تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 10 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):كمال ادب و مروت در هفت چيز است: عقل، بردبارى، صبر، ملايمت، سكوت، خوش‏اخلاقى و مدا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802898610




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

معمای قتل یک ارباب در شمال کشور روایت شد


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:


معمای قتل یک ارباب در شمال کشور روایت شد فرهنگ > کتاب - رمان، داستانِ فروپاشی یک خانواده‌ خرده‌مالک در یکی از روستاهای شمال ِ ایران (جوردی- رامسر) در دهه‌ چهل شمسی است که پیرامون یک قتل شکل می‌گیرد.

به گزارش خبرآنلاین، رمان «وقت سایه‌ها» نوشته محمود فلکی از سوی نشر ثالث روانه بازار نشر شد.راوی رمان، نویسنده‌ای است که برای نوشتن داستانش باید از معمای قتل عمویش پرده بردارد. او گذشته را می‌کاود و از طریق عکس‌های خود در سنین مختلف، به کودکی و نوجوانی خودش نقب می‌زند. داستان با اشاره راوی به قتل عمو شروع می‌شود و با شرح مرگ مشکوک پدر راوی که وقتی راوی 11ساله بوده اتفاق افتاده است ادامه می‌یابد. پدر و عموی راوی ارباب‌هایی در شمال کشور بوده‌اند. با مرگ پدر، عمو اختیار‌دار راوی و خانواده‌اش می‌شود و اینها همزمان است با وقوع اصلاحات ارضی که بر سرنوشت خانواده راوی تاثیری مستقیم می‌گذارد. بدین سان، فلکی حوادث رمان را در پس زمینه‌ای از وقایع تاریخی قرار داده است بی‌اینکه اثرش به گزارشی از رویدادهای تاریخی تقلیل یابد. نویسنده بدون خط‌کشی و ارزشگذاری، به شیوه‌ای واقع گرایانه به بافت و مناسبات جامعه روستایی و روانشناسی آدم‌ها می‌پردازد؛ ساختار داستان در آمیزه‌ای از رؤیا و واقعیت و با درهم آمیزی ِ زمان و حادثه‌ها، فضای هیجان‌انگیزی به داستان می‌دهد که با زبانی شاعرانه شکل می‌گیرد. ساختن موقعیت‌های طنز‌آمیز و هجو مناسبات حاکم بر زندگی آدم‌های داستان یکی دیگر از ویژگی‌های این رمان است و به ویژه اینجاست که زبان کنایی و آمیخته به طنز به شیوه‌ای هنرمندانه به خدمت گرفته شده است؛ قسمتی است از این رمان، آنجا که دو نفر از شهر و از طرف حکومت شاه آمده‌اند تا برای روستاییان از اصلاحات ارضی سخن بگویند، را در ادامه می خوانید: «... مرد فکلی گویا به جاهای مهیج رسیده بود. دیگر دست‌ها کفایت نمی‌کردند، از پاهایش هم کمک گرفت. یک‌بار که پای راستش را محکم بر جعبه زیر پایش کوبیده بود، تخته شکست و پایش درون جعبه فرو رفت. تا پایش را بیرون بکشد، چند دقیقه در نطق وقفه افتاد و عده‌ای دیگر به سوی بساط فروشنده‌ها حرکت کردند. بار دیگر که شروع کرد، آسمان ترکید و رگبار تگرگ و باران مردم را پراکنده کرد و دیگر فریادهای مرد کاغذ به دست و صدای شلیک گلوله‌ها هم تاثیری نداشت. در وسط میدان، فکلی بی‌گردن که چتری بالای سرش گرفته بود، مثل مجسمه‌ای همچنان روی جعبه‌های خالی پرتقال ایستاده بود. فکلی دفتر به دست، ژاندارم‌ها، مرد کاغذ به دست و کدخدا رحمت سر جاهاشان چنان بی‌حرکت زیر باران ایستاده بودند که گویی بر اثر جادو سنگ شده‌اند. از آتقی خبری نبود. فروشنده‌ها بساط‌شان را جمع کرده بودند. باران می‌آمد و هوا هم رو به تاریکی می‌رفت. تنها لج حسن که چپق خاموشش را به نیش کشیده بود، مثل مرغی که هنگام چرت زدن، سرش را توی پرهایش فرو می‌کند و روی یک پا می‌ایستد، در کنار کوزه‌هایش به زمین چسبیده بود و همراه الاغش که گوش‌هایش از ضربات تگرگ رو به زمین خمیده بود و آب از آن می‌چکید، به رویای مشترکی فرو رفته بودند.» این رمان توسط بهزاد عباسی به آلمانی ترجمه شده و پس از چند ماه به چاپ دوم رسیده است. 6060



دوشنبه 10 شهریور 1393 - 11:47:42





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن