تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):خوش‏گمانى، مايه آسايش قلب و سلامت دين است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803727408




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

گزيده اي از سرمقاله روزنامه هاي پنجشنبه


واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران جوان: گزيده اي از سرمقاله روزنامه هاي پنجشنبه
سرمقاله روزنامه هاي كيهان،خراسان،رسالت،وطن امروز و ...را ميتوانيد در اين قسمت بخوانيد.
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛

در ابتدا ستون يادداشت روز،روزنامه كيهان را مبخوانيد كه به مطلبي با عنوان«يادمان چهلمين روز درگذشت استاد؛باحسين(ع)‌باش !»به قلم حسين شريعتمداري اختصاص يافت:

سال‌ها بود كه او را مي‌شناختم، قبل و بعد از انقلاب. وقتي با هم روبرو مي‌شديم به گرمي استقبال مي‌كرد. آن‌روز اما، ماجرا متفاوت بود. به‌عنوان متهم و با شكايت شيرين عبادي، عمادالدين باقي، اسفنديار رحيم‌مشايي و... در دادگاه حاضر شده بودم... او عضو هيئت منصفه بود. وارد دادگاه كه شد به روال هميشه سلام گرمي كردم. جواب‌او، اما مثل هميشه گرم و صميمانه نبود. خونسرد و آرام با همه سلام و عليك كرد، همانگونه كه با من... براي چند لحظه مات و مبهوت شده بودم، چرا اينهمه سرد؟! انگار نه انگار كه سال‌هاست همديگر را مي‌شناسيم... حيرتم به درازا نكشيد و خيلي زود متوجه موضوع شدم. از ژرفاي دل به او آفرين گفتم... او آن روز در قامت قضا به دادگاه آمده بود و به پيروي از مولا و مقتداي خويش حضرت امير عليه‌‌السلام به خود اجازه نمي‌داد ميان شاكي و متهم حتي به اندازه يك سلام و عليك گرم فرق بگذارد... بعدها ماجراي آن روز را براي حضرت آقا بازگفتم، فرمودند؛ آقاي عسگراولادي مرد خداست و از مردان خداجوي غير از اين انتظار نمي‌رود.

راستي! هر وقت با او روبرو مي‌شدم، بعد از پاسخ سلام- كه به سختي مي‌توانستم از ايشان سبقت بگيرم- باصدايي آميخته به محبت مي‌گفت «ياحسين»!... استاد! چرا ياحسين مي‌گوئيد؟... براي اين كه قدر نامت را بداني و در همه حال به صاحب اسمت توسل بجوئي... اصلاً پدر و مادرت به همين علت، نامت را حسين نهاده‌اند. آنها عاشق حسين عليه‌السلام بودند... عاشق‌‌‌حسين باش!

دقيقاً چه گفت؟... اين چه سؤالي است؟ همه كلمات را كه به خاطر ندارم... خب! مضمون دقيق آنچه شنيدي چه بود؟... مضمون دقيق همان است كه گفتم.اواخر سال 1355 بود. در بند 4 و5 و 6 زندان قصر كه مخصوص زندانيان سياسي با محكوميت‌هاي سنگين بود. آن روزها سايه شوم رژيم آمريكايي شاه، آسمان ايران اسلامي را سياه كرده بود. هر صداي مخالفي اگر به گوش حراميان مي‌رسيد، در گلو خفه مي‌شد. زندانيان سياسي كه محكوميت‌هاي بلندمدت داشتند هر از چند گاه ميان دو زندان قصر و اوين جابجا مي‌شدند. آن روز، سخن درباره خاطره‌اي از مرحوم حاج حبيب‌الله عسگر‌اولادي بود كه در زندان اوين دوران محكوميت خود را سپري مي‌كرد... آنچه از قول ايشان نقل شده‌بود، تكان دهنده، اما روح‌نواز بود. بايد آن روزهاي سياه را ديده باشي تا بتواني نقش خاطره‌اي را كه مرحوم عسگراولادي نقل مي‌كرد، بر لوح دل خود احساس كني...

خاطره، مربوط به ديدار آن مرحوم با حضرت امام(ره) بود. در فاصله ميان آزادي امام- رضوان‌الله تعالي‌عليه- از زندان و تبعيد آن حضرت به تركيه و سپس عراق... براي گزارش برخي از رخدادهاي ناگوار و كسب تكليف به قم رفته بود... ماجراي آن ديدار را، بعدها- بهمن‌ماه 1387- در مقدمه يكي از يادداشت‌هاي كيهان آورده بودم...«با عجله آمده بود و سراسيمه، دغدغه جان او را داشت و پاسخي براي اين پرسش خود و دوستانش مي‌خواست، وظيفه ما چيست؟... اهل سخن بود و چندين بار هم آنچه را مي‌خواست بگويد، تمرين كرده بود اما وقتي او را ديد زبانش بند آمده بود. محو عظمت توأم با وقار و صلابت آميخته به مهرباني او شده بود. به جاي او خميني(ره) سخن آغاز كرد؛ «شما را چه مي‌شود آقاي عسگراولادي؟ چه سعادتي بالاتر از اين كه خون انسان در راه خدا ريخته شود... پس شما نمي‌دانيد كه قرار است به كجا برويم؟ بايد برايتان بگويم... امشب مي‌گويم...»

برايش عجيب بود. امام(ره) بي‌آنكه او سخني گفته باشد، درباره موضوعي سخن مي‌گفت كه عسگراولادي به همان منظور آمده بود.چند ماه قبل از آن روز، شاه به قم رفته بود ولي هيچيك از روحانيون به استقبال او نرفته بودند. وقتي شاه به محل استقرار خود رسيده بود، علت را جويا شده و متوجه شده بود امام خميني(ره) استقبال روحانيت از شاه را تحريم كرده بود. شاه كه به شدت عصباني بود، در بازگشت به تهران دستور تهيه كيفرخواست عليه امام(ره) و محاكمه صحرايي! او را صادر كرده بود. آقاي عسگراولادي بعد از اطلاع از تهيه اين كيفرخواست به نمايندگي از همرزمانش نزد امام(ره) رفته تا از يكسو اين خبر را به امام(ره) برساند و از سوي ديگر درباره تكليف خود و ساير مردم از ايشان سؤال كند. ولي امام(ره) پيش از طرح موضوع به آن پاسخ داده بود.

امام راحل(ره) در ادامه همان ملاقات به آقاي عسگراولادي گفته بودند؛ «تصور نكنيد كه مبارزه ما يكسال و دو سال و سه سال طول مي‌كشد، به دوستاني كه حوصله اين مبارزه طولاني را ندارند، بگوئيد كنار بكشند. اين مبارزه چند دهه ادامه خواهد داشت... مبارزه ما محدود به جلوگيري از تصويب يك قانون، تغيير يك وزير و يا تغيير يك دولت نيست، مبارزه ما براي فراهم آوردن زمينه ظهور حضرت‌بقيه‌الله- ارواحنا له الفداء - است. ازهم‌اكنون به شما بگويم كه نهضت ‌ما سه مرحله در پيش دارد. مرحله اول، اسلامي كردن ايران‌است. بعد از نجات كشورمان، از آن به عنوان يك پايگاه براي نجات ساير كشورهاي مسلمان استفاده مي‌كنيم و اين، يعني اسلامي شدن بقيه كشورهاي مسلمان‌كه مرحله دوم نهضت ماست... و مرحله سوم اين مبارزه، گسترش الگوي حكومتي اسلام به همه جهان است. در اين مرحله و هنگامي كه همه ملت‌ها با الگوي عدالت‌گستر و خداجوي اسلام ناب آشنا شدند مي‌توانيم به حضرت بقيه‌الله - ارواحنا لتراب مقدمه‌ الفداء - عرض كنيم كه جهان براي تشريف‌فرمايي و قيام شما آماده است...» (نقل به مضمون از قول برادر بزرگوارم، مبارز پيشكسوت و فدايي حضرت‌امام(ره) مرحوم حاج حبيب‌الله عسگراولادي).

سردبير برنامه «نگاه يك» از شبكه يك سيما تماس گرفت و گفت؛ مناظره‌اي ميان شما و آقاي عسگراولادي در نظر گرفته‌ايم. موضوع مناظره، اظهارات آن مرحوم درباره سران فتنه 88 بود و اينكه آنها را «فتنه‌زده» و نه «سران فتنه» دانسته بود. در اين‌باره همان روزها، نظرات مكتوبي رد و بدل كرده بوديم... از سردبير برنامه پرسيدم مناظره!... با آقاي عسگراولادي؟! جواب داد؛ مگر چه عيبي دارد؟...گفتم؛ آقاي عسگراولادي از استوانه‌هاي انقلاب و يار وفادار و فداكار حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب هستند كه تاكنون در تمامي طول حيات طيبه خود، گامي بيرون از بستر اصيل اسلام و انقلاب برنداشته‌اند... و من، هرگز حاضر نيستم دور يك ميز با اين اسوه انقلاب و پيشكسوت هميشه فداكار به مناظره بنشينم. سردبير برنامه «نگاه يك» گفت؛ با ايشان صحبت كرده‌ايم و پذيرفته‌اند... جواب به بعد موكول شد ... فرداي آن روز با استاد تماس گرفتم و ضمن قدرداني از تواضع ايشان، علت مخالفت خود را با مناظره يادآور شدم... ايشان فرمودند؛ اين روزها، برخي جريانات سياسي آلوده، از نظرات من سوءاستفاده كرده و آن را وارونه جلوه داده‌اند، مي‌خواهم با حضور تو كه ده‌ها مقاله و مصاحبه و مناظره درباره فتنه داشته‌اي به اين سوءاستفاده‌ها خاتمه بدهم. باز هم مخالفت كردم و براي مخالفت خود دليل آوردم... قانع نشد و فرمود؛ حتما بيا و خواهشم آن است كه با صلابت و قاطعيت از نظر خود دفاع‌كن! همانطوركه در نوشته‌هايت و ساير مصاحبه‌ها و مناظره‌هايت ظاهر مي‌شوي... و تاكيد كرد كه اين، آخرين مناظره من است، مي‌خواهم راهي براي سوءاستفاده جريانات آلوده باقي نگذارم... بعدها برادر عزيزم حجت‌الاسلام والمسلمين حميد آقايي كه سخنران مراسم ختم استاد در دماوند بود نيز به بخشي از اين ماجرا اشاره كرد....آن مناظره صورت پذيرفت و معلوم شد ايشان سران فتنه را مجرم و گناهكار و فتنه‌گر مي‌دانند ولي مديريت فتنه را در آن سوي مرزها مي‌بينند... و به قول ملاي رومي؛

اختلاف خلق از نام اوفتاد
چون به معني رفت آرام اوفتاد

در مراسم ختم استاد، خبرنگاري گفت؛ مرحوم عسگراولادي را در يك جمله توصيف كن! پاسخم كه از ژرفاي باورم برخاسته بود، اين بود؛قطب‌نماي زندگي او، از آغاز تا پايان «رضاي خدا» را نشان مي‌داد.

مهدي حسن زاده در مطلبي با عنوان«ضرورت توجه به فرهنگ در احياي سازمان مديريت»كه در ستون يادداشت روز،روزنامه خراسان به چاپ رساند اينگونه نوشت:

با مصوبه ديروز مجلس،دولت مكلف شد تا ۶ ماه ديگر سازمان مديريت و برنامه ريزي را مجدد راه اندازي كند. اين مصوبه در شرايطي تصويب شد كه دولت نيز پيگير احياي اين سازمان بود و رئيس جمهور در برنامه هاي انتخاباتي خود احياي سازمان مديريت را به عنوان يكي از شعارهاي اصلي خود مطرح كرده بود.در هر حال اين مصوبه در شرايطي است كه بايد دغدغه هاي جدي درباره نحوه فعاليت اين سازمان مدنظر قرار گيرد. از جمله تلاش براي ممانعت از تشديد بوروكراسي اداري با تشكيل سازمان مديريت يكي از دغدغه هاي مخالفان و منتقدان احياي اين سازمان بوده است، اگرچه كه در مقابل تشكيل سازماني كه بتواند با جايگاه قوي تر و توان كارشناسي بالاتر فرآيند تدوين لوايح برنامه و بودجه را پيش ببرد و بر روند اجراي سياست هاي كلي و قوانين برنامه نظارت كند ضرورتي غيرقابل انكار است.

با اين حال اشكال اصلي مصوبه مجلس اين است كه براي چنين تصميم مهمي طرح نمايندگان ملاك عمل قرار گرفته است، در حالي كه دولت به عنوان مجري احياي سازمان مديريت با ارائه لايحه مي توانست نقشه راه پخته تر و كارشناسي شده تري براي احياي اين سازمان تدوين كند و بهتر بود مجلس اجازه مي داد كه لايحه دولت ملاك تصميم گيري براي احياي سازمان مديريت قرار گيرد.اما در اين ميان توجه به نكته اي مهم در تشكيل سازمان مديريت و برنامه ريزي ضروري است و آن هم پيوند اجزاي مختلف نظام به ويژه حوزه هاي مغفول مانده اي نظير فرهنگ با حوزه هايي نظير اقتصاد است.

مروري بر بيانات رهبر معظم انقلاب در جمع اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي و تاكيد بر ضرورت برخورد حكيمانه، با پديده هاي فرهنگي و از جمله پيوست فرهنگي براي حوزه هايي نظير اقتصاد و سياست نشان دهنده وجود خلاء در اين رابطه در نظام اجرايي كشور است. اگرچه شوراي عالي انقلاب فرهنگي مامور تحقق اين رهنمود رهبر انقلاب در سطح كليات است اما در سطح اجرايي و جزئيات سازماني كه بتواند همه بخش هاي نظام از جمله حوزه هاي فرهنگ، اقتصاد و سياست را در كنار يكديگر ببيند و به صورت اجرايي براي پروژه هاي مختلف اجرايي به ويژه در حوزه اقتصاد پيوست فرهنگي تهيه كند، سازمان مديريت و برنامه ريزي است، لذا پيشنهاد مي شود با وجود نهايي شدن طرح احياي سازمان مديريت و برنامه ريزي، در قالب تبصره اي الحاقي ماموريت تدوين پيوست فرهنگي و اجتماعي براي طرح هاي اقتصادي به ماموريت هاي سازمان مديريت و برنامه ريزي اضافه شود.

روزنامه رسالت مطلبي را با عنوان«استاد گفتگو»نوشته شده توسط محمد كاظم انبار لويي در ستون سرمقاله خود به چاپ رساند كه در ادامه ميخوانيد:

حبيب‌الله عسكراولادي را در يك كلمه بايد استاد گفتگو لقب داد. گفتگو راهكار همگرايي و وحدت است. گفتگو تنها راه رفع شبهات و روشنگري است. گفتگو الفت ايجاد مي‌كند و نقد را از «فرد» به «فكر» سوق مي‌دهد. 40 روز از رحلت استاد گفتگو مي‌گذرد و جاي او همچنان خالي است. كسي اهل گفتگو است كه داراي منطق باشد. كسي اهل گفتگو است كه از ظرفيت عقل خود براي رفع مشكلات و برون رفت از بحران‌ها مدد مي‌گيرد. كسي اهل گفتگو است كه توليد فكر دارد و در مسير انديشه‌ورزي است. حبيب‌الله عسكراولادي اين چنين بود و هرگز از گفتگو در هيچ سطحي با دوست و دشمن گريزان نبود.او از آغاز نهضت اسلامي با ياران خود پشت سر رهبري نظام حركت مي‌كرد و آهنگ حركت خود را از فقيه جامع‌الشرايط عصر خود مي‌گرفت. او يك انقلابي تمام عيار بود لذا قطب‌نماي حركت خود را با رهبر انقلاب اسلامي تنظيم مي‌كرد.

او در آغاز نهضت اسلامي بيشترين سطح تماس را با مراجع و علماي بزرگ عصر خود داشت. برخي از اين تماس‌ها مستقيما از سوي
امام (ره) هدايت مي‌شد يعني او ماموريت مي‌يافت پيام‌هايي را منتقل كند اما كثيري از اين تماس‌ها از سوي خود او صورت مي‌گرفت تا خلأيي را كه وجود داشت پر كند. حجم گفتگوها و تماس‌ها بقدري بود كه اجازه نمي‌داد دشمن در گردش اطلاعات بين انقلابيون و نوع ارتباطات آنها اخلال بوجود آورد.‏15خرداد كه نقطه عطف در تاريخ نهضت اسلامي است محصول گفتگو و همگرايي چند هيئت مذهبي در مساجد و محلات تهران بود كه با هدايت امام خميني (ره) و تماس‌ها و گفتگوهاي سياسي بين سران آن با هدف‌گذاري رسوايي و افشاگري عليه رژيم يزيدي پهلوي صورت گرفت. اگر اين نوع ارتباطات و نيز گردش اطلاعات و الگوي سازماني آن بين مومنين نهادينه مي‌شد، ما امروز نيازي به «حزب» و «تشكيلات» براساس مدل غربي و ليبرالي نداشتيم.

عسكراولادي تا قبل از اعدام انقلابي منصور و قضيه كاپيتولاسيون يكي از برجسته‌ترين و شاخص ترين شخصيت هايي بود كه گفتگو بين انقلابيون را ساماندهي مي‌كرد. ايام اسارت و زندان كه دوراني متفاوت بود نوعي ديگر از گفتگو را اقتضا مي‌نمود. ايام زندان دوراني بود كه انواع تفكراتي كه با رژيم مبارزه مي‌كردند مجبور بودند ديوار به ديوار و سلول به سلول هم زندگي كنند. كاركرد و كاربرد گفتگو در زندان بيش از بيرون زندان ضرورت پيدا مي كرد و عسكراولادي در اين عرصه شاخص‌ترين چهره بود. عسكراولادي در زندان از يك طرف وظيفه داشت جبهه اهل ايمان و طرفدار انقلاب را متحد و يكپارچه نگه دارد و از طرف ديگر مجبور بود گفتگو را براي روشنگري با سه جبهه كفر، الحاد و نفاق تدارك نمايد.‏

گفتگو با منافقين پيچيده ترين و مشكل ترين آنها بود كه گاهي به صورت دو جانبه و گاهي چند جانبه صورت مي گرفت و آثار و بركات زيادي داشت. اين گفتگو نهايتا منجر به صدور فتواي «نجس پاكي» گرديد. اين فتوا خط مميز بين مومنين و منافقين شد. اگر اين كار صورت نمي‌گرفت ضربات منافقين به انقلاب در زندان و بيرون از زندان ممكن بود انقلاب را سال‌ها به تاخير بيندازد. گفتگو با حزب توده، چريك‌هاي فدايي خلق و نيز ليبرال‌ها در سطوحي دنبال شد و عسكراولادي در اين گفتگوها حرف اول را مي‌زد.‏

گفتگو پس از انقلاب در سه سطح دنبال شد:‏

‏1- گفتگو با عناصر مخالف اسلام فقاهتي كه دستي در همپيماني با سكولارها و ليبرال‌ها داشتند.
2- گفتگو با اهل ايمان براي همگرايي و اتحاد در برابر جبهه كفر، نفاق و الحاد.
3- گفتگو با اهل فتنه و طمع به بازگشت سران آنها به اردوگاه انقلاب اسلامي.‏

اسناد و مدارك اين سه سطح گفتگو را بايد جمع‌آوري كرد و به عنوان يك تجربه انقلابي و اسلامي ثبت نمود و براي آيندگان به يادگار گذاشت. گفتگوهاي چهره به‌چهره، نامه‌نگاري‌هاي مطبوعاتي و علني، نامه‌هاي محرمانه غيرقابل انتشار از جمله فعاليت‌هاي عسكراولادي در اين باب، كه در حوزه امر به معروف و نهي از منكر صورت مي‌گرفت، خواندني است.‏همه كساني كه طرف گفتگو با عسكراولادي بودند نمي‌توانستند صدق، صفا، يكرنگي و اخلاص او را زير سئوال ببرند. آنان همچنين رويكرد مشفقانه او را منكر نبودند. به همين دليل در تشييع او به سراي آخرت، همه براي پاسداشت شخصيت ارزشمند او آمده بودند.

اشاره به خطوط مطرح در اين سطح از گفتگوها خارج از حوصله اين مقال است. اما بد نيست به فعاليت‌هاي ماه‌هاي پاياني عمر او در باره مهار فتنه اشارتي رود؛او در ماه‌هاي پايان عمر خود يك گفتگوي مكتوب را با 7 تن از اصلاح طلبان آغاز كرد و با زبان صدق و اخلاص از آنان خواست جايگاه حريم راي و حرم انقلاب را رعايت كنند و از تكرار دروغ تقلب پرهيز نمايند. او از آنان خواست از همگرايي با آمريكا، اسرائيل و انگليس و ديگر دشمنان قسم خورده نظام فاصله بگيرند و در مسير همگرايي با ملت قرار گيرند. 4 دور گفتگو بين او و آن هفت تن انجام شد و در رسانه‌هاي دوم خردادي انعكاس يافت. طرف مقابل گفتگوها را متوقف كرد و ادامه نداد اما آثار اين گفتگو بر رفتار آنها سايه افكند و آنان به ديده احترام به نفس گفتگوها و منطق عسكراولادي نگاه كردند.‏آقاي عسكراولادي در همين ماه‌هاي پاياني عمر خود نامه هاي متعددي به آقايان هاشمي رفسنجاني، سيدمحمد خاتمي، سيدمحمد موسوي‌خوئيني‌ها و سيدحسن خميني نوشت و در مصاحبه‌ها و سخنراني‌هاي خود خطاب به كروبي و موسوي از آنها به عنوان برادران خود ياد كرد، تا شايد موفق شود نقطه پاياني بر موضوع فتنه بگذارد.

او اميد داشت اين دو سرباز فراري به خيمه دشمن را برگرداند و در اين كار خود توفيقات زيادي براي تلطيف فضاي كينه ورزي و خصومت در جامعه اسلامي داشت. هزينه هاي زيادي هم از آبروي خود كرد و مي گفت انسان هر چه دارد بايد براي استحكام جايگاه ولايت فقيه و پايداري انقلاب هزينه كند حتي از آبروي خود بگذرد و چيزي را درون قبر نبرد.‏او فضاي دو قطبي در جامعه را سم انقلاب و آن را محصول كار سرويسهاي اطلاعاتي دشمن مي دانست. او به سربازگيري دشمن از اردوگاه انقلاب فوق العاده حساس بود و مي‌گفت به هر قيمت شده بايد از اين كار جلوگيري كنيم و همه را در خيمه ولايت نگه داريم.حرف اول و آخر او و نيز هدف او از گفتگو همين بود.امروز 40 روز است كه از رحلت جانگداز آن عزيز مي گذرد. ياد او را گرامي مي داريم و آواي گفتگوي او را كه در جامعه ما منادي وحدت و همگرايي اهل ايمان بود با گوش جان مي شنويم.

دكتر فيروزه حسيني ستون يادداشت روز،روزنامه وطن امروز را به مطلبي با عنوان«زايمان طبيعي را رايگان اعلام كنيد!»اختصاص داد:

يكي از مشكلات بزرگ جوامع غرب‌زده جهان‌سومي مقاومت در برابر علم و جريان‌هاي مبتني بر فكر و عمل داخلي است. برعكس كشورهاي پيشرفته كه به جز عده‌اي اندك كه مي‌انديشند، باقي موظف به عملياتي كردن تفكرات آن بخش بسيار قليل از جامعه هستند، در جهان سوم همه با هم فكر مي‌كنند و در بين تزاحم درست و غلط، افراد براي اجراي يك نسخه واحد پيش قدم نمي‌شوند. مساله تحديد نسل ايرانيان تنها يكي از اين موارد مهم است كه چيزي نمانده نسل ايراني را منقرض كند! اول كه برخي كارشناسان از اين توطئه بزرگ پرده برداشتند گروه‌هايي از به اصطلاح منورالفكرهاي وطني در مقابل به نشخوار تفكرات موهوم و ضد علمي نهادهاي بين‌المللي پرداختند! بعد كه رهبري پس از 14 سال تذكر صريح به مسؤولان در مقام عمل به ماجراي خطاكاري همه مديران وقت كشور ورود كرده و حتي به صورت رسمي در پيشگاه ملت از خداوند متعال طلب غفران كردند، بخشي از صاحب منصبان آن دوران ناباورانه به سمت ديگري روي برگرداندند و برخي ديگر وقيحانه به دفاع از سياست‌هاي غلط رونويسي شده از دستورالعمل‌هاي ديكته شده براي جهان سوم خصوصا منطقه خاورميانه پرداختند! حال در ميانه كوته‌فكري‌هاي لجوجانه آنها كه با تشكيل سازمان‌هاي مردم نهاد تحت مديريت مالي مستقيم سازمان‌هاي بين‌المللي و بانك جهاني طرح بي‌نظير «تحديد خانه به خانه نسل ايرانيان» را پياده ساختند، كشور همچنان با كم‌توجهي دولت و مردم به هشدارهاي دلسوزان به سمت بحران‌هاي اقتصادي و سياسي ناشي از كاهش شديد نرخ رشد جمعيت در آينده نه چندان دور در حال حركت است. اكنون ما بايد به چند سوال مهم و ضروري در مقطع فعلي پاسخ دهيم:

الف- اگر حقيقتا مديريت و برنامه‌ريزي برنامه كاهش جمعيت ايرانيان كه در جهان بي‌نظير اعلام شده برعهده دولت بوده چطور اكنون برنامه‌اي مشابه با همان خصوصيات سفت و سخت با هدف افزايش نرخ جمعيت در دستور كار همه بخش‌هاي دولت قرار ندارد؟

ب- با توجه به نرخ صفر درصدي رشد جمعيت در برخي كشورهاي پيشرفته قطعا برنامه‌هاي مدوني براي افزايش جمعيت نيز در سازمان ملل و مراكزي همچون فدراسيون بين‌المللي انجمن‌هاي تنظيم خانواده (IPPF) وجود دارد. اگر توطئه‌اي در كار نبوده چطور برنامه‌هاي مقابله با كاهش جمعيت در ايران هنوز از سوي اين نهادهاي بين‌المللي مشابه دهه 70 و 80 در اختيار دولت قرار داده نشده است؟!

ج- آيا اين بار با هدف جلوگيري از فاجعه اقتصادي- سياسي در مهم‌ترين كشور خاورميانه، نهادهاي بين‌المللي حاضر به پرداخت هزينه‌هاي ميليون دلاري به ان‌جي‌اوهاي مورد علاقه‌شان همچون انجمن تنظيم خانواده دكتر ملك افضلي يا همياران هستند؟

براساس اسناد رسمي موجود، مجموعه‌اي از نهادهاي بين‌المللي در فاصله سال‌هاي 1368 تا 1385 با هدف ارائه برنامه، تربيت نيرو و تشكيل و آموزش سازمان‌هاي مردم‌نهاد، امضاي قراردادهاي تحديد نسل با نهادهاي دولتي همچون سازمان برنامه و بودجه، صدا و سيما، وزارت علوم و وزارت بهداشت به كشور سرازير شدند. ارقامي كه توسط بانك جهاني و سازمان بين‌المللي جمعيت سازمان ملل (UNFPA) در اين بازه زماني با هدف كاهش نرخ جمعيت هزينه شده به اندازه‌اي عجيب و غريب است كه گمان مي‌رود هزينه تمام لوازم تنظيم خانواده استفاده شده در كشور اعم از كاندوم و قرص و حتي اعمالي چون وازكتومي رايگان و توبكتومي مستقيما توسط چنين نهادهايي پرداخت شده است! جالب توجه است كه برخي اساتيد دانشگاه مورد اطمينان همين نهادهاي بين‌المللي كماكان از تاجران بزرگ طرف قرارداد با بزرگ‌ترين شركت‌هاي واردات لوازم تنظيم خانواده به كشور هستند و در اين ميان از سودهاي ميلياردي در طول ساليان بهره‌مند برده‌اند. اين ماجرا به اندازه‌اي براي نهادهاي غربي شيرين تمام شده كه هم‌اكنون برنامه تحديد نسل اجرا شده در ايران به واسطه برخي از مشاوران ايراني، آمريكايي و اسرائيلي سازمان ملل و سازمان بهداشت جهاني در حال اجرا در ساير كشورهاي اسلامي منطقه خاورميانه و شمال آفريقا از جمله مصر، ليبي، نوار غزه و عراق است!

چه بايد كرد؟

مرور گذشته تلخ پرونده تحديد نسل تنها براي عبرت گرفتن از تاريخ مفيد است و مبارزه با طرح‌هاي وارداتي كه به نام نسخه‌هاي جهاني به صورت رايگان به مسلمين پيش‌كش مي‌شود! ما در دنيايي زندگي مي‌كنيم كه واكسن و آب و غذا و دارو در آن رايگان نيست اما با واسطه‌گري نهادهاي بين‌المللي كاندوم و قرص جلوگيري از بارداري را با لبخند، «رايگان» به مردم جهان سوم هديه مي‌كنند! و به‌‌رغم پايش دائمي استاني نرخ جمعيت در بزرگ‌ترين كشور شيعه جهان هرگز زنگ‌هاي هشدار را براي دولت‌ها به صدا در نمي‌آورند.

همه اطلاعات تاريخي نشان مي‌دهد در صورتي كه «دولت» حقيقتا تصميم به برنامه‌ريزي جدي و ورود به پرونده افزايش نرخ رشد جمعيت بگيرد بخشي از مشكلات قابل حل خواهد بود. اگر دولت هاشمي رفسنجاني توانست تحديد نسل را به نام تنظيم خانواده به واسطه بسيج همه نهادهاي دولتي و غير دولتي وارد جزء به جزء زندگي ايرانيان كند قطعا دولت روحاني نيز مي‌تواند با اجراي طرح‌هايي همچون «زايمان طبيعي رايگان» و استقرار كلينيك‌هاي باروري سراسري، به فاز كنترل بحران جمعيت ورود كند. حال كه دولت تصميم به حذف تدريجي يارانه‌هاي مردمي گرفته و اميد زيادي به بهبود وضعيت اقتصادي به‌واسطه تحرك دستگاه ديپلماسي در دل ملت ايجاد كرده، مي‌تواند با تغيير مسير بخشي از بودجه هدفمندي به پروژه ترويج باروري آگاهانه هم از وقوع زودهنگام بحران‌هاي اقتصادي ناشي از رشد منفي جمعيت جلوگيري كرده و هم به واسطه ترويج زايمان طبيعي هزينه‌هاي سرسام‌آور سزارين در جامعه ايراني را مستقيما براي طرح سلامتي مادران و نوزادان هزينه كند.

در واقع با طرح رايگان زايمان طبيعي كه سقف هزينه تقريبي آن چيزي در حدود 500 هزار تومان با بيمه تامين اجتماعي براي كشور تمام مي‌شود مي‌توان از هزينه‌هاي چندين ميليون توماني سزارين و مراقبت‌هاي گرانقيمت پس از آن كه به صورت غير مستقيم از كانال شبكه بهداشت به دولت صدمه جدي مالي وارد مي‌سازد، جلوگيري كرد. در بسياري از كشورهاي اروپايي همچون هلند در اولين قدم طرح افزايش نرخ جمعيت همين طرح به اجرا گذاشته شده است يعني اگر دولت فخيمه مايل به اجراي پروژه‌هاي سازمان ملل در جهان اول نيز باشد از اين منظر طرح مذكور قابل دفاع است! مخلص كلام اينكه عمل به تفكرات يك گروه واحد از عقلا بهتر از دست روي دست گذاشتن و ساعت‌ها بحث بي‌مورد غير تخصصي در موارد حياتي است. ممكن است برخي آقايان هرگز حاضر به عذرخواهي بابت بخشي از اقدامات گذشته نشوند يا گروهي از اپيدميولوژيست‌ها به هيچ وجه ارتباط مستقيم بروز بحران‌هاي اقتصادي و كاهش نرخ رشد جمعيت را نپذيرند. ما بايد قبول كنيم جدل همگاني راه مناسبي براي تصميم‌گيري درباره آينده كشور نيست.

آنچه ضرورت دارد ورود سريع دولت، صدا و سيما، آموزش و پرورش، مجلس شوراي اسلامي و همه دلسوزان جامعه ايراني به حيطه افزايش نرخ رشد جمعيت است. اول فضاسازي مديران جامعه سپس ترغيب مردم... فراموش نكنيم با تبليغات يكجانبه، بدون هزينه و بسيج امكانات، شعارهاي با قدمت 30 سال از دور خارج نخواهند شد. چنين نكنيم عاقبت همان است كه سازمان‌هاي بين‌المللي و بانك جهاني برنامه‌ريزي كرده‌اند!

«تحليل سياسي»اين هفته روزنامه ي جمهوري اسلامي در تون سرمقاله اين روزنامه به چاپ رسيد كه مطالعه ميكنيد:

در واپسين روزهاي فصل پائيز، نعمت الهي بر سراسر اين كشور نازل شد و نويد روزهاي پرخير و بركتي را به شهروندان، بويژه كشاورزان داد كه مدتها در انتظار ريزش باران لحظه شماري مي‌كردند.در اين هفته دولت يازدهم پيش از پايان چهار ماه نخست مسئوليت خود، همزمان با دستورهاي فشرده كاري، از جمله مذاكرات حساس ژنو، ساماندهي مسائل و مشكلات مالي و تنظيم امور مديريتي، لايحه بودجه سال 93 را به هنگام آماده و در موعد مقرر به مجلس ارائه كرد. براساس مقررات مربوط به بررسي لايحه، دولت موظف است تا 15 آذر ماه هر سال، لايحه بودجه سال آينده را به مجلس تقديم كند كه با توجه به مصادف بودن با روز جمعه و سپس مناسبت روز دانشجو، با هماهنگي مجلس، لايحه بودجه سال 93 در اولين فرصت، توسط دكتر حسن روحاني رئيس جمهوري تحويل مجلسي‌ها شد. براساس آيين نامه داخلي مجلس، نمايندگان از زمان چاپ و توزيع لايحه بودجه ساليانه كل كشور، پيوست‌ها و سوابق آن تا 10 روز مي‌توانند پيشنهادهاي خود را به كميسيون‌هاي تخصصي ارائه كرده و اين كميسيون‌ها موظفند حداكثر تا 15 روز پس از چاپ و توزيع لايحه، گزارش خود را به كميسيون تلفيق تقديم كنند.

اين كميسيون موظف است حداكثر ظرف مدت 15 روز پس از پايان مهلت دريافت گزارش كميسيون‌هاي تخصصي، گزارش نهايي خود را تنظيم و به مجلس شوراي اسلامي ارائه دهد و مجلس نيز به جاي تصويب‌هاي دو دوازدهم و سه دوازدهم چند سال گذشته، فرصت كافي براي بررسي و تصويب كامل لايحه بودجه تا پايان سال خواهد داشت.البته در اين ميان و درحالي كه لايحه بودجه 783 هزار ميليارد توماني هنوز به كميسيون‌هاي مجلس راه نيافته و مورد بررسي اوليه هم قرار نگرفته، واكنش برخي نمايندگان به آن، تعجب‌آور و بهت‌انگيز بود زيرا 18 تن از نمايندگان استان خوزستان در حركتي كاملاً بي‌سابقه و عجيب، اقدام به استعفاي دستجمعي كرده و حتي برخي از نمايندگان استانهاي ديگر نيز براي اينكه از آنها عقب نمانند، به هوس تكرار چنين حركتي افتادند! اين اقدام قطعاً از جانب نمايندگان مجلس كه بايد اهل قانون‌مداري باشند شگفتي ساز است، زيرا آنها فرصت دارند تا زمان تصويب مجلس، خواسته‌هاي خود را براي افزايش بودجه استاني پيگيري كرده و پاي حرف و استدلال بودجه‌نويسان دولت نيز بنشينند و منطق "چانه‌زني" را بر "فشار" ترجيح دهند.

در اين هفته سفر رئيس‌جمهور افغانستان به تهران و توافق براي امضاي پيمان همكاريهاي ايران و افغانستان درحالي كه آمريكا فشار مضاعفي را به مقامات افغان براي امضاي فوري توافقنامه امنيتي كابل - واشنگتن آورده است، از اهميت ويژه‌اي برخورداربود. واقعيت اينست كه ايران و افغانستان با حدود هزار كيلومتر مرز مشترك و پيوندهاي عميق فرهنگي، مذهبي، اقتصادي، جغرافيايي، زباني و تاريخي داراي بيشترين و بهترين زمينه‌هاي روابط و همكاري هستند كه اين پيوستگي‌هاي كتمان‌ناپذير، همواره دولت و مردم دو كشور همسايه را به همكاري تنگاتنگ با يكديگر ترغيب و تشويق كرده است. در اين ميان قرابت فرهنگي ايران و افغانستان، روابط دو كشور را فراتر از ملاحظات و موانع قرار داده است. همچنين رويكرد سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران كه نقش عمده‌اي در پناه دادن به ميليونها مهاجر افغان و مشاركت در نوسازي سياسي و اقتصادي افغانستان دانسته، باعث شده تا جايگاه و نقش ايران به عنوان يك كشور مهم در سياست خارجي افغانستان مورد تاكيد قرار گيرد.

از سوي ديگر امنيت ملي ايران باثبات و امنيت افغانستان، پيوندي انكارناپذيري دارد و از اين روست كه ايران به عنوان يك كشور همسايه به سرنوشت افغانستان علاقمند مي‌باشد. برهمين اساس مقامهاي كشورمان بارها اعلام كرده‌اند كه استراتژي ايران مبتني بر توسعه ثبات و امنيت در منطقه، بويژه با همسايگان است.در اين هفته و در سالروز تأسيس شوراي عالي انقلاب فرهنگي به فرمان امام خميني، اعضاي اين شورا با رهبر معظم انقلاب ديدار كردند. در اين ملاقات حضرت آيت‌الله خامنه‌اي با تبيين اهميت حياتي مقوله فرهنگ و جايگاه شورايعالي انقلاب فرهنگي در جامعه، بر برخورد حكيمانه با پديده‌هاي فرهنگي تاكيد كردند. ايشان با اشاره به اينكه فرهنگ و ارزشهاي فرهنگي، هويت و روح يك ملت است، خاطرنشان كردند: فرهنگ، حاشيه و ذيل اقتصاد و سياست نيست بلكه اقتصاد و سياست حاشيه و ذيل فرهنگ هستند.

حضرت آيت‌الله خامنه‌اي همچنين با تاكيد بر لزوم وجود پيوست فرهنگي براي همه موضوعات و مسائل مهم در عرصه‌هاي مختلف افزودند: برخي اوقات ممكن است، تصميم گيري و مصوبات اقتصادي، سياسي، اجتماعي و حتي علمي، تبعات منفي فرهنگي در جامعه بوجود آورد كه دليل آن نبود پيوست فرهنگي است. ايشان حساس بودن و مقابله با مسائل مخرب فرهنگي را از وظايف نظارتي حكومت دانستند و افزودند: همه ما در قبال مسائل فرهنگي و فرهنگ عمومي كشور مسئوليت شرعي و قانوني داريم. سپردن مسائل فرهنگي به مردم نافي وظيفه نظارتي و هدايتي دولت نيست و حضور حكومت و دولت در عرصه فرهنگ نيز به معناي سلب حضور مردم نمي‌باشد.رهبر انقلاب، انفعال و موضع دفاعي صرف در مقابل فرهنگ مهاجم را، بدترين و خسارت‌بارترين نوع برخورد خوانده و خاطرنشان كردند: مواضع تهاجمي نيز در برخي موارد لازم است اما به هر حال در هر شرايط بايد حكيمانه و با فكر عمل كرد.در موضوعات خبري خارجي، مرگ نلسون ماندلا، اعتراضات هواداران غرب در اوكراين، ادامه تظاهرات و عقب‌نشيني دولت در تايلند و تحولات سوريه، از مهمترين حوادث هفته جاري محسوب مي‌شوند.

مرگ نلسون ماندلا رهبر جنبش مبارزه با نژادپرستي در آفريقاي جنوبي همانگونه كه انتظار مي‌رفت بازتاب گسترده‌اي يافت و اكثر قريب به اتفاق دولتهاي جهان و شخصيت‌هاي گوناگون از مرگ وي ابراز تأسف كرده و نسبت به شخصيت و اقدامات وي در طول حياتش، اداي احترام كردند. مراسم بزرگداشت نلسون ماندلا نيز كه روز سه شنبه برگزار شد به گردهمايي بزرگي متشكل از مردم آفريقاي جنوبي و رهبران و مقامات بسياري از كشورهاي جهان تبديل شد كه مراسمي به اين گستردگي در سالهاي اخير كم سابقه بوده است.نلسون ماندلا به سبب مبارزاتي كه براي احقاق حقوق سياهان در آفريقاي جنوبي انجام داد و استقامتي كه در اين راه از خود نشان داد و همچنين به دليل مخالفت‌هايي كه با سياستهاي ظالمانه حاكم بر جهان ابراز نمود و سرانجام پس از كسب پيروزي، به دليل اعتدالي كه درپيش گرفت مورد احترام اغلب مردم جهان بود. وي توانست با مبارزاتش، سياه پوستان آفريقاي جنوبي را از زير يوغ سفيدپوستان نژادپرستي كه از اروپا آمده بودند خارج سازد و آنها را كه اكثريت نزديك به 80 درصدي جامعه را تشكيل مي‌دهند بر سرنوشت‌شان حاكم سازد. ماندلا پس از پيروزي و در زمانيكه در اوج قرار داشت قدرت را واگذار كرد و به كارهاي عام‌المنفعه پرداخت.

با اين حال نكته‌اي كه در واكنش‌هاي بين‌المللي به مرگ ماندلا وجود داشت برخورد فرصت‌طلبانه بسياري از سران كشورهاي غربي بود كه ماندلا با آنها مسئله داشت و اساساً خود آنها منشاء ايجاد و رشد نژادپرستي در آفريقاي جنوبي و استقرار نظام ظالمانه در صحنه بين‌المللي بوده و هستند. رژيم نژادپرست حاكم بر آفريقاي جنوبي مورد حمايت غرب و به خصوص انگليس قرار داشت. ماندلا همچنين از حاميان مردم فلسطين و معترض سياست‌ها و اقدامات ضدانساني رژيم صهيونيستي بود. با اين حال آمريكايي‌ها به عنوان حامي اصلي رژيم صهيونيستي، براي مرگ ماندلا اشك تمساح ريختند و چهار رئيس‌جمهور آمريكا در مراسم بزرگداشت ماندلا شركت كردند.اين هفته، اوكراين شاهد اوج‌گيري تنش داخلي بود. همزمان با اوجگيري اعتراضات گروههاي هوادار غرب، دولتهاي غربي نيز وارد شدند و به حمايت از هوادارانشان پرداختند. اوباما رئيس‌جمهور و جان كري وزير خارجه آمريكا، در حمايت از معترضان، دولت اوكراين را از برخورد با معترضان برحذر داشتند و كاترين اشتون مسئول سياست خارجي اروپا، وستروله وزير خارجه آلمان و معاون وزير خارجه آمريكا به اوكراين رفتند تا ضمن حمايت از اعتراضات، دولت اوكراين را براي پذيرش درخواست مخالفان تحت فشار قرار دهند. اين سه مقام غربي در اقدامات مداخله‌گرانه خود حتي در ميان معترضان حاضر شدند و زماني را در كنار آنها به راهپيمايي پرداختند.

از سوي ديگر، روسيه نيز به تحولات اوكراين واكنش نشان داده است. پوتين، رئيس جمهوري روسيه،‌ اعتراضات را هدايت شده خواند و مجلس روسيه نيز غرب را از دخالت در روسيه برحذر داشته است. اكنون بيش از هر زمان ديگر، كشمكش غرب و روسيه براي تأثيرگذاري بر تحولات اوكراين مشهود است و هر دو طرف تلاش مي‌كنند تحولات را به نفع خود هدايت كنند.اين هفته، تايلند نيز شاهد تحول جديدي بود و "شيناواترا" نخست‌وزير اين كشور كه از چند هفته قبل تحت فشار مخالفان قرار داشت به برگزاري انتخابات زودهنگام تن داد. قرار است اوائل بهمن آينده انتخابات برگزار شود و "شينا واترا" اعلام كرده است تا آن زمان از قدرت كنار نخواهد رفت. اگرچه رهبر مخالفان همچنان خواستار ادامه اعتراضات تا بركناري كامل دولت كنوني شده است ولي عقب‌نشيني دولت تايلند، اميد براي حل و فصل مسالمت‌آميز بحران داخلي در اين كشور را افزايش داده است.

با نزديكتر شدن به زمان برگزاري كنفرانس ژنو 2، تحركات در سوريه و خارج از اين كشور نيز افزايش يافته است. هر دو طرف، يعني هم حكومت بشار اسد و هم ائتلاف مخالفان سوري براي حضور در ژنو 2 اعلام آمادگي كرده‌اند. با اينحال هنوز موانع جدي براي حصول يك توافق در اجلاس ژنو وجود دارد. مهمترين بحث مورد اختلاف اين است كه دولت سوريه تاكيد دارد بشار اسد تا انتخابات آتي بر سر كار مي‌ماند و در انتخابات آتي نيز مشاركت مي‌كند ولي مخالفان اصرار دارند بايد بشار اسد كنار برود، قدرت را به دولت انتقالي واگذار كند و در انتخابات آتي نيز حق شركت ندارد.همچنانكه مشاهده مي‌شود شكاف بين دو طرف عميق است. در اين ميان نقش اخضر ابراهيمي، به عنوان فرستاده سازمان ملل و همچنين طرف‌هاي ديگر حاضر در ژنو 2 بسيار حساس است و بايد ديد كه آيا گردانندگان ژنو قادر خواهند بود اين شكاف را بپوشانند و يا دست كم آنرا كمتر كنند، به ويژه اينكه طرفهايي وجود دارند كه در گذشته نشان داده‌اند كه اساساً به حل و فصل مسالمت‌آميز بحران سوريه تمايل ندارند و به چيزي كمتر از سقوط دولت بشار اسد رضايت نمي‌دهند.

محمد كرد بچه در مطلبي كه با عنوان«پيام لايحه بودجه 93»در ستون سرمقاله روزنامه دنياي اقتصاد به چاپ رساند به اين نكته كه اصلاح ساختار نظام بودجه‌ريزي كشور متناسب با سياست‌هاي كلي نظام يكي از اقدامات اساسي در راستاي رسيدن به اهداف سند چشم‌انداز است نيز اشاره كرد:

در جمهوري اسلامي ايران كه دستيابي به اهداف ملي و تعيين‌شده سند چشم‌انداز از طريق آثار سياست‌هاي كلي و قوانين برنامه پي‌جويي مي‌شوند، سند بودجه مهم‌ترين ابزار در راستاي تحقق اهداف برنامه و سياست‌هاي كلي نظام تلقي مي‌شود. هم‌راستا بودن بودجه با اسناد فرادستي شرط لازم براي تحقق اهداف قانوني است.از اين رو اصلاح ساختار نظام بودجه‌ريزي كشور متناسب با سياست‌هاي كلي نظام يكي از اقدامات اساسي در راستاي رسيدن به اهداف سند چشم‌انداز است. با توجه به اين ملاحظات، فرآيند اصلاحي در ساختار نظام بودجه‌ريزي كشور از سر گرفته شد. بودجه سال 1393 آغاز يك حركت متفاوت نسبت به سال‌هاي قبل است. از سال‌ها قبل يك حركت اصلاحي شروع شده بود كه به دلايلي متوقف ماند؛ اما در سال 1393 بار ديگر حركت به سوي يك بودجه شفاف و قانونمند از سر گرفته شده است.

در لايحه بودجه سال 1393 با هدف افزايش شفافيت و نظم سه مرحله از چهار مرحله، بودجه‌ريزي مبتني بر عملكرد طرح‌ريزي شده است. در لايحه بودجه سال آينده فعاليت‌هاي دستگاه‌هاي اجرايي تعيين و احصا شده است. براي اين فعاليت‌هاي شاخص عملكرد به صورت كمي مشخص شده است، زيرا وقتي فعاليت‌ها احصا مي‌شوند، بايد كميت‌پذير باشند. در مرحله سوم نيز براي هر فعاليت هزينه تمام شده، احصا مي‌شود. در اين چارچوپ مشخص مي‌شود هر دستگاهي چه وظيفه‌اي برعهده دارد و در سال هدف بايد چه ميزان از آن را با چه قيمتي محقق كند. پيامد اين رفتار علاوه ‌بر شفافيت، انضباط ملي و پاسخگو كردن دستگاه‌هاي اجرايي است. در گذشته يكي از گرفتاري‌هاي نظام بودجه‌ريزي، نبود ابزاري براي مقايسه و ارزيابي ماموريت‌ها و اقدامات بود. با عنايت به اين ملاحظات، هدف‌گذاري براي تحقق بودجه‌ريزي مبتني بر عملكرد از تكاليف قانوني پايه‌ريزي شد. بنابراين بايد در سال 94 گام‌هاي ديگر اين فرآيند تكميل شده و در سال 95 تمامي حلقه‌ها تكميل شوند، اما اكنون آنچه مي‌توان در مورد تلاش براي تدوين لايحه بودجه سال آينده گفت، در يك كلام متجلي مي‌شود. پيام لايحه انضباط مالي؛ هدفي كه مي‌تواند اثر خود را در ساير متغيرهاي اقتصادي و زندگي مردم به وضوح نشان دهد.

در ادامه روزنامه تهران امروز را نگاهي مي اندازيم كه در ستون يادداشت اول خود مطلبي را با عنوا«نگاه ملي يا محلي به بودجه؟»به قلم مهدي تقوي به چاپ رساند:

دولت يازدهم در ارائه بودجه 93 فرمول جديدي را در نظر گرفته و اولويت را به پروژه‌هاي عمراني داده است. البته اولويت دولت طرح‌هايي هستند كه در حال اتمام بوده وبالاي 80 درصد پيشرفت فيزيكي داشته‌اند. چنين فرمولي باعث دسته‌بندي‌هاي موافق و مخالف در مجلس شده است و شاهد بوديم طي دو روز گذشته كار نمايندگان برخي استان‌ها تا مرز استعفا هم پيش رفت. مسئله اصلي اين است كه بودجه عمراني كشور به چه نحوي تدوين، تصويب و هزينه شود. طبيعي است هر نماينده‌اي سعي مي‌كند بيشترين اعتبار را براي حوزه انتخابي خود دريافت كند. چراكه چنين اقدامي مي‌تواند براي او فوايد زيادي داشته باشد. اما آيا اين تمام داستان مربوط به پروژه‌هاي عمراني كشور است؟ براي پاسخ به اين سوال بايد توجه داشت توجه به زيرساخت‌ها از ضروريات توسعه و آباداني هر كشوري به حساب مي‌آيد. توسعه زيرساخت‌ها با عمليات عمراني مي‌تواند حوزه‌هاي ديگر را نيز تحت پوشش قرار دهد. با توجه به اينكه دولت دهم تعداد زيادي پروژه عمراني نيمه‌تمام را روي دست دولت يازدهم گذاشت اين كار دولت روحاني يعني توجه به پروژه‌هاي عمراني كاري اقتصادي و عاقلانه است.

دولت روحاني مجبور است اين تعداد پروژه‌هاي نيمه‌تمام كه روي دستش مانده را به سرانجام برساند. اگر پروژه‌هاي نيمه‌تمام به سرانجام نرسد به اصطلاح وضعيت از اينجا مانده و از آنجا رانده به وجود خواهد آمد. يعني نه پروژه‌هاي گذشته به اتمام مي‌رسد نه پروژه‌هاي تازه‌كار حتي به نيمه خواهد رسيد. به همين خاطر عاقلانه‌ترين تصميم همين خواهد بود كه دولت به عنوان مثال يك بازه زماني حداقل تا دو سال آينده را در نظر گيرد و فقط در اين مدت زماني به اتمام پروژه‌هاي نيمه‌كاره بپردازد. به اعتقاد بنده با توجه به اينكه بسياري از زيرساخت‌هاي اقتصادي كشور به بودجه عمراني مرتبط است، هر اندازه به بودجه عمراني كشور بها داده شود به همان ميزان نيز وضعيت اشتغال كشور و زيرساخت‌هاي اقتصادي ارتقا خواهند يافت.به نظر من دولت يازدهم با اين تفكر در پي اصلاح وضع موجود و كاستن از تورم و نقدينگي در كشور است.

اگر به بودجه‌هايي كه در ادوار گذشته در كشور تنظيم شده است توجه كنيم، متوجه مي‌شويم كه همواره دولت‌ها بودجه عمراني را از بودجه جاري بيشتر در نظر مي‌گيرند. اما دولت يازدهم از ابتدا به ميزاني كه در سال آينده نياز بوده بودجه در اختيار بخش جاري قرار داده و همچنين آن ميزان كه پيش‌بيني مي‌كرده براي بخش عمراني بودجه درنظر گرفته است. در شرايط كنوني اقتصاد كشور خمود و بيمار است، بنابراين با ادامه روند فعلي نمي‎توان انتظار داشت چنين بيماري‌اي از اقتصاد ايران دور شود. از طرفي با توجه به اينكه همواره بودجه كشور وابسته به درآمدهاي نفتي بوده‌ است اين عملكرد دولت مي‌تواند تا حدودي از اين وابستگي بكاهد.تحويل بودجه دولت يازدهم بي‌شك تاثيرات مثبتي در اقتصاد كشور و فضاي كسب‌وكار به جاي خواهد گذاشت.

روزنامه ابتكار مطلبي را با عنوان«انتخابات هيات رئيسه جبهه اصلاح‌طلبان» در باب قضاياي اين روزهاي مجلس و سازمان تأمين اجتماعي در ستون سرمقاله خود به چاپ رساند:

هفته گذشته كميته تحقيق و تفحص مجلس از سازمان تامين اجتماعي با انتشار گزارش 83 صفحه اي به تشريح تخلفات اين سازمان در واگذاري 138 شركت انحصاري به يك سوم ارزش به بابك زنجاني و همچنين پرداخت كارت هديه‌هاي ميلياردي به 37 نفر از نمايندگان مجلس و برخي مقامات دولتي از جمله معاون اول رئيس جمهور سابق، محمدرضا رحيمي، پرداخته است. اما چند روز پيش سعيد مرتضوي با انتشار نامه اي ادعا كرد كه تعداد اين نمايندگان 37 نفر نبوده اند بلكه 150 نفر بوده اند كه اين كارت هديه و پول‌ها را دريافت كرده اند. سعيد مرتضوي 18 آذر اعلام كرد كه اسامي و مشخصات نمايندگاني را كه از اين سازمان هديه گرفته‌اند به همراه نامه‌اي خطاب به رئيس كميسيون اصل نود به مجلس فرستاده است. به نوشته مرتضوي اين نماينده‌ها در دوره‌هاي مختلف مجلس و در چند نوبت از سازمان تأمين اجتماعي دريافتي داشته‌اند و در هيچ دوره‌اي صورت‌حساب و رسيد هزينه از نمايندگان اخذ نشده است! اما مصطفي افضلي‌فر سخنگوي كميسيون اصل نود اين نامه را غيرمستند و صرفاً براي تشويش اذهان عمومي مي‌داند.

محمد رضا باهنر نايب رئيس مجلس هم در اين مورد معترض شد كه اين جوسازي‌ها ظلم به نظام و خدمتگزاران به نظام است و اين اقدام در همه ادوار مجلس اتفاق افتاده است! افشاي اين موضوع كه بازتاب گسترده اي در رسانه‌ها داشته باعث ناراحتي عده اي از نمايندگان گرديده است.مرتضوي حتي در نامه خود مدعي شده است كه عليرضا محجوب رئيس هيات تحقيق و تفحص و اكثر همكاران ايشان نيز از دريافت‌كنندگان كارت هديه و بن كالا بوده‌اند. در مقابل اما محجوب در جوابيه اي ضمن تأكيد بر صحت گزارش مجلس بيان داشته”اين قبيل اكاذيب فرافكنانه هيچ خللي در عزم جزم هيات در احقاق حقوق حقه صاحبان اصلي صندوق وارد نمي‌كند و انشاءالله در دادگاه مشخص خواهد شد عاقبت كذابان چيست."اين گزارشات هرچند كه بخشهايي از آن از سوي دو طرف كتمان مي‌شود ولي متفقاً نشان مي‌دهند كه در اين دوره از مجلس و دوره‌هاي گذشته سنت سيئه اي وجود داشته كه دستگاهها و اشخاص حقيقي و حقوقي در مواردي چند هدايايي را به نمايندگان مجلس پرداخت مي‌كرده اند كه نمي‌توان آنها را كاملاً فارغ از شبهه دانست. البته دفاع نمايندگان در اين موارد نيز در نوع خود قابل تأمل است. نمايندگان اكثراً مدعي آن هستند كه





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران جوان]
[مشاهده در: www.yjc.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن