واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: چرا بيشتر ايرانشناسان توانا، ايراني نيستند؟!
يك انسانشناس گفت: بايد خودمان روي اقوام ايراني كار كنيم تا چيزي براي آنكه در غرب روي آن مطالعه شود نماند و با رواج برخي رشتهها در كشورهاي غربي مانند بلوچشناسي در سوئد كه بهتازگي راه افتاده است، زمينه براي ايجاد نفاق ميان ايرانشناسان فراهم نشود.
طهمورث ساجدي در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، توضيح داد: مطالعه در شاخههاي مختلف علوم اجتماعي در ايران، بسيار دير آغاز شد. اين موضوع در حدي است كه بعد از ترجمهي مقدمهي كتاب «ابن خلدون» توسط محمد پروين گنابادي، عدهاي در ايران فهميدند، اين چهره كه از قرن هجدهم از طرف فرانسويها و اروپاييها بهعنوان بنيانگذار جامعهشناسي شناخته شده، فردي شرقي است.
او ادامه داد: وقتي مطالعهي در رشتهي علوم اجتماعي در ايران رايج شد، علمي كه بخواهد بهطور كلي فقط به مردمشناسي بپردازد، وجود نداشت. اين رشته چندان شناختهشده نبود، در دورهاي قرار بود براي مطالعهي علوم انساني، دانشجو به خارج از كشور اعزام شود اصلا كسي رشتهي مردمشناسي را نميشناخت كه بخواهد براي تحصيل در اين رشته به كشورهاي ديگر برود. در نتيجه، دانشجويان بيشتر براي تحصيل در رشتههايي مانند تاريخ و جامعهشناسي به خارج از كشور اعزام شدند.
اين انسانشناس اظهار كرد: يكي ديگر از موانع رشد رشتهي مردمشناسي، مطرح شدن آن با نام قومنگاري است. اين موضوع باعث شكلگيري مخالفتهايي شد، چون عدهاي با مطرح كردن موضوعهايي مانند راسيسم (نژادپرستي) گفتند كه اين رشته، نژادپرستي را رواج ميدهد. البته اين موضوع ابتدا در اروپا رايج شد و اروپا واقعا هم راسيست دارد. به همان دليل هم تحقيقات اين علم در شاخهي بزرگتر انسانشناسي مورد مطالعه قرار گرفت. بهدنبال رايج شدن اين موضوع در اروپا، در ايران هم اين بحث مطرح شد كه اصلا سراغ اين رشته نرويم چون نژادپرستي را رواج ميدهد، اين در حالي است كه مطالعات قومنگاري هم اساسا بهدرستي در ايران انجام نميشد و اين علم، ناقص وارد ايران شده بود. از نظر من، ايران و اروپا متفاوت هستند در ايران ميتوان روي همهي اقوام مطالعه كرد بدون آنكه مشكلي ايجاد شود.
او با بيان اينكه يكي از دلايل مهجور ماندن رشتههاي علوم اجتماعي در ايران، نبودن تأليف و تكيه بر ترجمه است گفت: در سالهاي 50 تا 55، جامعهشناسي ايران با «آريانپور» به اوج رسيد، ولي دوباره افول كرد، چون اين كتاب ترجمه بود و تأليفي وجود نداشت. البته ترجمهي اين كتاب زيبا و خواندني بود؛ ولي كار تأليفي كه بخواهد در حيطهي فرهنگي كشور انجام شود، وجود نداشت. فعالان اين حوزه بايد به جاي ترجمه، خودشان بنويسند. ابتدا افراد بايد بنويسند تا بتوانند خوب ترجمه كنند. گاهي ميبينم كه دانشجويان با كتابي ميآيند و ميگويند ميخواهيم كتابي ترجمه كنيم، من ميگويم بايد به جاي ترجمه، كار ميداني انجام شود. البته در مردمشناسي كارهاي ترجمهي قوي هم كمتر داريم.
اين عضو هيئت علمي گروه زبانها و ادبيات خارجي دانشگاه تهران با بيان اينكه ايرانشناسان توانا غالبا مليت ايراني ندارند بيان كرد: با نگاهي به مطالعات ايرانشناسي در كشور متوجه ميشويم كه كارهاي ريشهدار و قوي غالبا متعلق به كشورهاي ديگر هستند چون آنها نگاه انتقادي به ما دارند وميتوانند از ما خوب بنويسند. ما نميتوانيم كتابيهايي مانند كتاب «ادوارد براون» را دربارهي كشور خود بنويسيم و بهشكل او بتوانيم خود را نقد كنيم.
او گفت: بايد به بحث رايج شدن ايرانشناسي در كشورهاي غربي خوب توجه شود، متوجه شدم كه بلوچشناسي در سوئد به اوج خود رسيده است. با اين اتفاق، آمريكا ميتواند اطلاعاتش را بگيرد و بين قوم بلوچ در ايران و افغانستان نفاق بيندازد. اين در حالي است كه خود ايران ميتواند با به راه انداختن رشتهي بلوچشناسي جاي كار براي آنها نگذارد. ما نياز داريم بررسي كنيم و ببينيم آلمانيها، انگليسيها و فرانسويها كه مقام اول علمي را در دنيا دارند دربارهي كشورهاي ديگر چه كارهاي انجام دادهاند. بهنظر من، پيشرفت علمي اروپا در اين سه كشور بوده است. اگر خودمان بخواهيم دربارهي اقواممان صحبت كنيم ديگر جايي براي آنها نميگذاريم. بيشترين كار مردمشناسي را اول انگليسيها و بعد فرانسويها انجام دادند. خوب است كه ترجمهي لازم از كارهاي آنها انجام شود.
اين استاد دانشگاه دربارهي انجمن انسانشناسي دانشگاه تهران نيز معتقد است: در اين انجمن عملا اجازهي انجام كار داده نميشود. در منفعل بودن اين مركز، ادارهكنندگان آن تقصيري ندارند، چون قدرت زيادي ندارند. نبايد به ظاهر ماجرا نگاه كرد. بايد فرد قدرتمندي دستوري دهد كه كاري انجام شود. بايد يك پايشگر در مقام بالا قرار گيرد تا بتواند دانشگاه را از نظر علمي ارتقا دهد. متأسفانه در حوزهي آكادميك، مردمشناسي نداريم. خبرگان اين رشته غالبا تحصيلات جامعهشناسي يا ارتباطات دارند. نخبگان جوان هم كه به دانشگاه راه ندارند. البته آنها هم ميتوانند از شيوههايي براي ورود استفاده كنند. مثلا بگويند كه كار ما را كسي انجام ميدهد كه رشتهي مرتبط نخوانده است.
او اضافه كرد: بررسي موانع رشد رشتهي انسان شناسي، از ابتداي ورودش به ايران نيازمند مطالعه و تحقيق در حد يك مقالهي پژوهشي است.
انتهاي پيام
سه شنبه 26 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 56]