بگيريم. رحماني کارگردان جواني است و فکر کردم اينکه  پيش داوري از قبل نسبت به اثر قبلي وي نداشته باشيم بهتر است و اين موضوع کمک مي‌کند. البته اين موضوع در مورد آدم‌هاي مختلف که سابقه طولاني دارند فرق مي‌کند.منصوري مي‌گويد: سينما يک کار گروهي است. فيلمبردار در آن نقش مهمي دارد. دوربين بايد تمام حرکات حسي را بخواند اين فقط در يک صورت است که يک رابطه حسي خوب ايجاد شود. اگر اين رابطه حسي به وجود نيايد بين گروه دوربين مي‌شود شيشه و آهن. چنين دوربيني احساس آرامش ندارد. ما يک تيم هستيم. بايد همه منظم کار کنند. در اين صورت است که نتيجه مطلوب مي‌شود.صحبت ما که تمام مي‌شود، پلان بعدي نماهاي بسته بابک حميديان و آزاده شمس است. اين پلان‌ها با يک يا دو برداشت گرفته مي‌شود. بابک حميديان براي سکانس بعدي به اتاق گريم مي‌رود که در قسمت زير پارکينگ قرار دارد. غروب نزديک است و پارکينگ سردتر مي‌شود. تا فرصت گريم شدن بابک به سراغ آنا نعمتي مي‌روم که اين روزها فيلم "برخورد خيلي نزديک" از وي بر پرده سينماها است.وي درباره نقش خود در فيلم "پنهان" مي‌گويد: در اين فيلم نقش رعنا يک آرشيتکت را دارم که معماري خوانده و به خارج از کشور رفته، حالا بعد از يک دوره گذراندن دوره طراحي و نقاشي اين‌بار با فضاي عرفاني و روحيه جديد بعد از 20 سال به ايران برگشته است. کافه‌اي دارد با عنوان "کافه حافظ". او هر روزش را با يک شعر حافظ آغاز مي‌کند و حتي مشتريانش مي‌توانند آنجا فال حافظ بگيرند و اگر يادشان برود فال‌هاي خود را ببرند او آنها را نگه مي‌دارد.نعمتي ادامه مي‌دهد: رعنا در اين فيلم حيراني ناشي از آرمان‌خواهي دارد. اين مهمترين مشخصه اين نقش است. اين يک تجربه جديد با کارگرداني است که از سينماي مستند آمده و درام شهري را به خوبي مي‌شناسد. "ديگري" را ديدم و خيلي دوست داشتم. او سينما را به خوبي مي‌شناسد. مسلط بر کارش است. همه گروه حرفه‌اي هستند. فيلمنامه خوب مهدي شيرزاد از ويژگي‌هاي "پنهان" است. وي مي‌افزايد: اين دومين همکاري من با آقاي عرب‌نيا پس از سال‌ها است، خوشحالم دوباره فرصتي پيش آمد تا با وي همبازي شوم. او از بازيگران حرفه‌اي و بزرگ سينما است و اين براي من تجربه محسوب مي‌شود که دوباره در کنار وي قرار گرفتم تا باز هم از او بياموزم. تمام گروه با انرژي خاصي کار مي‌کنند و منسجم هستند. من مطمئنم "پنهان" فيلم خوبي خواهد شد و  مانند "ديگري" در جشنواره‌هاي خارجي مي‌درخشد. قطعا در جشنواره سال آينده فجر شاهد اتفاقات خوبي براي آن خواهيم بود. گريم بابک حميديان تمام مي‌شود و او براي سکانس بعدي در حال خواندن فيلمنامه است. وي درباره حضور خود در "پنهان" مي‌گويد: فيلمنامه "پنهان" برايم جذاب بود. فيلم نمونه‌اي از جامعه امروز تهران است و يا مديوم کوچکي از اين 80 ميليون نفري که در کشور زندگي مي‌کنند.وي ادامه مي‌دهد: در همين جامعه که اگر واقع بينانه‌تر نگاه کنيم روابط عاشقانه‌اي را مي‌بينيم که به بن بست رسيده‌اند. آدم‌هايي که درگير دلتننگي و تنهايي خود هستند. اينها همه در فيلمنامه مستتر است، در نتيجه در اين متن هيچ آدمي رفتار بيروني و خشني ندارند. هيچ کدام از کاراکترها به غير از يلدا نوسان حسي بيروني ندارند. تمام اينها برايم جذاب بود.حميديان درباره نقش خود در اين فيلم عنوان مي‌کند: مدت‌ها درگير پروژه "روز رستاخيز" بودم که در آنجا نقش ابن زياد را بازي مي‌کردم. يک نقش خشن و برونگرا و در فيلم "پنهان" کامران نقشي بود که کاملا متفاوت از آن کار و يک آدم آرام و عميق است. کامران دکتري است که در تهران درس خوانده و ازدواج کرده و زن خود را از شهرستان به تهران آورده است.وي ادامه مي‌دهد: حالا مظاهر دلفريب زندگي در تهران براي دکتري که سال‌ها تنها زندگي کرده جايي براي تعهدات روحي زندگي زناشويي نگذاشته است. به نوعي بهتر است بگويم جهان خود را با جهان فکري زنش متفاوت مي‌ديده و اين در دنياي فعلي به معني بن‌بست است.اين بازيگر درباره همکاري خود با مهدي رحماني مي‌گويد: او پيش از اين فيلم شريف "ديگري" را ساخته است. کارکردن با وي اين آزادي را به من مي‌دهد که بتوانم پيشنهادات خودم را درباره نقش کامران ارائه دهم. البته از اينکه با فريبرز عرب‌نيا در اين فيلم همبازي هستم، خوشحالم. ما پيش از اين با هم رفاقت داشتيم اما اين اولين‌بار است که همبازي مي‌شويم. عرب‌نيا شخصيت تحليل‌گرايي دارد. درباره نقش پر از پيشنهاد است. هميشه به بازيگر مقابل خود کمک مي‌کند.به پارکينگ برمي‌گردم، دوباره برف شروع به باريدن مي‌کند. فتانه ملک محمدي گريم شده و در حال تمرين است. با بايک حميديان همبازي است. ساعت نزديک 21 است و من زياد وقت ندارم براي گرفتن سکانس بعدي حضور داشته باشم. به ملک محمدي که فردا 20 ساله مي‌شود تبريک مي‌گويم و با هم کمي درباره نقش يلدا صحبت مي‌کنيم.وي مي‌گويد: نقش يلدا به خودم خيلي نزديک است، خوشبختانه من در اين فيلم با همه بازيگران بازي دارم و اين را از خوش‌شانسي مي‌دانم. فيلمنامه به گونه‌اي طراحي شده که با همه بازيگران بازي دارم. اين تجربه جديدي براي من بعد از "سوپر استار" محسوب مي‌شود. طي اين چند سال پيشنهاداتي داشتم اما با توجه به سن و سالي که من دارم شايد کمتر نقشي به من پيشنهاد مي‌شود. براي سن من نقش کمتر است.ملک محمدي در ادامه توضيح مي‌دهد: اين سال‌ها مشغول ادامه تحصيل بودم. فکر مي‌کنم با توجه به موضوعي که مطرح کردم و کارنامه کوتاهي که دارم "پنهان" يک شانس بزرگ براي من محسوب مي‌شود.اين فيلم براي من جاي تجربه دارد. با توجه به نقشي که دارم هر روز سر صحنه حضور دارم و حتي روزهاي محدودي که بازي ندارم ترجيح مي‌دهم سر کار باشم.وي درباره کاراکتر خود مي‌گويد: اين فيلم قصه چند آدم از طبقه متوسط و تحصيل کرده در تهران است که به نظر مي‌رسد اين آدمها در قله موقعيت اجتماعي موفق هستند ولي در واقع هيچ کدام نمي‌خواستند اينگونه که هستند باشند، يلدا کاراکتري است که به همه کمک مي‌کند که اين موضوع را در خود کشف کنند. از اين جهت اين نقش پر اهميت است.اين بازيگر جوان سينما تاکيد مي‌کند: خيلي خوشحالم با فريبرز عرب‌نيا، آنا نعمتي و بابک حمديان و دو هم نسلم مهرداد  صديقيان و آناهيتا افشار همبازي هستم. از کمک‌هاي همه آنها استفاده کردم. علاوه بر فيلمنامه خوب مهدي شيرزاد که هر روز سر صحنه حضور دارد و به ما دلگرمي مي‌دهد و کارگرداني مهدي رحماني که کاملا حرفه‌اي است و حضورم را به نوعي مديون وي مي‌دانم. يکي از افتخارتم کار در کنار تورج منصوري است که از او بسيار ياد گرفتم.کم کم از گروه خداحافظي مي‌کنم. آنها مشغول گرفتن پلان اول از سکانس بعدي هستند. دوباره از خيابان زعفرانيه وارد خيابان شلوغ وليعصر مي‌شوم . خياباني که اين روزها به خاطر نزديکي به نوروز پر از جمعيت است. ياد حرف‌هاي بابک حميديان مي‌افتم. "پنهان" نمونه‌اي کوچک از مناسبات جامعه امروز تهران است. اگر واقع بينانه نگاه کنيم روابط عاشقانه‌اي را مي‌بينيم که به بن بست رسيده‌اند. آدم‌هايي که درگير دلتننگي و تنهايي خود هستند.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 539]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن