واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
شکستهای سیاسی و نظامی ایران در عصر قاجار ـ که از دوران فتحعلیشاه آغاز شد ـ باعث شکلگیری زمزمههای تغییرخواهی در ایران شد. شکست در مقابل حکومت تزاری روسیه ـ که منجر به شکلگیری دو عهدنامه ترکمانچای و گلستان شد ـ برخی دولتمردان و روشنفکران ایرانی را در موضع تغییرخواهی قرار داد. آنها متوجه عقبماندگی جامعه ایرانی در مواجهه با غرب شده بودند که دلیل آن، نه فقط پیشرفت مبتنی بر انسانمداری در فرهنگ غرب بود که سوی دیگر آن به خمودگی و پوسیدگی فرهنگ خودی بازمیگشت. در دوران فتحعلیشاه و به دستور عباس میرزا نخستین گروه دانشجویان ایرانی به اروپا اعزام شدند. این گفتمان تغییرخواهی که با توجه به عقبماندگی جامعه ایرانی به «تجددخواهی» تعبیر میشود، تنها معطوف دولتمردان نمیشود و ردپای آن را در میان روشنفکران و هنرمندان دور از قدرت هم میتوان دنبال کرد. برای نمونه میرزا فتحعلی آخوندزاده که زمان سلطنت ناصرالدینشاه ساکن منطقه قفقاز بود، با آموختههایش از هنر آن منطقه، پایهگذار نمایشنامهنویسی معاصر ایران به سیاق نمایشنامههای واقعنمای اروپایی میشود و دیگری کلنل علینقی وزیری است که خواهان متجدد شدن موسیقی ایرانی میشود. علینقی وزیری، فرزند موسی سال 1266 در تهران به دنیا آمد. پدرش افسر قشون بود، اما محیط خانوادگی برای آشنایی با موسیقی مساعد بود و از چهارده سالگی با موسیقی آشنا شد. وی در سی و یک سالگی پنج سال در پاریس و برلین به تحصیل و تجربه در علوم متعارف موسیقی غرب پرداخت. وزیری در 1302 که به ایران بازگشت، مدرسه عالی موسیقی را تأسیس و به چاپ کتابهای متعدد و کنسرتها و ضبط صفحات گرامافون اقدام کرد. وزیری در سخنرانیهای میان کنسرتهایش گفته بود: «امروز در عالم کمکم موضوع سلطنت و اشرافیت از میان رفته. قوای مهمه به دست جمعیت و ملت افتاده و مدارس است که توده را تربیت میکند و از صنعتگران (هنرمندان) پشتیبانی میکند.» شاید منظور وزیری از عالم آن چیزی است که در غرب دیده است. وی گفته است: «وقتی من در اروپا بودم، پادروسکی موسیقیدان، رئیسجمهور لهستان بود. وقتی در آلمان بودم، به واسطه فقر عمومی، در شبانه روز یک مرتبه غذا میخوردند، ولی رفتن به کنسرتشان ترک نمیشد. در فرانسه بعد از جنگ، روزی که دولت اجازه داد موسیقی واگنر را بنوازند، مردم برای خرید بلیت سر و دست میشکستند و با کینهای که از آلمانها داشتند، برای شنیدن احساسات صنعتگر آلمانی حقشناسی میکردند.» وزیری از سال 1314 که حاضر نشد ارکستر مدرسه را برای نوازندگی در یک مهمانی درباری شرکت دهد، از کار برکنار شد و به خانهنشینی روی آورد. با استفاده از این فرصت، به تحقیق در زمینه موسیقی پرداخت و هیات علمی دانشگاه تهران پس از مدتی وی را به عنوان استاد کرسی هنر و زیباشناسی به تدریس در دانشگاه مامور کرد. وزیری پس از شهریور 1320 به ریاست اداره موسیقی کشور و مجله موسیقی و اداره رادیو مشغول شد، اما چون با کارشکنی مواجه شد، به دانشگاه برگشت و تا پایان زندگی به تدریس پرداخت. او اولین پایهگذار و پدر موسیقی جدید ایران پس از انقلاب مشروطه است و باید او را پایهگذار موسیقی جدید ایران دانست. وی به تاسیس مدرسه عالی موسیقی، آمیختن آرزوهای ملی در قالب هنر، تجسم لطایف روح حافظ از راه حنجره و انگشتان سحرآمیز اقدام کرد. وزیری در ساخت و پرداخت نخستین سرود ملی جمهوری اسلامی ایران نیز فعالیت کرد و قطعاتی مانند ای وطن، خاک ایران را ساخت. استاد وزیری همچنین اولین کتاب در رشته موسیقی ایرانی به شیوه علمی را با نام «شیوهنامه تار» نگاشته است. علی نقی وزیری سرانجام در 92 سالگی درگذشت. وزیری در شرایط پرتضادی زندگی و کار کرد. برخی او را از یکسو متهم میکردند که در حال نابود کردن موسیقی ایرانی است و از سوی دیگر، جریانی که خواهان غربی شدن کامل موسیقی ایران بود، او را شکلی از سنتگرایی میدانست. مهناز نخستین
7 فروردین 1393 ساعت 12:18
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 91]