محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846509357
آخر قصه چرا ترانه شد؟
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: همشهری-با ترافيك پخش سريالهاي ماه رمضان بيشتر از هر زمان ديگر صداي خوانندگان تيتراژ را ميشنويم. با اينكه در اين سالها شنيدن تصنيفها و ترانههاي پايان فيلم و سريال اتفاقي عادي است؛ اما دور نيست سالهايي كه در فيلمها و سريالهاي آن كمتر صداي خوانندهاي شنيده ميشد. اگرچه قبل از انقلاب بارها و بارها، موسيقي باكلام در تيتراژ سريالها و فيلمها اجرا شده بود و خوانندههاي مطرحي چون فرهاد مهراد، فريدون فروغي و... با موسيقي همين تيتراژها شناخته شدند، اما بعد از انقلاب، اين روند چند سالي از رمق افتاد تا اينكه در اواسط دهه60 ، بار ديگر اجراي تيتراژها رونق گذشته را پيدا كرد. اينبار خوانندگان پاپ آغازگر اين راه نبودند و خوانندگان موسيقي محلي - سنتي (در اصطلاح موسيقي فاخر ايراني) آغازگر اين راه بودند. آواز محلي تيتراژ «ميرزا كوچكخان جنگلي» با صداي ناصر مسعودي يا «بوعليسينا» با صداي صديق تعريف از جمله اين قطعات بود. گذشته از اينها، در ابتداي سالهاي دهه70 بود كه بار ديگر ساخت موسيقي با كلام تيتراژ آغاز شد و بعضا خوانندگان جديدي از دل همين تيتراژها به جامعه موسيقي معرفي شدند كه از جمله آنها ميتوان از محمد اصفهاني به عنوان خواننده تيتراژ سريال «پهلوانان نميميرند» به آهنگسازي مرحوم بابك بيات ياد كرد. بعد از اينكه اين نوع موسيقي در همان سالها گل كرد و آهستهآهسته صداي گامهاي موسيقي پاپ هم شنيده شد، پاي اين ژانر موسيقي به تيتراژها باز شد و تا به امروز هم ادامه دارد. در همين سالها و در همين تيتراژها بود كه خواننده پشتخواننده به موسيقي پاپ ايران معرفي شد و استقبال مردم هم باعث شد كه آهستهآهسته وجود يك آواز در پايان تيتراژ به شكل يك قاعده در بيايد. حالا ديگر شرايط در ساخت يك مجموعه تلويزيوني به نوعي پيش ميرود كه از همان ابتدا، فكر انتها يعني همان تيتراژ پاياني و آواز روي آن را هم ميكنند و اگر حال و هوا تاريخي باشد، از يكي از خوانندههاي سنتي يا ملي ايران دعوت ميشود و اگر داستان در جامعه امروز اتفاق بيفتد، اغلب از هنرمندان موسيقي پاپ. تا به حال به جز معدودي از خوانندگان، اغلب آنها اجراي موسيقي تيتراژ را تجربه كردهاند و بيشترشان هم از اين تجربه راضي بودهاند. اما هنوز سؤالهاي زيادي درباره چند و چون آواز و موسيقي لحظههاي پاياني يك سريال باقي مانده است. براي جواب به اين سؤالها سراغ چهرههاي مرتبط با آهنگ تيتراژ رفتيم. از ركورد دار آنها گرفته تا كسانيكه با تيتراژ گل كردهاندتا كسانيكه جزء اولينها بودهاند تا... بيژن کامکار اولين خواننده تيتراژ سريال در بعد از انقلاب بود نک ناز ز من، نياز از عشق وقتي شيخ حسن جوري و شيخ خليفه را كشتند و اسبهاي سربداران اولين تجربههاي آزادي را با دويدنشان رقم زدند، آواز بيژن كامكار زير صداي بلند موسيقي فرهاد فخرالديني ميآمد تا ساخت اولين تيتراژ باكلام بعد از انقلاب در صدا و سيماي ايران اتفاق بيفتد. بعدها موسيقي اين سريال منتشر شد و اين فرصت براي کساني که قسمت آخر اين سريال را نديده بودند فراهم شد تا با تيز کردن گوشهايشان از لابهلاي هياهوي سازها، صداي کامکار و شعري که او ميخواند را بشنوند: نک ناز ز من، نياز از عشق/ قبله منم و نماز از عشق از ژاله نماز صبح خيزد / از چشم شقايق اشک ريزد بوي تو تراود از زبانم / ريزد گل ياس از دهانم خيلي دوست داشتيم با بيژن كامكار گپ بزنيم كه به خاطر بيماري جاي حرفهاي او در اين پرونده خالي ماند. عليرضا عصار: صداي من به درد اين كار نميخورد از آن خوانندههايي است كه تا به حال حاضر نشده است هيچ تيتراژي را اجرا كند. به نظر هم ميرسد علاقه چنداني به اجراي ترانههاي تيتراژ ندارد. جالب اينجاست كه پيشنهادهاي زيادي را هم در اين زمينه داشته است. او ميگويد: «صداي من خيلي به درد تيتراژ نميخورد. محتوا بايد طوري باشد كه صداي من با آن تناسب داشته باشد و تا به حال خيلي اين جريان پيش نيامده است. با وجود اينکه خيلي از اين سريالها را من دوست دارم و قبول هم دارم اما خب، پيش نيامده است». او اعتقاد دارد كه در ايران موسيقي تيتراژ برخلاف قاعده ديگر كشورها ساخته ميشود چراكه در بيشتر كشورها، موسيقي با كلام تيتراژ بيشتر در آخر فيلمها ميآيد و در ايران بيشتر در پايان مجموعههاي تلويزيوني. او ادامه ميدهد؛ «در ايران سريالي 90شبي ساخته ميشود و بعد از آن هم هر روز تكرار ميشود و هر روز موسيقي آن پخش ميشود . من تا به حال كمتر اين جريان را در ديگر سريالهاي دنيا ديدهام. البته سريال پرطرفداري چون «Friends»، موسيقي باكلام در تيتراژ ابتدايياش دارد و اتفاقا اين موسيقي مدتها جزء 10 آهنگ برتر جدول موسيقي آمريكا بود. اما من در ديگر سريالهاي مطرح دنيا مثل «24» و «Bold and Beautiful»، تيتراژ همراه باكلام نشنيدهام اما همه فيلمها تيتراژ پاياني داشتهاند. با اين حال اين دليل نميشود كه حالا چون خارجيها براي سريالهايشان موسيقي تيتراژ نميسازند ما هم نسازيم. به نظر من موسيقي باكلام تيتراژ چيز جالبي است، البته تا زماني كه خوانندگان آنها قطعات را خوب اجرا كنند». عليرضا افتخاري: خواننده تيتراژ، نياز به شهرت ندارد تيتراژ چند سريال را خوانده است كه بعضي آنها همچون تيتراژ سريال پرطرفدار «اميركبير»، بسيار ماندگار شدهاند. او تيتراژ مجموعه تلويزيوني «روز رفتن» را نيز به آهنگسازي مهدي كورنگي اجرا كرده است. افتخاري اعتقاد دارد كه تيتراژهاي باكلام بسيار خوب هستند و سريال را جذابتر ميكنند. او ميگويد: «اگر موسيقي تيتراژ باكلام يك سريال با محتوا هماهنگ باشد كه ديگر عالي است و بهتر از اين نميشود. من خيليها را ميشناسم كه به عشق تيتراژ يك سريال، آن را هر شب دنبال ميكنند و ميبينند اما اعتقاد دارم كه بهتر است از خوانندگان مشهور براي اجراي ترانههاي پاياني يا ابتدايي تيتراژها استفاده نشود. مثلا اگر من خواننده، من عليرضا افتخاري - تيتراژ سريالي را بخوانم فقط به نفع تهيهكننده است؛ چرا كه مردم چون با من و صداي من آشنا هستند آن را دنبال ميكنند. ما موسيقيدانها بايد همانطور كه سينماگرها به استعدادهاي جديد ميدان دادهاند، به خوانندهها و موسيقيدانان جوان توجه كنيم و نيروهاي تازهاي را به دنياي موسيقي ايران معرفي كنيم. براي من چه فرقي ميكند كه يك تيتراژ را اجرا كنم يا نه؟ در حالي كه اگر يك خواننده جوان و جوياي نام اين كار را بكند، امكان دارد كه برايش بسيار خوب تمام شود؛ ضمن اينكه امروزه همه خوانندههاي تيتراژ، شبيه به هم آواز ميخوانند و بعد از مدتي نميشود صدايشان را از هم تشخيص داد. اصل، پيام يك فيلم است كه بايد توسط تيتراژ منتقل شود كه آن هم نيازي به خواننده مشهور ندارد». افتخاري كه به عنوان يك خواننده موسيقي اصيل و سنتي ايران به اجراي ترانههاي تيتراژ پرداخته است، حال و هواي موسيقي تيتراژ را حال و هواي كلي سريال ميداند و ميگويد: «بايد موسيقي تيتراژ با موضوع سريال هماهنگ باشد. نميشود كه سريال ماه رمضانياي با حال و هواي معنوي و توحيدي پخش كرد و بعد موسيقي پاپ روي آن گذاشت. بايد هماهنگيهاي لازم بين آنها وجود داشته باشد اما متاسفانه آنقدر كارها عجلهاي انجام ميشوند كه ديگر فرصت نميشود بيش از اينها به موسيقي تيتراژ توجه كرد. به نظر من بايد مركز موسيقي، روي روند موسيقي تيتراژ نظارت داشته باشد چرا كه مردم حداقل 30 شب بيننده آن هستند». فردين خلعتبري: ساخت موسيقي تيتراژ، خيليها را آهنگساز فيلم كرد با ساخت موسيقي سريالها و تيتراژهايي چون «شب دهم»، «مدار صفردرجه»، «سايه آفتاب» و... جايگاهاش را در جمع سازندگان موسيقي فيلم و تيتراژ محكم كرده است. خلعتبري اعتقاد دارد :«ساخت موسيقي با كلام براي تيتراژ بسيار متداول است و اتفاقي است كه در همه جاي دنيا ميافتد. در ايران هم اين اتفاق افتاده و به نظر من بسيار هم مثمرثمر بوده چرا كه معرف بسياري از جريانهاي روز همچون موسيقي پاپ بوده؛ چون اين موسيقيها، پيش از اين جاي ديگري براي مطرح شدن نداشتند. شخصي چون فرهاد از طريق ترانههاي تيتراژ به موسيقي ايران معرفي شد. همچنين است ظهور ستارهاي چون فريدون فروغي. اگرچه اين جريان متاثر از غرب بود اما بسيار خوب در موسيقي ايران جايگاهاش را پيدا كرد. در ايران موسيقي تيتراژ 2 نوع دارد: يكي موسيقيهايي كه در قالب تيتراژ پاياني فيلمها پخش ميشود و ديگر موسيقيهاي تيتراژي كه بر شعر استوارند. در موسيقي تيتراژها در ايران، موقعيت اساسي، دست كلام است و شما هر جايي كه بخواهيد نقشي فراطبيعي را نشان بدهيد از شعر استفاده ميكنيد». او كه اين روزها موسيقي تيتراژ «مدار صفر درجه»اش با صداي عليرضا قرباني پخش ميشود، ميگويد: «نميشود در مورد تيتراژ يك نظر كلي داد و بايد در مورد جزئيات صحبت كرد؛ مثل شعر تيتراژ كه گاهي ميبينيد هيچ ربطي به اصل فيلم و جريان قصه آن ندارد. مسئله ديگري هم كه در مورد تيتراژ فيلم وجود دارد، آهنگسازي آن است. اغلب آهنگسازان موسيقي فيلم، سازنده تصنيف پاياني هم بودهاند. به همين دليل است كه بعضي تصنيفسازان مثل مرحوم بابك بيات، واروژان، اسفنديار منفردزاده و. . . وارد حوزه موسيقي فيلم شدند. علت اين جريان هم اين است كه در حوزه موسيقي تيتراژ، آهنگساز يا مصنف دوست دارد تجربه جديدي كسب كند و به عرصههاي نو دست پيدا كند. شما مطمئن باشيد هر جا كه پاي تجربههاي نو به ميان بيايد، به سينما كشيده ميشود و نمونه بارزش آثاري است كه توسط حسين عليزاده و محمدرضا درويشي در زمينه موسيقي فيلم و موسيقي تيتراژ ساخته شده است. به نظر من، در مجموع در حال حاضر، موسيقي تيتراژهايي كه ساخته ميشوند خوب هستند». او روال ساخت موسيقي تيتراژ را اينطور توضيح ميدهد؛ «من هرگز خودم به كارگردان يا تهيهكننده پيشنهاد نميكنم كه در تيتراژ ابتدايي يا پاياني موسيقي باكلام گنجانده شود چون موسيقي فيلم به تنهايي ميتواند فضاي احساسي فيلم را به وجود بياورد. اما معمولا اگر قبول كنم كه اين كار را انجام دهم، در طول كار ساخت آن را شروع ميكنم». خلعتبري گرايش به موسيقيهاي با كلام تيتراژ را به 2 دسته تقسيم ميكند؛ يكي گرايش به پاپ و ديگري گرايش به موسيقي ملي كه او در اين زمينه ميگويد: «من خودم گرايشم بيشتر به ساخت قطعاتي در حال و هواي موسيقي ملي است». محمدرضا عيوضي: ديگه هيشكي به سراغم نميآد! حسابي با موسيقي تيتراژ سريال «روزگار جواني» معروف شد. قطعهاي كه شعرش اينطوري آغاز ميشد: «همزبونيها اگه شيرينتره، همدلي از همزبوني بهتره». در آن روزها محمدرضا عيوضي با قطعه همدلي ها ، حسابي مشهور شد و اين شهرت به كمك او آمد تا آلبومهاي ديگرش را هم منتشر كند. در همان روزهاي شيرين شهرت بود كه راه به راه تلويزيون در انواع و اقسام جشنهايش از عيوضي دعوت ميكرد كه اين قطعه را اجرا كندو آنقدر با همين يك آهنگ معروف شد كه در سريال بعدي، تهيهكننده و كارگردان علاوه بر اينكه از صداي او در تيتراژ پاياني «كژدم 33» استفاده كردند، او را براي بازي در نقش يك خواننده هم انتخاب كردند. عيوضي از كمكاري اين روزهايش ميگويد: «منتظر هستيم كه بيايند سراغمان كه نميآيند». او معتقد است كه يك موسيقي باكلام تيتراژ خوب، بايد رابطه مستقيم با محتواي فيلمنامه داشته باشد و هميشه پيش از آنكه موسيقي تيتراژي را اجرا كند، فيلمنامه آن را خوانده است . او ميگويد: « يادم ميآيد زماني كه قرار بود «روزگار جواني» را بخوانم، ارتباط بسيار خوبي با عوامل فيلم و موسيقي آن داشتم. همه ما نشستيم و فيلمنامه را خوانديم، در حالي كه اگر فقط به من ميگفتند كه موضوع فيلم داستان زندگي دو سه تا دانشجو است، من اصلا نميتوانستم با آن حس آن را اجرا كنم.». عيوضي كه خودش هم اعتقاد دارد اجراي موسيقي باكلام يك تيتراژ ميتواند به شدت در گل كردن يك خواننده مؤثر باشد، در مورد خودش ميگويد: «به نظر من اجراي يك تيتراژ تلويزيوني با شهرت ارتباط مستقيم دارد. من پيش از آنكه تيتراژ بخوانم، «سرزمين عشق» را با آقاي «ناصر چشم آذر» اجرا كرده بودم و آلبوم هم منتشر شده بود اما كمتر كسي يادش بود». علي لهراسبي: جاي خالي ويدئو كليپ اجراي تيتراژ سريالها به كمك اين خواننده هم آمد. او با اجراي ترانه تيتراژهاي مجموعههاي تلويزيونياي همچون «درياييها» و «پيلههاي پرواز» حسابي مشهور شد و بعد از آنها تيتراژ خيلي از سريالها و برنامههاي تلويزيوني مثل «صبح به خير ايران» و «عبور شيشهاي» به او سفارش داده شد. لهراسبي در مورد موسيقي تيتراژ اينطور نظر ميدهد؛ «به دليل اينكه در تلويزيون ما كمتر ويدئوكليپ پخش ميشود، مردم هميشه دوست دارند كه سريالها موسيقي و ترانه داشته باشند و از اين موسيقي حتي اگر در تيتراژ هم باشد حسابي تاثير ميگيرند. البته اين مسئله در همه جاي دنيا وجود دارد چرا كه موسيقي تيتراژ به محتواي فيلم هم ميتواند كمك كند و مخاطب را براي فهم آن آماده كند. اگرچه سن من قد نميدهد كه موسيقي تيتراژهاي قبل از انقلاب را به آن صورت به ياد بياورم اما در موسيقي تيتراژهاي بعد از انقلاب، واقعا بعضي آنها مثل «پهلوانان نميميرند» - به آهنگسازي مرحوم بابك بيات و خوانندگي محمد اصفهاني - روي من تاثيري شگرف گذاشتند. اما خب، مگر ما چقدر از اين تيتراژهاي خوب داريم؟ واقعيت اين است كه تيتراژهاي جريانساز كم بودهاند ولي آنهايي هم كه گل ميكنند ديگر ماندگار ميشوند». او كه تيتراژ مجموعههايي چون «بوي عيدي» و سريالهايي مثل «هويت پنهان» و «مثلث» را اجرا كرده است، اعتقاد دارد كه اجرا و آهنگسازي ترانه يا تصنيف تيتراژ كاري است كاملا تخصصي و بايد به شكل تخصصي هم به آن نگاه شده و با آن برخورد شود. او ميگويد: «من تمام كارهايي را كه در موسيقي تيتراژ اجرا كردهام، آهنگسازي جداگانه و مخصوص به خود داشتهاند (چرا كه اين كار، كاري است جدا)، به جز موسيقي تيتراژ سريال «درياييها» كه در آن هم آهنگساز- محمدرضا چراغعلي- با من آشنايي كامل داشت و ما مشغول تهيه آلبوم با هم بوديم. اين روزها هم ديگر به خوبي متوجه شدهام كه چه تيتراژي ميگيرد و چه تيتراژي نه.» مجيد اخشابي: به نفع تهيهکننده است ركورددار اجراي ترانههاي تيتراژ است. او آواز تيتراژ سريالهايي چون «گم گشته»، «محله بندهنواز»، «مهتاب»، «همراز»، «خانه بهدوش»، «متهم گريخت»، «بوي خوش زندگي» و... را اجرا كرده است و اين روزها هم هر شب صداي او را در آواز تيتراژ ابتدايي سريال «يك وجب خاك» روي شعري از عبدالجبار كاکايي ميشنويم. اخشابي بعد از اجراي آواز تيتراژ سريال «گم گشته» حسابي معروف شد. درباره آوازهاي تيتراژ مجموعههاي تلويزيوني ميگويد: «اين آواز به نفع تهيهكننده است و آنها براي جلب توجه مردم، چند دقيقه از پايان سريال را به آن اختصاص ميدهند». او كه از اجراي تيتراژهاي خودش راضي است ميگويد: «به حمد خدا تا به حال تمام كارهايي كه اجرا كردهام مورد توجه مردم قرار گرفته و خوب بوده است. در مجموع هم به نظر من اجراي ترانه روي تيتراژ اتفاق خوبي است و اگر آهنگ و شعر خوب باشند و با فيلمنامه همخواني داشته باشند، ميتوانند بسيار تاثيرگذار باشند. من فكر ميكنم كه موسيقي تيتراژ به مخاطب اين اجازه را ميدهد كه در حين شنيدن اين موسيقي، بتواند روي سريال تامل و تعمق كند. به هر حال سالها تلاش در زمينه اجراي آوازهاي تيتراژ، موجب به دست آوردن تجربهاي زياد در اين زمينه براي من شده است. الان كه به گذشته نگاه ميكنم، ميبينم كه اين كار كلا نياز به تجربه زيادي دارد و ساخت موسيقي تيتراژ با توجه به محدوديت زماني و محوريت يك موضوع خاص، تبحر ويژهاي ميطلبد. از نگاه من توجه به موسيقيهاي باكلام تيتراژ در سريالهاي بعد از انقلاب بسيار خوب است چرا كه پيش از اين كمتر به اين مسئله توجه ميشد و از اين رويکرد تازه، مردم هم استقبال خوبي داشتهاند». صديق تعريف : نبايد مثل فيلمفارسي شود تلويزيون هميشه نقشي اساسي در شناساندن چهرهها به مردم داشته است ولو اينكه آن چهرهها آدمهايي باشند كه پيش از اين هزار و يك اثر هنري خلق كرده باشند. با اين حال تا اين چهرهها به تلويزيون نيايند، عامه مردم افتخار آشنايي با آنها را پيدا نميكنند. نام صديق تعريف هم بعد از خواندن تيتراژ سريال «امام علي(ع)» (به آهنگسازي فرهاد فخرالديني) بر سر زبانها افتاد و گل كرد. او قبل از اجراي ترانه اين سريال - كه بازسازي يك تصنيف قديمي از ساختههاي عبدالقادر مراغهاي بود - تيتراژ سريال «بوعليسينا» را كار كرده بود و به عنوان اولين خواننده رسمي بعد از انقلاب شناخته ميشود چرا كه اولين آلبومش - «سه گاه» - را در سال62 به آهنگسازي محمدرضا لطفي منتشر كرد. تعريف درباره موسيقي باكلام تيتراژها ميگويد: «من فكر ميكنم هر مقولهاي را بايد جداي از اينكه خوب است يا بد، به عنوان يك پديده بررسي كرد اما الان ميبينيم كه علاوه بر موسيقياي كه در تيتراژ سريالها پخش ميشود، در اول و وسط و آخر آن هم موسيقي اجرا ميشود. در همين ماه رمضان شما نگاه كنيد، روي تيتراژ همه سريالها موسيقي باكلام گذاشته شده است. اما بايد به اين مسئله هم دقت شود كه آيا اين تيتراژها با محتواي سريال همخواني دارند يا نه؟ حتي بايد به محتواي آن بيش از خود سريال هم دقت كرد چون اولين يا آخرين چيزي كه بيننده ميشنود همان است. بايد ضرورت استفاده از موسيقي باكلام در تيتراژ وجود داشته باشد كه از آن استفاده كرد وگرنه ميشود همان فيلمفارسياي كه ايرج ميخواند و فردين روي آن لب ميزد. استفاده از تيتراژ باكلام هم شده است نوعي اپيدمي.» او كه از اجراي تصنيفهاي پاياني 2 مجموعه تلويزيوني «بوعلي سينا» و «امام علي(ع)» راضي است ميگويد: «آن موقعي كه من اين تيتراژها را ميخواندم، هنوز تا اين اندازه آنها مد نشده بودند و اگر هم مد ميشد، من آدمي نبودم كه براساس مد راه بروم. اين دو كاري هم كه توسط من اجرا شد، دو تا از بهترين كارهاي آقاي فخرالديني بودند». عليرضا قرباني : همه كاره ها زياد شده اند دوشنبه شبهاي هر هفته، صداي عليرضا قرباني را ميشنويم كه در تيتراژ پاياني سريال «مدار صفر درجه» پخش ميشود كه روي قطعهاي از ساختههاي فردين خلعتبري آن را اجرا كرده است. قرباني معتقد است كه بايد در ابتدا، بودن آواز يا ترانه روي تيتراژ لازم باشد تا بعد اصلا بشود در موردش حرف زد. او كه بسيار تحت تاثير موسيقي فيلم و تيتراژ سريال «زير تيغ» به آهنگساري حسين عليزاده قرار گرفته است ميگويد: «گاهي پيش ميآيد كه شما اصلا نيازي به اجراي آواز نميبينيد، مثل كاري كه آقاي عليزاده در زير تيغ كردند و تنها اصوات به گوش ميرسيد و واقعا عالي بود. من فكر ميكنم بودن قطعه با كلام در تيتراژ خيلي مهم است چرا كه بايد اين موسيقي كمك به تكميل مطالبي كه در سريال بوده است بكند. به هر حال استفاده از موسيقي باكلام هم نوعي است از موسيقي كه بايد باشد و نميشود كه همه موسيقيها را در كنسرت گوش كرد. بايد تنوع وجود داشته باشد و اتفاقا موسيقي باكلام تيتراژ نوع بسيار جالبي است از موسيقي. شايد اصلا خوب نباشد كه من در مورد خوبيهاي سريال «شب دهم» و قطعه پاياني تيتراژ آن بگويم اما واقعيت اين است كه موسيقي اين سريال واقعا خوب بود و حال و هواي عاشورايي و مذهبي را به خوبي ميرساند. اما اين روزها ميبينيد كه ديگر اجراي ترانه تيتراژ مد شده است. هنرپيشه يا كارگرداني ميآيد و شروع ميكند يكي از بهترين تصانيف قديميرا بازخواني كند، آن هم به بدترين شكل ممكن. چند وقت پيش يكي از همين افراد، براي تيتراژ سريال خودش هم خوانده بود و من به جرات ميتوانم بگويم كه علاوه بر بد بودن صدا و تنظيم، كليت ماجرا افتضاح بود. من نميدانم چه انگيزهاي پشت اين كار بوده است. اين مسئله همانقدر عجيب و بد است كه يك خواننده ادعاي كارگرداني يا بازيگري كند. با اين حال اين روزها زياد هستند افرادي كه دوست دارند ادعا كنند كه همه كاري را بلد هستند». قرباني كه تيتراژ سريالهايي چون «شب دهم»، «كيف انگليسي»، «سايه آفتاب»، «مدار صفر درجه»، «روشنتر از خاموشي» و... را خوانده است، چند فاكتور خاص از جمله كارگردان و آهنگساز را براي قبول كردن اجراي تيتراژ يك سريال در نظر ميگيرد. او ميگويد: «زماني هست كه نام فردي چون استاد فخرالديني به عنوان مصنف و آهنگساز مطرح ميشود كه خب، در اين شرايط من خيالم راحت ميشود چون ايشان هم آدمي نيستند كه به راحتي ساخت موسيقي يك فيلم را قبول كنند. براي من علاوه بر اين موضوع، شخص كارگردان هم مهم است. اگر در كارنامهاش ساخت فيلمي در حال و هواي كمدي يا پاپ داشته باشد، من قبول نميكنم. من بايد سناريو را بخوانم و فكر ميكنم كه اين نكته بسيار مهم است. مثلا شما سريال «كيف انگليسي» يا «شب دهم، را در نظر بگيريد، اينها جداي از موسيقي، سريالهاي بسيار قوي و پربينندهاي بودند تا آنجا كه به گفته آقاي لاريجاني، «شب دهم» پربينندهترين مجموعه تلويزيوني بعد از انقلاب بود». قرباني كه تا به حال بيشتر در حال و هواي تاريخي موسيقي تيتراژ اجرا كرده است، با همه حساسيتاش اعتقاد دارد كه استفاده از موسيقي ملي و سنتي در تيتراژها بسيار خوب است و يكي از بهترين نمونههاي اخير آن را موسيقي تيتراژ «زير تيغ» ميداند. قرباني اعتقاد دارد كه مهمترين مسئله در مورد موسيقي باكلام تيتراژ، سنخيت داستان با نوع موسيقي است و مثال ميزند؛ «زماني كه شما فيلمي چون «دلشدگان» را در آن فضاي قديمي و قاجاري ميبينيد، توقع نداريد كه يك اركستر زهي بيايد و قطعات آن را اجرا كند بلكه اجراي قطعات در آن يك آنسامبل سنتي ايراني ميطلبد. اما برعكس زماني كه در سريالي چون «مدار صفر درجه» شما با موضوعات محوري جنگ، صنعت و... مواجه هستيد، عجيب نيست كه از موسيقي كرال و سازهاي غربي و اركستر زهي بزرگ در آن استفاده شود. » افشين يداللهي : بايد يه جور خوب تموم بشه افشين يداللهي اين سالها پاي ثابت ترانههاي سريالها - به خصوص سريالهاي مناسبتي ماه رمضان – بوده است. امسال هم او با ترانه تيتراژ «ميوه ممنوعه» و «يك وجب خاك» برگشته است. از نظر شما ترانه تيتراژ چه ويژگيهايي بايد داشته باشد؟ ترانه بايد متناسب با موضوع سريال باشد، با تكتك قسمتهاي سريال متناسب بوده و با زماني كه داستان دارد در آن اتفاق ميافتد، همسو باشد. از طرفي بايد با موسيقي متن و قشر فرهنگي كه در سريال مطرح است، هماهنگ باشد و از همه مهمتر، آخر داستان را لو ندهد. اما از ترانههاي تيتراژ سريالهاي ماهرمضان امسال ميتوانيم آخر داستان را حدس بزنيم؛ مثلا براي سريال «ميوه ممنوعه»، ميشود حدس زد علي نصيريان بعد از عمري دينداري وسوسه ميشود و.. اول اينكه حدستان اشتباه است. شما اين حدس را از روي شكلگيري رابطه ابتدايي اين دو شخصيت ميزنيد. شايد اين فقط 10 درصد موضوع باشد نه تمامش. اما در مورد سريالهاي ماهرمضان هميشه يك استثنا بوده كه به خاطر جشن روز عيد فطر، آخر داستانها بايد ختم به خير شود؛ بنابراين حدس زدن آخر قصه كار سختي نيست. من حتي در سريال «فقط به خاطر تو» كه چند سال پيش در همين ايام پخش ميشد، اول ترانه اشاره كرده بودم؛ «آخر اين قصه بايد يه جور خوب تمام بشه». ترانه تيتراژ را از قبل ميگوييد يا فقط براي يك فيلمنامه خاص ترانه ميسازيد؟ ممكن است از قبل ترانه گفته باشم و بعد با حال و هواي فيلمنامه هماهنگ باشد؛ اما معمولا بعد از خواندن فيلمنامه ترانه را ميگويم. به نظرتان ميشود به عنوان يك كار مستقل، از اين ترانهها استفاده كرد؟ ترانه «براي آخرين بار»و سريال «غريبانه» در يك آلبوم و به صورت مستقل عرضه شد كه مورد استقبال هم قرار گرفت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 610]
صفحات پیشنهادی
آخر قصه چرا ترانه شد؟
آخر قصه چرا ترانه شد؟-همشهری-با ترافيك پخش سريالهاي ماه رمضان بيشتر از هر زمان ديگر صداي خوانندگان تيتراژ را ميشنويم. با اينكه در اين سالها شنيدن تصنيفها و ...
آخر قصه چرا ترانه شد؟-همشهری-با ترافيك پخش سريالهاي ماه رمضان بيشتر از هر زمان ديگر صداي خوانندگان تيتراژ را ميشنويم. با اينكه در اين سالها شنيدن تصنيفها و ...
گفت وگو با تهيه کننده سريال ترانه مادري
آخر قصه چرا ترانه شد؟ ... را ميشنويم. با اينكه در اين سالها شنيدن تصنيفها و ترانههاي پايان فيلم و سريال اتفاقي عادي است؛ اما دور نيست ساله. ... آخر قصه چرا ترانه شد؟
آخر قصه چرا ترانه شد؟ ... را ميشنويم. با اينكه در اين سالها شنيدن تصنيفها و ترانههاي پايان فيلم و سريال اتفاقي عادي است؛ اما دور نيست ساله. ... آخر قصه چرا ترانه شد؟
چرا آواز؟
آخر قصه چرا ترانه شد؟-همشهری-با ترافيك پخش سريالهاي ماه رمضان بيشتر از هر زمان ديگر صداي خوانندگان تيتراژ را ميشنويم. با اينكه در اين سالها شنيدن تصنيفها و .
آخر قصه چرا ترانه شد؟-همشهری-با ترافيك پخش سريالهاي ماه رمضان بيشتر از هر زمان ديگر صداي خوانندگان تيتراژ را ميشنويم. با اينكه در اين سالها شنيدن تصنيفها و .
خواننده سالار است؛ چرا؟
آخر قصه چرا ترانه شد؟ باغ عفيفآباد شيراز ميزبان اركستر ملي ايران شد به اعتقاد اين موسيقيدان برجستهي کشور، نقش هنر از هر نظر مهم است و جامعه را به سلامتي .
آخر قصه چرا ترانه شد؟ باغ عفيفآباد شيراز ميزبان اركستر ملي ايران شد به اعتقاد اين موسيقيدان برجستهي کشور، نقش هنر از هر نظر مهم است و جامعه را به سلامتي .
ترانه جایگزین شعر معاصر شده است
ترانه جایگزین شعر معاصر شده است-ترانه جایگزین شعر معاصر شده است شعر معاصر مدتی است از پوسته اصلی خود خارج و جای خود را به ترانه ... آخر قصه چرا ترانه شد؟
ترانه جایگزین شعر معاصر شده است-ترانه جایگزین شعر معاصر شده است شعر معاصر مدتی است از پوسته اصلی خود خارج و جای خود را به ترانه ... آخر قصه چرا ترانه شد؟
اولين سال روز خاموشي «بابك بيات»
آخر قصه چرا ترانه شد؟ به همين دليل است كه بعضي تصنيفسازان مثل مرحوم بابك بيات، واروژان، اسفنديار منفردزاده و. .... «شب دهم»، «كيف انگليسي»، «سايه آفتاب»، ...
آخر قصه چرا ترانه شد؟ به همين دليل است كه بعضي تصنيفسازان مثل مرحوم بابك بيات، واروژان، اسفنديار منفردزاده و. .... «شب دهم»، «كيف انگليسي»، «سايه آفتاب»، ...
«ترانه مادري» از نگاه نويسنده; چرا «پويا» عاشق دختري 6سال ...
«ترانه مادري» از نگاه نويسنده; چرا «پويا» عاشق دختري 6سال بزرگتر از خودش مي شود؟ ... همچون «نرگس»، «كارآگاهان»، «خاك سرخ»، «خانه پدري»، «ايستگاه آخر»، «شركت» و. ... طراحي قصه، اگر پويا را آدم عاقل و پخته اي معرفي مي كرديم، قطعا انتخاب نغمه غلط بود. ... قبولي دادند و از حسن تصادف، اين مجموعه در همان باغ طنز معروف برره توليد شد.
«ترانه مادري» از نگاه نويسنده; چرا «پويا» عاشق دختري 6سال بزرگتر از خودش مي شود؟ ... همچون «نرگس»، «كارآگاهان»، «خاك سرخ»، «خانه پدري»، «ايستگاه آخر»، «شركت» و. ... طراحي قصه، اگر پويا را آدم عاقل و پخته اي معرفي مي كرديم، قطعا انتخاب نغمه غلط بود. ... قبولي دادند و از حسن تصادف، اين مجموعه در همان باغ طنز معروف برره توليد شد.
آخ ... دستش رو شد
قصه، قصه جوان بخصوصی است که شبیه ژان وال ژان از نانوایی سرقت کرده. ... در این میان تنهایی دونده ی دواستقامت به دسته نخست تعلق دارد، چرا که در ضرب آهنگ ... می گذارد و در صفحات آخر که پرده از هدف های نویسنده کنار می رود، مخاطب در مقام داوری درباره ...
قصه، قصه جوان بخصوصی است که شبیه ژان وال ژان از نانوایی سرقت کرده. ... در این میان تنهایی دونده ی دواستقامت به دسته نخست تعلق دارد، چرا که در ضرب آهنگ ... می گذارد و در صفحات آخر که پرده از هدف های نویسنده کنار می رود، مخاطب در مقام داوری درباره ...
گفتوگو با ترانه عليدوستي؛ بازيگر فيلم «كنعان»
گفتوگو با ترانه عليدوستي؛ بازيگر فيلم «كنعان»-گفتوگو با ترانه عليدوستي؛ بازيگر فيلم ... بحث من اين است كه اين اتفاق يا تصادف آخر فيلم، دستي به مدرن بودن قصه نميزند. ... از آقاي حقيقي پرسيديد كه چرا نسبت به حضور شما متقاعد شد؟
گفتوگو با ترانه عليدوستي؛ بازيگر فيلم «كنعان»-گفتوگو با ترانه عليدوستي؛ بازيگر فيلم ... بحث من اين است كه اين اتفاق يا تصادف آخر فيلم، دستي به مدرن بودن قصه نميزند. ... از آقاي حقيقي پرسيديد كه چرا نسبت به حضور شما متقاعد شد؟
گفتوگو با ترانه علیدوستی به مناسبت اكران فيلم «كنعان»
چرا میخواهیم همه چیز را برای خود ساده كنیم و مهربانی هر زن و مردی را با هم نشانه. ... داستان مونرو را هم مطالعه كردم و این مساله موجب شد داستانهای دیگر او را هم بخوانم و تصمیم .... بحث من این است كه این اتفاق یا تصادف آخر فیلم، دستی به مدرن بودن قصه نمیزند.
چرا میخواهیم همه چیز را برای خود ساده كنیم و مهربانی هر زن و مردی را با هم نشانه. ... داستان مونرو را هم مطالعه كردم و این مساله موجب شد داستانهای دیگر او را هم بخوانم و تصمیم .... بحث من این است كه این اتفاق یا تصادف آخر فیلم، دستی به مدرن بودن قصه نمیزند.
-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها