واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: همشهری-تفكيك بخش بينالملل جشنواره از بخش ايراني را ميتوان يكي از مهمترين اتفاقات فجر امسال دانست؛ تفكيكي كه با اين نيت صورت گرفته تا فيلمهاي خارجي تحتالشعاع توليدات سينماي ايران قرار نگيرند در واقع برگزاركنندگان جشنواره نيز خوب ميدانند كه فجر يك فستيوال معتبر داخلي است و اين فيلمهاي ايراني آن است كه بيشترين كنجكاوي براي ديدن را برميانگيزد. حالا با جدا كردن جشنواره به دو بخش بينالمللي و داخلي، قرار است، فيلمهاي خارجي مجالي بهتر براي ديده شدن بيابند. به اينكه چرا جشنواره فيلم فجر فاقد اعتبار بينالمللي است، پيش از اين زياد پرداخته شده و اينجا قصد تكرار انتقادات هميشگي نيست. شايد هم بهتر باشد ماجراي قواعد بازي فستيوالهاي بينالمللي را به فراموشي بسپاريم و بيخيال عناوين مختلف بخشهاي بينالمللي، به خود فيلمها بپردازيم. فيلمهاي خارجي شاخصي كه تماشايشان ميتواند هر سينمادوستي را سر ذوق بياورد. در همان روزهاي اولي كه شايعه حضور مجيد شاهحسيني به عنوان مديرعامل بنياد سينمايي فارابي مطرح بود، رسانهها در معرفياش از علاقه فراوان او به فيلمهاي خارجي نوشتند. او كه به عنوان كارشناس در برنامههاي سينمايي سيما حضور مييافت، بيشتر فردي مطلع در حوزه سينماي جهان قلمداد ميشد. نكتهاي كه با توجه به اتفاقات رخ داده در بخشهاي خارجي فجر، كاملاً منطقي و درست به نظر ميرسد،اينكه كارشناس سابق برنامه «سينماماوراء» تمام تلاشش را كرده تا در اولين جشنوارهاي كه با مديريتش برگزار ميشود، هم فيلمهاي شاخصي حضور داشته باشند و هم بستر مناسبي براي تماشاي بهتر اين آثار فراهم باشد. اسمش را هم ميشود هفته فيلم گذاشت و بيخيال قواعدي شد كه فجر رعايتش نميكند. مثل اينكه يك جشنواره معتبر بينالمللي، بايد داوران شاخص و شناختهشدهاي داشته باشد، نه اينكه معروفترين چهرههايش، اعضاي ايراني هيأت داوران باشند. با اين همه مروري بر فيلمهاي خارجي حاضر در جشنواره نشان ميدهد كه تعداد آثار شاخص بيشتر از چند دوره اخير فجر است. فيلمهايي چون: «مايكل كلايتون»، (توني گيلروي)، «غيرقابل انتشار» و «سانسور شده» (برايالن دي پالما)، «الكساندرا» (الكساندر سوكوموروف)، «در دره الاه» (پل هگيس)، «چوپان خوب» (رابرت دنيرو)، «بازگشت به خانه» (يانگ ژانگ)، «خداحافظبا فانا» (بيل آگوست)، «جاده گوانتانامو» (مايكل وينتر باتم)، «فرزندان انسان» (آلفونسو كوارون)، «قطار سه و ده دقيقه به يوما» (جيمز منگولد)، «قطبنماي طلايي» (كريس ويتس)، «دوازده» (نيكيتا ميخالكوف) و... به عنوان يك ويژگي قابل ذكر، ميشود به تنوع بالاي فيلمهاي امسال اشاره كرد كه براي هرسليقهاي، محصول دارد. از درامهاي ضد جنگ هاليوودش آخرين ساختههاي دي پالما و هگيس گرفته تا فيلمهاي ترسناكي مثل «1408» و «گهواره» كه در بخش جستوجوي حقيقت (مسابقه آثار معناگرا) به نمايش در ميآيند. همچنين فيلمهاي مطبوع طبع كساني كه به تجربههاي روشنفكرانه علاقهمندند و از آثار اروپايي گرفته تا فيلمهاي آسيايي، اين فيلمها هم نمايندگاني در جشنواره امسال دارند. يافتن خط و ربط ميان انبوه فيلمهاي باربط و بيربطي كه براي نمايش در جشنواره امسال انتخاب شدهاند، كار سادهاي نيست. شايد فقط بشود به حضور آثار انتقادي هاليوود درباره حضور آمريكا در عراق اشاره كرد كه از قبل هم قابل حدس بود. نكته مهم اين است كه بخشهاي بينالمللي جشنواره امسال، براي تماشاگر علاقهمند به سينماي جهان، شوقبرانگيز است؛ چه در مورد فيلمهايي كه هنوز ديويدياش به اينجا نيامده يا اگر هم آمده نسخه با كيفيت و زيرنويسدارش، در دسترس نيست و چه در مبارزه آثاري كه مخاطب علاقهمند، آنها را قبلاً ديده و حالا تماشايش روي پرده بزرگ ميتواند ضيافتي را رقم بزند. مخاطب علاقهمند و پيگيري كه دغدغه فيلمهاي خوب خارجي دارد، در اين روزها بايد بداند كه چه فيلمي را بايد در جشنواره ديد و چه آثاري را نبايد ديد. طبيعي است تماشاي فيلمي كه بخشهاي قابل توجهي يا گرههاي اصلي داستانش به خاطر منطبق نبودن با ضوابط نمايش فيلم در اينجا حذف شدهاند، لطفي ندارد. انتخاب برخي فيلم هاي جشنواره آنقدر عجيب است كه آدم بدش نميآيد از سر كنجكاوي آنها را در جشنواره تماشا كند و ببيند با جرح و تعديلهاي فراوان، چه سر و شكلي پيدا كردهاند. در عوض بايد به اين نكته هم اشاره كرد كه بسياري از فيلمهاي شاخص خارجي جشنواره امسال، با كمترين جرح و تعديل و برخي بدون نياز به حذف حتي يك نما ميتوانند به نمايش درآيند. براي تماشاگر علاقهمندي كه عادت به تماشاي نسخههاي ديويدي دارد و كمكم فراموش كرده كه اين فيلمها نه براي نمايش خانگي كه براي پرده بزرگ سينما ساخته شده، اين روزها فرصت مغتنمي فراهم شده تا اين فيلمها را روي پرده تماشا كند. قطعا تماشاي «فرزندان انسان» با آن فضاي درخشان و فيلمبرداري خيرهكنندهاش، ميتواند تجربه شگفتانگيزي باشد. همانطور مطمئنا كساني كه «قطار سه و ده دقيقه به يوما» را محافظهكارانه خواندهاند، فرصت تماشاي آن را در پرده بزرگ از دست نميدهند. درست است كه جيمز منگولد، آنتوني مان يا سام پكين پا نيست ولي به هر صورت وسترن خوشساختي ساخته كه ديدنش روي پرده بزرگ لطف ديگري دارد. علاقهمندان فيلم اسكاري «تصادف» هم كه تعدادشان در ايران كم نيست، احتمالاً فرصت تماشاي «در دره الاه» را از همان كارگردان از دست نميدهند؛ بهخصوص اينكه هگيس اين بار هم دست روي مضامين اجتماعي ملتهب گذاشته است. تجربههاي هنرجويانه برايان دي پالما در «سانسور شده» ديگر فيلم ضد سياستهاي دولت آمريكا در عراق، كه در كل با آثار قبلياش متفاوت است، ظرافتهايي كه فيلم چيني «بازگشت به خانه» ساخته يانگژانگ يا «مايكل كلايتون» كه بهترين جورج كلوني سالهاي اخير است را دارد. البته اينها مشروط به نمايش نسخههايي با كيفيت است كه زيرنويسهايش هم به زبان سوئدي يا چيني نباشند! و فرايند قابل نمايش كردن فيلمها، به نسخههاي بيسر و تهي نينجامند كه از فرط آشفتگي براي سازندگانشان هم قابل شناسايي نباشند. در تاريخ اين جشنواره كم نبودهاند فيلمهايي كه با حذف 50 درصدي در جدول قرار گرفته و به نمايش درآمدهاند؛ اتفاقاتي كه اميدواريم امسال رخ ندهد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 254]