واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - کوثر آوینی 1ـ در آن شب پرماجرایی که «میزاک» را در سالن مطبوعات نمایش دادند، ما درست همردیف عوامل فیلم نشسته بودیم و فیلم را تماشا میکردیم. در اواسط نمایش فیلم، وقتی برای دفعه چندم صدای کف و سوت تماشاگران بلند شد، برگشتیم تا واکنش عوامل فیلم را ببینیم و باران کوثری را دیدیم که با جمعیت همراهی میکرد و دست میزد و صدا میکرد و میخندید؛ این روند تا پایان فیلم ادامه پیدا کرد. منصور ضابطیان که مجری جلسه مطبوعاتی پس از فیلم بود، تلاش کرد با لحن شوخش فضای پرخنده سالن نمایش را به جلسه هم منتقل کند و از عصبیت حاکم بر فضا بکاهد؛ اگرچه در صحبتهای جهانگیر کوثری و محمدرضا فروتن ـ که گفت هیچ وقت مدعی نبوده و اصلاً ادعای بازیگری ندارد ـ واکنش نسبت به اتفاقی که افتاده بود وجود داشت. جلسه که جلوتر رفت، نیما حسنینسب به ضابطیان اعتراض کرد که لحن سؤالات را تغییر میدهد. ضابطیان داشت پاسخ میداد که فروتن اجازه خواست صحبت کند و گفت: «ببخشید، در جواب این دوستان عزیز که اصرار دارند سؤالات کامل خوانده بشود، نمیدانم پیش آمده گاهی اوقات بعضی از افراد یک حرکتی بکنند و شما جایشان خجالت بکشید؟ من بعضی از سؤالات را که میخوانم، واقعاً از این شکل سؤال کردن خجالت میکشم. من خودم شخصاً میگویم، تمام کسانی که اینجا هستند به احترام شما اینجا حضور دارند. ما محترم دانستیم و اینجا حضور داریم، کوچک همهتان هم هستیم اما فکر میکنم بالاتر از دانش، بالاتر از نقد و هرچیزی، احترام است. ببخشید، من کوچک همهتان هستم، اما از عده زیادی که اینجا هستند من با همان چند نفری که به هر جهت فضایی به وجود میآورند، نمیدانم اگر الگوی ما هم حتی الگوهایی هستند که سینمایشان خیلی پیشرفتهتر است اما اینجوری سالنهایشان برگزار میشود و اینجوری صحبت میکنند با همدیگر، به هر جهت من شخصاً نمیپسندم. من مخلصتان هم هستم ولی فکر میکنم میشود فضا را دوستانهتر و محترمانهتر برگزار کرد.» وقتی پس از این مداخله فروتن اوضاع جلسه به تنش کشیده شد، در هر موقعیتی که حضار در اعتراض به صحبتهای عوامل فیلم شروع به دستزدن میکردند، باران کوثری هم با آنها همراه میشد و دست میزد و میخندید. 2ـ اینجا دیگر بحث خود فیلم یا جلسه مطبوعاتی مطرح نیست؛ بلکه بحث سوءتفاهم شکلگرفته در فضای سینمایی کشور است؛ بحث تصورات مغشوش عوامل فیلمسازی در ایران است که از کارگردان و بازیگر گرفته تا دستیار سوم منشی صحنه، همه تصور میکنند که چون کار سخت فیلمسازی را در پیش گرفتهاند، پیشاپیش قابل احترام و تقدیرند. آنها مدعیاند چندین ماه از زندگیشان را صرف ساختن اثری کردهاند که هرچند بود و نبودش در هیچکجا و هیچ محفل و فضا و دورانی تأثیری نمیگذارد و تغییری ایجاد نمیکند، اما به آنها اجازه میدهد خودشان را محق بپندارند، چون بههرحال فیلمی ساختهاند. اما سوی دیگر ماجرا این است که آنها به خاطر این فیلم دستمزد دریافت کردهاند و حالا هم رفتهاند روی سن جلوی دوربین عکاسها نشستهاند، درحالیکه میلیونها تومان از بودجه مملکت را از بین بردهاند، چندهزار متر نگاتیو مصرف کردهاند، روزها استودیوها و لابراتوارهای کشور را به اشغال خود درآوردهاند، در زمان اکران تماشاگران را از سالنهای سینما فراری دادهاند، و حالوروز سینمای ما را به این وضعیت دچار کردهاند. آنها آنقدر اعتمادبهنفس دارند که حتی منتقدان ناراضی از اثرشان را متهم به باندبازی و توطئهچینی میکنند. آنها بابت انتخاب شغلی که در آن کمترین مهارتی ندارند، همه را مقصر میدانند، و با رفتار و گفتار و مهمتر از همه، خود فیلمشان به تماشاگران توهین میکنند. اگر تنها یک نفر از عوامل اصلی ساخت فیلم «میزاک» درک مشخصی از سینما داشت، این فیلم هیچگاه ساخته نمیشد. 3ـ حالا که این فیلمها ساخته شدهاند؛ آیا لزومی دارد که در جشنواره شرکت کنند؟ خیر. خدا را شکر که از جشنواره شانزدهم اجبار حضور فیلمها در جشنواره برای گرفتن نوبت اکران برداشته شد. تهیهکننده یا کارگردانی که میداند «فیلمفارسی» ساخته تا بار خود را ببندد، یا دیگرانی که میدانند فیلمشان را نه برای مخاطب داخلی، بلکه برای حضور در جشنوارههای جورواجور جهانی ساختهاند، میتوانند فرم درخواست برای حضور فیلمشان در جشنواره را پر نکنند! اما اگر میکنند، باید آماده پذیرفتن عواقبش هم باشند؛ باید یادشان باشد که جشنوارهها محل عرضه فیلم و دریافت واکنش منتقدهای سینمایی است. در جشنوارههای جهانی، فیلمسازان با پرکردن این فرم در حقیقت آمادگی خود را برای نشان دادن اثرشان به منتقدان اعلام میکنند، و منتقدان هم با رفتارهایی نظر خودشان را نسبت به فیلم اعلام میکنند. گاهی خوششان میآید و پس از پایان فیلم چند دقیقه سرپا میایستند و تشویق میکنند، گاهی هم در میانههای فیلم، شروع به دستزدن و هوکردن و یا ترککردن سالن میکنند. جشنواره قواعدی دارد. نوشتن نقدهای محترمانه مثبت یا منفی مال زمان اکران فیلمهاست. اگر قرار است فیلمهای خوب با تشویق منتقدان روبهرو شوند، فیلمهای بد هم باید هو شوند. این دو اتفاق همراه هم هستند. فیلمسازی که اثرش را در جشنواره شرکت میدهد، باید برای هردو اتفاق آماده باشد و بتواند از فیلم خود دفاع کند. این قاعده بازی است. اسم آنها که فیلمها را هو میکنند «منتقدنما» نیست، اما شاید فیلمهایی که هو میشوند «فیلمنما» باشند. و این گذشت زمان است که معلوم میکند حق با کیست. 4ـ لیالستانی با ساختن «چیز» غریبی که از بد حادثه اسمش فیلم است، به تماشاگر توهین کرده است. او باید آماده پاسخگویی به منتقدان باشد، وگرنه نباید فیلمش را در جشنواره شرکت دهد. جهانگیر کوثری وقتی با هوارکشیدن پشت تریبون ناراحتیاش را از خندیدن منتقدان به فیلمش نشان میدهد، دارد بیاحترامی میکند. وقتی باران کوثری در سالن نمایش فیلم حاضر میشود، یعنی آماده دفاعکردن از نقشی است که در حرامکردن این نگاتیوها بر عهده داشته، و همراهشدن او با معترضان فیلم، توهین مستقیم به منتتقدان است. و اما فروتن؛ اگر شماره اول این ویژهنامه را خوانده باشید، دیدهاید که او در جواب خبرنگار ما که میخواسته از او سؤالی بپرسد، پیش از شنیدن سؤال گفته که «بپرسید اما فکر نمیکنم پاسخ دهم» و وقتی هم سؤال را شنیده گفته که «من به این نوع سؤالات پاسخ نمیدهم و دیگر به من زنگ نزنید». این استاد اخلاق ما، که خودش را اصلاً بازیگر نمیداند و کوچک و مخلص همه هم هست، بدون دیدن حتی یکی از سؤالاتی که به دست ضابطیان رسیده بود، گفت که از لحن سؤالات برخی از منتقدان شرمنده شده. گفت که «شخصاً» این نوع رفتارها را نمیپسندد. میدانید در یک جلسه مطبوعاتی در جشنوارههای معتبر جهانی، منتقدان پس از شنیدن چنین حرفی چه میکنند؟ طرف را آنقدر هو میکنند تا بابت این «بیاحترامی» معذرت بخواهد. این چه قانونی است که میگوید اعتراضکردن به یک فیلم پرادعای مبتذل و احمقانه، کار بدی است، اما ساختن چنین فیلمی قابل دفاع است؟ ما که سینمای دولتی داریم، چرا نباید برافروخته شویم که فارابی بهخاطر چهارتا عنوان دهانپرکن برای ساختهشدن «چیزی» که اکران هم نخواهد شد، امکانات فراهم میکند تا سودش را آقای کوثری و اسپانسرهایش ببرند؟ اینها بیاحترامی است و وظیفه منتقدان هوکردن چنین اتفاقاتی است و اگر نکنند، جفا کردهاند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 619]