تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):توكل بر خداوند، مايه نجات از هر بدى و محفوظ بودن از هر دشمنى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798197376




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خارج از زمان


واضح آرشیو وب فارسی:پردیس گیم:

در قسمت اول Life Is Strange ما به زیبایی با شخصیت "مکس (Max)" و دنیای بازی آشنا شدیم ، در قسمت اول بازی بدون اینکه ادعای خاصی را داشته باشد یک خط داستانی ساده اما دوست داشتنی را به مخاطب ارائه کرد و این سادگی به گونه ای ارائه شد که مخاطب نیز سطح توقعات خود از اثر را در تناسب آن قرار دهد . Life Is Strange اثری نیست که شما را با چالش بزرگی رو به رو کرده و فکر شما را به شدت درگیر کند بلکه تنها می خواهد در ساعاتی درون آن هستید ، از بودن در نقش "مکس (Max)" و مشاهده اتفاقات زندگی او لذت ببرید و تا حد زیادی نیز بازی به این هدف نزدیک شده است .  در قسمت دوم ما همچنان ادامه خط داستانی قسمت پیشین را مشاهده می کنیم . استعداد "مکس (Max)" در بازگرداندن زمان مهمترین قابلیت کلیدی بازی و هسته اصلی داستان بازی را تشکیل می دهد و اتفاقات بازی حول زندگی مکس رخ می دهد . تمرکز اصلی در این قسمت حول دو محور بوده است ، ادامه ارتباط دوستانه دو شخصیت اصلی بازی یعنی "کلویی (Chloe)" و "مکس (Max)" در کنار رویدادهایی که پیرامون یکی از دوستان مکس یعنی "کیت (Kate)" رخ می دهد . همانطور که در قسمت پیشین مشاهده کردید طی اتفاقاتی فیلمی که کیت را در موقعیتی نامناسب نشان می داده لو می رود و این موضوع برای یک دختر جوان قابل هضم نبوده و او را در تنگنا شخصیتی بزرگی قرار می دهد . مکس نیز در قسمت دوم به دنبال نزدیکی بیشتر رابطه خود با کیت رفته و سعی در این دارد روحیه از دست رفته او را احیا کند . همچنان بحث دیالوگ نویسی در بازی ساده و تا حدی سطحی انجام می شود و حتی می توان ادعا کرد در برخی از اوقات براحتی اتفاقات و صحبت هایی که قرار است رخ دهد را پیشبینی می کنیم . دلداری های مکس به کیت نیز از این قائده مستثنی نیست . خط دیگر داستانی حول رابطه بسیار زیبا و دوست داشتنی "مکس (Max)" و "کلویی (Chloe)" می گذرد ، جایی که از نظر من بهترین بخش Life Is Strange نیز بشمار می رود . "مکس (Max)" در پایان قسمت پیشین به نوعی موضوع استعدادش در بازگرداندن زمان را به کلویی می گوید اما قائدتا اگر شما نیز جای کلویی باشید نمی توانید چنین چیزی را باور کنید و در نگاه اول آنرا یک شوخی دوستانه می پندارید ! در قسمت دوم مکس به دنبال اثبات این توانایی به کلویی است و طریقه اثبات نیز بسیار زیبا و جالب طراحی شده است و مکس در موقعیت های مختلف ، سعی در این دارد اتفاقاتی که در دقایق آینده رخ می دهد را برای کلویی بازگو کند ، مانند پیشبینی کردن محتوای کیف پول کلویی که تا حدی این بخش ذهن گیمر را با امری ساده درگیر می کند .سکانس مربوط به رستورانی که مکس و کلویی در آن مشغول صرف غذا هستند از نظر لول دیزاین بسیار جالب طراحی شده است و مخاطب را به خوبی درون اثر می برد . در این بخش ما هم می توانیم خود را جای مکس بگذاریم که سعی در اثبات استعداد خود به دوست صمیمی اش است و هم جای شخصیت کلویی که قائدتا نمی تواند این موضوع را باور کند .

این بخش یک گیم پلی ساده اما بسیار جذاب را رو به روی شما قرار می دهد و شما در عین اینکه کار ساده و قابل پیشبینی را انجام می دهید اما بدلیل طراحی خوب رویداد ها و اتفاقات ، از این اعمال بسیار لذت می برید . به طور کلی مکانیزم گیم پلی و مینی گیم های بازی با توجه به سبک و پتانسیل سازنده قابل قبول طراحی شده است و اگر گذری را به اثار هم سبک نظیر عناوین Telltale Games نیز بزنیم ، از این بُعد بازی در قیاس با این اثار موفق عمل کرده است . در یک سکانس دیگر "مکس (Max)" و "کلویی (Chloe)" به اطراف شهر و به محل جمع آوری ماشین های فرسوده می روند و این سکانس نیز ادامه دهنده رابطه جالب این دو شخصیت بشمار می آید .  قسمت دوم در قیاس با قسمت پیشین محیط های بسته تری را به مخاطب ارائه می دهد و چند مینی گیم و چالش ساده را نیز در روند گیم پلی قرار داده است ، چالش هایی در حد جمع کردن بطری های شیشه ای که البته شاید هدف اصلی از این چالش ها بالا بردن مدت زمان گیم پلی باشد اما از آنجایی که به محتوای سکانس مربوطه سازگاری قابل قبولی دارد و از آنجایی که در روند گشت و گذار برای پیدا کردن بطری یا انجام کارهای های دیگر ، اطلاعاتی از طرق مختلف نظیر برگه روزنامه یا نوشته ای بر روی دیوار به مخاطب ارائه می شود ، میتوان گفت این بالا بردن زمان گیم پلی به صورت زائد و بی فایده نبوده است . ارتباطات دوستانه بین کاراکترها حرف اول را در ارائه داستان Life Is Strange می زند . از نظر من این موضوع هم نکته مثبت بازی بشمار می آید و هم تا حدی چشمان را از محتوای پایین بازی دور می کند  . در زمینه ارتباط تلاش اصلی بر روی رابطه "کلویی (Chloe)" و "مکس (Max)" بوده است که از قضا بسیار نیز خوب در آمده است . ارتباطاتی که به واقع هر یک هویتی مخصوص به خود را دارند ، از دیالوگ های جالب رد و بدل شده در رستوران تا گپی که این دو بر روی ریل قطار می زنند و همگی این عناصر بخوبی جای مکس و کلویی را در دل مخاطب باز می کند . اما اگر فراتر از این ارتباطات برویم و صرفا محتوایی که بازی سعی در ارائه آن دارد را بررسی کنیم تا حد زیادی متوجه کم محتوا بودن و ساده بودن بازی می شویم . ماجرای طوفان در این قسمت به حاشیه رفت وپرداخت خاصی پیرامون آن صورت نگرفت و مسئله "کیت (Kate)" در اولویت قرار گرفت ، مسئله ای که در نهایت منجر به پایان تکان دهنده قسمت دوم شد ، پایانی که در قیاس با قسمت قبلی بسیار واقع گرایانه تر و انسانی تر بود . اما به جز این موارد همچنان بازی در قراردادن نقاط عطف داستانی با مشکل رو به رو است و همچنان محتوای عمیقتری را از داستان مشاهده نمی کنیم و نقاط عطف داستانی جای خود را به اتفاقاتی داده اند که در روند بازی گاها بدون منطق صورت میگیرند ، مانند گیر کردن پای "کلویی (Chloe)" در ریل قطار که هیجان بازی را بالا می برد و یک سکانس جالب را ایجاد می کند اما اگر دید خود را نسبت به این دسته از اتفاقات وسیعتر کنیم متوجه می شویم این هیجان ها ، هیجان ایجابی روایت داستان نیستند و این قبیل از صحنه ها در هر قسمت بازی می تواند گنجانده شود . به بیان بهتر این قبیل چالش ها محتوای زمانی بازی را بالا می برد نه محتوای داستانی آن .

جدای از بحث داستان و محتوا ، باید نگاهی را نیز به بخش فنی و بصری بازی داشته باشیم . میزانسن قوی در Life Is Strange بسیار نمایان و واضح است و این موضوع نشان دهنده این مورد است که هم در بخش بصری یک کارگردان خوب پشت بازی قرار دارد و هم در بخش فنی یک طراح حرکت دوربین ماهر که این عوامل در کنار تدوین مناسب منجر به ترکیب خوبی از محیط ، حرکت دوربین و جایگاه شخصیت ها شده است . همانطور که در نقد قسمت قبلی نیز گفتم از نظر گرافیک هنری بازی در سطح قابل قبولی قرار دارد اما برخی از مشکلات فنی مانند انیمیشن و بازی نامناسب کاراکترها و بخصوص انیمیشن لب های کاراکترها در زمان صحبت کردن تا حدی شرایط خوب بازی از لحاظ گرافیکی را تحت تاثیر قرار داده اند . بازبینی تصویری :

اپیزود دوم تا حد زیادی حول چالش های شخصیتی "کیت (Kate)"  و تلاش "مکس (Max)" برای کمک به او گذشت ، بخشی که با وجود ساده و تا حدی سطحی بودن ارائه و در نهایت پایان قوی داشت .

بازی برای واقع گرایانه تر کردن تجربه خود از راه های خوبی کمک گرفته است ، از طراحی موبایل "مکس (Max)" و رد و بدل شدن پیام با دوستان و خانواده اش تا دفترچه خاطراتی که اگر از علاقه مندان به Life Is Strange هستید بهتر است آنرا مطالعه کنید زیرا دید بهتری نسبت به افکار مکس را به شما می دهد .

کماکان رابطه "مکس (Max)"  و "کلویی (Chloe)"  بیشترین تمرکز داستان را به خود اختصاص داده است و از نظر کیفی نیز در قیاس با خطوط داستانی دیگر کیفیت بهتر و محتوای دوست داشتنی تری دارد . سازندگان بخوبی موفق به ارائه این رابطه به شکل طبیعی و واقع گرایانه به مخاطب شده اند و نزدیکی بین این دو شخصیت به مخاطب نیز منتقل و مخاطب قابل درک شده است .

در نهایت Life is Strange: Episode 2 - Out of Time همان راه نسخه پیشین را ادامه داده و سعی در این داشته است که برخی ایرادات بخصوص ایرادات دیالوگ نویسی و ضعف های گیم پلی را در قسمت جدید برطرف کند . در ابتدای نقد نیز گفتم Life is Strange اثری نیست که محتوای بسیار بالا و قوی را به مخاطب ارائه دهد و ذهن شما را درگیر داستانی پیچیده کند بلکه به واقع تمرکز اصلی آن بر روی طبیعی سازی روابط انسانی حول دختری جوان و عکاس قرار دارد ، روابطی که اکثر آنها در زندگی بسیاری از ما نیز پیش می آید اما وجود استعداد بازگشت در زمان عاملی برای تجلی نام بازی در محتوای اثر شده است .  بازی از لحاظ روابط بین کاراکترها تا حدی به بلوغ و پختگی رسیده است اما چالش بزرگتر ، ارائه محتوای قوی تر و البته بیشتر در کنار ارائه نقاط عطف داستانی است ، امری که بازی در ارائه آن ضعف دارد . از آنجایی که پیرامون اتفاقات پایان قسمت اول پرداختی صورت نگرفته و رویداد مهم پایان قسمت دوم نیز به آن اضافه شده می توان انتظار داشت این مشکل در قسمت آینده برطرف شود . Life Is Strange - Episode 3: Chaos Theory احتمالا در اوایل خرداد ماه بر روی پلتفرم های PS3 ، PS4 ، Xbox 360 ، Xbox One و PC عرضه می شود .



2 ساعت پيش





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پردیس گیم]
[مشاهده در: www.pardisgame.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


علم و فناوری

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن