واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: بازي در ورزشگاه خالي، حذف صورت مساله
شايد بتوان بهترين تشبيه از ورزشگاه بدون تماشاگر را ميان جملههاي افشين قطبي پس از ديدار پرسپوليس و پاس همدان كه در ورزشگاه خالي از تماشاگر آزادي برگزار شد جستجو كرد؛ ورزشگاه آزادي بدون حضور تماشاگران، مثل قبرستان بود، سرد و بيروح.»
شايد بتوان بهترين تشبيه از ورزشگاه بدون تماشاگر را ميان جملههاي افشين قطبي پس از ديدار پرسپوليس و پاس همدان كه در ورزشگاه خالي از تماشاگر آزادي برگزار شد جستجو كرد؛ ورزشگاه آزادي بدون حضور تماشاگران، مثل قبرستان بود، سرد و بيروح.»
اين بار اول نيست كه تماشاگران از حضور در ورزشگاه و تشويق تيم محبوب خود محروم ميشوند و بدون شك بار آخر هم نخواهد بود. اما اين اتفاق تا چه حد ميتواند از تكرار ناهنجاريها در ورزشگاهها جلوگيري كند؟ رفتار نامناسب تماشاگران در استاديوم با برخورد انضباطي اصلاح ميشود يا براي رسيدن به اين هدف بايد راهكارهاي اساسي ديگري انديشيده شود؟
محروميت پرسپوليس، قهرمان ليگ هفتم از برگزاري 2 بازي خانگي با حضور تماشاگر كه يك جلسه آن با راي شوراي عالي استيناف به حالت تعليق درآمد، بهانهاي براي بازگشايي دوباره پرونده ناكام فرهنگسازي در ورزش بخصوص فوتبال است. براستي باشگاههايي كه عنوان فرهنگي را پيش از ورزشي پشت نام خود يدك ميكشند، چرا تاكنون نتوانستهاند تعريف درستي از اين فرهنگ به تماشاگران خود ارائه دهند؟
اشتباه اينجاست كه تنها رفتار تماشاگر در ورزشگاه زير ذرهبين قرار ميگيرد و درست به دليل همين سطحينگريهاست كه علتها پشت پرده فراموشي پنهان ميشوند. به اين ترتيب محروميتها و حذف تماشاگران از يك بازي فوتبال به بهانه جريمه و تنبيه نه تنها دردي را دوا نميكند، بلكه پيامدهاي منفي ديگري نيز در پي خواهد داشت.
بيعدالتي در حق تماشاگران
پرويز سيار، كارشناس داوري معتقد است اين گونه برخوردها هيچ ثمرهاي براي فوتبال ندارد. وي با اشاره به اين موضوع به «جامجم» ميگويد: براي فرهنگسازي در ورزش بايد از داخل زمين و ورزشكاران شروع كرد. اصول لازم براي فوتبال جوانمردي و پهلواني است كه اگر از طرف بازيكنان رعايت شود، زمينه لذت بردن تماشاگر از تماشاي فوتبال فراهم ميشود.
وي تماشاگر را عنصر اصلي فوتبال برميشمارد و ميگويد: تماشاگر براي ديدن يك مسابقه برنامهريزي ميكند. در نظر بگيريد يك نوجوان 15ساله كه شب را پشت در استاديوم سپري كرده است و بليت هزارتوماني را بناچار 8000 تومان تهيه كرده و ساعتها زير آفتاب در انتظار آغاز بازي زمان را گذرانده است، چقدر ظرفيت دارد كه با ديدن فوتبال فقط به تشويق تيم محبوبش بپردازد؟ از ديد اين تماشاگر، عدالت يعني همين كه بليت را به چند برابر قيمت بخرد، آرامش نداشته باشد و از حداقل امكانات حتي سرويس بهداشتي مناسب و يا نوشيدن يك ليوان آب خنك محروم بماند. بر اين اساس او با كوچكترين اتفاق يا نتيجهاي كه باب ميلش نيست عصباني ميشود، صندليها را ميشكند و اگر در استاديوم نتواند كاري كند، شيشه خودروي خبرنگاران يا اتوبوس شركت واحد را هدف ميگيرد.
سيار ميافزايد: امروز در تمام دنيا اصل، لذتبردن تماشاگر از فوتبال است. يك تماشاگر بايرنمونيخ سر ساعت مقرر به استاديوم ميآيد و از تمام ابزار لازم براي راحتي بهره ميبرد، پس دليلي ندارد كه عصبانيت خود را از نبود آرامش و آسايش طور ديگري نشان دهد، البته جريمه هم هميشه بايد باشد. اما اينطور قوانين كمكي به فوتبال ما نميكند. وي معتقد است: بايد از تجارب تيمهاي اروپايي بهره ببريم. تماشاگران انگليسي روزي از پليدترين تماشاگران در فوتبال بودند، اما امروز بدون هيچگونه حصاري در اطراف زمين به تماشاي فوتبال مينشينند و ارتباط مستقيم با بازيكنان دارند. ما هم بايد برنامهريزي بلندمدت انجام دهيم و از جامعهشناسان و روانشناسان براي بهبود وضعيت كمك بگيريم. مشكل فوتبال ما با محروميتهاي مقطعي و حذف تماشاگران حل نميشود. در واقع فوتبال بدون تماشاگر مثل برگزاري تئاتر در يك سالن خالي از تماشاگر است.
چاره ديگري نيست
اما رضا غياثي، رئيس اسبق كميته داوران نظر كاملا متفاوتي دارد. وي در اين خصوص ميگويد: بار اول نيست كه تماشاگران از حضور در ورزشگاه محروم ميشوند و آخرينبار هم نخواهد بود. به نظر من وقتي يك ناهنجاري به نهايت خود ميرسد و با تذكر هم درست نميشود، بايد با آن برخورد شود.
غياثي نبود تماشاگر در يك بازي فوتبال به دليل انجام تخلف را لازم ميداند و ادامه ميدهد: وقتي به عنوان مثال دست يا پا دچار مرضي ميشود كه درمان ندارد، آن را قطع ميكنند. اين موضوع هم بيشباهت با محروميت تماشاگران از حضور در ورزشگاه نيست و چاره ديگري وجود ندارد!
تماشاگر و اعتراض به وضعيت موجود
دكتر امانالله قراييمقدم، جامعهشناس، جمعيت حاضر در ورزشگاه براي تشويق يك تيم و در مجموع تماشاي فوتبال را جماعت مجذوب ميخواند و در توصيف خصوصيتهاي آن ميگويد: جماعت مجذوب جمعيتي است كه رفتارش تحت تاثير جمع شكل ميگيرد و كارهايي را انجام ميدهد كه به تنهايي نميتوان انجام داد. مهمترين خصوصيت اين جمع بروز رفتارهايي است كه اغلب هنگام هيجان و از خودبيخود شدن تحت تاثير آن رخ ميدهد.
وي ميافزايد: جو اجتماعي كشور ما پرخاشگرايانه است، درست به همين دليل به عنوان مثال ورزشكاران ما در المپيك پيروز نميشوند؛ چون در جامعهاي كه در آن زندگي ميكنند، كمتر به دنبال روحيه شاديطلبي و شاديآفريني هستند.
قراييمقدم آگاهسازي و آموزش را از راه فرهنگسازي ميداند و ميگويد: رفتار نامناسب تماشاگر به نوعي اعتراض به وضع موجود است. بايد امكانات را براي تماشاگر فراهم كرد. محروميت تماشاگران، حذف صورت مساله و فرار از واقعيت است، ضمن اين كه تعرض به آزادي و انتخاب افراد محسوب ميشود. وقتي تخلفي صورت ميگيرد، بايد تيم را جريمه كرد و براي بهبود وضعيت تماشاگران به دنبال راهكاري بود كه در درازمدت جواب بدهد.
نبود امكانات، تحريك تماشاگران
كاظم اوليايي، مديرعامل باشگاه پاس همدان در اين باره ميگويد: در مقوله فرهنگي بايد پيش از هر چيز ابزار اوليه را در اختيار داشت. در كشور ما با قرار دادن موانع فيزيكي خودمان باعث تحريك تماشاگران ميشويم. به عنوان مثال مواد غذايي و آشاميدني را از تماشاگران ميگيرند؛ در حالي كه در ورزشگاه جايي براي عرضه اين مواد وجود ندارد. سيستم بليتفروشي هم كه مربوط به قرن گذشته است، سرويسهاي بهداشتي هم اصلا مناسب نيستند، بنابراين ابزار اوليه را براي فرهنگسازي نداريم؛ چون از تماشاگري كه براي حداقل نيازهاي خود تحت فشار است، نميتوان توقع زيادي داشت.
محمود خوردبين، سرپرست پرسپوليس نيز بازي بدون حضور تماشاگر را مثل تنها نشستن در اتاقي ميداند كه هيچ راه تنفسي ندارد. وي در اين باره ميگويد: محروم كردن تماشاگران از حضور در ورزشگاه واقعا بيانصافي است. آنها سرمايههاي اين فوتبال هستند و بايد علت رفتارهاي نامناسب را در جاي ديگر جستجو كرد.
پنجشنبه 14 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 174]