تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 11 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):در تفسير آيه «با مردم به زبان خوش سخن بگوييد» فرمود: يعنى با همه مردم، چه مؤمن و ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798912467




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

گزارش فارس به بهانه هفته دفاع مقدس شهیدی که بعد از 10 سال به آغوش مادر برگشت


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گزارش فارس به بهانه هفته دفاع مقدس
شهیدی که بعد از 10 سال به آغوش مادر برگشت
او که می‌رفت، می‌خندید اما اشک‌های من امانم را بریده بود، خبری از محمد نداشتیم و بیشتر احساس می‌کردیم که او اسیر شده است اما بالاخره 10 سال بعد، جنازه‌ او را پیدا کردند و برای ما آوردند.

خبرگزاری فارس: شهیدی که بعد از 10 سال به آغوش مادر برگشت



به گزارش خبرگزاری فارس از قزوین، بازگو کردن خاطرات هشت سال دفاع مقدس یکی از نیازهای ضروری جامعه امروز است که باید این خاطرات با هدف آشنایی بیشتر نسل جوان با جنگ تحمیلی بیشتر بازگو شود تا آنهایی که این جنگ را درک نکردند با ارزش‌ها و اهداف این دوران بیشتر آشنا شوند. احیا، حفظ و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت‌طلبی، زنده نگهداشتن یاد شهیدان و حفظ آثار آنان برای قشرهای مختلف جامعه به ویژه نسل جوان از اهداف بازگو کردن خاطرات دفاع مقدس است تا باورهای دینی و مذهبی آنان تقویت شود. مرور کردن خاطرات شهدا از زبان مادرانشان که سال‌ها بعد از شهادت آنان با این خاطرات زندگی می‌کنند، برای ما شنیدنی و یادآور جان‌فشانی‌های آنان در هشت سال دفاع مقدس است که در بین خاطرات آنان به آخرین وداع این شهدا با مادرانشان مرور می‌کنیم. اشرف شاهسون مادر شهید احمد قلیچی از مادران شهدای قزوین ضمن بیان خاطرات فرزندش به خبرنگار ما می‌گوید: احمد در حال انجام خدمت سربازی‌اش در جبهه‌های غرب بود، آخرین‌باری که به مرخصی آمد، رفته بود عکاسی، عکس خودش را گرفته بود. توی اطاقش که رفتم نشسته بود و در حال جابجایی عکس‌های آلبومش بود؛ آخرین عکسش را به من نشان داد و گفت: مادر این عکس را نگاه کن؛ بعد از شهادت من این عکس را سر مزارم بگذارید؛ گفتم: پسرم این حرف را نزن! اما او یک‌بار دیگر حرفش را تکرار کرد تا من آن عکس را دقیق ببینم. مرخصی‌اش که تمام شد در خانه با هم دیده بوسی کردیم و من به دلیل داشتن بچه‌ کوچک نتوانستم به بدرقه‌اش تا جلوی اتوبوس بروم در همان لحظه‌ خداحافظی حال عجیبی پیدا کردم که با همیشه متفاوت بود؛ نگاه کردم، دیدم چهره‌ی احمد هم با همیشه متفاوت است، دلم راضی نمی‌شد اما انگار او راضی بود و رفت. یک شب در خواب دیدم حضرت امام خمینی (ره) در مراسم روضه‌ای نشسته‌اند و روی پاهایشان پتو انداخته‌اند؛ مرا که دیدند، اشاره کردند بروم روی صندلی که کنار ایشان بنشینم، من هم نشستم، هنوز داشتم لذت خواب امام را مزمزه می‌کردم که از خواب بیدار شدم و خبر شهادت احمد را آوردند. سرباز شهید احمد قلیچی در تاریخ یکم مرداد ماه سال 43 در قزوین به دنیا آمد، پدرش محمود نام داشت، تا پایان دوره ابتدایی درس خواند، کارگر رنگ‌فروشی بود و به عنوان سرباز ژاندارمری خدمت می‌کرد. این شهید بزرگوار تاریخ 17 مهر ماه سال 62 در دارساوین سردشت هنگام درگیری با گروه‌های ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به گردن، به شهادت رسید و مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. مولود بیگم خضری مادر شهید پرویز لشگری از مادران دیگر شهدای قزوین ضمن بیان خاطرات فرزندش به خبرنگار ما می‌گوید: برای آخرین‌بار که می‌خواست اعزام شود رفت حمام که دوش بگیرد وقتی از حمام آمد بدون اینکه متوجه‌ حرفم باشم گفتم: غسل شهادت هم کردی؟ و ای کاش زبانم لال می‌شد و این حرف را نمی‌گفتم. با پرویز توی خانه خداحافظی کردیم و او نگذاشت که من تا سپاه پاسداران برای بدرقه‌اش بروم، با من روبوسی هم نکرد. چند قدمی رفت و دوباره برگشت و دیده بوسی کرد و خداحافظی، اما انگار زبان من قفل شده بود در حالی که ته دل می‌خواستم بگویم: نرو و یا اینکه من دل نگرانم، اما هیچ نگفتم، یعنی نمی‌توانستم که چیزی بگویم. بار دوم که خداحافظی کرد، اصلأ پشت سرش را هم نگاه نکرد، حتی آب پاشیدن مرا به دنبالش! او که داشت می‌رفت، انگار من هم دنبالش می‌رفتم و اصلا آنجا نیستم که نبودم، غروب یکی از روزهای زمستان بود که در زدند و پدرش رفت؛ چند لحظه‌ای نگذشته بود که او متفاوت از رفتنش بازگشت، در حالی که به هم ریخته بود. بسیجی شهید پرویز لشگری در تاریخ 25 اردیبهشت ماه سال 38 در قزوین به دنیا آمد، پدرش عباسعلی نام داشت و کارمند اداره طرح آبیاری بود، تا پایان دوره متوسطه در رشته خدمات درس خواند و دیپلم گرفت، راننده بود. این شهید بزرگوار از سوی بسیج در جبهه حضور یافت و در تاریخ 30 دی ماه سال 62 با سمت مسئول واحد تدارکات در پل کرخه دچار سانحه رانندگی شد و بر اثر شکستگی سر، به شهادت رسید، مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. زلیخا نوری مادر شهید محمد مهرپوری از مادران دیگر شهدای قزوین ضمن بیان خاطرات فرزندش به خبرنگار ما می‌گوید: یک روز که خانه بودم پسرم کلید خانه را داد و گفت: من می‌روم مدرسه؛ کلید خانه پیش شما باشد و رفت، وقتی رفت، من هم رفتم منزل همسایه، آنجا روضه گوش می‌کردم که عروسم آمد و گفت: بیایید برویم سپاه که محمد می‌خواهد به جبهه برود. گفتم: نه، او به مدرسه رفته است! خلاصه رفتیم سپاه و دیدم بله او در حال اعزام است، گفتم: چرا به من نگفتی؟ گفت: ترسیدم ناراحت شوی؛ اعزام بعدی‌اش 20 فروردین ماه بود که از من حلالیت طلبید و خداحافظی کرد؛ اما موقع سوار شدن به اتوبوس، نگاهش طوری به من افتاد که احساس کردم این نگاه، آخرین نگاه اوست. او که می‌رفت، می‌خندید اما اشک‌های من امانم را بریده بود، داشتم آماده رفتن به مسجد می‌شدم که 2 نفر آمدند درب منزل ما و پسرم را صدا زدند و گفتند: شهدا را آورده‌اند، بیایید ببینید محمد شما هم جزو این شهدا هست یا نه؟! ما هم سراسیمه به محل مورد نظر رفتیم، اما هیچ کدام از شهدا، محمد ما نبود و ما سال‌ها بود که خبری از محمد نداشتیم و بیشتر احساس می‌کردیم که او اسیر شده است، اما بالأخره 10 سال بعد، جنازه‌ی او را پیدا کردند و آوردند. دانش‌آموز شهید محمد مهرپوری در تاریخ دهم آذر ماه سال 44 در قزوین به دنیا آمد، پدرش علی نام داشت و کارگری می‌کرد، تا چهارم متوسطه درس خواند و به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. این شهید بزرگوار در تاریخ 22 فروردین ماه سال 66 در منطقه شلمچه و در عملیات کربلای هشت به شهادت رسید و پیکر مطهرش در تاریخ 26 تیر ماه سال 75 به خاک سپرده شد، مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. این شهید بزرگوار در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: بسم الله الرحمن الرحیم. به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و به نام خدای ابراهیم خلیل‌الله و موسی کلیم‌الله و عیسی روح‌الله و محمد رسول‌الله و حسین ثارالله و مهدی بقیه‌الله و خمینی روح‌الله، و به نام خدایی که هست ناصر جندالله و یاور حزب‌الله و نگهدارنده روح‌الله انشاالله. حال که لیاقت نصیب این حقیر شده و رسیدم به لقاءالله در وصیت‌نامه خود می‌نویسم: اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول‌الله و اشهد ان علی ولی‌الله، خدایا تو را سپاس می‌گویم که قدری مهلت دادی و توفیق نصیبم کردی تا برای دفاع از اسلام و دین تو به جبهه بیایم، البته بهتر بگویم دانشگاه، که این دانشگاه محل داد و ستد است. جبهه جایی است که بندگان مخلص و صادق خدا دور هم جمع شده‌اند و با اشتیاق با یگانه معبود خود بزرگترین معامله را انجام می‌دهند، معامله‌ای که در آن زیان نیست هر چه هست نفع است، در یک طرف خداوند غنی و قادر و در طرف دیگر بندگان مخلص. در این معامله بندگان صادق و مخلص آمده‌اند تا بهترین کالای خود را که همان جان خودشان می‌باشد با معبودشان معامله کنند، معامله‌ای که خریدار نفع و سود بسیاری را برای طرف معامله قرار داده است چون خود غنی و قادر است، و در این معامله خداوند یگانه کالای بندة خود را به بهترین و عظیم‌ترین بها خریداری می‌کند که آن بهشت رضوان است. خداوندا تو را سپاس می‌گویم که توفیق نصیبم کردی و آمدم به این محل معامله؛ بارالهی از تو می‌خواهم یاری‌ام کنی که از هوی و هوس و گناهان و هر آنچه که مرا از تو دور می‌کنند، رهایی پیدا کرده و جزو معامله گران با خودت قرارم دهی. بار خدایا، تو خود شاهدی که این تنها و بزرگترین آرزوی من است که در راه تو جان ناقابل خود را فدا کنم و هر چند که من لایق آن نیستم، اما تو با غفاریت و کرامت خود به من عطا کن؛ خدایا تو شاهدی که در دنیا هیچ آرزویی ندارم و این تنها آرزوی من است. مادر جان اگر این آرزوی من به وقوع پیوست، من به آنچه که خواسته‌ام رسیدم و شما هم خوشحال باش چون امانتی که خداوند به شما داده بود از شما گرفته است و چه چیز بهتر از اینکه در راه خدا کشته شوم؛ مادر جان این را بدانید اگر روزی ماهی، دریا را فراموش کند به خدا من هرگز شما را از یاد نخواهم برد و از زحماتی که برای من کشیده‌اید تشکر می‌کنم هر چند که زبان قادر به بیان آن و قلم قادر به نوشتن آن نیست، از خداوند می‌خواهم که در آخرت نیکوترین پاداش‌ها را به شما عطا کند. اگر من شهید شدم این سعادتی است که خودم در انتظارش روز شماری کرده‌ام و دوست ندارم برای جوانی که خودش شهادت را قبول کرده و قدم کوچک در راه به ثمر رسیدن انقلاب و اسلام برداشته متأثر و نگران باشید. باید این ایثار و از خود گذشتگی را به برادر و خواهرم یاد دهید تا به هر طریقی که شده به اسلام و انقلاب خدمت کنند و بدانند که من نمرده‌ام بلکه هر قطره خون سرخم در رگ‌های شیفتگان آزادی به تلاطم در خواهد آمد و در آخر از شما مادر می‌خواهم که حلالم کنید هر چند که حق فرزندی را به جا نیاوردم. پیام به منافقان و ظالمان: بدانید و آگاه باشید تا حزب‌الله در جهان و ایران هست خواب راحت نخواهید داشت و بدانید اگر یک بچه هم باقی بماند آن هم فریاد خواهد زد: الله اکبر، خمینی رهبر، در پایان از همه دوستان و بستگان حلالیت می‌طلبم و از شما می‌خواهم که از خداوند برایم طلب آمرزش کنید؛ خدایا، خدایا! تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار. گفتنی است بازگو کردن خاطرات شهدا، جانبازان و رزمندگان و مطالعه وصیت‌نامه‌های آنان می‌تواند فرهنگ ایثار و شهادت را بیشتر در جامعه ترویج بدهد و قشرهای مختلف جامعه به ویژه جوانان بیشتر با سیره آنان آشنا می‌شوند، که تحقق این مطلب موجب بیمه شدن آنان در برابر فرهنگ بیگانه و ایستادگی و مقاومت‌شان در دفاع از کشور بیشتر می‌شود. انتهای پیام/77009/ع40

93/06/22 - 09:13





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 52]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن