واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - این فیلم از روی یک کتاب مصور با رعایت همان قابها، رنگها، دیالوگها و شکلها ساخته شده و یکی از تجربههای موفق دیجیتالی سینماست. نزهت بادی: فیلم هفته پیش «پیرمردها جایی ندارند» اثر فوق العاده و نامتعارف برادران کوئن بود که دوستان در نظرانشان زیاد به آن نپرداخته بودند و بیشتر درباره این جمله ام که نوشته بودم «درباره الی» را بیشتر از «ماجرا» دوست دارم اظهار نظر کرده بودند. در این یادداشت فرصت نیست که به این موضوع بپردازم که «درباره الی» اصلا یک فیلم معمولی نیست و با وجود ساختار مدرنش چنان ساده و عادی به نظر می رسد که ممکن است دیگران را به اشتباه بیندازد. اتفاقا در نقدی که زمان اکران برای فیلم در مجله فیلمنگار نوشتم به همین موضوع پرداختم که چطور اصغر فرهادی از یک طرح و پلات ساده، داستانی بزرگ و ماندگار میسازد. حواستان باشد امسال در جشنواره فیلمش را از دست ندهید. شاید به نظرتان برسد هنوز فیلم را ندیده به آن دل بستهام، اما فرهادی ثابت کرده که ما را ناامید نمیکند. البته اساسا آدم میتواند دلایلی جدا از شاهکار بودن یک فیلم برای دوست داشتن آن داشته باشد. پرویز دوایی در این زمینه جمله فوقالعادهای دارد و میگوید: «فیلم های خوب بسیارند و خیلیها را آدم تحسین میکند و میداند چرا خوبند، ولی آدم دوستشان ندارد، چون فیلم دل آدم نیستند.» کسی هم نمی تواند برای دیگران تعیین تکلیف کند که چه فیلمی باید به خلوت زندگیشان راه یابد. هرچند اختلاف سلیقه اصلا چیز بدی نیست و خیلی از دوستیها از دل همین بحث و گفتوگوها درمیآید. بنابراین از دوستانی که در این مدت با خیالبافها همراه بودند دعوت میکنم که در ایام جشنواره هم نظراتشان را درباره یادداشتهای روزانهام بگویند. بحث کردن درباره فیلمها بهترین بخش جشنواره است. حالا برویم سراغ فیلم هفته که یکی از عجیب و غریبترین فیلمهای است که تابحال دیدهاید. کسانی از این فیلم خوششان میآید که عاشق فیلمهای نوآر و کمیک استریپها باشند. میدانم این دو ربطی به هم ندارند، اما فیلم واقعا یک کارتون نوآر است. البته این فیلم از روی یک کتاب مصور با رعایت همان قابها، رنگها، دیالوگها و شکلها ساخته شده و یکی از تجربههای موفق دیجیتالی سینماست. اصلا روزی بشر تصورش را میکرد که بتوان در چند استودیو و با فضای خالی هر یک از بازیگران را واداشت بدون حضور نقشهای دیگر صحنه هایشان را اجرا کنند. به نظرم در این فیلم تصاویر بیشتر از داستان اهمیت دارند و درواقع داستانهایی که میبینید بهانهای برای خلق ترکیبهای بصری بازیگوشانه است، چیزهایی که نمیتوانید در فیلمهای دیگر ببینید.مثلا جایی در فیلم بنیسیو دل تورو انگشتهای قطع شدهاش را گاز میگیرد تا سلاحش را از آن بیرون بکشد و یا میکی رورک با چسبهای زخم کوچکی که بر تن و صورتش می چسباند حسابی شبیه یک هیولای کارتونی میشود، یا آن قسمتی که کلایو اوون با سر بریده دل تورو حرف میزند و او هم جوابش را میدهد. فیلم پر از ایدهها و لحظاتی است که می توانیم برای هم تعریف کنیم و لذت ببریم. حتما فهمیدهاید منظورم کدام فیلم است پس بقیه نکات جالب و به یاد ماندنیاش را شما بنویسید.54
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 239]