تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 12 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):اداى امانت و راستگويى روزى را زياد مى‏كند و خيانت و دروغگويى باعث فقر و نفاق...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799163073




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پسري که هري پاتر است (تاثيرات ستاره شدن روي زندگي دانيلرادکليف)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
(پسري که هري پاتر است (تاثيرات ستاره شدن روي زندگي دانيلرادکليف)
پسري که هري پاتر است (تاثيرات ستاره شدن روي زندگي دانيلرادکليف) نويسنده:اميرصدري اگرشما مشهورترين نوجوان جهان باشيد ،احتمالاً از شايعاتي که درباره تان منتشر مي شوند ناراحت خواهيد شد زيرا مي دانيد اکثرآن ها بي پايه و اساس هستند.براي مثال دانيل رادکليف منحرف نيست.البته خود رادکليف دليلي براي اين شايعه دارد:«من براي که شناخته نشوم لباس هاي يک ،دو سايز بزرگ تر مي پوشم،اين جوري کسي نگاهم نمي کند و مي توانم راحت به خيابان بروم و قدم بزنم »دليل دومي که رادکليف مي آورد،نوع گريم خاص در فيلم هاي هري پاتراست:«البته من با اين گريم مشکلي ندارم ،حتي مي شود گفت که در گذر زمان به آن عادت کرده ام»اصلا عجيب نيست که رادکليف نوزده ساله هدف دائمي رسانه هاي جنجالي و پاپاراتزي ها بشد. سال گذشته قرار دادي 26ميليون پوندي براي بازي در دو فيلم آخر هري پاتر امضا کرد تا به عنوان پردرآمد ترين نوجوان جهان معرفي شود. البته او در کنار خودش ،مايلي سيروس،ستاره ديزني را هم مي بيند. وقتي از رادکليف مي پرسم آيا تاکنون با رسانه ها درگيرشده است،مي گويد :«چند بار »البته سريع توضيح مي دهد :«اما هيچ وقت جريان به دادگاه نکشيده است. سعي مي کنيم همه چيز را با گفت وگو و تفاهم حال کنيم.رادکليف برخلاف ستاره ها و برخلاف اکثريت دوستانش ترجيح مي دهد به کافه ها و رستوران هايي برود که پاتوق پيرمردها است :«محيط هاي آرام را دوست دارم،نوع موسيقي هم که دوست دارم يا موسيقي کلاسيک است يا موسيقي متفاوت گروه هايي مثل راديوهد و هولداستيدي که در آن جاها بيشتر مي توان شنيد ...البته مهم ترين درسي که گرفته ام اين است که هيچ وقت تنها بيرون نروم،هميشه وقتي مي خواهم جايي بروم با يک يا چندنفر از آدم هايي که واقعا به آن ها اعتماد دارم مي روم.»مدتي پيش بود -خودش مي گويد وقتي چهارده ساله بود و در قسمت سوم هري پاتر بازي مي کرد-که او انتخاب مهم زندگي اش را انجام داد:«آن زمان بود که متوجه شدم مي خواهم يک بازيگر شوم،آن وقت فهميدم دو راه پيش روي من است ،يا خودم را ازتمام دورو برم جدا کنم،از دنيا ببرم و زندگي کنم،يا پذيراي همه کس و همه چيز باشم،فکر مي کنم که راه دوم را انتخاب کردم....»روزي که با او ملاقات کردم ،در باشگاهي آرام درلندن،زود رسيده بود و مشغول تماشاي آدم ها بود،به من گفت :«مثلاً آن مردي که آن گوشه نشسته است ،او با همه شوخي مي کند،شايد وقتي چهل يا پنجاه ساله شدم نقش اين مرد را بازي کنم ،تصويراو از همين حالا در ذهنم ماندبا وجود تمام فشارهاي ستاره بودن،به نظر مي رسد رادکليف-که همه او را دن صدا مي زنند-خيلي معمولي و عادي بزرگ شده است.او کريکت دوست دارد و مسابقات آن را تماشا مي کند ،سيگار مي کشد ،تا دير وقت تلويزيون نگاه مي کند و هجده ماه است که به تنهايي زندگي مي کند (خانه اي نزديک خانه والدينش در فولهام خريده است )مي گويد خانه اش هميشه تميز است اما اعتراف مي کند هنوز لباس هاي کثيفش را به خانه مادري مي برد تا مادرش آن ها را داخل ماشين لباسشويي بيندازد:«اين خجالت آوراست؟خب بعضي وقت ها آره .اما من با اين کارها کمي مشکل دارم...مثلاً اتوکردن ،از اين کارهاي مخصوص او و اين طور وسايل بدم مي آيد.رادکليف اما اهل مطالعه و تفکراست. مجموعه فيلم هاي هري پاتر،حالا مجموعه فيلم هاي جيمزباند را کنار زده اند و محبوب ترين مجموعه فيلم هاي تاريخ سينما شده اند ،اما او ازمنظري ديگربه اين فيلم ها افتخار مي کند:«مي دانيد مهم ترين دليل اين که به اين فيلم ها افتخار مي کنم چيست؟اين فيلم ها تنها فيلم هاي پس از سه گانه آنتوان دوانل فرانسوا تروفو هستند که يک شخصيت را از يازده سالگي تا بيست سالگي دنبال کرده اند ،چون ازاين لحاظ شبيه تروفو هستيم ،خوشحالم و احساس غرور مي کنم.» دن درعين حال طرفدار پرو پاقرص هنر مدرن هم هست.درسال 2007به مناسبت جشن تولدش،به او اجازه دادند با پول خودش هر چيزي که دوست داردبخرد .او به جاي اتومبيل ،يک تابلو از جيم ها جز هنرمند نيويورکي خريد:«دلال آثارهنري مي خواست اين تابلو را به يک مجموعه دار مشهوربفروشد اما جيم که طرفدار پروپاقرص هري پاتراست ،اصرار کرد تابلو را به من بفروشند...حال من و او دوستان خيلي خوبي هستيم .»او درباره تابلويي که خريده-«مونادي ،ماي و من »-مي گويد:«اين نقاشي دراصل جوهرآبي روي کاغذ سفيداست،باچند کلمه ،چند خط درهم و در مرکز نوعي کاليگرافي...اين نقاشي پر رمز و راز جلوه مي کند ،پراز ابهام ...»رادکليف بسيار اهل مطالعه است ،اودرباره کاغذي که روي ديواراتاق کارش و سر صحنه فيلم برداري نصب مي کند ،حرف مي زند ،کاغذي که روي آن اسامي بزرگ ترين نويسنده هاي قرن 20،19،18،17(و چند نفري از قرن21)به چشم مي خورد:«جي رولينگ وارد اتاق که شد ،فهرست را ديدواولين کساني را که انتخاب کرد،جرج اليوت و جوزف کنراد و بعد هم ولاديمير ناباکوف بود.»دن ،يک شاعراست اما مي گويد شعرهاي اولش فقط شعرهايي بلند بوده اند ،نه چيزي بيشتر:«حالااگر خوش شانس باشم،ماهي ،يا هردو ماه يک بار،يک شعر مي گويم،اما فکر مي کنم اين شعرها کيفيت بهترين دارند،آن ها هم تصويري ترهستند هم احساسي تر و هم فکر مي کنم ازلحاظ ساختار درست ترهستند ...»او حتي چند شعرش را در يک کتاب با نام مستعار چاپ کرده است،هرچند که نام مستعارخودش را فاش نمي کند(شواهد حاکي ازاين است که اين نام مستعار جاکوب گرشان است )فقط مي گويد شعر مدرن و بي وزن و بي قافيه او را هيجان زده مي کند :«شاعراني مثل سيمون آرميتاژرا دوست دارم ،او هم مي تواند شعر با وزن و قافيه و يک اندازه بگويد،هم شعر آزاد،اما شعرهاي منظم يک اندازه ،حس اعتماد به نفس به من مي دهد. يک بار رابرت فراست گفت شعربدون وزن و با اندازه مصراع هاي مختلف مثل تنيس بازي کردن بدون داشتن توراست.» اما چرا او شعر مي گويد؟«به عنوان يک بازيگر،مقدارمشخصي از خلاقيت در زندگي آدم به وجود مي آيد،اما مشکل اين است که هميشه بايد ازکلماتي که کسي ديگر نوشته است ،استفاده کني .فکر مي کنم مهارت و توان و تمرکزنوشتن يک رمان را ندارم،اما مي توان داستان هاي کوتاه و شعر بنويسم چون هر دو اين جا جزو علايق من هستند .درداستان کوتاه هنرمندي فراواني وجود دارد،عاشق داستان هاي ريموند کارور و چخوف هستم ،...اما فکرنکنيد که قراراست مثل آن ها بنويسم فکرنکنيد من استعدادي دراين کاردارم...»قرارمصاحبه ما به مناسبت اکران عمومي «هري پاترو شاهزاده دورگه »فيلم ششم مجموعه هري پاتربود. او قرارداد بازي در مجموعه را سال 2001امضا کرد،زماني که يازده ساله بود،توليد هم زمان دو فيلم آخر مجموعه (کتاب هري پاتر و يادگاري هاي مرگ آخرين کتاب مجموعه به دو فيلم بدل خواهد شد )که در يک روند بيست ماهه توليد مي شوند،شروع شده است و پس از پايان آن دانيل رادکليف 21ساله بايد با هري پاتر خداحافظي کند .در«هري پاتر و شاهزاده دورگه»اولين شخصيت اصلي داستان -پروفسور دامبلدور-از آن حذف مي شود.آيا اين مساله فيلم را سخت کرده است ؟»کل فيلم سخت بود،به خصوص صحنه مرگ داملدور،تا انتهاي سال قبل ،زماني که مادربزرگم را از دست دادم،حس غم انگيزازدست دادن را تجربه نکرده بودم .درعين حال در زمان بازي در آن صحنه ها تحت فشارهستم زيرا مي دانم ميليون ها نفراين صحنه راخواهند ديد و غمگين خواهند شد،بازي کردن آن صحنه ها واقعاً بسيارسخت بود .»وقتي ازاو پرسيدم از نحوه بازي خودش در اين قسمت از فيلم راضي هست يا نه؟کمي مکث کرد:«کتاب ششم،کتاب سختي براي بدل شده به فيلم است چون در واقع اين کتاب دروازه رسيدن به کتاب هفتم است. فکرمي کنم کار براي تمام بازيگران سخت بود،اما درنهايت فکرمي کنم بد بازي نکرده ام .البته مي دانم که مي توانم چيزهاي بيشتري به اين نقش بدهم،خوشحالم که در فاصله دو قسمت در يک نمايش بازي کردم فکرمي کنم حالا با انرژي بيشتر و ديدي متفاوت به اين نقش بر مي گردم.فکر مي کنم حالا مي توانم درفيلم هاي بعدي کار بهتري ارائه بدهم.»آخرين باري که رادکليف را ديده بودم ،سال 2007بود ،زماني که مشغول ترين بازي در نمايش آلواس بود،نمايشنامه اي کلاسيک از پيترشافر،نوشته شده در دهه هفتاد ،او نقش آلن استرانگ را در نمايش بازي مي کرد،جواني که براثرتعصب و القاي فکري شش اسب را کور مي کند. او اين نقش را پس ازلندن در براودي هم ايفا کرد.بازي اودراين نقش بسيار مورد استقبال منتقدان قرارگرفت ،به خصوص که ايفاي نقش او در اين نمايش کاملاً با ايفاي نقش اش در هري پاترمتفاوت ارزيابي شد.يک منتقد درباره او نوشت:«...ازيک نوجوان خاص به جواني مشکل دار،دانيل رادکليف نشان داد که واقعاً بازي کردن بلداست.»اين بازيگر مي گويد :«ما درنيويورک حتي راحت تر ازلندن بوديم ،فکرمي کنم همه ما در برادوي بازي بسياربهتري ارائه داديم آلن ريکمن ،بازيگرنقش سورس اسنپ در هري پاتر،در برادوي کمک زيادي به او کرد،او که به تعطيلات درکنتاکي رفته بود،سفرش را کوتاه کرد تا براي ايفاي بهتر نقش به راد کليف کمک کند :«او باعث شد در آن 6هفته حضور در برادوي خيلي راحت تر کارکنم،آلن آدم عجيبي است ،هيچ وقت نمي فهميدم کي شوخي مي کند و کي جدي حرف مي زند،اما حالا کاملاً با او دوست هستم،آلن مرد فوق العاده اي است .»گري اولدمن ،بازيگر نقش سيريوس بلاک در هري پاتر،يکي از بازيگران ميانسال فيلم است که دن او را به عنوان يکي از نزديک ترين دوستان و نيز يک راهنما به حساب » مي آورد .کنت برانا ،کسي که بازي درآلواس را به او پيشنهاد داد،هم يکي ديگرازاين افراد است .آلواس از خيلي جهات تجربه خوبي براي رادکليف بود.دن درحين کار در اين نمايش بود که با نامزدش لورا اوتول -يک بازيگر تئاتر-آشنا شد ،اما ترجيح مي دهد درباره لورا صحبت نکند :«او يک آدم عادي است ،همين حسن او است»دانيل خيلي کوچک بود که همراه والدينش ،مارسيا گرشام ،بازيگر تئاتر و آلن رادکليف ،فعال درحيطه ادبيات ،به تئاتر مي رفت. دوستان خانوادگي آن ها ،ديويد هيمن تهيه کننده سينما بود که او را به پروژه هري پاترمعرفي کرد.دانيل رادکليف دراين مجموعه فيلم ها با کارگردانان بزرگي مثل کريس کلمبوس(تنها درخانه )آلفونسو کوارون (مادر،توهم )مايک نيول (چهار عروسي و يک تشييع جنازه)و ديويد يتس (وزارت بازي )کارکرده است .هيمن يکي ازافراد حلقه پيرامون رادکليف بوده که مواظب او بوده اند ،او را راهنمايي کرده اند و درمواقع لزوم به او کمک کرده اند تا تعادل خودش را حفظ کند .پدراو ،که کارش را رها کرد تا مديربرنامه هايش باشد،يکي ديگرازاين افراد است،سولاتير ،دوست قديمي پدرو مادرش که يک بازيگر قديمي تلويزيون است ،هم يکي ديگرازاين افراد است،«پسر سو،فردي هايمور ،که در فيلم چارلي و کارخانه شکلات سازي نقش چارلي را بازي کرد ،از دوران کودکي مي شناسم،سو دقيقاً مثل پسرش با من رفتار کرد. »او معتقد است همين حلقه دوستان و همراهان بود که باعث شد او سرنوشتي مشابه بسياري از بازيگران ستاره شده در دوران کودکي نداشته باشد .يکي ديگراز دوستان او ويل استگل است ،پدري چهل و چند ساله که درفيلم هاي هري پاتر مسئول لباس است و البته ساير بازيکنان :«روپرت (گرنيت)که نقش ران را بازي مي کند و اما (واتسون )که نقش هرميون گرينجر را بازي مي کنند،آن ها مثل خواهر و برادر من هستند.»البته آن ها بهترين دوستان هم نيستند:«خب مثلاً تام فلتون که نقش مالفي را بازي مي کند،او يکي از نزديکترين دوستان من است،ما هر يکشنبه با هم کريکت بازي مي کنيم .»راد کليف با تبعات شهرت کنارآمده يکي از راه هاي او همان پوشيدن لباس هاي بزرگ تر ازسايز و پنهان شدن در زيرآن هااست ،مي گويد وضعش البته بهترازاما واتسون است :«او دائماً تحت تعقيب پاپاراتزي ها است ،اين وضعيت براي دخترها خيلي سخت تراست،ما پسرها تنبل تر هستيم ،خيلي اوقات روي يک کاناپه مي افتيم و ساعت ها روي آن مي مانيم،اما دخترها دوست دارند بيرون بروند،در اجتماع باشند و معاشرت کنند،خب معلوم است که در اين وضعيت کارسخت تر است.»واتسون اما به نظر مي رسد از تمام فرصت ها براي حضور در مراسم افتتاحيه و جشن ها و قرارگرفتن در مقابل دوربين ها استفاده مي کند:«خب او راحت تر از من برخورد مي کند ،او خيلي راحت تر از من جلوي دوربين مي رود و مصاحبه مي کند،من هميشه دراين مراسم اضطراب دارم ولي واتسون خيلي راحت است،او خيلي راحت مقابل دوربين ها قرار مي گيرد. فکر مي کنم دنياي شهرت ،دنيايي است که دوست دارد،او طراحي لباس مي کند،بعضي ازلباس هايي را که طراحي کرده ديده ام ،خيلي خوب هستند،اما خيلي باهوش است،مطمئن هستم در کارش خيلي موفق مي شود.»رادکليف به دانشگاه نرفته ،نه به خاطراينکه نمرات Aنداشته بلکه به خاطراين که بازيگري را انتخاب کرده است ،او به آينده اي فکر مي کند که قرار نيست فيلم نامه ها را به خاطر آن که درگير پروژه اي طولاني است ،رد کند.ازهمين حالا پيشنهادهايي براي آن زمان دارد اما فقط درباره يکي از آن ها صحبت مي کند،درباره «سفري به ابديت»،فيلمي در مورد دن الدن عکاس خبري که در 22سالگي در انفجار بمبي در سومالي کشته شد.اين دومين بازي او در نقش يک شخصيت واقعي ،پس از بازي در نقش پسرکيپلينگ، نويسنده معروف در فيلم تلويزيوني «پسرمن جک»است. رادکليف مي گويد اشتياقش براي بازي کردن دراين نقش به خاطراين است که :«هرکس که دن را مي شناخت تحت تاثيرش قرار مي گرفت...درضمن شخصيت او کاملاً با من متفاوت ازخودم مي توانم تجربه بيشتري کسب کنم. شايد جالب ترين نکته در مورد دن اين باشد که او دوچرخه سواري و شنا بلدنيست،چون هري پاترکودکي او را دزديده امادرعوض چيزهايي را هم کسب کرده است:«فکر مي کنم کنترل مغز-دست من بسياربهترازهم سن و سال هاي من است،ازلحاظ آموزشي هم فکر مي کنم پيشرفت هايي داشتم .»آخرين حرفي که او مي گويد در مورد رولينگ است ،خالق هري پاترکه زندگي او را تغييرداده است:«به نظرم جي بسيار جذاب است،نوعي جذابيت معنوي،و بسيار باهوش و با شخصيت ،او آن قدر خاص است که آدم را مي ترساند.»منبع:نشريه سينماي پويا،شماره20/ن





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 853]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن