تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 2 دی 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):حقّ نصيحت خواه اين است كه به راه صحيحى كه مى دانى مى پذيرد، راهنمائيش كنى و سخن در حدّ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1842910947




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نقد فیلم‌های جشنواره فجر «شیفت شب» و بیماری کم‌عمقی و بی‌مسئلگی فیلمسازان ایرانی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نقد فیلم‌های جشنواره فجر
«شیفت شب» و بیماری کم‌عمقی و بی‌مسئلگی فیلمسازان ایرانی
ضعف‌های فیلم شیفت شب بار دیگر یک بیماری اپیدمی شده در سینمای امروز ایران را برجسته می‌کند. فیلم‌سازان بی‌دردی که نه مسئله دارند و نه عمق، در بهترین حالت، ذره‌ای فرم می‌فهمند و برای چند داشتهٔ کوتاه، فیلمی بلند می‌سازند.

خبرگزاری فارس: «شیفت شب» و بیماری کم‌عمقی و بی‌مسئلگی فیلمسازان ایرانی




-------------------------------


قاعده‌اش این است که هر ساختمانی برای برپا شدن، چند نیاز اولیه دارد. ابتدا سرمایه کافی، سپس یک فنداسیون متناسب و سپس مصالح و کارگران موردنیاز. همانطور که نمی‌شود با چند آجر و نیم متر پی، برجی ده طبقه بنا کرد با دو دیالوگ هم نمی‌شود فیلمی 90 دقیقه‌ای ساخت. کاری که نیکی کریمی در فیلم آخرش «شیفت شب» انجام داده است. داستان فیلم به همین سادگی است: «ناهید (با بازی لیلا زارع) به ناگهان نگران شوهرش، فرهاد (فروتن) می‌شود و فکر می‌کند، شوهرش دیگر مثل سابق نیست و یک جای کارش می‌لنگد، زاغ سیاه شوهرش را چوب می‌زند تا ببیند چه مشکلی برایش پیش آمده...» در تمام طول فیلم شما بایست همچون یک مخاطب خام و بی‌اراده، به اجبار مقهور خواسته‌های کارگردان شوید. در حالیکه هیچ دلیلی برای نگرانی وجود ندارد، بایست همچون ناهید دلواپس فرهاد باشید. هیچ چیزی عجیب نیست، جز چهره نگران ناهید، موسیقی فیلم نوآر و ترسناک فیلم و دوربین لرزان در دستان تصویربردار. در پلانی، ناهید که از همسر یکی از دوستان شوهرش شنیده: «فرهاد می‌خواهد زن و بچه‌اش را بکشد» ناگهان از پنجره مشاهده می‌کند که فرهاد با اسلحه‌ای به خانه آمده است، ناگهان با حالتی مایل به قبض روح به کمُدی پناه می‌برد و طوری وانمود می‌کند که انگار در خانه نیست. ناهید فقط نگران است و معلوم نیست چه چیزی در زندگی‌اش عوض شده. گرچه با پیشرفت کند داستان، حوالی دقیقه 45 متوجه می‌شویم که فرهاد برای خوشبخت کردن خانواده‌اش 500 میلیون پول را در شرکتشان جابجا کرده و همین باعث اخراجش از آنجا شده و در این سه ماه بیکاری کارهای دیگری کرده که از همسرش پنهان نگاه داشته است. سوژه فیلم به شدت ساده و کلیشه‌ای است، یک شوهر بلندپرواز و گَنده دماغ و یک همسر دلسوز و نگران. یک دوگانه پرتکرار در سینمای زنانه ایران. همه چیز آنجا بحرانی‌تر می‌شود که اجزای فیلم یک به یک به طرز نخ نما از هم جدا چیده شده‌اند و از فیلم بیرون می‌زنند. تصویربرداری روی دست فیلم بسیار سردستی و بی‌قاعده است. در بسیاری از پلان‌ها دوربین سردرگم به نظر می‌رسد و استرس و عجله در تمام حرکتهای فیلمبردار خودنمایی می‌کند. تا جاییکه موقعیت‌های داخلی و آرام نیز با لرزشی سردرد آور چشمان مخاطب را می‌آزارد. نورهای فیلم بسیار غیرطبیعی هستند، مثلا در بخشی از فیلم، چهره ناهید در یک کمد بسته و تاریک همچون ماه شب 14 می‌درخشد و یا جایی دیگر کل خانه با نور دو شمع به طور کامل روشن می‌شود. کارگردان حتی نتوانسته راکورد گریم ناهید را حفظ کند. وقتی که ناهید پس از خوردن یک سیلی از همسرش در یک پلان صورتی زخمی دارد، در پلان بعد صورت سالم و در پلان بعد دوباره صورت زخمی و در پلان بعد دوباره صورتی سالم‍! از این ضعف‌های تکنیکی که بگذریم، فیلمنامه اثر نیز به شدت نخ نما و پراشکال است. دیالوگهای سراسر فیلم ساده هستند و بی‌آلایش، اما به ناگهان ناهید جمله‌ای فلسفی را با حالتی فیلسوف مآبانه پشت تلفن به زبان می‌آورد: «می‌شه تو یک متریِ یه نفر باشی، ولی فاصله‌ات ازش کیلومتر‌ها باشه»، عمق بیرون زدگی این دیالوگ تا آنجاست که مخاطبان همگی به خنده می‌آیند و حتی تعدادی از آن‌ها برای این دیالوگ به تمسخر کف می‌زنند. گویی کریمی ابتدا دیالوگی داشته و سپس برایش فیلم ساخته است! احساسات در تمام فیلم بدون آنکه سیر تکامل منطقی موردنیاز خود را طی کنند به مخاطب تحمیل می‌شوند. پایان بندی فیلم هم بسیار عجیب است و ضعف فیلمنامه را بسیار بیشتر برجسته می‌کند. جاییکه همه گره‌های لاینحل داستان به ناگهان با دو دیالوگ ناواضح در لانگ شات (که مخاطب چیزی از آن‌ها نمی‌شنود) گشوده می‌شود و فرهاد به زندگی با خانواده‌اش باز می‌گردد. فیلم هم با یک نمای طولانی از چهره کماکان نگران ناهید که در ماشین نشسته است و به افق زل زده است به اتمام می‌رسد تا کارگردان بار دیگر اثبات کند هیچ نقشه کلی‌ای برای این اثر در ذهن نداشته است. شخصیت‌ها هم در فیلم بدون هیچ منطقی شروع می‌شوند و هیچ کدام به سرانجام نمی‌رسند. از همسایه‌های ناهید گرفته تا دخترش، خواهرش، برادر شوهرش و مادرش. از سوی دیگر فیلم پر است از بیانیه‌های غیرقابل باور اجتماعی. ناهید در دیالوگی خطاب به همسرش می‌گوید: «این روزا گرونی و بی‌پولی امون همه رو بریده، هر کس به اندازه خودش گرفتاره»؛ یا در جایی دیگر نشان می‌دهد که مردم زودجوش و عصبی ایران بی‌هیچ دلیلی با هم دعوا می‌کنند. ناهید ادعای فقر دارد، ولی خانه‌شان بسیار اشرافی و لوکس است، ماشینشان هم پرشیاست. همه این‌ها فقر و بدبختی ناهید را غیرقابل باور جلوه می‌دهد. نام فیلم هم اساسا هیچ رابطه‌ای با خود فیلم ندارد و در هیچ کجای فیلم معنایش مشخص نمی‌شود. همه این ضعفهای فیلم شیفت شب بار دیگر یک بیماری اپیدمی شده در سینمای امروز ایران را برجسته می‌کند. فیلمسازان بی‌دردی که نه مسئله دارند و نه عمق، در بهترین حالت، ذره‌ای فرم می‌فهمند و برای چند داشتهٔ کوتاه، فیلمی بلند می‌سازند. اسم خودشان را هم می‌گذارند فیلمساز اجتماعی. در حالیکه اصلاح ساختمانهای ویران جامعه، عمق می‌خواهد، نه چند تکه آجرپاره که بدون ملات و نقشه در کنار هم چیده می‌شوند و ویرانه‌ای جدید بر ویرانه‌های پیش از خود می‌افزایند. یادداشت: محمدصادق باطنی انتهای پیام/س

93/11/19 - 15:13





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن