واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: چرا آواز؟پرندهها در هر محیطی که باشند، صدای آنها به گوش میرسد. آنها آواز خود را طوری تغییر میدهند که در محیط زندگیشان به خوبی شنیده شود. آواز یک پرنده میزان قدرت، سلامت و هوشیاری او را نشان میدهد، چون خواندن به انرژی نیاز دارد. تنها پرندگان قوی میتوانند آوازی بلند و مداوم بخوانند و در عین حال مراقب باشند که طعمهی درندگان نشوند. به نظر میرسد که بلندترین آواز جهان پرندگان متعلق به مرغ شاخه نشین ( Superb Lyrebird ) باشد. آواز بوتیمار هم یکی از بلندترین آوازهاست. علاوه بر این، صدای بوتیمار تا فاصلهی زیادی از محل سکونت او شنیده میشود. بوتیمار شب و روز آواز میخواند به این امید که یک ماده به قلمرو او بیاید. اما بدون شک صدای کاکاپو ( نوعی طوطی ساکن نیوزلند، Kakapo ) از آواز همهی پرندگان بیشتر پیش میرود. ترفندی که او برای تقویت صدای خود به کار میبرد، بی نظیر است. او ابتدا با پاهای خود چاله ای حفر میکند. سپس در این گودال مینشیند و هوا را به درون کیسه های هوای خود میکشد تا آنها را به آرامی پر کند. وقتی این کیسهها پر از هوا میشوند، حجم آنها دو برابر میشود. سپس پرنده شروع به خواندن میکند. صدای او تا شش کیلومتر دورتر به گوش میرسد. کاکاپو ممکن است بیش از سه ماه هر شب برای پیدا کردن جفت آواز بخواند.
پرندهها صدایی را ترجیح میدهند که در محیط زندگی آنها تا مسافت دورتری شنیده شود. در جنگل صدا به درختان برخورد میکند و توسط برگها جذب میشود. در چنین شرایطی یک آوای کوتاه و یکنواخت بهترین سیگنال است. اگر پرندهی دیگری یک بار آن را بشنود، میتواند صبر کند تا آواز دوباره تکرار شود؛ و اگر بخواهد میتواند به راحتی آن را دنبال کند و به خوانندهی آواز برسد. برخی پرنده های ساکن نواحی جنگل از صداهای زیر استفاده میکنند، چون این صدا پس از برخورد با زمین و درختان تغییری پیدا نمی کند. پرنده هایی که در دشتها زندگی میکنند، صداهای وزوزی ( Buzz ) را ترجیح میدهند. زیرا چنین صدایی در یک ناحیه باز مانند دشت، چمنزار یا ساوان، تا فواصل بسیار دور شنیده میشود. آب جاری در رودخانه و جویبار سر و صدای زیادی ایجاد میکند و باعث میشود که صداهای دیگر به راحتی تشخیص داده نشود. اردک های آبی رنگ نیوزلند برای غلبه بر این مشکل، از آواهایی با فرکانس بالا استفاده میکنند.
شاید دیده باشید که بیشتر پرندگان قبل از شروع آواز، روی مکانهای بلند میروند. این کار برای آن است که صدایشان بهتر شنیده شود. وقتی پرنده از بالای یک درخت، یا روی نردهی حیاط آواز بخواند، صدایش تداخل کمتری با موانع موجود در محیط پیدا میکند.دسته ای از چکاوکها راه عجیبی برای این کار پیدا کرده اند. چکاوک در آسمان اوج میگیرد و پس از مدت کوتاهی توقف، ناگهان خود را به سمت پایین رها میکند. در همین حال شروع به آواز خواندن میکند. به هر حال، هر گونه ای راه حلی برای خود یافته است، اما به راستی چه پیامی با این آواز منتقل میشود که ارزش صرف این همه انرژی را دارد؟ خواندن آواز خطرناک هم هست، چون ایجاد این همه سر و صدا، توجه شکارچیها را به سوی پرنده جلب میکند. آواز پرنده دو هدف اصلی دارد: دفاع از قلمرو و جفت یابی.بیشتر اوقات این پرنده نر است که آواز میخواند. اگر پرنده نر قلمرو خوبی داشته باشد، میتواند یک جفت مناسب پیدا کند و با موفقیت زاد و ولد نماید. پرنده حدود قلمرو خود را با آواز خواندن در آن مشخص میکند. این آوازها معمولا ساده و کوتاه هستند. پرنده های همسایه آواز همدیگر را میشناسند و تا وقتی که هر کس در محدوده خودش باشد، مشکلی پیش نمی آید. اما یک آوازخوان بیگانه یک تهدید برای قلمرو است، پس باید با یک آواز قوی به او نشان داد که اینجا صاحب دارد. غالبا پرنده در بین آواز خود سکوت میکند و منتظر میماند تا جواب بشنود. او از این راه میتواند متوجه شود که مهاجمی وارد محدوده او شده یا نه. بعضی از گونه های پرندگان، برای دور کردن دشمن روش بسیار جالبی را به کار میگیرند. آنها چند نوع آواز مختلف را با هم اجرا میکنند. پرندهی تازه واردی که آوازها را میشنود، فکر میکند در این ناحیه پرندگان زیادی زندگی میکنند و در نتیجه سهم او از منابع غذایی موجود ناچیز است. پس ترجیح می دهد به دنبال محل دیگری برود. اما پرندهی نر وقتی بخواهد توجه مادهها را جلب کند، آوازهای طولانی و پیچیده میخواند. مادهها آواز را میشنوند، اما معمولا جوابی نمی دهند. آنها پیش از آنکه تصمیم خود را بگیرند، چندین روز وقت صرف میکنند و آواز نرهای مختلف را میشنوند. نرهایی که آوازهای پیچیده تری بخوانند، بیشتر مورد توجه قرار میگیرند. علاوه بر این نرها هر چه آوازهای بیشتری بدانند، امکان موفقیت آنها نیز افزایش مییابد. باسترک قهوه ای ( Brown Thrusher ) در آوازخوانی رکورد دار است. او بیش از دو هزار آواز مختلف اجرا میکند. سعد ( Sedge Warbler ) نیز میتواند آوازهای طولانی و پیچیده ای بخواند. امکان ندارد سعد نر در طول عمر خود آوازی را دوبار به طور یکسان اجرا کند. هر آواز او تقریبا از 50 جزء تشکیل شده است که ترتیب و انتخاب آنها دائما تغییر میکند. سسک های مرداب ( March Wren ) برای تصاحب بهترین باتلاق با هم رقابت میکنند. این پرندهها، بومی مناطق غربی آمریکا هستند. تعداد مرداب های این نواحی محدود است. پرندهی نر آواز میخواند و پس از آن مدتی مکث میکند تا آواز پرندهی رقیب را بشنود. نری که پیچیده ترین آواز را بخواند، بیشتر از همه مورد توجه ماده هاست و زودتر از بقیه جفت یابی میکند. جالب است بدانید که وقتی سسکها از مهاجرت برمی گردند، نرها آنقدر آواز میخوانند تا یک جفت مناسب برای خود پیدا کنند. اما پس از جفت یابی پرنده نر ناگهان آواز خود را عوض میکند و فقط یک آواز ساده و کوتاه اجرا میکند تا محدودهی قلمرو خود را مشخص کند. برخی گونهها برای گسترش دادن آوازهای خود از صدای سایر پرندگان تقلید میکنند. مشهورترین مقلدان در دنیای پرندگان، چکاوک مرداب، مرغ مقلد، مرغ مینا، سار، مرغ آلاچیق و سینه سرخ آفریقایی هستند. سارهای اسکاتلند صدای گوسفندان را تکرار میکنند، در حالی که گروهی دیگر از سارها در منطقهی اکسفورد انگلستان از موتور اتوبوس تقلید میکنند. پرنده ای که در شکل زیر میبینید مرغ شاخه نشین ( Superb Lyrebird ) نام دارد و در جنگلهای متراکم استرالیا زندگی میکند. او میتواند آواز دوازده گونه دیگر را تقلید کند. وقتی دانشمندان در حال فیلمبرداری از محل زندگی او بودند، او صدای دوربین را یاد گرفت و تعجب همه را برانگیخت. عجیب تر آنکه این پرنده میتواند صدای اره برقی و بوق ماشین را هم تقلید کند.
چکاوک مرداب در زمستان به آفریقا مهاجرت میکند و در تابستان به اروپا بازمی گردد. او علاوه بر آواز پرنده های اروپایی، آواز بسیاری از پرندگان آفریقایی را هم یاد میگیرد. چکاوک آواز 70 نوع پرنده مختلف را میآموزد و تکرار میکند. پرندهی ماده با شنیدن این آوازها میفهمد که او به کدام ناحیه از آفریقا مهاجرت کرده و به احتمال قوی، نری را انتخاب میکند که به همان ناحیه ای رفته که خود او زمستان را در آن گذرانده است. اگرچه در بیشتر گونهها پرنده های نر آواز میخوانند، اما گاهی مادهها نیز هنرنمایی میکنند. گونه ای از پرندگان ساکن دامنه های آلپ شناخته شده است که در آن، پرنده ماده برای جلب توجه نرها آواز میخواند. جفت گیری با نرهای متعدد، برای او یک مزیت محسوب میشود؛ چون بعدا همهی آنها در پرورش جوجه به او کمک میکنند. یک نمونه دیگر، توکای بال قرمز است. توکای ماده در فصل زاد و ولد دو نوع آواز میخواند. یک آواز را برای برقراری ارتباط با جفت خود به کار میبرد، ولی آواز دیگر را فقط وقتی میخواند که ماده های دیگر نزدیک شوند. به نظر میرسد آواز دوم نوعی هشدار به پرنده مهاجم باشد. سینه سرخ اروپایی هم جزء این دسته از پرندهها محسوب میشود. در زمستان پرندهی نر و ماده با هم آواز میخوانند، زیرا هر یک از آنها قلمرو جداگانه ای دارند. این کار به آنها کمک میکند تا در زمستان ( که ذخایر غذایی کم است. ) خوراک کافی داشته باشند. از این دسته مثالها فراوان یافت میشود. شگفتیهای آواز پرندگان به حدی است که برای کشف آن سالها تحقیق و مطالعه لازم است. نکته مهم این است که آواز پرندگان نه تنها زیباست، بلکه نقش مهمی در ادامهی بقاء آنها دارد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 574]