واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ساعت با تو بودن!
شب خیز که عاشقان به شب راز کنند گـــرد در بـام دوسـت پـرواز کنند هر جـا کـه دری بود به شب در بنـدنـد الاّ در دوست را که شب باز کنـند امروز صبح كه داشتم می آمدم تبیان، رادیوی ماشینم روشن بود و روی رادیو قرآن (چه شبكهی خوبیه!، نظر شما چیه؟). هر از گاهی به مطالب آن توجه می کردم. در لابلای برنامهها کارشناسی داشت در مورد خوش اخلاقی و رفتار نیکو حرف میزد. تا به آنجا رسید که "حسن خلق" باید قرین انسان شود و این نمیشه مگر با تمرین، بعدش این روایت زیبا را خواند: اندوه مومن در نهانخانه دل اوست و شادیش چون گلی شکفته در چهرهاش آشکار است. من در میان آن همه ماشین داشتم دنبال راه فرار میگشتم بنابراین نمیتوانستم دربست تمام حواسم را جمع حرفهای رادیو كنم، در همین فراز و فرود، کارشناس حرفی زد که مرا به به فكر برد. نمی دانم روایت بود یا یك ضرب المثل عربی. و اون این بود: «مَن طلَب العُلی صَحبَ اللیالی» هر آنکس که جویای تعالی و برتری است باید همنشین شبها باشد. این شد كه تصمیم گرفتم تا رسیدم پشت میزم چند كلمه با شما در اینباره گفتكو كنم. آنچه امروز مورد توجه نیست، شب زنده داری، سحرخیزی و انس با سحر و هنگام فجر است، که متاسفانه گریبانگیر جهان مادی ما شده و گلوی معنویت ما را میفشرد و گویا این خصلت خوب در نگاه آدمهای امروزی بویژه جوانان، كار بیهوده ای است و چه بسا تاکنون نشنیدهاند گذشتگان ما هماره میگفتند: سحرخیز باش تا کام روا گردی.بگذریم، توی راه موتور ذهنم شروع به جستجو دربارهی این واژه كرد و هر چه در این سالها شنیده و خوانده بودم را برایم لیست كرد. اول رفتم سراغ قرآن و این آیه: «یا ایها المُزَّمِل، قُمِ اللَیل الاّ قلیلاً، نِصفَهُ اَو انْقُص مِنهُ قَلیلاً اَو زِد عَلیه وَ رَتِّلِ القُرآنَ ترتیلاً» یعنی ای جامه به خود پیچیده، شب را جز اندکی بپا خیز، نیمی از شب را، یا کمی از آن کم کن و یا بر نصف آن بیفزا و قرآن را با دقت و تامل بخوان (1). مولوی که ساحر میدان شعر و حکمت و اعجوبه نظم و نثر است در بیان و تفسیر این آیه گفته است: خـوانـد مـزمـل نـبـی را زیـــن سـبــب که بـــــرون آ از گــلــیــم ای بـــوالــهـــرب2ســر مـکش انـدر گـلـیـم و رو مـپـوش که جهان جسمی است سرگردان تو هوش هیــن مـشـو پـنـهـان ز نـنـگ مـدعـی کــه تـــو داری شــمــع وحــی شعـشعی3هین "قُم اللیل" که شمعی ای همام4 شــــمــــع انـــدر شـــب بـــود انــدر قـیـام بی فروغت روز روشن هم شب است بــی پنــاهـت شیــر اسیــر ارنـب5 اســـت یادم میآید در سالهای نوجوانی که من نیز چون سایر نوجوانان علاقه داشتم رندانه، جستی بزنم و یک شبه ره صد ساله بپویم، هماره این نشانه بزرگ، بر زبان دلم نقش می بست: «مِن اللیل فَتَهَجَّد بِه نافِلَةً لك عسی اَن یَبعَثَک رَبُکَ مقاماً محموداً» و پاسی از شب را بپا خیز و قرآن زمزمه کن و نماز اقامت نما ، امید است پروردگارت تو را به مقامی در خور ستایش برانگیزد. و فرمود: پرهیزگاران آنانند که نزد پروردگار خویش باغهایی دارند که رودها در آن جاری است، آنان در آن بهشت جاودانهاند و همیشگی و همسران پاک سرشتی دارند و هماره خدای بزرگ از آنان خشنود است، همانانی که می گویند پروردگارا به درستی که ما گرویدیم و ایمان آوردیم پس ببخش گناهانمان را و ما را از شکنجه آتش نگاه دار. آنان شکیبایانند و راستگویان و کرنش کنندگان درگاه ربوبی «والمستغفرین بالاسحار»؛ و جویندگان آمرزش و بخششند در سحرگاهان. و فرمود: بیقین پرهیزگاران در باغهای سرسبز بهشت و در کنار چشمهها هستند و گیرندگان بخششهای پروردگارشانند. چرا که آنان در سرای دنیا از نیکوکاران بودهاند. همانانی که «قلیلاً مِن اللیل ما یَهجَعون و بِالاسحارِ هُم یَستَغفِرون» کمی از شب را می خوابیدند و در سحرگاهان با پروردگارشان راز می گفتند و جویای آمرزش و بخشش بودهاند. و در سوره خاندان عمران فرمود: اهل کتاب همه یکسان نیستند و از آنان جماعتی هستند که بحق و ایمان قیام می نمایند و پیوسته «یَتلون آیاتَ الله آناءَ اللیل و هُم یسجدون» در اوقات شب نشانههای خدا را می خوانند در حالی که برای خدا پیشانی بر زمین سایندگانند.و فرمود: پس در برابر آنچه می گویند شکیبا باش و «سَبِّح بِحَمدِ رَبکَ قَبل طُلوعِ الشَّمس وَ قَبلَ غُروبِها و مِن آناءِ اللیل» پیش از طلوع آفتاب و قبل از غروب آن، تتنزیه و ستایش پروردگارت را بجای آر و همچنین برخی از ساعات شب به تسبیح او سجاده بر زمین افکن . و خدای بزرگ به پیامبر گرامیش فرمود: در راه رساندن حکم پروردگارت شکیبا باش چرا که تو در نگاه کامل ما قرار داری و هنگامی که برمی خیزی ستایش و ثنای پروردگارت نما و همچنین «وَ مِن اللیل فَسبِّحهُ وَ ادبارَ النُجوم» شب هنگام او را تسبیح نما و هنگام پشت کردن ستارگان و هنگام صبح. «و مِن اللیل فَاسجُد لَه وَ سَبِّحهُ لَیلاً طویلا» و شبانگاه برای او سجده کن و مقدار طولانی در شبانگاهان او را تسبیح گوی.و آنقدر شب دارای فضیلت و منزلت است که به شب سوگند خورده و فرمود : «واللیلِ اِذا عَسعَس» و قسم به شب آن هنگام که پشت کند و به آخر رسد.«وَاللیلِ وَ مَا وَسَق» و سوگند به شب و آنچه را جمع آوری می کند. «وَاللیلِ اِذا یسر» سوگند به شب آن هنگام که به سوی روشنایی روز حرکت می کند. «وَاللیلِ اِذا یَغشاها» و سوگند به شب آن هنگام که زمین را بپوشاند .«وَاللیلِ اِذا یَغشی» و سوگند به شب آن هنگام که جهان را بپوشاند .«وَاللیلِ اِذا سَجی» و سوگند به شب آن هنگام که آرام گیرد .دوستان عزیزم: خدای بزرگ شب را جایگاه اتصال به مقام ربوبیش بیان نموده و با زبانی صریح فرموده چون خواهان جایگاه ستودنی باشی، ناگزیر باید که سحرخیز گردی، مردان بزرگ نیز از شب و سحرخیزی و گریههای شب و مویههای هنگام فجر، محبوب یار گردیدند و آن شدند که یارشان خواست و بدین سبب است که امیر ایمان آوردندگان و مولای دلهای شیدایی علی علیه السلام گفت: «عِندَ الصَباحِ تحمد القوم السری» آنان که شب را راه پیمودند و در منازل عاشقان به تهجد و انابه و توبه طی طریق نمودند، آنان هنگام صبح مردان شریف و بزرگواری هستند که گوی سبقت از دیگران ربودهاند و آنان رستگاران راه هدایتند و همان امیر دلها در وصفشان فرمود که «آه آه شوقاً الی رویتهم» آه آه که چقدر دلم آرزوی آنان دارد. و آن پیشوای بزرگ فرمود: «مَن اَرادَ البَقاء و لابقاء فَلیبکر الغداة» اگر خواهان زندگی جاوید هستی ، گرچه این زندگی در این سرا حاصل نیاید، باید که از سحرخیزان باشی. کاربران گرامی؛ در این سرای گذرا که مجالی اندک است و رفتنی، بد نیست، انابه سحرگاهی و توبه شبانه در محضر دوست را بیازماییم، شاید که پروردگارمان ما را نیز به جایگاه ستوده شده ای نائل سازد. تبیان - سید محمد رضا آقامیری1- «ترجمه آیه الله مکارم شیرازی»2- گریزان3- تابنده ،تابناك4- مهتر ، جوانمرد ، سرور ، بزرگوار 5- خرگوش
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 627]