واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نقد فیلمهای جشنواره فجر
«موقت»، یک نمایشنامه کوتاه رادیویی
تصویرها هیچ کمکی به پیش برد اثر ندارند به گونهای که «موقت» میتوانست یک نمایشنامه رادیویی متوسط باشد تا یک فیلم سینمایی بد، کادرها عمدتا نامناسب بسته شدهاند و در بخشهایی قاب بندیها بسیار ناشیانه است
فیلمها چند گونهاند، فیلمهایی که جریان ساز میشوند و مسیر فیلم سازی کارگردانان جوان در سالهای بعد را تعیین میکنند، فیلمهایی هم هستند که مفرحاند و قصه تعریف میکنند و شما پس از دیدن آن حال خوبی دارید، گرچه ممکن است چیزی به شما اضافه نکرده باشد، اما فیلمهای دیگری هم هستند که مثل ورکشاپ مسیر فیلمسازی را نشان میدهد و فیلم «موقت» یکی از آنهاست اما کمی متفاوتتر، یعنی آنکه باید فیلم را نگاه کنید و از هر اتفاق و رخدادی که کارگردان در آن نقش داشته یا کوچکترین اثری بر آن گذاشته پرهیز کنید تا بتوانید فیلم خوبی داشته باشید.
اولین ساخته بلند امیر عزیزی اثر ناامید کنندهای است، اثری که نقد آن را میتوانی از نام فیلم و عدم تناسب با داستان شروع کنی اما بزرگترین مشکل نداشتن قصه و داستان درست و قاعدهمند است، عزیزی پیش از این دستیاری کارگردانان صاحب نامی نظیر کیانوش عیاری، رخشان بنی اعتماد، احمدرضا درویش و محمدحسین لطیفی را در کارنامه داشته است، کارگردانانی که برای داستان احترام قائلند وبه آن پایبندند، همین نقطه قوت آنها اصلیترین نقطه ضعف فیلم «موقت» است، فیلم دیر شروع میشود و تقریبا از دقایق ۱۷ به بعد آرام آرام داستان آغاز میشود. فیلم روایت گر خانوادهای است که همزمان با اسباب کشی و جابجایی خانهشان یک اسلحه کمری پیدا میکنند و در زمانی که شما احساس میکنید ساختمان فیلم در حال شکل گرفتن است، داستان بدتر از قبل ادامه پیدا میکند، حضور آدمهای بیربط در فیلم کلافه کننده است، آدمهایی که از ابتدا تا انتها ارتباط معناداری با داستان پیدا نمیکنند و در حد رنگ دهی به محیط نیز نیستند، تصویرها هیچ کمکی به پیش برد اثر ندارند به گونهای که «موقت» میتوانست یک نمایشنامه رادیویی متوسط باشد تا یک فیلم سینمایی بد، کادرها عمدتا نامناسب بسته شدهاند و در بخشهایی قاب بندیها بسیار ناشیانه است.
عمدتا فیلمهای سینمای ایران تا تبیین مسئله و ایجاد بحران پیش میروند و در ادامه در حل مشکل یا ارائه راهکار درست دچار مشکل میشوند اما اولین اثر امیر عزیزی از همان ابتدا سرگردان و گنگ است، فیلمی که به مرحله طرح مسئله هم نمیرسد و مخاطب تا انتها متوجه نمیشود مسئله اصلی داستان چیست. هیچ کدام از کاراکترها در فیلم گذشته چندانی ندارند و برای تماشاگر به شخصیت تبدیل نمیشوند، بازی پگاه آهنگرانی و نگار جواهریان نیز نتوانسته فیلم را نجات دهد و این بازیگران نیز کاریکاتوری از بازیهای پیشین خود را تکرار کردهاند. بیشتر زمان داستان زمانی پیش میرود که بازیگران اصلی با دیالوگهای طولانی در حال تعریف کردن قصه هستند، در سکانسهای متعددی کارگردان دوربین را کاشته و به سبک سریال شبهای برره بازیگران در کادر حضور مییابند و یا از یک طرف وارد و از طرف دیگر خارج میشوند بدون آنکه ایده خاص یا نوع نگاه جدیدی در آن وجود داشته باشد. مثلث ضعف کارگردانی، تصویر برداری و فیلمنامه ابتر و بیسر و ته، به کمک هم آمدهاند تا فیلم موقت در زمره ناکامان جشنواره سی و سوم فیلم فجر باشد، اتفاقی که در اکران نیز رخ خواهد داد. نویسنده: جواد طالبی انتهای پیام/س
93/11/15 - 14:30
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]