تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهمترین آثار تاریخی ایران شناخته می‌شود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1820369490
داستان/ کاخی ، کوخی شاید کلیدت اشتباه شده حاج آقا
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: داستان/ کاخی ، کوخی
شاید کلیدت اشتباه شده حاج آقا
حاج آقا دسته کلید را برانداز کرد، دست توی جیب قبایش کرد دسته کلید خودش را که پرو پیمان‌تربود بیرون آورد که چند کلید درشت گاو صندوق هم داشت. اما هر چه تلاش کرد نتوانست قفلی را که خودش بسته بود باز کند.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، محمدحسن ابوحمزه نویسنده ادبیات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس درباره هدفمندی یارانه‌ها، داستانکی با عنوان «کاخی، کوخی» نوشته و آن را در اختیار خبرگزاری فارس گذاشته است که در ذیل از خاطرتان می‌گذرد: «کاخی، کوخی» همه راه افتادیم برویم دفترقرض‌ا لحسنه برای یارانه ثبت نام کنیم. حاج آقا رفت بالای پله کلید انداخت، اما هر کارکرد کلیدش قفل در را باز نکرد گفت: خودم قفل رو بستم‌ها باز نمی شه. یکی از پیرمردها گفت: شاید کلیدت اشتباه شده حاج آقا. همه خندیدیم. حاج آقا دسته کلید را برانداز کرد، دست توی جیب قبایش کرد دسته کلید خودش را که پرو پیمان‌تربود بیرون آورد که چند کلید درشت گاو صندوق هم داشت. اما هر تلاش کرد نتوانست قفلی را که خودش بسته بود باز کند. حاج آقا برگشت رو به ما ایستاد گفت: البته شاید حکمتی بود و شما می‌دانید اصرار در تحصیل مال دنیا... دست آخر به کانالی که توی پیاده‌رو، مقابل دکان پسته فروشی، رئیس قبلی شورای محله، کنده بودند اشاره کرد و گفت، اگرچاله‌ای کنده نشود تپه خاکی درست نمی‌شود، سخنرانی خود را تمام کرد.آن وقت همه ما پیرمردها قانع شده بودیم انصراف بدهیم و ثبت نام نکنیم تا بی‌جهت برای خودمان چاله‌ای نکنیم. محمدحسن ابوحمزه انتهای پیام/
93/02/01 - 10:06
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها