تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 16 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):دورترین مردم ار خداوند عزّو جل در روز قیامت سرکشانِ متکبّر هستند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805027464




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

إما واتسون و سختي هاي يک دهه با هري پاتر بودن


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
إما واتسون و سختي هاي يک دهه با هري پاتر بودن
إما واتسون و سختي هاي يک دهه با هري پاتر بودن از زمان چاپ اولين کتاب هري پاتر در سال 1997ميليون ها و ميليون ها نفر در روياهاي خود به سرزمين هري پاتر سفر کرده اند ،اکثريت آن ها نمي دانند که «پاترلند»در چند کيلومتري شمال غرب لندن واقع است. دردل کارخانه اي که در زمان جنگ جهاني دوم هواپيماهاي جنگي توليد مي کرد و حالا بدل به يک استوديوي سينمايي شده است استوديويي که دکورهاي فيلم هري پاتردرآن قرار دارد . در آن جا است که با اما واتسون که خيلي ها او را به نام هرميون گرينجر مي شناسند ،ديدارمي کنيم. اين استوديو طي يک دهه گذشته خانه دوم اما واتسون و ساير بازيگران اصلي مجموعه فيلم هاي هري پاتر بود،او از 9سالگي در اين فيلم ها بازي کرده و همراه آن ها بزرگ شده است،در کنار دانيل رادکليف و بروپرت گرينت . اما واتسون حالا يک ستاره محسوب مي شود ،اين دختر نوزده ساله سال گذشته از خانه مادري خود در حومه لندن خارج شد تا در خانه اي دوبلکس در لندن زندگي کند امسال هم يک کشتي تفريحي خريده ،به شدت درگير دنيا ي مد شده و سال آينده به آمريکا مي رود تا در رشته طراحي لباس تحصيل کند-حالا هم مي گويد که احتمالاً هري پاتر آخرين فيلمي است که در آن بازي مي کند.زندگي اما واتسون با هري پاتر کاملاً تغيير کرد،اکثر روزها او پيش از طلوع آفتاب بيدار مي شود و تا آخر شب خودش نيست ،هرميون گرينجر است و در لحظاتي که سرکار نيست،پاپاراتزي ها دنبال او هستند .او برخلاف اکثر دختران انگليسي حتي يک بار هم وارد استاديوم هاي فوتبال نشده بود.اما اولين بازي فوتبال از نزديک را با من تماشا کرد .بازي دوستانه اي ميان تيم هاي چلسي و منچسترسيتي . باورم ني شود که اين اولين مسابقه فوتبالي بود که از نزديک تماشا مي کردي ،پس بقيه عمرت را چه طورگذرانده اي ؟نمي دانم...من درچند فيلم کوچک بازي کردم،چند فيلم که هيچ کس آن ها را نديده ...فيلم هايي به اسم هري پاتر .دوشب پيش اولين ميهماني شام خودت را برگزارکردي ،ميهماني چه طوربود؟خب ،تقريباً فاجعه ،زمان خيلي کمي داشتم و غذايي که پختم نيمه حاضر بود که ميهمان ها آمدند همه چيز شلوغ و پلوغ بود...فکرکنم اين ازآن وقت هايي بود که دوست داشتي عصاي سحرآميز و چوب جارو داشتي ؟به نظرم اين شوخي بدي با هري پاتر است ...من آن شب وضع بدي داشتم و گيج شده بودم و دوست داشتم کسي به من کمک کند اين هفته ،هفته اولين ها براي تو بود ،اولين ميهماني ،اولين مسابقه فوتبال ،ديگه چي؟اولين عکاسي براي دنياي مد با نيک نايت ،او هنرمند فوق العاده اي است اکثرکساني که سرصحنه هري پاترهستند ،انگليسي هستند ،کارکردن با انگليسي ها را ترجيح مي دهي ؟شايد خيلي غير ديپلماتيک باشد که ازبين کارگردان هاي که با آن ها کار کرده ام. يکي را نام ببرم،اما واقعاً کارهاي آلفونسو کوارون (کارگردان قسمت سوم ،هري پاتر و زنداني آزکابان )را دوست دارم ،بايد بگويم کارهاي کارگردانان ديگرمکزيکي ،مثل آلخاندرو گونزالس ،ايناريتو و گي يرمو دل تورو را هم دوست دارم .به خاطرهمين بود که امسال به مکزيک سفرکردي؟دلم مي خواست سفر کنم ،به يک جاي متفاوت ،خيلي چيزهاي خوب درباره مکزيک شنيده بودم ،اما خب نشد که هيچ کدام از کارگردان هاي بزرگ مکزيک را ببينم.خب طبيعي است ،اولاً که آن ها در مکزيک نيستند و ثانياً جوان ها براي آفتاب و خريد به مکزيک مي روند.وقتي درمکزيکوسيتي يا کاناکان بودم فکر مي کردم دريک شهرآمريکا قدم مي زنم،شلوغ،پرازجوان هاي مشغول خريد،خوشبختانه من و دوستانم عاشق رفتن به دل طبيعت هستيم و توانستيم طبيعت مکزيک و آثارباستاني آن را تماشا کنيم. در ختاپا،مناظرشگفت انگيزي ديديم ...بعد به کوبا رفتيم به هرکسي که مي بينم توصيه مي کنم همين حالا به کوبا برود چون مطمئن هستم 10سال ديگرکوبا کلي فرق خواهد کرد .سفرکردن را دوست داري ؟بله ،خيلي ،و ازاين جهت فيلم خيلي کمکم کرده ،من با هري پاتر به همه جاي دنيا سفر کرده ام ،اگر اين فيلم نبود در پانزده سالگي به نيويورک نمي رفتم -زمان سفر درست يادم هست چون درست بعد ازحمله يازده سپتامبر بود -اگر فيلم نبود نمي توانستم در هجده سالگي به کوبا سفرکنم ،و خيلي سفرهاي ديگر. سفرتو با هري پاتر از 9سالگي شروع شد،آن موقع چيزي از کتاب مي دانستي ؟پدرم قبل ازاينکه بخوابم کتاب را برايم مي خواند،وقتي هم که به سفر مي رفتيم و مسافرت ما طولاني بود مادرم يا پدرم اين کتاب را برايم مي خواندند. چه طور براي فيلم انتخاب شدي؟گروه استعداد ياب فيلم تمام انگلستان را به دنبال بازيگران مختلف جست و جو کرد.آن ها به مدرسه ما آمدند و از بيست نفر عکاسي کردند،ازمن هم درحال ورزش کردن عکس گرفتند ،سه هفته بعد بود که تماس گرفتند و مرا به جلسه تمرين دعوت کردند. آن جلسه هاي تمرين با حضور نامزدهاي ديگربازي در اين نقش بود؟بله ،يکي از آن ها دختري بود که قبلاً در فيلمي بازي کرده بود ،يادم هست با خودم مي گفتم درمقابل اين دخترمن هيچ شانسي ندارم ،اوخيلي زود با همه دوست شده بود و من فکرمي کردم محال است دررقابت با او شانسي داشته باشم. چرا پذيرفته شدن براي اين نقش اين قدر برايت مهم بود،چون مي خواستي وارد سينما بشوي و معروف شوي يا اين که به خاطراهميت کتاب و علاقه به آن ؟کتاب هاي هري پاتر را خيلي دوست داشتم،يک طرفدار پروپاقرص آن ها بودم اما درباره هرميون حس نزديکي زيادي داشتم ،هميشه فکرمي کردم او مثل من است ،براي همين گرفتن اين نقش برايم خيلي مهم شده بود و اين مساله والدينم را نگران مي کرد .آن ها سعي مي کردند واقع گرايي به من تزريق کنند و به من بگويند که نبايد خيلي اميدوارباشم ،اما اتفاق جالب اين بود که يک روز که مادرم براي ما مرغ سرخ کرد ،استخوان جناغ سينه مرغ به من رسيد و من آرزو کردم اين نقش به من برسد،هنوزهم آن جناع مرغ را درجعبه جواهراتم در خانه دارم .وقتي اولين حقوق خودت از فيلم هري پاتر را گرفتي،با آن پول چه کردي؟براي خودم يک دستگاه لپ تاپ خريدم ،پدر و مادرم را به مسافرت توسکاني بردم،بدون اين که به پدرم بگويم با منشي او تماس گرفتم و پرسيدم کي تعطيلات دارد و براي آن تاريخ بليت مسافرت رزرو کردم...وسال گذشته يک اتومبيل خريدي،جالب است يک ستاره مثل تو سوار اتومبيل پريوس شود...دوستانم به من مي گويند اين ماشين زشت است،خيلي ها هم مي گويند تو سوار دوچرخه مي شوي،اما اين اتومبيل حافظ سلامت محيط زيست است،اين ماشين مثل خود من است،کمي جالب،کمي تکراري،کمي خسته کننده .اما به نظرمن مثل تو است ،متفاوت وآرام خب،شايد اين طور باشد،ممنون.قبلاً گفته اي که بعد از هري پاتر احتمالاً بازيگري را کنار مي گذاري يا حداقل حرفه اصلي تو بازيگري نخواهد بود. اين حرف تو واکنش هاي زيادي را موجب شد.واکنش مردم من را شوکه کرد،فکر مي کنم خيلي ها دوست دارند مشهورشوند و آن وقت زماني که من اين طورحرف مي زنم همه تعجب مي کنند....شايد مساله اين است که من جوان هستم و هنوز نمي دانم که واقعاً چه اتفاق بزرگي براي من افتاده است.درحال حاضردلم مي خواهد درس بخوانم يا درتئاتر تجربه کنم ،ياطراحي لباس انجام بدهم...اما ممکن است اين ها حرف هاي اين لحظه من باشد،شايد 10سال بعد من همين جا باشم،درفيلم جديد هري پاتر .مثلاً نقش مادر هرميون را بازي کني .نه،اصلاً ...فکر مي کنم آن موقع همه از ديدن من درپاترلند خسته شده اند. من همراه تو سر صحنه فيلم برداري هري پاترآمده ام و مي دانم روزهاي طولاني و ساعت هاي بسيارکار مي کني ،براي کساني که فکرمي کنند بازيگري کارآساني است ،برنامه روزانه خودت را توضيح مي دهي؟درحال حاضر صبح ها ساعت شش و سي دقيقه سرصحنه فيلم برداري هستم،ساعت پنج ونيم تا پنج و چهل و پنج دقيقه بيدارمي شوم تا سروقت برسم. ما به صورت همزمان مشغول کار روي قسمت هاي هفتم و هشتم هستيم خواهش کرده ام تمام صحنه هاي من را جلو بيندازند تا بتوانم در اواخر سپتامبر به کلاس هاي دانشگاه برسم. گاهي اوقات روزها تا ساعت پنج کار مي کنيم و گاهي تا شش ،اما بعضي اوقات تا ساعت 10شب هم سر صحنه مي مانيم .دردو فيلم آخر ،اکثر صحنه هاي تو با دن وروبرت است؟بله دراين بخش ما از هاگوارت خارج مي شويم، سه نفري،فکر مي کنم ترکيب جالبي است ،داستان با ما سه نفر شروع مي شود و با ما سه نفرهم به پايان مي رسد. شما سه نفراين تجربه شگفت انگيز را در کنارهم داشتيد ،واقعاً هيچ کس به جز شما سه نفرمعناي بزرگ شدن با اين شخصيت ها و بزرگ شدن با هري پاتر و شهرت يک شبه درسن کم را نفهميده ..حرفت را کاملاً درست است ،اما در مورد ما سه نفر بايد بگويم که ما کاملاً متفاوت هستيم .ما همه اين سال ها کنار هم بوده ايم و انگارعضو يک خانواده هستيم ،براي هم ارزش قائليم و اهميت همديگر را هم مي دانيم،اما حالا و پس ازپايان فيلم ها راه ما از هم جدا مي شود،حالا هم ما مشتاق رفتن و تجربه کردن زندگي دردنياي خارج از دنياي هري پاتر و هري پاترلند هستيم .مي تواني روز آخر فيلم برداري هري پاتر را تصورکني؟نه ،نمي توانم ...هري پاتر نصف زندگي ما دراين سال ها بوده هري پاتر ما را ساخته ،زندگي ما را شکل داده،خودمان را شکل داده و نقش مهمي در زندگي ما داشته است،مطمئن هستم که آن روز،روز غم انگيزي براي تمام اعضاي گروه خواهد بود.تصميم گرفته اي دردانشگاه چه رشته اي را انتخاب کني ؟مي خواهم تاريخ بخوانم،کمي ادبيات انگليسي ،فرانسه هم ياد بگيرم ،شايد هم کمي سياست البته مي خواهم در رشته هاي هنري هم تحقيق کنم شايد در رشته نقاشي...منبع:نشريه سينماي پويا،شماره20/ن
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13763]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن