تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکتهای معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1868103445

گزيده اي از سرمقاله روزنامه هاي دوشنبه
واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران جوان: گزيده اي از سرمقاله روزنامه هاي دوشنبه
سرمقاله روزنامه هاي كيهان،خراسان،ريالت،وطن امروز و ...را ميتوانيد در اين قسمت بخوانيد.
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛
مطلبي كه ستون يادداشت روز،روزنامه كيهان را به خود اختصاص داده است نوشته اي است تحت عنوان«آغاز و پايان اين راه !»نوشته شده توسط جعفر بلوري كه در ادامه ميخوانيد:
راهي كه دولت محترم پس از روي كار آمدن تاكنون در حوزه سياست خارجي «طي كرده»، مسيري كه «طي خواهد شد» و نقطهاي كه ادامه اين راه در نهايت به آن «ختم خواهد شد»، موضوع نوشتار ما است.در اين مطلب فقط به دنبال «نقد» مسيري هستيم كه دولت محترم به نظر ميرسد ناخواسته قدم در آن گذاشته است.
1- انتخاب موضوع هستهاي و گره زدن تمام مشكلات اقتصادي و گاه غيراقتصادي به آن، شروع مسيري است كه جريانهاي سياسي نزديك به دولت آقاي روحاني روي آن متمركز شدهاند و دولت محترم نيز با برخي اظهارنظرها و عملكردها بر آن صحه گذاشته است. مسيري كه به نظر ميرسد، طرح آن حتي شايد پيش از برگزاري انتخابات رياستجمهوري و پيروزي دولت فعلي پيريزي شده باشد!شايد انتخاب اين استراتژي، يعني گره زدن تمام مشكلات معيشتي و اقتصادي مردم به موضوع هستهاي، با هدف تبديل آن به مسئلهاي «حياتي» (نه صرفا ملي) براي مردم صورت گرفته است؛ تا بدين ترتيب اين گونه نتيجه گرفته شود كه يگانه راه رسيدن به هدف مطلوب، كه داشتن ايراني پيشرفته است، از مسير سياست خارجي ميگذرد و حلال مشكلات پيش روي اين مسير نجاتبخش نيز خود آمريكاست!
به نظر ميرسد، «مقصد» مرحله نخست رساندن مردم به اين «باور» بود كه اگر با آمريكا به اصطلاح «ببنديم» و موضوع هستهاي را - كه مسئله زياد مهمي هم نبود! - رها كنيم نه تنها چيزي از دست نخواهيم داد بلكه، امتيازات زيادي به ويژه در حوزه اقتصادي به دست خواهيم آورد، چرا؟ چون سرنوشت اقتصادي و امنيتي كشور به اين مسئله گره خورده است! چون آمريكا كدخدا است! چون اين كشور ميتواند با يك بمب تمام ساختار دفاعي ما را نابود كند و...
از همين روي بود كه از مدتها قبل از آغاز مذاكرات هستهاي، نه تنها موضوع هستهاي بلكه موضوع رابطه با آمريكا در دستور كار رسانههاي زنجيرهاي داخلي و خارجي قرار گرفت. در اين ميان حتي برخي، اقدام به انتشار تصاويري از ديدارهاي انجام نشده بين مقامات ايران و آمريكا كردند و توافق ژنو در ميان اين هياهوي عجيب رسانهاي حاصل شد.حال كه گرد و خاك شانتاژهاي خبري درباره توافق بزرگ! هستهاي تا حدود زيادي خوابيده، با كمي تامل و البته انصاف ميتوان بهتر به بررسي اين توافقنامه پرداخت.واقعيت اين است كه دولت محترم، امتيازات ويژهاي براي به دست آوردن مشتي «وعده» داد. وعدههايي كه فقط چند ساعت دوام داشت. اكنون كه در حال مطالعه اين يادداشت هستيد، غنيسازي 20 درصدي متوقف شده و رآكتور آب سنگين اراك نيز فعاليتي ندارد. حداقل از همين دو مورد ميشد به عنوان بزرگترين برگهاي برنده براي گرفتن امتيازاتي لااقل برابر استفاده كرد. درد اينجاست كه فعاليت رآكتور آب سنگين اراك قبل از توافقنامه ژنو متوقف شده است!
نبايد فراموش كنيم كه غنيسازي در سطح بالا، به ظاهر هم كه شده هميشه به عنوان «بزرگترين نگراني» ادعايي غرب مطرح بود و اين نگراني اكنون رفع شده است! اما آيا نگرانيهاي حقيقي ما نيز مرتفع شده است؟كافي است به موضعگيريهاي وقيحانه غربيها كه در سكوت غيرقابل توجيه طرف ايراني صورت ميگيرد، نگاهي انداخت. اوباما چند روز پيش در مركز تحقيقاتي «سابان» در حالي كه مارش پيروزي مينواخت، نسبت به آنچه از مذاكرات ژنو داد و آنچه گرفت مباهات ميكرد. وزارت خزانهداري آمريكا نيز 20 آذر ماه 92، نوزده شركت و شخصيت حقيقي را به ليست سياه تحريمهاي خود افزود، در حالي كه طبق توافقنامه ژنو، اجازه چنين كاري را نداشت و البته تيم كارشناسي هستهاي كشورمان نيز طي اقدامي انقلابي نشست هستهاي خود در وين را بلافاصله پس از كارشكني آمريكاييها رها كرد و به كشور بازگشت.
2- تا اينجاي كار مروري كوتاه شد بر مسيري كه طي شده است. اما ادامه اين مسير به كجا ختم خواهد شد؟به نظر ميرسد، مراحل بعدي راهي كه دولت محترم آقاي روحاني بدون توجه به ابعاد آن برگزيده به مسائلي چون «حقوقبشر»، «تروريزم»، «حقوق اقليتها» و... رسانده خواهد شد كه تا حدودي هم رسانده شده است. البته نه حقوق بشر به معني حقوق واقعي نوع بشر بلكه حقوق بشر مد نظر آمريكا. اينها از جمله مواردي هستند كه طرف غربي پس از برنامه هستهاي، براي تحت فشار قرار دادن جمهوري اسلامي ايران به طور ويژه و جديتر از قبل در دستور كار قرار خواهد داد كه برخي نشانههاي آن مدتي است در قالب موضعگيريهاي كاملا رسمي طرف خارجي خود را نشان ميدهد.
متاسفانه همسو با دشمن، عدهاي از شخصيتهاي سياسي و رسانهاي داخلي نيز اين «مسير» را با در دستور كار قرار دادن مواردي چون، «حقوق شهروندي»، «ارسال نامههاي سرگشاده براي آزادي فتنهگران» (حقوقبشر)، «لزوم توقف تشكيك در هولوكاست براي حمايت از مردم فلسطين» (تروريزم) و اظهارات تحريكآميز در خصوص وضعيت اقليتها و... در پيش گرفتهاند.لزوم آزادي فتنهگران، لزوم به رسميت شناخته شدن حقوق فرقههاي ضاله و بركشيده استعمار چون بهائيت، لزوم توقف حمايتها از مقاومت حزبالله، سوريه، فلسطين و... نيز مرحلهاي است كه احتمالا بعدها از سوي غرب با شدت و حدت هرچه تمامتر، مطرح و در داخل نيز به بهانه جلوگيري از اعمال تحريمهاي تازه به شكل كاملا رسمي دنبال خواهد شد. البته در برخي موارد اين پروسه به شكل غيررسمي يا نيمهرسمي آغاز شده و احتمالا در آينده به طور ويژه دنبال خواهد شد. مشابه پروسهاي كه اين روزها در كشور اوكراين و با طرح شرط آزادي يوليا تيموشنكو، رهبر اپوزيسيون و آخرين نخستوزير نارنجيها دنبال ميشود. اين رويكرد البته در اوكراين كه از ساختار مردمي و مستحكمي نظير جمهوري اسلامي برخوردار نيست، خيلي زود جواب داد و دولت اوكراين از مواضع خود در برابر غرب عقبنشيني كرد.
3- با نگاهي به شاكله توافقنامه، موضعگيريهاي غرب و خواستههاي جديد آنها، ديدن انتهاي اين مسير كار زياد مشكلي نخواهد بود.واقعيت اين است كه اسكلت و شاكله توافقنامه ژنو با هدف برچيده شدن تمام برنامههاي هستهاي ايران ريخته شده است. موضعگيريها در مورد حمايت ايران از تروريسم، لزوم رعايت حقوق بشر در ايران (اشاره به توقف حكم صريح قرآني قصاص در قطعنامههاي حقوق بشري سازمان ملل و...) كه پس از توافق ژنو با قدرت و حدت بيشتري از سوي دشمن دنبال ميشود نيز به خوبي انتهاي مسيري را كه جريانهاي سياسي و رسانهاي اطراف دولت محترم القا ميكنند نشان ميدهد. در اين بين البته نوع واكنشهاي دولت محترم بسيار مهم و تعيينكننده خواهد بود!
4- چند ماه پس از فتنه 88، يكي از مديران ارشد سابق مراكز اطلاعاتي آمريكا طي نشستي كه با حضور گروهي از كارشناسان و رسانهها برگزار شده بود، پس از انتقاد از موضعگيريهاي غيركارشناسي رژيم صهيونيستي عليه ايران و اعلام اين كه اين رژيم قادر به از بين بردن ايران هستهاي نيست اما آمريكا قادر است! در نهايت نتيجه گرفت با بمباران نميشود جلوي ايران هستهاي را گرفت. وي در نهايت تنها راه غلبه بر ايران را احياي فتنهگران ناميد و در اثناي تحليل خود تصريح كرد: «ما با ايران هستهاي مشكل نداريم بلكه با اين ايران هستهاي مشكل داريم»!راه موفقيت را اما رهبر معظم انقلاب پيش از اين ترسيم كردهاند: «راه موفقيت اين است كه در مقابل دشمن، انسان يك قدم هم عقبنشيني نكند و الا موجب تشجيع دشمن در چنگ انداختن و دست انداختن ميشود... ملت و مسئولين ايران در مقابل باجخواهي دشمنان عقبنشيني نميكنند.»
كورش شجاعي مطلبي را در ستون سرمقاله روزنامه خراسان با عنوان«يكي بود، يكي نبود در آن سال هايي كه چندان دور نبود»به چاپ رساند كه به شرح زير است:
يكي بود، يكي نبود، زير گنبد كبود، در آن سال هايي كه خيلي دور نبود، آن سال هايي كه دزدي ها و اختلاس ها و هديه هاي كلان و ميليوني نبود، در آن سال هايي كه از تجملات و تشريفات خيلي خبري نبود، از خانه ها و ويلاهاي آنچناني و پورشه هاي اينچنيني خبري نبود، در آن سال هايي كه در خانه ها از مبل ها و پرده هاي چند ميليوني خبري نبود، در آن سال ها كه در مجالس عقد و عروسي اين همه بريز و بپاش و منوي غذاي چند ده هزار توماني نبود و از مهريه هاي به تعداد سال تولد سكه طلا و جهيزيه هاي كاميوني و پر از چشم و همچشمي خبري نبود، در آن سال ها كه مراسم تعزيه ساده و بي ريا توي مسجدها و حسينيه ها برگزار مي شد و شايد با يك غذاي ساده ختم مي شد و دوربين هاي فيلم برداري تو صورت مردم و رو كفن ميت بنده خدا زوم نمي شد، در آن سال ها كه تقريباً همه مردم قانع بودند و اكثر مسئولان هم از مردم قانع تر و ساده زيست تر مثل رجايي و باهنر، آدم هاي شهر و ديار ما ايراني ها خيلي با هم همدل و بي ريا بودند بيشتر به درد همديگر مي خوردند و از هم باخبر بودند.
همسايه از همسايه خبر مي گرفت، حال و احوال همديگر را مي پرسيدند، در شادي ها با هم شريك بودند، در غم ها خيلي بيشتر از اين روزها غمخوار هم بودند، رفت و آمدها هم زياد بود مردم بيشتر اهل گره گشايي بودند، صندوق هاي قرض الحسنه واقعي هم زياد بود گر چه سرمايه هايشان كم بود اما كار مردم را راه مي انداختند. گويا كلاهبرداري و دزدي و دروغ و ريا هم كمتر بود، رشوه و اختلاس و فساد كوچك و بزرگ بانكي و شهرام جزايري و خاوري فراري يا اصلاً نبود يا اگر هم پيدا مي شد خيلي خيلي معدود بود.در آن سال ها كه خيلي دور نبود و نيست از اين وعده هاي توخالي و بي مبنا سر زبان مسئولان نبود، آن موقع ها از تهمت و افترا و لجاجت و فرافكني هاي مسئولان همچنين از قهر و آشتي و بگم، بگم و هاله نور دور سر رئيس جمهور هم خبري نبود، آري آن روزها همچنين از بعضي لجبازي هاي خاص و تن به قانون ندادن و حرف هيچ كس را گوش ندادن و اردوكشي خياباني و بعد از چند سال هنوز خود را حق دانستن و عذرخواهي نكردن از مردم و حتي فصل الخطاب ندانستن رهبري خبري نبود.
بله يكي بود، يكي نبود، زير گنبد كبود در آن سال هايي كه خيلي هم دور نبود و بازار مكاره تحريم هاي ظالمانه و گراني هاي اينچنيني اين همه داغ نبود، در آن سال ها كه ماجراي مشائي و حرف هاي خاص و آنچناني اش نبود، از مرتضوي و ماجراي تلخ كهريزك هم خبري نبود، از دهندگان و گيرندگان پاداش ها و هديه هاي ميليوني بعضي جاها از جمله تأمين اجتماعي خبري نبود، از بابك زنجاني و واسطه شدنش براي فروش ۲۴ ميليون بشكه نفت براي دور زدن تحريم ها و به قول خودش وارد كردن ۱۷ ميليارد دلار پول به كشور (كه برخي مي گويند ضرورت داشته) خبري نبود همچنين از بدهي بيش از ۱۰ ميليارد دلاري او و قصه پرداخت ۲ ميليارد و ۶۰ ميليون يورويي اش به قول رئيس كميسيون اصل ۹۰ يعني همان جايي كه براي بابك زنجاني پرونده تحقيق گشوده شده است، خبري نبود و تا اين لحظه آنچنان كه بايد روشن نشده است كه آيا او در جريان تحريم ها با كارهايي كه انجام داده از جمله واسطه شدن براي فروش نفت و دور زدن تحريم ها كه كار ساده اي نيست خدمتي در خور براي كشور انجام داده است يا از قِبَل تحريم هاي ظالمانه و برخي سوء مديريت ها و بي تدبيري ها، وي توانسته است توشه و باري بسيار بسيار در خور در كيسه خود بيندوزد كه اميدواريم اين قصه هر چه زودتر براي افكار عمومي روشن شود.
بله يكي بود يكي نبود، زير گنبد كبود در آن سال ها كه چندان دور نبود و آمار ازدواج جوانان بالا و آمار طلاق بسيار پايين و قبح و زشتي طلاق بين مردم خيلي خيلي زياد بود برعكس حالا كه گويا اين طلاقي كه عرش خدا را مي لرزاند براي برخي قبحي ندارد و متأسفانه به انواع طلاق هاي عاطفي و غيره تقسيم شده كه بر اثر زياده خواهي و تنوع طلبي و گاه پيدا نكردن شناخت لازم در ابتداي ازدواج رخ مي دهد و متأسفانه آمار آن فاجعه بار شده است. در آن سال ها كه مثل اين روزها برخي خيابان هاي تهران و شهرهاي بزرگ و حتي شهرهاي مذهبي همچون مشهد مقدس به سالن و نمايشگاه انواع و اقسام آرايش ها و بزك هاي تند و زننده و لباس هاي كوتاه و تنگ و چسبان مانكن ها و... تبديل نشده بود و سن ازدواج هم اين همه بالا نرفته بود و بيكاري و گراني نيز اينچنين بيداد نمي كرد كه بهانه و بلكه عاملي مهم براي ترس از ازدواج شود در آن سال ها كه تبعيض و فاصله طبقاتي كم به چشم مي خورد و رانت و پارتي و رابطه بسيار كم اثر و كم رنگ بود. در آن سال ها كه هجمه فرهنگي مثل اين روزها به وسيله فضاي مجازي، اينترنت و انواع كانال هاي ماهواره اي و... تا عمق برخي خانه ها نفوذ نكرده بود.
بله يكي بود، يكي نبود، زير گنبد كبود در آن سال هايي كه خيلي دور نبود يك دنيا عاطفه، مسئوليت پذيري، ساده زيستي، بي ريايي، فداكاري، جوانمردي و ايثارگري بود مخصوصاً در سال هايي كه وطن عزيزمان مورد هجمه صداميان قرار گرفته بود آن سال ها و حتي چند سالي پس از آن هزار هزار جوان صف مي كشيدند براي بذل جان تا وطنمان، دينمان، انقلابمان و كشورمان بماند جاودان تا بيايد آقايمان صاحب زمان (عج). غير از چمران و صياد شيرازي و همت و باكري و كاوه و جهان آرا و برونسي كه از بنايي به واسطه ايثارگري به فرماندهي رسيده بود و آن گاه كه از جبهه به مرخصي آمده بود حتي برنتابيد كه چند ساعتي فرش هايي را كه از سپاه در خانه او براي آمد و رفت ميهمانان آورده بودند پهن بماند و زينت خانه اش باشد و... هزار هزار حسن عليپور داشتيم كه وقتي از جبهه ها به مرخصي آمده بود و كتاني هايش چشم يك نوجوان محله شان را گرفته بود بي درنگ كتاني ها را به او هديه داد و دوباره كفش هاي كهنه اش را پوشيد و با اين كه در جبهه مسئول تداركات بود و صدها كفش و ديگر لوازم را كليددار و امانت دار بود تا دوباره نوبتش نشد به برداشتن كفش نو براي خودش حتي فكر هم نكرد.
آري هزار هزار محمدعلي توسلي داشتيم كه موقع رفتن به جبهه پيش مادرش التماس مي كرد و زار زار گريه مي كرد و مي گفت برايم دعا كن. تا مادر دست به دعا برداشت محمدعلي گفت مادر برايم دعا كن تا براي قرآن و وطنم شهيد شوم، پيش خدا بروم و مادرش ناگاه دستش به نيمه رسيد و پايين آمد. گفت مادر جان تو بايد عصاي پيري من باشي اما باز هم محمدعلي به مادرش التماس كرد و گفت مادر تو را به خدا از من دل بكن تا بتوانم پرواز كنم آنقدر گفت كه مادر با همه آرزوهايش تسليم شد و گفت برو مادر، و محمدعلي رفت همان شب مادر محمدعلي وقتي از حرم امام رضا(ع) به خانه بازگشت شب در خواب عده اي را ديد كه در صفي نشسته اند و يكي يكي گويي به عرش پرواز مي كنند.
با محمدعلي خود كه در صف نشسته بود و منتظر، گفت وگو كرد تا هنگامي كه نوبت به محمدعلي رسيد و پَر كشيد و پس آن گاه مادر در عالم رويا ديد فرشته اي با دو بال كه سري شبيه محمدعلي داشت در خانه را مي زند مادر از خواب پريد به كوچه آمد، ۲ ساعت از نيمه شب گذشته بود مادر در كوچه فرياد زد گلم، بلبلم، پسرم، پَر كشيدي؟ پدر شتابان سوي مادر آمد و گفت چه مي گويي. مادر گفت محمدعلي شهيد شد. صبح همان روز همسايه در خانه پدر و مادر محمدعلي را زد و گفت تلفن با شما كار دارد آخر آن زمان آن ها تلفن در خانه نداشتند، صدايي از آن طرف گوشي خبر شهادت محمدعلي را به مادرش داد و...
پدران و مادران زيادي مثل پدر و مادر محمدعلي توسلي و حسن عليپور، غيور جوانانشان را حتي ۲، ۳، ۴ و ۵ فرزند دلبندشان را به جبهه ها فرستادند و شهيد شدند تا خصم درمانده شود و ايران و قرآن و مام ميهن و استقلال و عزت وطن و سرافرازي ملت، تابنده و جاودان بماند و به لطف خدا ماند و خواهد ماند و هر روز سرافرازتر از ديروز به شرط آن كه ياد و راه شهيدان و جانبازان و آزادگان پررهرو باشد كه هست و هنوز هزاران هزار جوانمرد غيور با كوچكترين اشاره خلف صالح امام(ره) در صورت بروز هر حادثه اي يا تجاوزي آماده جوانمردي و جانفشاني اند و اين ميراث داران آن بزرگ مردان در همه صحنه هاي علمي و فني و تكنولوژيكي و سياسي و فرهنگي ثابت كرده اند كه در صحنه اند و با توكل به خدا و پيروي از رهبري به عنوان عمود خيمه نظام به پيش مي تازند و حماسه مي آفرينند در همه عرصه ها، آنچنان كه در انتخابات اخير اين مردم و جوانانشان حماسه آفريدند. همان حماسه اي كه بار ديگر منطقه و جهان و دوست و دشمن را به شگفتي و تحسين ملت ايران واداشت حماسه اي كه ناخداي فرزانه كشتي انقلاب با گفتار و رفتار و مواضع خود نقش اساسي در شكل گيري آن داشتند و به خوبي اين حماسه را پيش بيني كرده بودند.
اين مردم و جوانانشان علي رغم همه فشارهاي سياسي و تحريم هاي اقتصادي و با وجود همه نقص ها و كاستي هاي برخي مسئولان و راه گم كردگان همچنان در بسياري از عرصه ها نشان داده اند كه به بركت انقلاب و اسلام و هدايت هاي امام و رهبري و از همه مهمتر لطف خداوند به توانمندي ها و ظرفيت هاي بالقوه و به فعليت در آمده خود و كشورشان باورمندند و با قبول و باور عميق به اين كه «ما مي توانيم» به دنيا و تاريخ اثبات كرده اند كه قدم هاي قابل توجه در ارتقاء فرهنگ و دينداري خصوصاً جوانان برداشته شده است. اعتكاف سالانه چند صد هزار دانشجو و دانش آموز در مساجد و حرم مطهر امام رضا(ع) و استقبال گسترده از سفرهاي راهيان نور، حضور چند ده ميليوني مردم در اماكن مقدس در شب هاي قدر و حضور آحاد ملت خصوصاً جوانان در دعاي عرفه و نمازهاي عيد قربان و غدير و برگزاري عزاداري هاي چند ده هزار نفري باشكوه در ايام تاسوعا و عاشوراي حسيني، حضور قابل توجه پير و جوان و دختر و پسر در گروه هاي عزيمت كننده به زيارت امام رضا(ع) با پاي پياده بخشي از اين توفيقات است. پيشرفت هاي روز افزون در اكثر عرصه هاي علمي و دفاعي كه اصلي ترين عامل پيشرفت و توسعه خوداتكايي كشور است از جمله ديگر توانمندي هاي به فعليت رسيده اين ملت است. تداوم و افزايش عزت ملت در نزد ملت هاي آزادي خواه جهان از ديگر بركات مقاومت و عزت مداري مردم اين سرزمين است.
و اما براي مانايي و جاودانگي و سرافرازي هر چه بيشتر ايران مسئولان نيز بايد همچون امام عزيز سفر كرده و خلف صالحش با توكل به خدا و باور مردم و روحيه انقلابي و عزتمداري همچون رجايي و باهنر و بهشتي و مطهري و ديگران به وظايف و تكاليف سنگين خود در مقابل خداوند و اين ملت عزيز و بزرگوار عمل كنند و با خدا و مردم صادق باشند و هميشه به خاطر داشته باشند كه اين انقلاب و كشور به بهاي سنگيني پابرجا مانده و اساساً اين انقلاب با اقتدا به سرور و سالار شهيدان حسين بن علي(ع) شكل گرفته و قرار است در مسيري حركت كند كه اميرمومنان و پيش از او حضرت ختمي مرتبت محمد مصطفي(ص) گام برداشته اند.
در مسير همان امامي كه براي حفظ بيت المال در مقابل تقاضاي برادرش عقيل، آهن گداخته به دست او نزديك مي كند و براي انجام برخي امور كه شخصي مي داند، شمع بيت المال را خاموش مي كند و شمعي از اموال خود برمي افروزد و در همان ۴ سال و اندي حكومت بي نظيرش در تاريخ با همه فتنه ها و دسيسه هايي كه قاسطين و ناكثين و مارقين به پا كردند آنچنان با توكل به خدا و پيروي از سنت پيامبر اعظم نه تنها خود با تقوا پيشگي هميشگي و بي بديلش به داد و عدالت با مردم رفتار كرد بلكه حتي واليان و استانداران خود را نيز به شدت به تقوا و عدالت و رعايت حقوق مردم توصيه مي فرمود. مولاي متقيان در فرازي از سخنان گهربارش درباره دقت در حفظ بيت المال خطاب به كارگزاران حكومت مي فرمايد: قلم هاي خود را نازك بتراشيد و خط هايتان را نزديك به هم بنويسيد تا از اسراف پرهيز شود و حالا اين مسئولان هستند و خون شهيدان و مقتداي مومنان، علي(ع) تا چه بگويند و چگونه عمل كنند و در مقابل خدا و رسول و قرآن و شهيدان و اين مردم چه پاسخي داشته باشند.
محمود فرشيدي در مطلبي با عنوان«سران قوا و ضرورت تقويت شوراي عالي انقلاب فرهنگي»در ستون سرمقاله روزنامه رسالت به چاپ رساند اينگونه نوشت:
"فرهنگ، حاشيه و ذيل اقتصاد و سياست نيست، بلكه اقتصاد و سياست، حاشيه وذيل فرهنگ هستند." رهبر معظم انقلاب اسلامي هفته گذشته در ديدار رئيس و اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي ضمن تاكيد بر نكته مهم فوق، رهنمودهاي ديگري نيز ارائه فرمودند. معمولا هر سال در ديدار اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي، مقام معظم رهبري موارد كليدي و حساسي را يادآور شده و حتي بعضا با زبان گلايه از اعضاي شوراي عالي، پيگيري آنها را خواستار شده اند و شايسته است رسانه هاي ارتباط جمعي به نمايندگي از جامعه، فهرست اين رهنمودها را تدوين و اجراي آنها را پيگيري كنند.در اين ديدار، رئيس جمهور محترم نيز اين نكته را متذكر شد كه "اگر دولت قصد داشت بهترين مشاوران فرهنگي را برگزيند، نمي توانست بهتر از اين اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي را انتخاب كند." و بدين ترتيب به شايعاتي پايان داد مبني بر اينكه پيشنهاد رئيس جمهور، تغيير دبير و اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي قبل از پايان دوره آنان و جايگزيني برخي آشنايان مي باشد.
در شرايطي كه دشمنان اسلام و ايران، دهها و صدها بنياد و موسسه فرهنگي براي مقابله با ارزش ها و باورهاي ديني و فرهنگي ما تاسيس كرده اند و با اختصاص بودجه هاي هنگفت از آنها حمايت مي كنند، روشن است كه ارتقاي جايگاه و تقويت شوراي عالي انقلاب فرهنگي و برنامه ريزي براي هدايت و گسترش فرهنگ، ضرورتي راهبردي است و بايد در رأس اقدامات نظام و دولت قرار گيرد.
البته دشمن براي آنكه برنامهريزيهاي تخريبياش با مقاومت فرهنگهاي مورد هجوم، مواجه نشود، در پوشش دفاع از "آزادي" براي تحميل فرهنگ خود تلاش مي كند و اين در حالي است كه نظام سلطه در سرزمين خود كوچكترين نماد فرهنگي مخالف را بر نمي تابد چندان كه حتي دختران دانش آموز را به جرم داشتن روسري از تحصيل محروم مي كند اما عليرغم اين رويارويي و هجوم فرهنگي، دولت ها و
مجلس ها به علت تغييرات چهارساله و نيز مشكلات روزمره اجرايي، اقتصادي و اجتماعي، كمتر فرصت پرداختن به مسائل فرهنگي را پيدا كرده اند و از طرف ديگر عملكرد غير سياسي شورايعالي و حركت در مسير اهداف نظام اسلامي، نشان دهنده آن است كه اين نهاد
مي تواند به عنوان تكيه گاهي مطمئن، نقشي تاثيرگذار در عرصه مسائل فرهنگي كشور ايفا نمايد و در شرايطي كه استكبار جهاني، مقابله با ارزشهاي فرهنگي ما را هدف قرار داده است و با گسترش فساد اخلاقي و بي بند و باري، اعتياد و ترويج مكتب هاي شيطاني و توليد انبوه شبهات، تخريب هويت ايراني، اسلامي جامعه ما خصوصا جوانان و نوجوانان كشور را نشانه گرفته است، ريشه يابي و شناسايي عوامل فرهنگي گرايش به اين ناپاكيها، وظيفه سنگيني است كه اين شورايعالي بايد در قبال آن بيش از پيش احساس مسئوليت كند.
ناگفته پيداست كه در مسائل فرهنگي نيز پيشگيري و ايجاد مصونيت چارهسازتر از درمان است و از آنجا كه جوانان و نوجواناني كه تحت تاثير محيط هاي زندگاني ناسالم به هويت والاي انساني خود پي نبرده اند، بيشتر در معرض توطئه هاي دشمن هستند، ضرورت سرمايه گذاري در محيط هاي آموزشي وتربيتي، بخصوص از دوران كودكي،بيش از پيش آشكار مي شود و اينگونه است كه مي توان نسل آينده را در برابر امواج مسموم شيطاني، مقاوم ساخت. اما واقعيت آن است كه ميزان حضور و نظارت شوراي عالي بر محيطها و دستگاهها و نهادهاي تربيتي و آموزشي، در حد انتظار نبوده است و شايد بتوان گفت با تاثيرپذيري از مشاهده برخي جلوه هاي انديشه و فرهنگ غرب در محيط هاي دانشگاهي، سهم بيشتري از اوقات و جلسات شورايعالي، صرف پرداختن به مسائل دانشگاه شده كه در جاي خود قابل تقدير است.
البته خلأ حضور صاحبنظران آموزش و پرورش نيز در اين كاستي بي تاثير نبوده است و فرهنگيان متعهد اميدوار هستند در انتصابات دوره بعد، سهم آموزش و پرورش در شواريعالي، افزايش يابد.
در عين حال از رويكرد شورايعالي طي يكي دو سال اخير كه منجر به تصويب سند تحول بنيادين در آموزش و پرورش شد، بايد سپاسگزاري كرد هر چند به دليل نقش تاثير گذار و بي بديل آموزش و پرورش در تربيت سالم و انتقال مفاهيم و ارزشهاي ديني و اخلاقي، به نظر مي رسد ضروري است شورايعالي روند امور جاري بر سرنوشت ميليونها دانش آموز را بيش از گذشته مورد توجه و نظارت قرار دهد. به عنوان مثال صلاحيت انتصاب رئيس يك دانشگاه حتي گاه با چند صد دانشجو، بايد به تاييد شورايعالي برسد اما چرا نبايد انتصاب مديركل آموزش و پرورش يك استان كه دهها هزار معلم و صدها هزار دانش آموز تحت مديريت او قراردارند، در شورايعالي مورد تاييد قرار گيرد؟!يكي ديگر از نكاتي كه حضرت آيت الله خامنه اي در اين ديدار بر آن تاكيد كردند عملياتي شدن مصوبات شورايعالي بود و فرمودند: "مصوبات شورا حتما اجرا شوند" و ضمن اشاره به اهميت اسنادي نظير نقشه جامع علمي كشور، سند تحول بنيادي در آموزش و پرورش، سند دانشگاه اسلامي و سند راهبردي نخبگان يادآوري كردند كه "خود شورا نيز بر نحوه اجراي آنها نظارت داشته باشد."در صورت عدم پيگيري شورايعالي، اين نگراني جدي است كه اين مصوبات مهم به فراموشي سپرده شود يا در مقام اجرا دچار تحريف گردد و به سرنوشت برخي مصوبات قبلي شورايعالي مبتلا شود.
به عنوان مثال مصوبه شورايعالي در باره حجاب و عفاف با بيش از چهار صد ماده، وظايف دستگاههاي مختلف را تعيين كرده است و از جمله بيش از 20 ماده آن مربوط به وزارت آموزش و پرورش مي باشد كه اغلب دستگاهها يا اساسا آن را ابلاغ نكردند يا اقدامي جدي براي اجراي آن به عمل نياوردند. همچنين مصوبه شورايعالي مربوط به تعيين ضوابط مديران مدارس، در دولت هشتم گرفتار آئين نامهاي تحريف شده و نامربوط گرديد و طبعا اگر براي اجراي سند تحول بنيادين هم شوراي نظارتي پيش بيني شده تشكيل و فعال نشود نميتوان نسبت به اجراي دقيق سند و عدم تحريف آن اطمينان حاصل كرد.در يك كلام بايد گفت شورايعالي انقلاب فرهنگي براي آنكه بتواند در اين شرايط حساس، رسالت خطير خويش را ايفا نمايد بايد تقويت شود و با توجه به حضور روساي سه قوه در اين شورا، تقويت آن در دست اعضاي شوراست. شايد بتوان ادعا كرد كه در گذشته روساي قواي مقننه و قضائيه كمتر در مقام رئيس قوه در اين شورا حاضر شده اند و حضورشان به عنوان يك عضو موجب شده است كه جلسات شورايعالي شبيه به جلسات هيئت دولت و با مديريت رئيس جمهور اداره شود كما اينكه روساي جمهور نيز غالبا همه توان اجرايي تحت مديريت خود را براي تقويت شورايعالي و بخصوص اجرايي مصوبات آن به كار نگرفتهاند.
اميد است توصيه هاي اخير مقام معظم رهبري، نقطه عطفي در نقش آفريني موثر و حضور چشمگير شورايعالي انقلاب فرهنگي در عرصه مسائل و مشكلات فرهنگي كشور باشد.
روزنامه وطن امروز مطلبي را با عنوان«كدخدا وفا ندارد!»دكتر مجتبي اصغري در ستون يادداشت روز خود به چاپ رساند كه در ادامه مطالعه ميكنيد:
قبيلهگرايي سياسي، صفتي برآمده از بيتقوايي حزبي است. فرد فرد يك حزب يا يك گروه سياسي كه اجتماعي با هدف قبيلهگرايي تشكيل ميدهند بايد آلوده به صفت بيتقوايي باشند تا به واسطه اين همگرايي شيطاني از خطاي هم قبيله خويش «دفاع» كرده و حتي در اين راه ناقدان و دلسوزان را نيز بينصيب از بيانصافي برآمده از بيتقوايي خويش نگذارند. در مقابل مشي و منش حافظان و ياوران امام و امت در حكومت اسلامي اكيدا چنين نيست. اميرالمؤمنين عليهالسلام ميفرمايد: «وقتي در ميدان جنگ ديدي رفيق تو ضعيفتر است، به شكرانه نعمت شجاعت، به كمك او بشتاب.» با تمسك به سنت الهي و سيره علوي به نقد پرونده ملي نقض يكجانبه توافق هستهاي كشورمان با غرب از جانب دولت آمريكا ورود ميكنيم. برخلاف همه تشنجآفرينيهاي چند ماه گذشته از جانب رسانههاي موسوم به زنجيرهاي آنچه توافق نهچندان شيرين ژنو را با مرگي زودهنگام روبهرو ساخت نه تحليلهاي جبهه حاميان انقلاب اسلامي بود كه درشتگويي، بدعهدي و خيانتپيشگي غربيها را از رسانههاي جهاني رصد ميكردند و نه پيشبينيهاي رسانههاي خيرخواه وطني!
پيش از اين در همين ستون نوشتيم نخستين نتيجه تكيه بر تحليل غلط از جامعه سياسي آمريكا و اسرائيل، سياستورزي اشتباه در عرصه جهاني است. وقتي وزير خارجه كشورمان با تاكيد بر ترويج تحليل مندرآوردي يك جوجه فراماسون سوئدي – آمريكايي- ايراني، اوباما و جان كري را «ضدصهيونيست» ميخواند و طرح دوگانهسازي قدرت ميان آمريكا و سايه خاورميانهاياش را صادقانه باور ميكند اجبارا پس از عهدشكني عمدي «دولت» آمريكا – نه كنگره وابسته به آيپك!- ناچار به توضيحدهي به بچههاي انقلاب است. اكنون دكتر ظريف بايد به ملت و رسانهها توضيح دهد در چنين شرايطي اوباما و جان كري در دسته صهيونيستهاي باهوش طبقهبندي ميشوند يا گونهاي جديد به نام «شبهصهيونيست» يا مثلا «صهيونيستنما» به تحليلهاي دستگاه سياست خارجي كشورمان اضافه خواهد شد؟!
توجه به اين نكته ضروري است كه هدف از بازكردن مجدد پرونده تحليلهاي سه ماه گذشته خداي ناكرده نواختن ديپلماتهاي ايراني به چوب بيوفايي و بدعهدي نيست. وقتي تيمي از جانب يك ملت براي ماموريتي ويژه انتخاب ميشود همگي در نتيجه نيز سهيم هستيم حال چه سهممان«برد-برد» باشد چه «باخت – برد»! آنچه بسيار مهم است اصلاح تحليلهايي است كه بنياد تصميمات دستكم 4 سال آينده دستگاه ديپلماسي كشور بر آنها گذارده ميشود. به قول شهيد حسن باقري در كليپ مشهور سرزنش فرماندهان گردانهاي خودي پس از شكست عمليات «تصور اينكه چون حق با ما است پس خدا ما را بدون شناسايي دقيق و زحمت كشيدن پيروز ميكند از اساس باطل است! نميشود كه دشمن زحمت بكشد و ما بدون تلاش پيروز شويم؛ اين برخلاف سنتهاي الهي است!»
برژينسكي سالها عمليات شناسايي در مرزهاي فكري ايرانيان را مديريت كرد آقاي وزير امور خارجه! دستكم خود جنابعالي ساعتها با شاگردان وي در سمت نماينده ايران در سازمان ملل گفتوگو داشتهايد. اگر ما به نام ديپلماسي عمومي در فيسبوك، يك صفحه فارسي با مخاطب ايراني را ماهها با هدف برچسب زدن و صهيونيست خواندن منتقدان باز نگه ميداريم بد نيست گاهي هم بياد بياوريم اين همان طرح 50 و چند ساله وزارت خارجه آمريكاست كه امروز حاصل تحليلها و برآوردهاي دقيقش تا اينجاي كار ايران و ايراني را بازنده ميدان ديپلماسي ساخته است! نشست و برخاست «بي اجازه يا با اجازه» در هزار انديشكده آمريكايي- اسرائيلي نه تنها يك خط به تحليلسازي درست دستگاه سياست خارجي ما كمك نكرد بلكه تصويري دقيق از فضاي فكري وزارت امورخارجه ايران و ديپلماتهاي وطني به آمريكا و اسرائيل بخشيد. اينگونه ميشود كه تريتا پارسي گستاخانه از تصوير كتابخانه پشت صحنه پيام ويدئويي وزير امور خارجه ايران براي تبليغ كتاب خود در فيس بوك بهره ميبرد و در عين حال به شوراي روابط خارجي آمريكا پيشنهاد ميكند براي نشاندن ايران بر سر ميز مذاكره از فرصت ميان تاثيرگذاري حداكثري تحريمهاي گذشته و ترس از تصويب تحريمهاي جديد پيش رو در كنگره بهره ببرند! عجبا از اندازه ايراني بودن ديپلماسي كه برآمده از تز دكتراي پارسي به رهبري فوكوياما و برژينسكي و سيك و رمضاني است و با بودجه بنياد برادران راكفلر كتاب ميشود! با كدام حقيقتسنج صحت چنين تحليلهايي را بسنجيم تا باورمان شود آيپك با آن همه قدرت اجازه رئيسجمهور شدن اوباماي آنتيصهيون(!) را با شعار «آخرين منجي يهود» زيرسبيلي صادر كرده است!
حال اين اوباماي نئوليبرال صلحطلب و ويليام برنز و وندي شرمن به اندازهاي در دستگاه سياست خارجي ايران «صداقتپيشه و قابل اعتماد» ارزيابي شدهاند كه ما همه تخم مرغهاي ديپلماسيمان را آسودهخاطر در سبد آنها ميگذاريم و پيش پيش فرمان جشن ملي نيز بابت امضاي توافقي آسماني صادر ميكنيم! بپذيريد ميان آمريكا و سگ هار خاورميانهاياش هيچ فاصلهاي نيست. آنچه در ظاهر به نمايش گذارده ميشود تنها براي خام كردن ملتهاي عرب است تا به واسطه رقيبآفريني در صحنه بينالملل مسير چاپيدن ماندگارشان هموارتر شود. بناست روي عربستان و قطر و امارات و اردن و بحرين كه در ماجراي سوريه گمان بيصاحبي برشان داشته بود كم شود اگرنه آن كه تصور ميكند آمريكا تولههاي نفتياش را زمين گذاشته تا آغوش خود را براي ايران هستهاي تا دندان مسلح با ديسيپلين ايدئولوژيك جهاني در مرحله ورود به باشگاه قدرت باز كند يا سياست نخوانده يا با لقمهگيريهاي عرصه روابط بينالملل بيگانه است.
كليد سازشكار ساختن ملتهاي خاورميانه «به گمان» حرامخواران اقتصادي شوراي روابط خارجي آمريكا در دست دولت ايران است و با سوار كردن چند كلك ديپلماتيك هم از دست ايرانيان خارج ميشود و در جيب اسرائيل و نتانياهو گذارده خواهد شد. برآورد استراتژيك غلط كه فقط اختصاص به ما ندارد! اينجاي كار را دشمن غلط پنداشته است چون كليد نجات اسرائيل از موج بيداري اسلامي ملتهاي مسلمان منطقه را امام خميني(ره) سالها پيش نابود كردند و شاه كليدش نيز هرگز يافت نشد! لازمه ايجاد صلح جهاني، ورافتادن ظالمين و مستكبرين است و همهگيري عدالت جهاني! اگرنه سالهاست راكفلرها بخش عظيمي از بودجه نفتيشان را آشكارا خرج پروژه «peace building» -صلحسازي!- ميكنند. اتفاقا خيلي از همين مديران رسانههاي زنجيرهاي پيش و پس از اين سبيلشان با اين نرخهاي حرام چرب ميشود.سنت الهي ميگويد ظلم دوام نميآورد و حتي اگر همه ثروت قارونهاي غربي و شرقي خرج پروژه صلح خاورميانه شود... بيفايده باقي ميماند! حتي در حوزه فلسطين اشغالي! يا در پايگاه نظامي بحرين! از آن بدتر در باريكه غزه! در بلنديهاي جولان! سوريه كه ديگر روضه حضرت عباس است! بماند براي بعد!
يك كلام ختم كلام! ديپلماسي ايراني تا زماني كه برآمده از تئوريپردازيهاي دانشكدههاي روابط بينالملل آمريكايي و انگليسي باشد نسخه ضد آن همزمان با نمايش بينالمللي از جانب غرب به اجرا گذاشته خواهد شد. فراموش نكنيم همان دانشگاههايي كه از پذيرش دانشجويان ايراني در رشتههاي مرتبط با علوم تكنولوژي لب مرزي خودداري ميكنند آغوششان به روي ديپلماتها و دانشجويان نخبه ايراني در علوم انساني توأم با ارائه انواع بورس تحصيلي و كمكهزينههاي تشويقي گشوده است. به جاي رجوع به 10 يا 20 روز قبل از توافق گاهي لازم است حوادث بيست سال گذشته را مرور كنيم. با مرور حاصل جمع«تماس» با سرداران ديپلماسي عمومي آمريكا و اسرائيل كه اتفاقا خود را خسته از صهيونيسم نشان ميدادند، پرونده تاريخي گذشته را مرور كنيد. نطفه نخستين تحليلهاي غلط اندر غلط باند نيويوركيها درباره جامعه آمريكا و روابط دولتهاي ايالات متحده و رژيم صهيونيستي كي وكجا شكل گرفت؟ فراموش نكنيم هر شكست پلي براي دستيابي به موفقيتهاي آتي است. تكيه بر سرمايه و فكر ايراني در كنار بهكارگيري نسخههاي وطنپرستانه ديپلماسي ايراني قطعا در آينده نزديك به لطف خداوند متعال، گرهگشا خواهد بود. در مقابل نتيجه تلاش براي كاهش قدرت ملي به منظور گشادهدستي در معامله منافع يك ملت بر سر ميزه مذاكره بدنامي تاريخي به بار خواهد آورد كه اهداف حداقلي همقبيلهايها نيز در پس عواقب سهمگين آن برآورده نخواهد شد
«ضربه بزرگ حيثيتي به آمريكا»عنواني است كه روزنامه جمهوري اسلامي در ستون سرمقاله خود به چاپ رساند:
دولت آمريكا كه اين روزها به دليل اقدام مغاير با توافقنامه ژنو و افزودن 17 شركت و شخص حقيقي ايراني و خارجي به فهرست تحريمهاي هستهاي عليه ايران زير رگبار سؤالات قرار گرفته، قطعاً براساس پيش فرضها و تحليلهايي مبادرت به اين كار كرده و اهدافي را مدنظر داشته كه بايد دقيقاً مورد ارزيابي قرار گيرند.
1 - سادهترين احتمال در ريشهيابي دلايل اين اقدام وزارت خزانهداري آمريكا، وجود اختلاف و سردرگمي ميان مقامات آمريكايي در قبال ايران و توافقنامه ژنو است، بدين معنا كه جناحهاي سياسي در آمريكا در طيف وسيعي از مخالفت تا موافقت با توافق هستهاي با ايران قرار دارند و امكان تصميمگيري براساس مصالح واقعي مردم آمريكا و رأي دهندگان آمريكايي از آنها سلب شده و مجبورند ضمن حضور "جان كري" در كنگره براي توجيه توافق انجام شده با ايران، از سوي ديگر براي بستن دهان مخالفان اين توافق كه در صحنه سياسي از قدرت و لابي عمدهاي برخوردارند، گامهايي را به نفع آنها بردارند. شايد شاهد اين اختلاف و سردرگمي، كشمكش ميان وزارت خارجه و وزارت دارايي (خزانه داري) آمريكا باشد كه فهرست تحريمي اخير، حاصل فشار كار گروه خزانهداري آمريكاست.
2 - اين سردرگمي، در عين حال منجر به يك بازي هدفمند و اقدام دو منظوره آمريكا، درست يك روز بعد از مجادلات جان كري در مذاكره و مباحثه با سناتورهاي آمريكايي در ادامه تلاشهاي يك هفتهاي دولت اوباما براي جلب حمايت كنگره از توافق با ايران صورت گرفت. در مسير همين تحليل است كه روزنامه "لس آنجلس تايمز"، اقدام آمريكا در افزودن 17 نام جديد به فهرست تحريمها عليه ايران را در راستاي "يك عمل با دو هدف" معرفي كرده و مينويسد: "نگهداشتن فشار بر روي ايران در مذاكرات جاري هستهاي و همچنين متقاعد كردن سناتورهاي تندرو درخصوص تحريمهاي وضع شده و عدم نياز به تصويب تحريمهاي جديد در سنا، از اهداف كاخ سفيد در ادامه فشارهاي تحريمي سابق بر ايران بوده است."پايه چنين تحليلي، تحت فشار بودن كاخ سفيد در جا انداختن تصميم خود براي امضاي توافق هستهاي با ايران است و اينكه اوباما و همفكرانش سعي دارند با در پيش گرفتن يك بازي جديد دوگانه، هم مخالفان خود در حزب جمهوريخواه و هم لابي صهيونيستي را راضي نگهداشته و هم در يك پوشش حقوقي، اين تحريم را ادامه همان تحريمهاي گذشته قلمداد كند.
3 - هر چند كاخ سفيد سعي دارد دهان مخالفان خود را در داخل آمريكا با اعمال چنين تحريمي ببندد و آنها را براي مدت شش ماه مهار كند و يا به عبارت ديگر مخالفان توافق هستهاي با ايران را با اين هديه به تعطيلات آخر سال بفرستد و آنها تا اواسط سال جديد ميلادي سوژهاي را براي مطرح كردن نداشته باشند، ولي در عين حال قصد دارد توافق ژنو را در داخل ايران در معرض انتقاد و تيررس مخالفان دولت قرار داده و موضوعي را براي تحت فشار قرار دادن دولت جمهوري اسلامي ايران و ايجاد شكاف ميان افكار عمومي يكپارچه ملت ايران در اختيار تندروها بگذارد.
4 - تحليل ديگر مبتني بر اين اصل است كه هدف آمريكا از اين اقدام، كاملاً قابل فهم است و سردرگمي، تناقض و يا مغايرتي در آن وجود ندارد. اقدام دولت آمريكا در جهت اعمال تحريم 17 شركت و اشخاص حقيقي ديگر مرتبط با پرونده هستهاي ايران، خارج از اين بحث حقوقي كه آيا اقدام به وضع تحريم، موضوعي جديد بوده يا ادامه همان تحريمهاي سابق است و امري خلاف توافق ژنو صورت گرفته يا نه، مبتني بر اين راهبرد آمريكايي است كه آنها تصور ميكنند دولت ايران نيازمند توافق ژنو است و براي شرايط عدم توافق، هيچ برنامهاي ندارد و بالاجبار بايد به شرايط موجود و هر وضعيت متغيري كه آمريكا ايجاد كند، تن در دهد.برپايه اين تحليل برخي مقامات آمريكايي همانگونه كه گفتهاند، معتقدند اساساً، اين تحريمها بود كه ايران را به پاي ميز مذاكره آورد و باز هم فقط تحريم است كه آنها را پاي ميز مذاكره نگه خواهد داشت. از اين رو تا وقتي كه توافق نهايي حاصل نشده، نبايد اجازه داد چارچوب كلي تحريمها به نحوي آسيب ببيند كه محاسبات ايران درباره ضرورت پايبند ماندن به توافق و تداوم مذاكرات دگرگون شود. براساس اين تحليل، عجيب نيست كه دولت آمريكا به تشديد تحريمها عليه ايران ادامه دهد و حتي اين روند را در صورت كنار رفتن پرونده هستهاي، به حوزههاي غيرهستهاي مثل وضعيت حقوق بشر در ايران نيز تسري دهد.
با توجه به تحليلهاي اشاره شده در مورد علت تصميم اخير دولت آمريكا عليه 17 شركت و شخص حقيقي مرتبط با فعاليت هستهاي ايران بايد به اين نكات توجه داشت:
الف - اقدام اخير آمريكا قطعاً و بيهيچ شبههاي، خلاف توافقنامه ژنو و الزامات طرفين در گام نخست است، زيرا يكي از محورهاي صريح مقرر در رابطه با الزامات غرب در گام اول، "تعهد سياسي آمريكا، اتحاديه اروپا و گروه 1+5 به عدم تصويب تحريمهاي جديد عليه جمهوري اسلامي ايران است". عبارت، "عدم تصويب تحريمهاي جديد" به معناي ضرورت عدم مبادرت به هرگونه اقدامي است كه وضعيت تحريمهاي فعلي عليه ايران را تشديد كند و يا توسعه دهد.براين اساس، مسأله محوري در گام نخست توافقنامه ژنو، به حالت متوقف در آوردن وضعيت موجود تحريمهاست، به گونهاي كه نه تنها تحريمها از سطح فعلي بيشتر نشود، بلكه بتوان نسبت به تعليق و توقف برخي از آنها به صورت مقرر در بندهاي توافقنامه نيز اقدام كرد. بنابر اين، اقدام اخير آمريكا اقدامي برخلاف الزامات توافق ژنو محسوب شده و برهم زننده سطح و شمول تحريمها و مغاير با كاهش آنهاست.
ب - از آنجا كه روح توافقنامه ژنو، كاهش سياست تحريمها بويژه از جانب آمريكاست و تخلف از آن ميتواند تهديدي براي آينده تلقي شود، واكنش هوشمندانه، ارزيابي دقيق و ادراك پيامدهاي اين ماجرا توسط دستگاه ديپلماسي كشورمان ميتواند راهگشا و كارساز باشد.
گروه مذاكره كننده ايران در واكنش به اين اقدام متخلفانه آمريكا ميتواند خواهان موضعگيري مناسب و عكسالعمل ساير اعضاي گروه 1+5 و مجامع و نهادهاي بينالمللي شده و از آنها بخواهد همچون دولت روسيه در جهت تقبيح و محكوميت حركت اخير آمريكا و مغايرت آن با تصميمات جمعي اتخاذ شده در ژنو اقدام كنند. به عبارت ديگر اكنون در موقعيتي قرار داريم كه ميتوانيم ديگر طرفهاي توافق ژنو را به موضعگيري و واكنش عليه اقدامات آمريكا جلب كنيم و با تشكيل كميسيوني، به بررسي ماهيت و ابعاد اقدام اخير آمريكا، اين دولت را وادار به عقبنشيني و تسليم شدن در برابر مفاد توافقنامه ژنو نمائيم.
ج - اقدام تحريمي اخير آمريكا عليه ايران هر چند چيز جديدي نيست و ادامه مسير پراشتباه آمريكا در قبال جمهوري اسلامي ايران است، ولي تفاوت اين اقدام با ساير اقدامات سابق در اينست كه اين بار تاثيرات عميقتري بر وجهه آمريكا خواهد داشت و هزينه بيشتري را بر كاخ سفيد تحميل خواهد كرد. واقعيت اينست كه اگر وزارت خزانهداري آمريكا اين تحريم را چند ماه پيش انجام ميداد، يك تأثير داشت كه صرفاً در حوزه اقتصادي قابل تصور بود، ولي امروز تأثيرات و هزينههاي آن براي تصميمسازان آمريكايي بسيار زيادتر و سنگينتر خواهد بود. اين تفاوت از اين جهت قابل ارزيابي است كه اگر در ايران و جهان افرادي يافت ميشدند كه براساس سادهانگاري و خوشبينيهاي مضاعف، دل به حسن نيست دولتمردان آمريكائي دوخته و آنها را قابل اعتماد تصور ميكردند، امروز با اين قبيل حركتهاي غيراصولي و مغاير با روح توافقات انجام شده، واشنگتن ديگر كسي را با خود به همراه ندارد.
قرار گرفتن آمريكا در مسير تخلف از تعهدات و الزامات توافقنامه ژنو، اين نكته را براي افكار عمومي ملتها و همچنين ارادههاي سياسي و ساختارهاي تصميم گيري رسمي كشورها تثبيت ميكند كه دولت آمريكا آغازگر مسير تضعيف توافق ژنو بوده و هرگز طرف مطمئني براي ايجاد تفاهمات بينالمللي نيست. بدين ترتيب، ترديدي نيست كه اقدام اخير وزارت خزانهداري آمريكا علاوه بر وارد ساختن لطمه بزرگ حيثيتي به آمريكا، دمكراتها را يك گام ديگر از مسير پرامتياز حل مشكل با ايران كه به عنوان يك برگ برنده در صحنه مبارزه انتخاباتي آينده ميتوانست مورد استفاده قرار گيرد، دورتر ساخت.
علي ميرزا خاني در مطلبي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران جوان]
[مشاهده در: www.yjc.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 94]
صفحات پیشنهادی
يكي بود، يكي نبود در آن سال هايي كه چندان دور نبود گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح دوشنبه
يكي بود يكي نبود در آن سال هايي كه چندان دور نبود گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح دوشنبه روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند از جمله يكي بود يكي نبود در آن سال هايي كه چندان دور نبود آغاز و پايان اين راه چهار چالشدوستانه با ظريف گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح سه شنبه
دوستانه با ظريف گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح سه شنبه روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشورو جهان پرداختهاند از جمله تيغ هاي شيطان و يك سوال از نمايندگان متن و واقعيت يك سند زمامداران مالزيائي در دام افراطيون رسيدگي و تصويب بودجه دزايمان طبيعي را رايگان اعلام كنيد! گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح پنجشنبه
زايمان طبيعي را رايگان اعلام كنيد گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح پنجشنبه روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند از جمله ضرورت توجه به فرهنگ در احياي سازمان مديريت باحسين ع باش نقد بودجه سال ۱۳۹۳ ازمنظر كارشناسي نگاجرم توزيع لوحهاي فشرده مبتذل گزيده عناوين روزنامه هاي صبح دوشنبه
جرم توزيع لوحهاي فشرده مبتذل گزيده عناوين روزنامه هاي صبح دوشنبه روزنامه هاي صبح امروز در مهمترين عناوين خود مطالبي همچون خريد و فروش مسكن مهرآزاد شد ظريف به جاي آمريكا به منتقدان داخلي اعتراض كرد افزايش دو برابري زنان معتاد زنگ خطري براي خانواده هاست آقاي روحاني سياه«دودسياه» برفراز كاخ سفيد گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح يكشنبه
دودسياه برفراز كاخ سفيد گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح يكشنبه روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند از جمله سهم مردم در تدبير و اعتدال مديريت علوي و اخلاق اداري تنظيمات مجلس را تغيير دهيم اعتدال كجاي نامعادله ژنو اسگزيده اي از سرمقاله روزنامه هاي شنبه
گزيده اي از سرمقاله روزنامه هاي شنبه سرمقاله روزنامه هاي كيهان خراسان رسالت وطن امروز و را ميتوانيد در اين قسمت بخوانيد مجله شبانه باشگاه خبرنگاران محمد مهدي شفيعي در مطلبي كه با عنوان تعجبآور بود در ستون يادداشت روز روزنامه كيهان به چاپ رساند اينگونه نوشت آيتالله هاشمگزيده اي از سرمقاله روزنامه هاي پنجشنبه
گزيده اي از سرمقاله روزنامه هاي پنجشنبه سرمقاله روزنامه هاي كيهان خراسان رسالت وطن امروز و را ميتوانيد در اين قسمت بخوانيد مجله شبانه باشگاه خبرنگاران در ابتدا ستون يادداشت روز روزنامه كيهان را مبخوانيد كه به مطلبي با عنوان يادمان چهلمين روز درگذشت استاد باحسين ع باش به قدولت يازدهم پزشك خانواده را مرخص كرد گزيده عناوين روزنامههاي صبح دوشنبه
دولت يازدهم پزشك خانواده را مرخص كرد گزيده عناوين روزنامههاي صبح دوشنبه روزنامههاي صبح امروز ايران مهمترين عناوين خبري صفحه اول خود را به مسائلي همچون 10 ويژگي بودجه 93 اوباما تكرار تهديدها و اعتراف به ناتوانيها عراق 150 پروژه نفت و گاز را به ايران واگذار كرد بازآفريني سناراشتباه استراتژيك ظريف گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح سه شنبه
اشتباه استراتژيك ظريف گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح سه شنبه روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند از جمله براي بعد از رفع تحريم ها چه كرده ايم مسموميّت پشت خاكريز جاي مدرس خالي اشتباه استراتژيك ظريف اعتماد عموميعجله براي رفتن به جهنم! گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح شنبه
عجله براي رفتن به جهنم گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح شنبه روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند از جمله دوئل با پدرخوانده تعجبآور بود عجله براي رفتن به جهنم دوران سخت مركل نقض مكرر اصول قانون اساسي در بودجهريگزيده اي از سرمقاله روزنامه هاي چهارشنبه
گزيده اي از سرمقاله روزنامه هاي چهارشنبه سرمقاله روزنامه هاي كيهان خراسان رسالت وطن امروز و را ميتوانيد در اين قسمت بخوانيد مجله شبانه باشگاه خبرنگاران روزنامه كيهان مطلبي را با عنوان كري كه كر نيست در ستون سرمقاله خود در رابطه با پاسخ سركار خانم افخم سخنگوي وزارت خارجگزيده اي از سرمقاله روزنامه هاي يكشنبه
گزيده اي از سرمقاله روزنامه هاي يكشنبه سرمقاله روزنامه هاي كيهان خراسان رسالت جمهوري اسلامي و را ميتوانيد در اين قسمت بخوانيد مجله شبانه باشگاه خبرنگاران در ابتدا ستون يادداشت روز كيهان را نگاهي مي اندازيم كه به مطلبي با عنوان اعتدال كجاي نامعادله ژنو است نوشته شده توسط محمگزيده سرمقالههاي امروز روزنامههاي چاپ كابل
گزيده سرمقالههاي امروز روزنامههاي چاپ كابل بررسي روابط كابل-تهران مشروط شدن امضاي پيمان سازمان ناتو با دولت افغانستان و اظهارات مشاور امنيت ملي پاكستان در خصوص امنيت افغانستان از محورهاي اصلي سرمقالههاي امروز روزنامههاي چاپ كابل هستند به گزارش خبرنگار خبرگزاري فارس در كابليكي بود، يكي نبود در آن سال هايي كه چندان دور نبود گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح دوشنبه
يكي بود يكي نبود در آن سال هايي كه چندان دور نبود گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح دوشنبه روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند از جمله يكي بود يكي نبود در آن سال هايي كه چندان دور نبود آغاز و پايان اين راه چهار چالشدوستانه با ظريف گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح سه شنبه
دوستانه با ظريف گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح سه شنبه روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشورو جهان پرداختهاند از جمله تيغ هاي شيطان و يك سوال از نمايندگان متن و واقعيت يك سند زمامداران مالزيائي در دام افراطيون رسيدگي و تصويب بودجه دزايمان طبيعي را رايگان اعلام كنيد! گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح پنجشنبه
زايمان طبيعي را رايگان اعلام كنيد گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح پنجشنبه روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند از جمله ضرورت توجه به فرهنگ در احياي سازمان مديريت باحسين ع باش نقد بودجه سال ۱۳۹۳ ازمنظر كارشناسي نگاجرم توزيع لوحهاي فشرده مبتذل گزيده عناوين روزنامه هاي صبح دوشنبه
جرم توزيع لوحهاي فشرده مبتذل گزيده عناوين روزنامه هاي صبح دوشنبه روزنامه هاي صبح امروز در مهمترين عناوين خود مطالبي همچون خريد و فروش مسكن مهرآزاد شد ظريف به جاي آمريكا به منتقدان داخلي اعتراض كرد افزايش دو برابري زنان معتاد زنگ خطري براي خانواده هاست آقاي روحاني سياه-
گوناگون
پربازدیدترینها