تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):فرزندم از خواندن قرآن غافل مباش، زيرا كه قرآن دل را زنده مى كند و از فحشاء و زشتى ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804702349




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مجید مجیدی؛ پیام رسان رحمانیت اسلام به کاریکاتوریست های اروپایی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
مجید مجیدی؛ پیام رسان رحمانیت اسلام به کاریکاتوریست های اروپایی
با تمام هجمه هایی که به بودجه این فیلم وارد شد و عده ای نیز در بیرون ادعا می‏ کنند که اگر ما همین میزان بودجه داشتیم ساختن فیلم کاری نداشت؛ مجید مجیدی با این کار سیر جدیدی در سینمای ایران برافراشته است.

خبرگزاری فارس: مجید مجیدی؛ پیام رسان رحمانیت اسلام به کاریکاتوریست های اروپایی



فیلم «محمد رسول الله» فیلمی ارزشمند و قابل تقدیر از کارگردانی ارزشمند و متعهد است؛فیلمی که درباره قبل از تولد تا 12 سالگی پیامبر است.در این اثر ارزشمند مجیدی زندگی پیامبر را با توجه به روایات و تحقیقات بسیار و البته محققان و دانشمندانی قابل اعتنا و ارزشمند روایت کرده است. اتفاقات و ماجراهایی که هر یک از ما ایرانی ها به جهت دین،آیین و کتابهای دینی خود با آن آشناییم.موضوع چینش روایات و داستان به جهت آشنایی ما وظیفه سنگین دیگری است که مجید مجیدی از عهده آن بر آمده است و اما بعد... . فیلم با کلمه «بسم الله الرحمن الرحیم»، اسم فیلم و یادداشتی از مجید مجیدی  که هر کدام در قالب خلاقیتی ساده و به دور از رنگ و لعاب است شروع می شود.فیلم با صحنه ای معرکه و تاثیر گزار به مدد تصویر برداری و جلوه های ویژه و البته صدابرداری آغاز می‏ شود.صحنه طلوع خورشید از پایین به بالا در عین زیبایی و هم زمان شخصی سوار بر اسب از سوی خورشید به طرف تماشاگران می تازد.او- حمزه عموی پیامبر- است.در ادامه مسیر تاختن وی  بیابان های عربستان به تصویر کشیده می‏ شود که به راستی قابل ستایش است.در ادامه شهر مکه ،خانه خدا و فضای پیرامون شهر را در سال دهم بعثت می‏ بینیم که به واقع دست مریزادی برای مجید مجیدی به همراه دارد.سپس ابوسفیان به تصویر کشیده می‏ شود که در حال شکنجه ساموئل یهودی است و حمزه سر می‏ رسد و زبان به اعتراض می‏ گشاید. در ادامه طی جلسه ای که ابوسفیان با سران شهر مکه در مورد شعب ابوطالب  دارد ابوطالب وارد می‏ شود.سران می‏ روند و طی صحبت هایی که بین این دو رد و بدل می شود ابوطالب به دیدار پیامبر که خانه اش بالا و راه رسیدن به آن  سخت  که البته برای ابوطالب سخت تر است می‏ رود. در بین راه خسته شده و می‏ نشیند و با شنیدن سوره مبارکه فیل از درون خانه و از زبان پیامبر، در ذهنش به یاد گذشته می ‏رود  و فیلم به زمان حاملگی آمنه و واقعه سپاه ابرهه فلاش بک می‏ خورد و سپس همه زندگی پیامبر تا 12 سالگی اش به تصویر کشیده می‏ شود و در پایان به صحنه شروع فلاش بک و چهره ابوطالب بر می‏ گردیم که از یاد خاطرات گذشته بیرون می‏ آید و با صدای مولا علی(ع) که او را برای دعوت به نزد پیامبر فرا می‏ خواند  به نزد پیامبر می‏ رود.پیامبر جریان خورده شدن عهدنامه توسط موریانه را به وی می ‏گوید و ابوطالب  فردای آن شب به یاری خدا با  رسوا شدن سران مکه به خصوص ابوسفیان بعد از بازگشایی عهدنامه،به تبعید در شعب ابی طالب پایان می‏ دهد.در آخر پیامبر در مقابل خانه اش سخنرانی کرده و با خواندن آیه ای مردم را دعوت به درستکاری می‏ کند. و صحنه پایانی دستان افراد مختلف را روبروی هم نشان می‏ دهد که در آب قرار داده می‏ شود و نهایتا دست پیامبر که  در قسمتی از آب که ماه نقش بسته  قرار می‏ گیرد.          بیانی که گذشت سی دقیقه از فیلم 200 دقیقه ای «محمد رسول الله» است که جدا از اهمیت آن به جهت موضوع زندگی پیامبر عظیم الشان این حجم بیان داستان در ادامه و در راستای نقد لازم به نظر می‏ رسید. بازی: فیلم با  حضور بازیگران خوب به مدد صدای دوبلورهای قدرتمندی چون استاد اسماعیلی قابل تقدیر است.بازی علیرضا شجاع نوری و داریوش فرهنگ قابل تقدیر است.داریوش فرهنگ که نقش ابوسفیان را دارد هنرنمایی مطلوبی داشته است.علیرضا شجاع نوری در نقش عبدالمطلب بسیار قوی تر از نقش خود در  فیلم «روز واقعه» هنر نمایی می‏ کند.مهدی پاکدل در نقش ابوطالب خوب بازی کرده است. محسن تنابنده نیز در نقش ساموئل مثل همیشه به خوبی از عهده ایفای نقش خود برآمده است.                                                  لوکیشن: فیلم لوکیشن های جذاب و منحصر به فرد زیادی دارد و البته پر بازیگر؛لوکیشن هایی چون  بیابان، دشت، قبرستان، کلیسا،کنیسه ودریا وشهر مکه که هر کدام تنوع خاص خود را دارند و به جذابیت و عدم خستگی در مخاطب کمک کرده است                                 تصویر برداری و جلوه های ویژه: تصویر برداری و جلوه های ویژه این فیلم مسیر نوینی در سینمای ایران است.بیابان ها خوب تصویر شده است. صحنه حمله سپاه ابرهه به خانه خدا فوق العاده و قابل تامل است. صحنه دریا و نجات زن و فرزندانش توسط پیامبر و آوردن ماهیان توسط موج دریا فوق العاده است.برخی صحنه ها که به واقع معرف سبک سینمایی مجیدی و تکیه او بر استفاده از نمادها ونمادسازی است؛در تصاویر مربوط به پیامبر،بزرگی و کراماتش مشهود است. صحنه چسبیدن قاصدک به عبای پیامبر و جداسازی آن توسط پیامبر و سپس رفتن پیامبر و واژگون شدن قاصدک مخاطب را متاثر می‏ کند.صحنه های از این دست در معرفی،مهربانی و بزرگی پیامبر در فیلم قد علم می‏ کند که قطعا حکمت و عرفانی آمیخته با پیامهای مجید مجیدی در پشت آن نهفته است.                    صدا و موسیقی: صدابرداری متناسب با صحنه ها کار شده است که قابل تقدیر است. موسیقی فیلم مذهبی،خاص و براساس صحنه ها تنظیم شده که از نقاط قوت است. موسیقی پایانی فیلم از نکات مثبت فیلم است که  وجهه بین المللی آن حائز اهمیت است.                                 محتوا و فیلمنامه:    فیلمنامه براساس داستان ها و روایات زندگی پیامبر تنظیم شده است. داستان ها و روایاتی که هر یک از ما از دوران کودکی،دوران تحصیل و در مراسمات و روضه ها و هیئات شنیده ایم و می‏ دانیم.روایت دوران کودکی پیامبر یک به یک به جلو می‏ رود و ما روایت را شاید به جهت اطلاع از زندگی پیامبر گم نمی‏ کنیم.فیلم خوشبختانه از بار اتکای تحقیقاتی قوی و مناسبی برخوردار است و این خود جای تقدیر ویژه دارد. بیان مواضع و تلاش های یهود برای پیدا کردن پیامبر بعد از تولد و سکونت در حجاز و در آخر،اقدام به کشتن پیامبر موضوعی است که  در دنیا به دنبال این بوده و هستند  که مطرح و پرداخته نشود، امری که شاید در فیلم پیام آور(محمد رسول الله) ساخته«مصطفی عقاد» به این موضوع که یهودیان عامل اصلی جنگ احزاب بوده و نیز هزینه جنگ ها علیه پیامبر را تامین می ‏کردند،به طور ماهرانه ای از پرداختن بدان امتناع شد. بنابراین پرداخت و توجه مجید مجیدی به واقعه تاریخی ستودنی است. مورد بعدی،بحث تایید کشیش مسیحی بر رسالت،حمایت و نجات پیامبر است که قابل توجه است. روایت برخی جزئیات که شاید مخاطب اطلاع کامل نداشته از نکات قابل توجه فیلم است. نمایش روابط عاطفی به ویژه روابط بین پیامبر و حلیمه در فیلم ستودنی است.بیان صحنه هایی که به بزرگی و کرامت و مهربانی پیامبر می‏ پردازد؛مثل بحث زنده به گور کردن دختران از نیمه فیلم است که به نظر می‏ رسد به جهت حذف یک  یا یک ساعت و نیم از نسخه اصلی فیلم اولین صحنه در این زمان از  فیلم دیده می‏ شود.نور پردازی به ویژه بر روی صورت برخی شخصیت های ارزشمند چون آمنه و عبدالمطلب همراه با خلاقیت قابل توجهی است. دیالوگ:
دیالوگ های فیلم در عین سادگی خلاقیت دارند که نمونه آن دیالوگ های یهودیان و پیامبر است.مکالمات یهودیان به زبان عبری و در قالب زیر نویس فارسی و نیز زبان حبشی از یک سو و لهجه و اجرای خوب بازیگران از سوی دیگر از نکات دیگری است که باید به مجید مجیدی در این باره نیز تبریک گفت. نکته دیگر دیالوگ های پیامبر نسبت به دیالوگ های سایر شخصیت هاست که از بیان عامیانه تری برخوردار است که شاید به جهت کودکی پیامبر قابل تامل است.شاید یکی از بهترین دیالوگ ها از زبان ابوطالب بیان می‏ شود.زمان  انتخاب نام برای پیامبر که عبدالمطلب از درون خانه خدا بیرون می‏ آید و می ‏گوید محمد و مردم لب به اعتراض می ‏گشایند و می‏ گویند این نام خدایان نیست! این چه اسمی است؟ابوطالب به جلو می‏ دود و می‏ گوید: محمد است،ستوده شده.ستایش بر او و عبدالمطلب فریاد می‏ زند: محمد کارگردانی و نمادسازی(مجید مجیدی):
صحنه های وضعیت جغرافیایی عربستان  اعم از بیابانی سنگی و دشت  خوب  تصویر شده است. تصاویر پیامبر که مجیدی مدتها روی آن کار کرده بود و به دنبال چهره و اندامی بود که امام خمینی به آن علاقه داشتند در فیلم به تصویر کشیده شده است،اما نه صورت پیامبر.در طول فیلم چه در زمان نوزادی و چه در دوران کودکی صورت نشان داده نشد.پیامبر از شولدر بک نمایش داده می‏ شد.مجیدی به انحاء مختلف از زوایای مخالف با حرکات دوربین و بازیگر مخاطب را ترغیب و مجذوب می‏ کرد تا ببیند در نهایت چهره پیامبر چگونه است اما در صحنه دریا که صحنه پایانی کودکی پیامبر است او که دور است بر می‏ گردد و متوجه می‏ شویم که حائلی روی اوست و به اصطلاح شطرنجی شده است. و در آخر چهره از نزدیک و با نور پوشانده شده است.به نظر می‏ رسد تلاش های مجیدی نتیجه نداده و او موفق به رضایت مسئولین برای نشان دادن چهره پیامبر نشده و بعدها با نوری چهره بازیگر را پوشانده است.نکته بعد چهره مبارک حضرت علی است که در سیاهی مختصری که فردی دیده می‏ شود اما چهره و بدن قابل تشخیص نیست در یک صحنه آن هم در ابتدای فیلم مشغول کمک به فقرا نمایش داده می‏ شود.معجزات زمان تولد پیامبر خوب نمایش داده شده است از جمله شهاب باران آسمان و بهت وحیرت شخصیت ها. اما نمادسازی ها هنر دیگر مجید مجیدی است که در این فیلم به وفور می‏ بینیم.صحنه رفتن ابوطالب به خانه پیامبر و سختی آن می‏ تواند نماد هر کدام از ما باشد که در رسیدن به کمال و نقطه اصلی جا مانده ایم و یا باید به سختی تلاش کنیم.مجیدی شاید می‏ خواهد بگوید راه رسیدن به خدا و ولایت حتی برای ابوطالب نیز سخت است. و بالا بودن و دور بودن خانه نشان از تقاوت پیامبر دارد و اینکه او با وجود سختی ها و مردمی که دارد تنهاست و تنهایی را ترجیح می‏ دهد. صحنه دیگر که نماد است  بعد از مرگ آمنه و مریض شدن پیامبر و قرار دادن او در آب توسط ابوطالب است.صحنه دیگر صحنه ای است که عبدالمطلب به پیامبر می‏ گوید:اینها اعمال طواف را با شرک آلوده کرده اند بیا تا طواف درست را با هم انجام دهیم،که عبدالمطلب بعد از هفت مرتبه دور خانه خدا گشتن حالش بد می‏ شود و در بستر مرگ می‏ اُفتد.شاید بتوان گفت هفت دور و رسیدن به خدا.اینکه اگر خدا را درست بخواهی و بخوانی به او می‏ رسی،به وصال. صحنه گرفتن لباس پیامبر توسط قاصدک از صحنه های تاثیرگذار فیلم است.صحنه پایانی فیلم نیز با همه حکمت و عرفان مد نظر مجید مجیدی ما را یاد این دیالوگ فیلم از زبان پیامبر می اندازد که خطاب به ماه می‏ گوید هرجا که من هستم تو نیز هستی.                     نقاط چالشی:
شاید یکی از اشکالات فیلم فلاش بکی است که با آن از زمان پیری پیامبر به دوران کودکی اش می‏ رویم که باعث می ‏شود مخاطب در ابتدای فیلم دچار سر در گمی شده و خط روایت را از دست دهد.   چهره شخصیت های سیاه پوست شاید طبیعی به نظر نمی‏ رسد و جز سیاه پوستان سپاه ابرهه که واقعی تر جلوه می‏ کنند،سایر شخصیت های سیاه پوست این ویژگی را ندارند.
تصویر با همه کیفیت و خوب بودنش در برخی مواقع تارمی‏ شود که جای سوال دارد.                 به تصویر کشیدن بزرگی،کرامات و نیز معجزات پیامبر با توجه به دشواری پردازش تصویر در سینما و جذب و باورپذیری مخاطب موردی است که به دلیل پیش بینی در پس زدن مخاطب داخلی و خارجی،نگرانی راقم سطور را به همراه دارد. موضوع حمله سپاه ابرهه شاید براساس داشته ها و شنیده های ما توقع زیادی را در ما برای دیداری شدن آن پدید آورده بود،به نحوی که شاید انتظار داشتیم سپاه همراه اسب ها و فیل ها با خاک یکی شوند اما در صحنه فیلم افراد زخمی شده و می‏ میرند و اسب ها و فیل ها فرار می کنند.موضوع یهودیت و عنادشان با پیامبر که در فیلم مطرح می‏ شود و پایان فیلم( تایید ساموئل یهودی خطاب به ابوسفیان بر حقانیت پیامبر) را بیان می‏ کند شاید از نگاه بین المللی با  بازتاب روبرو شود. موضوع تایید و حمایت مسیحیت از پیامبر که در  فیلم آمده شاید از نگاه بین‏ المللی با هجمه هایی مواجه گردد. بررسی و تحلیل  برخی انتقادات:
عده ای معتقدند داستان «محمد رسول الله» ضعیف است که این اعتقاد  را باید به حساب آشنایی قبلی،مطالعات و دانسته ها از زندگی پیامبر گذاشت که همچون یک فیلمنامه یا داستان پردازش یافته در ذهن برای افراد نیست.نمونه بارز آن صحنه سپاه ابرهه است که شاید اگر پیش فرضی در ذهن نبود در نابودی سربازان و حیوانات نظر مخاطب تامین می‏ شد.به هرحال باید دید نظر بین المللی در این باره چگونه خواهد بود. مخاطبینی که شاید اطلاعاتشان از پیامبر در حد مخاطب ایرانی نبوده و شاید اصلا اطلاعاتشان غلط باشد. دیالوگ های محمد رسول ا... بحث دیگری است که از آن انتقاد می‏ شود و با دیالوگ های سریال مختارنامه مقایسه می‏ شود. اساسا چنین مقایسه ای غلط است.موضوع سریال مختار سیاست و جنگ و بصیرت است که طبیعی است دیالوگ ها در آن حماسی و قابل تامل و تعمق باشد.این در حالی است که «محمد رسول الله» موضوعش مهربانی و بزرگی و کرامت پیامبر و علی الخصوص کودکی آن بزرگوار است  و اساسا نیاز به سادگی دیالوگ دارد،نه دیالوگ هایی که سنگین و حماسی باشد.     مقایسه فیلم مجیدی با سینمای هالیوود و مشخصا فیلم مصطفی عقاد از موارد دیگر است که بیان می‏ شود.اساسا این مقایسه اشتباه است.ما باید بر اساس سینما،امکانات و وضعیت مالی سینمای خود قضاوت کنیم. در ثانی در پردازش یک موضوع  توسط صاحب آن،محیط زندگی،دین،عقاید،فرهنگ و ... موثر است؛ بنابر این مقایسه «محمد رسول الله» و فیلم پیام آور(محمد رسول الله)مصطفی عقاد اشتباه است، چون مقدمه آن مقایسه مجید مجیدی و مصطفی عقاد را می طلبد که آن هم با توجه به ویژگی های دو طرف که گفته شد اساسا غلط است. ثالثا ،فیلم مصطفی عقاد مربوط به دوره دیگری از زندگی پیامبر است؛حال این که فیلم مجیدی مربوط به دوران کودکی پیامبر است.لذا این مقایسه غلط است.                                       به تصویر کشیدن بدن و چهره پیامبر از مواردی است که به هر حال انتقاداتی را در داخل و به خصوص جامعه بین المللی داشته است.در ایران پوشاندن صورت پیامبر با نور،نشان می دهد که مخالفت ها در این مورد به نتیجه رسیده است و در فضای بین المللی نیز اعتراض اهل تسنن و تحریم دانشگاه الازهر مصر نسبت به فیلم مجیدی به جهت جسم فرض کردن پیامبر بخش دیگری است که مجیدی و فیلمش باآن روبروست.باید دید نگاه جهانی به این فیلم در آینده و نیز نگاه مخاطب ایرانی در زمان اکران چگونه خواهد بود. نتیجه:
«محمد رسول الله» فیلمی با ساختاری جدید و متفاوت در سینمای ایران است که نمی توان سبک سینمایی، نماد سازی و پیامهای مجید مجیدی را در آن ندید یا از آن جدا کرد.با تمام هجمه هایی که به بودجه این فیلم وارد شد و عده ای نیز در بیرون ادعا می‏ کنند که اگر ما همین میزان بودجه داشتیم ساختن فیلم کاری نداشت،به واقع در تمام طول انقلاب و جمهوری اسلامی ایران  که کسی برای پیامبر دین خودش حتی کاری نکرده و فقط حرف و لقلقه زبان است؛مجید مجیدی با این کار سیر جدیدی در سینمای ایران برافراشته است.حال که کسی پیش‏قدم و سپر بلاهای این راه شده باید دنباله رو و در مسیر این راه باشیم.  یاد جمله عموجان سینمای ایران(استاد جعفری جوزانی) می افتم که گفت «ایران برگر» را یک بار برای خنده و یک بار برای تامل ببینید. باید بگویم«محمد رسول الله» را  باید بارها دید،اما یک بار برای تامل و یک بار برای تعمق ببینید.سال آینده،سال مجید مجیدی است؛به امید آن که فیلم او مبدا جدیدی در سینمای ایران به حساب آید.  مصطفی زبرجد مجله «سینما رسانه» وابسته به موسسه «شهید آوینی» - زمستان 93
 

93/12/29 - 00:05





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 87]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن