تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):ما اهل بيت، وعده‏هاى خود را براى خودمان، بدهى و دِين حساب مى‏كنيم، چنانكه رسول اكر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803552562




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

«دودسياه» برفراز كاخ سفيد گزيده سرمقاله‌هاي روزنامه‌هاي صبح يكشنبه


واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: «دودسياه» برفراز كاخ سفيد گزيده سرمقاله‌هاي روزنامه‌هاي صبح يكشنبه
روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند از جمله؛ سهم مردم در تدبير و اعتدال، مديريت علوي و اخلاق اداري، «تنظيمات» مجلس را تغيير دهيم، اعتدال كجاي نامعادله ژنو است؟، «دودسياه» برفراز كاخ سفيد و... كه برخي از آنها در زير مي‌آيد.


جمهوري اسلامي: «سهم مردم در تدبير و اعتدال»

«سهم مردم در تدبير و اعتدال» عنوان سرمقاله روزنامه جمهوري اسلامي است كه در آن مي خوانيد:

بسم الله الرحمن الرحيم
برخلاف تصور افرادي كه يكي از ويژگي هاي اعتدال را نرمش در بر ابر بي قانوني ها و به عبارت روشن تر، عدم قاطعيت در اجراي وظايف مي دانند، دولت اعتدال فقط هنگامي به اين صفت مي تواند متصف باشد كه دور از افراط و تفريط به وظايف خود عمل كند و در موارد لازم حتماً قاطعيت نشان دهد.

فاصله گرفتن از قاطعيت در مواردي كه قانون ايجاب مي كند و يا از لوازم انجام وظايف براساس مصالح كشور و منافع ملت است، در واقع به معناي فاصله گرفتن از اعتدال است.

دولت يازدهم در مواردي براساس اعتدال عمل كرده و از اين بابت قابل تحسين است، ولي هرچه زمان مي گذرد احساس مي شود در بعضي موارد از چارچوب اعتدال خارج مي شود و در مسير ترسيم شده حركت نمي كند.

از جمله مواردي كه دولت توانسته قاطعيت نشان دهد، اعتراض سريع و آشكار به تحريم هاي غيرقانوني جديد دولت آمريكا عليه ايران است.

متوقف ساختن مذاكرات كارشناسي مربوط به توافق نامه هسته اي و بازگشت هيأت مذاكره كننده به تهران و همچنين موضعگيري مسئولان وزارت امور خارجه عليه اين اقدام آمريكا، از مصاديق برخورد سريع، صريح و قاطع بودند.

دولت آمريكا هر چند از يكطرف با تلاش وزارت خارجه اش توانست سنا و كنگره را به خودداري از افزودن تحريم هاي جديد عليه ايران قانع كند ولي از طرف ديگر، نتوانست مانع اقدام وزارت دارائي خود براي اعلام فهرست 18 موردي تحريم شركت هاي ايراني شود.

هر چند هنوز نمي توان كليت دولت آمريكا را به دليل همين تفاوت در موضعگيري هاي وزارتخانه ها عامل اصلي اين اقدام خلاف دانست ولي اين واقعيت را نيز نمي توان انكار كرد كه تحريم هاي جديد، نقض آشكار توافق نامه ژنو توسط دولت آمريكاست.

اين واقعيت آنقدر روشن و آشكار است كه حتي خود اعضاي گروه 1+5 نيز به آن اعتراض كرده اند. سخنگوي وزارت امور خارجه روسيه اعمال تحريم هاي جديد عليه ايران را مخالف روح توافق نامه ژنو دانسته و اعلام كرده اين اقدام آمريكا اجراي توافق ژنو را بطور جدي با پيچيدگي مواجه مي كند.

وزير خارجه روسيه نيز گفته است اكنون وقت آنست كه تحريم ها عليه ايران كاهش يابند زيرا در توافق ژنو علاوه بر ايران، كشورهايي كه تحريم هاي يك جانبه را اعمال كرده اند نيز تعهداتي دارند.

دولت جمهوري اسلامي ايران، علاوه بر اقداماتي كه تاكنون در واكنش به تخلف دولت آمريكا از توافق ژنو كرده، بايد شيوه اي در پيش بگيرد كه واشنگتن را وادار به لغو تحريم هاي جديد نمايد.

بديهي است كه ادامه مذاكرات كارشناسان براي اجرائي شدن توافق ژنو به عقب نشيني آمريكا بستگي دارد. در اين زمينه، ساير اعضاي گروه 1+5 نيز بايد همچون روسيه موضعگيري كنند و با قاطعيت اين اقدام آمريكا را محكوم نمايند تا راه براي از سرگرفته شدن مذاكرات كارشناسان و اجرائي شدن توافق ژنو باز شود.

اظهارات بعضي از مسئولين آمريكائي در توجيه اعلام فهرست جديد تحريم ها نيز بهيچوجه قابل قبول نيست.

اينكه سخنگوي كاخ سفيد گفته مسدود كردن دارائي شركت هاي ايراني براساس تحريم هاي قبلي صورت گرفته و اقدام جديدي نيست و شخص اوباما متعهد شده كه از هرگونه اعمال تحريم هاي جديد مرتبط با برنامه هسته اي جلوگيري نمايد، توجيه غيرموجهي است كه از مصاديق عذر بدتر از گناه است بنابراين، دولت جمهوري اسلامي ايران بايد درست در همين نقطه تكليف خود را با دولت آمريكا روشن كند و اوباما را كه مي گويد متعهد شده از هرگونه اعمال تحريم هاي جديد مرتبط با برنامه هسته اي جلوگيري كند، به انجام تعهدي كه كرده است وادار نمايد بطوري كه اولين مورد آن پس گرفتن همين فهرست جديد باشد.

در بخش خروج از چارچوب اعتدال، مي توان از كوتاهي هاي دولت يازدهم در زمينه روشن ساختن تكليف بعضي استان ها و حتي مسئوليت هاي كليدي بعضي وزارتخانه ها نمونه هاي زيادي آورد.

اكنون چهار ماه و نيم از استقرار دولت و چهار ماه تمام از تشكيل كابينه دولت يازدهم مي گذرد و هنوز دو استان حساس و مهم خراسان رضوي و قم از نظر استاندار بلاتكليف هستند.

اگر وزارت كشور از وزارتخانه هايي بود كه تكليف آن در مرحله اول رأي اعتماد روشن نشده بود، تأخير در انتخاب استانداران قابل توجيه بود، ولي درحالي كه وزير كشور در 24 مرداد به وزارت رسيد نمي توان هيچ توجيهي را درباره تأخير چهار ماهه تعيين بعضي از استانداران پذيرفت. آيا اين نشانه ضعف وزير كشور نيست؟!

وقتي استاندار تعيين نمي شود، مناصب كليدي استان نيز بلاتكليف باقي مي مانند، ادارات كل در بلاتكليفي بسر مي برند و تحولي در ادارات و بدنه اجرائي استان رخ نمي دهد. اكنون ماه هاست كه اين وضعيت بر بعضي استان ها حاكم است و همه چيز درحال ركود مي باشد.

اطلاعات موجود نشان مي دهند دولت براي تصميم گيري در مورد استان هاي خراسان رضوي و قم به دليل تنوع سلايق و جناح هاي متوقع، تحت فشار قرار دارد.

ائمه جمعه، نمايندگان مجلس، بعضي افراد ذي نفوذ، ستادهاي انتخاباتي رئيس جمهور، جناح ها و فعالان سياسي از شش جهت و با شش گرايش، انتظارات و توقعات متفاوت به دولت فشار وارد مي آورند و همين امر موجب تأخير در تعيين استانداران شده است.

چنين وضعيتي براي دولتي كه عنوان «تدبير و اميد» را براي خود برگزيده و خط مشي خود را بر مبناي «اعتدال» استوار ساخته، بهيچوجه شايسته نيست.

دولتمردان به ويژه شخص رئيس جمهور و وزير كشور نبايد با كسي يا جمعي رودربايستي داشته باشند و خود را گرفتار توقعات و انتظارات و محذورات كنند.

مناسب ترين موقعيت براي كاربردي كردن «تدبير» درست همين موقعيت است كما اينكه مناسب ترين مصداق براي برخورد اعتدالي را در چنين شرايطي مي توان يافت. از آنجا كه هيچيك از آن شش جمع در آينده پاسخگوي عملكرد استانداران نخواهند بود، اين دولت است كه بايد تصميم بگيرد چرا كه مردم، دولت را پاسخگوي اين تصميم خواهند دانست نه جناح ها و افراد ديگر را.

در مورد بعضي از وزارتخانه ها نيز همين بلاتكليفي وجود دارد. اينكه يك وزير نتواند درباره معاونان خود و يا رؤساي بعضي از سازمان هاي مهم تابعه خود تصميم بگيرد، نه تدبير است و نه اعتدال.

عجيب اينست كه در عين حال كه دولت يازدهم را به درو كردن نيروهاي دولت گذشته متهم مي كنند، بعضي از وزرا و حتي استانداران هنوز اجازه نيافته اند افرادي را كه وجودشان را در زيرمجموعه خود مضر تشخيص داده اند تغيير دهند و افراد شايسته اي را جايگزين آنها كنند.

چنين وضعيتي را شايد بتوان زير عناويني از قبيل اجبار و تحميل قرار داد ولي نمي توان مسئوليت دولتمردان را در قبال اين ضعف ها ناديده گرفت و آنها را تبرئه كرد.

دولتمردان در هر حال مسئولند و هيچكس به جاي آنها پاسخگوي نارسائي هاي پديد آمده در اثر اين ضعف در تصميم گيري ها نخواهد بود.

به نظر مي رسد دولتمردان كه در تصميم گيري هايشان، ملاحظاتي را اعمال مي كنند تا جناح ها، افراد ذي نفوذ و فعالان سياسي را به حساب بياورند، اصلي ترين عنصري كه آنها را به حاكميت رسانده است را از ياد برده اند.

واقعاً مردم كه با حضور خود در پاي صندوق هاي رأي، اعتدال را برگزيدند و به «تدبير» اميد بستند، چه سهمي در تصميم گيري هاي دولتمردان براي عزل و نصب ها دارند؟ مردم چرا حتي به اندازه يكي از گروه ها و جناح ها و افرادي كه در تصميم سازي ها سهيم هستند، به حساب نمي آيند؟ دولتمردان دولت يازدهم از هم اكنون بايد توجه داشته باشند كه بدون در نظر گرفتن مردم و بدون دخالت دادن آنها در تصميم گيري ها، نه در تدبير توفيقي خواهند يافت و نه در اعتدال.

تهران امروز: «نگران بودجه سلامت هستيم»

«نگران بودجه سلامت هستيم» يادداشت روز تهران امروز به قلم دكتر حسينعلي شهرياري رئيس كميسيون بهداشت مجلس شوراي اسلامي است كه در آن مي خوانيد:

نگراني هايي كه وزير محترم بهداشت و درمان درباره سهم بودجه سلامت در رسانه ها اعلام كرده اند درست است. متاسفانه بودجه اي كه از طرف دولت براي سال 93 براي حوزه سلامت ارائه شده با توجه به كسري 80 هزار ميليارد ريالي كسري بودجه وزارت بهداشت و درمان،بودجه مناسبي نيست.

چون با بودجه اي كه در قانون براي بخش سلامت در نظر گرفته شده است، با پرداخت بدهي هاي اين حوزه، تنها چهار هزار ميليارد تومان براي اين بخش مي ماند كه رقم چشمگيري نيست و بايد براي جبران اين بودجه فكري اساسي كرد چراكه تنها تورم سال آينده به گفته مسئولان دولتي بالاي 25درصد خواهد بود.

تجهيزات پزشكي هم به دليل افزايش نرخ ارز چندين برابر شده است.تشخيص هاي پزشكي هم بسيار بستگي به تجهيزات دارد.اگر دولتمردان هنر كنند سال بعد وضعيت در بخش سلامت بدتر از امسال نشود،جاي تشكر دارد.

با اين پيش بيني ها و بخصوص بودجه پاييني كه براي بخش بهداشت و درمان كشور در نظر گرفته شده است، به نظر مي آيد وضعيت سال آينده بدتر از امسال باشد.البته هنوز دولت بودجه هدفمند شدن يارانه ها را ابلاغ نكرده است.

اميدواريم دولت در هدفمند شدن يارانه ها 10درصد خالص سهم بهداشت و درمان را پيش بيني كند، اگر اين 10درصد يارانه ها پيش بيني شود مي توانيم خوشبين باشيم كه وضعيت بهداشت و درمان مانند امسال خواهد بود.از سويي ديگر، امسال هزينه اي كه براي استقرار متخصصان در مناطق محروم در نظر گرفته شده بسيار كم است به همين دليل اين متخصصان نمي توانند در اين مناطق بمانند. موضوع مناطق محروم فقط منوط به سيستان و بلوچستان نيست بلكه در خيلي از استان هاي محروم ديگر نيز اين وضعيت حاكم است.

اگر دولت مرحله دوم هدفمند شدن يارانه ها را اجرا كند اميدواريم كه از سهم يارانه ها آن را بتوانيم جبران كنيم. از سويي ديگر، در بحث تجهيزات پزشكي اكنون يكي از مشكلات حوزه سلامت، فرسودگي ناوگان آمبولانس كشور است زيرا حدود 50 درصد اين ناوگان ها بالاي هفت سال قدمت دارند در حالي كه زمان استفاده از آنها حدود پنج سال است بنابراين در سطح كشور به ويژه مناطق صعب العبور به50 دستگاه آمبولانس نياز است.

در گذشته بودجه اي براي ماندگاري متخصصان در مناطق محروم پيش بيني شد كه متاسفانه در سال اخير به دليل نبود حمايت هاي مالي متخصصان در مناطق محروم يا جذب نمي شدند يا به مدت طولاني در اين مناطق نمي ماندند كه متاسفانه اين موضوع نيز در بودجه امسال ناديده گرفته شد و با كاهش 19 درصدي بودجه براي اين مهم روبه رو بوده ايم البته در مورد بودجه وزارت بهداشت، نبايد پيش داوري كنيم بلكه بايد ديد راهكاري كه دولت ارائه مي كند چيست و در اين مورد مجلس مي تواند چه كمكي به دولت بكند.

سياست روز: «مديريت علوي و اخلاق اداري»

«مديريت علوي و اخلاق اداري» سرمقاله روزنامه سياست روز به قلم اسدالله افشار است كه در آن مي خوانيد:

يكي ازد لايل عمد ه ناراحتي و نارضايتي مرد م عزيزاز نظام اد اري از حوزه هاي مختلف عد م ساماند هي اخلاق اد اري بر مبناي معيارهاي د يني است. براين اساس نكاتي را در همين زمينه مورد بحث و گفت وگو قرار مي دهيم.

يكم) علم اخلاق عبارت است ازفني كه پيرامون ملكات انساني بحث مي كند، ملكاتي كه مربوطبه قواي نباتي و حيواني و انساني اوست، به اين غرض بحث مي كند كه فضائل آنها را از رذائلش جدا سازد و معلوم كند كدام يك ازملكات نفساني انسان خوب و فضيلت و مايه كمال اوست، و كداميك رذيله و مايه نقص اوست، تا آدمي بعد از شناسايي آنها خود را با فضائل بيارايد، و از رذائل دور كند و در نتيجه اعمال نيكي كه مقتضاي فضائل دروني است، انجام دهد تا در اجتماع انساني ستايش عموم و ثناي جميل جامعه را بخود جلب نموده، سعادت علمي و عملي خود را به كمال برساند.

دوم) علم اخلاق به عنوان علم وآيين و نرم افزار آداب داني و اخلاق‏مندي و علم چگونه زيستن و تعيين بايدها و نبايدها و صدور احكام خوب و بد نسبت به رفتارهاي آگاهانه و مختارانه‏ي آدميان، همواره در فرهنگ ‏هاي گوناگون، در محضر پيشينيان و پسينيان خداوندگاران دين و انديشه، جايگاهي ويژه داشته است. به‏ عنوان نمونه بايد ياد كرد از سخن رسول گرامي اسلام (ص) كه فرمود: «من براي كامل كردن مكارم اخلاقي فرستاده شدم». اخلاق جدا از بنيادهاي نظري‏ اش، با داشتن كاركردهاي جامعه‏ شناسانه و روان‏شناختي كارروا، به مثابه‏ي نماد، داور، روش، دورنما و ديدگاه عمل كرده و در اعتمادسازي و ايجاد همبستگي در ميان افراد جامعه و دولت‏ها، آبشخوري توان‏گر بوده است.

سوم) اخلاق اداري درزندگي كاري، كاركردن را شيرين و بارضايت شغلي توأم مي كند و احساس رضايت مندي وخود شكوفايي ازيك سو و رضايت مردم وپيشرفت امور و شكوفايي كار از ديگر سو را فراهم مي نمايد. رشد و شكوفايي استعدادهاي انسان و جامعه درجهت كمال مطلق، در عرصه كار و عمل بر پايه اخلاق اداري است. فقدان اخلاق اداري يعني محور زمينه و بستر شكوفايي انسان و جامعه در جهت كمال مطلق. زوال اخلاق اداري يعني ظهور احساس ناخشنودي از خود و احساس بطالت، سقوط و هلاكت كه به صورت نمودهايي چون ترشرويي، برآشفتگي؛ بدرفتاري؛ بي حوصلگي؛ سست پيماني؛ كارگريزي و بيماري هاي روان تني، بروز مي كند.

چهارم) خطرناكترين رويداد انساني انحطاط اخلاقي و شكسته شدن مرزهاي اخلاقي است كه دراين صورت هيچ چيزبه سلامت نخواهد ماند و انسانيت انسان فرو مي ريزد، و اين امر در امور اداري از جايگاهي خطير و ويژه برخوردار است زيرا وقتي انسان ازمحدوده فردي خارج مي شود ودرپيوند با ديگرانسانها قرار مي گيرد و اين پيوند صورتي اداري مي يابد، اگر اخلاق نيك حاكم بر روابط انساني نباشد، فاجعه چندين برابر مي شود. به همين دليل است كه والاترين ملاك در هرسازمان اداري متخلق بودن افراد به اخلاق انساني است؛ و اين همان موضوعي است كه اين روزها برخي ازوزارتخانه ها و مؤسسات و مراكز دولتي ما از ايفاي تعهدات خودشان به مردم وحتي مجموعه ي كاركنان خود رنج مي برند واين مهم يك دليل عمده اش عزل و نصب هاي بي قاعده و خارج از چارچوب قانونمند نشأت گرفته و مي گيرد و شايستگان درحاشيه رانده شده و متملقان چاپلوس و رفيق بازان دغلكاربه مناصب و پست هاي مديريتي و اجرائي تكه زده اند و لذا درچنين شرائطي هم نبايد انتظارداشت دستگاه ها به مردم پاسخگو باشند چرا كه اين دستگاهها حتي به كاركنان خود نيز پاسخگو نبوده ونيستند وحق وحقوق اداري وانساني ايشان راهم رعايت نمي كنند وتا مي توانند موجب هتك حرمت آنها را فراهم آورده و مي آورند! و از اين قبيل برخوردها الي ماشاءالله كم نداريم و بايد متاسفانه ابراز نمايم دراين خصوص حتي فريادرسي وجود ندارد زيرا مديران ارشد آن دستگاه ها كه خود را تافته جدابافته مي دانند از ديگران جدا شده و با حصاري كه همين متملقان چاپلوس دورشان كشيده اند نمي دانند در پيرامونشان چه مي گذرد! نه در نمازها حاضر مي شوند و نه درغذاخوري ها و نه در ... آيا اين است رفتاراخلاقي وانساني با همنوع وهمكيش خود؟ آيا اين است تأثيراجراي پرداخت هماهنگ حقوق درلايحه خدمات كشوري كه امروزشاهد فاصله بسيارپرداخت ها و شكاف عميق دراين زمينه هستيم؟ واقعا اگرسطح زندگي كارمندان و كارشناسان بامديران مقايسه شود ومكان هايي كه آنان زندگي مي كنند؛ چه پاسخي مي توانيم ارائه نماييم! هشت سال گذشته بين مديران به بهانه هايي درمناسبت هايي؛ پنهاني سكه هايي توزيع شده است، بن هاي ميليوني (كه اين روزها سروصدا نموده)، وام هاي كلان، زمين، واگذاري خانه هاي سازماني وخيلي چيزهاي ديگر؛ خدا مي داند كه اين تبعيض هاي ازحد گذشته است و به همين خاطرخيلي ازافراد براي دريافت اين گونه امتيازات سرازپانشناخته وبراي رسيدن به آن همه چيز را قرباني مي كنند از جمله اخلاق و...؛ اميدوارم دولت يازدهم كه با شعاراعتدال برسركارآمده است مراقب باشد مديرانش آلوده دست درازي به بيت المال نگردند و به هر بهانه اي بيت المال را در معرض غارت قرارندهند! اين عمل زشت از هر كجا جلويش سد شود منفعت است و موجب بازسازي اعتماد ازدست رفته دربين مردم و جامعه كارمندي است.

جناب دكتر روحاني شما كه دلسوز ملت و قشربي پناه كارمند هستيد آيا راحت سربربالين مي گذاريد؟ قطعا باروحيه اي كه من از حضرت عالي سراغ دارم با خواندن اين مرقومه دستوربررسي خواهيد داد وتاسامان ندادن اين امر آرام نخواهيد يافت چون اگر مولايمان اميرالمؤمنين ازشما سؤال فرمايند اين فاصله را چرا از بين نبرديد به حضرتش چه پاسخ خواهيد داشت؟ به داد مردم وكارمندان برسيد و مديريت علوي و اخلاق توحيدي را درعمل نشان دهيد (؟) تا دل ها گرم و حقيقت چون خورشيدي درخشان در جامعه تلألو نمايد.

پنجم) مهمترين مبنا درسامان يافتن اخلاق اداري، تصحيح بينش مديران وكاركنان و بسامان آوردن نوع نگاه آنان به خودشان ومردمان ومسئولان و وظايفشان است. زماني كه نگاه انسان به خود ومردم و مافوق خود و كار اصلاح شود و با نگاهي توحيدي و پاك به اين اموربنگرد وبراساس اين نگاه عمل نمايد، كاركردن عين خدمت كردن وعبادت نمودن وهمپاي لذت وشيريني وهمتاي رشد وشكوفايي است. اينكه انسان خود راچگونه ببيند وچگونه بيابد وچه جايگاهي درهستي براي خودقائل باشد، به شدت دراخلاق ورفتاراو تاثيرگذاراست. آن كه خود را «عبد» مي يابد وبراي خويش «كرامت انساني» و «عزت ايماني» قايل است به گونه اي رفتارمي كند، وآنكه «عبد» بودن خود را از ياد مي برد و براي خويش «كرامت» و «عزت» قائل نيست به گونه اي ديگر و متضاد با گونه نخست رفتار مي نمايد.

جان كلام
اخلاق اداري را مي توان به مجموعه اي از شاخص هاي تربيتي و اخلاقي تعبيرنمود كه رعايت آن ازسوي كارگزاران حكومت ومديران دولتي ضامن بقاي نظام اداري موجود درجامعه و به تبع آن حفظ نظام سياسي حاكم برآن خواهد بود. در نظام اداري آن چه در رأس مناسبات در روابط و رفتاراداري حاكم است حرمت نگهداشتن و حفظ حقوق مردمان است هر يك از مديران و كاركنان دولت در هر مرتبه و جايگاهي كه قراردارند اگرحافظ حقوق وحرمت ارباب رجوع باشند يك نظام اداري مبتني براخلاق ظهورخواهد كرد وپايدارباقي خواهد ماند.

ابتكار:«تنظيمات» مجلس را تغيير دهيم

«تنظيمات» مجلس را تغيير دهيم عنوان سرمقاله امروز روزنامه ابتكار به قلم فضل الله ياري است كه در آن مي خوانيد:

اگر روزي از برخي سازوكارهاي طبيعي استفاده مي شد تا كاركرد برخي از دستگاه ها وپديده هاي جديد را توضيح داد، امروزه عكس آن نيز صادق است. مثلاً قبلاً براي توضيح كاركرد برخي از هواپيماهاي مجهز به ردياب هاي قدرتمند، به شيوه پرواز خفاش استفاده مي شد، يا براي توصيف سرعت و قدرت، برخي ماشين ها را به يوزپلنگ تشبيه مي كردند.

اما امروزه به دليل كاربرد گسترده برخي از پديده هاي جديد در زندگي بشر و آشنايي بيشتر انسان امروزي با آن ها، خود به مدلي عيني و مملوس براي توضيح و توصيف پديده هاي طبيعي به كار مي روند. امروزه شايد به راحتي با تشريح عملكرد هواپيما هاي بدون سرنشين، بتوان كودكان و نوجوانان امروز را به شيوه پرواز و شكار خفاش و عقاب آشنا كرد.

در اين ميان فراگيري استفاده از دستگاههاي صوتي، تصويري و ارتباطي كه به شيوه بيماريهاي مسري شيوع پيدا كرده است، مي تواند مثال خوبي براي توضيح منظور اين نوشته باشد. امروزه دستگاههاي تلفن همراه (كه كاركردهاي ديگري مانند فيلمبرداري و عكس برداري، ضبط صدا، بازي، سرگرمي، شنيدن موسيقي، ديدن فيلم و ده ها مورد ديگر پيدا كرده است) در دست هر نوجواني پديده اي آشناست. براحتي مي توان در تنظيمات (setting) آن دست برد. برخي از كاركردها را خاموش (off) و برخي ديگر را روشن (on) كرد.

اين مقدمه كافي است تا با اين ذهنيت به سراغ مجلس شوراي اسلامي رفت. در دو هفته گذشته دو اتفاق پرسروصدا، اين قوه نماينده مردم در ساختار قدرت جمهوري اسلامي ايران را، در كانون خبرها قرار داد.

يكي انتشار اخبار و گزارش هايي درباره گرفتن هديه از رئيس سازمان تامين اجتماعي و ديگري استعفاي دسته جمعي برخي از نمايندگان به خاطر شيوه تخصيص اعتبارات حوزه هاي انتخابيه خود در لايحه بودجه 93 بوده است اما با نگاهي كلي تر به عملكرد مجلس شوراي اسلامي در 10 سال گذشته (كه در دست جناح اصولگراي جمهوري اسلامي بوده است) موارد بيشتري از اين دست، را مي توان در آن جستجو كرد.

در اين فراز از تاريخ پارلمان در ايران، مي توان به وفور بي اعتنايي دولتمردان به خانه ملت را مشاهده كرد. مواردي كه گاه به تمسخر و تحقير « عصاره فضائل ملت » از سوي رئيس دولت نيز منجر شد. موارد بسياري از بي اعتنايي قوه مجريه به مصوبات قانوني قوه مقننه كشور نيز مي توان اضافه كرد.

از سوي ديگر از درون خود مجلس نمايندگاني در تحقير و تخفيف جايگاهي كه « در رأس امور » بوده،كم تلاش نكرده اند. افرادي كه گويي در يك رأي گيري سر پايي در هيات دولت به نمايندگي انتخاب شدند و نه در يك انتخابات حوزه انتخابيه خود و با حضور رقباي ديگر.

اين افراد در خانه ملت نشسته بودند و نه اجازه مي دادند كه مسئولي مورد سؤال قرار گيرد و نه وزيري استيضاح شود. گاه در حساس ترين و پرالتهاب ترين برهه هاي زماني كه خطر چنددستگي و فرو پاشي برخي از بنيان هاي سياسي و اجتماعي، كشور را تهديد مي كرد، برخي از همين نمايندگان به جاي تلاش براي آرام كردن فضاي كشور، از تريبون متعلق به مردم فرياد «مرگ» سر مي دادند و به جاي قوه قضائيه دستور «اعدام» صادر مي كردند.

در مجلس اصولگرا وضعيت به گونه اي پيش رفت كه معاون رئيس جمهور به خود جرأت داد كه با دسته چك به سراغ برخي از نمايندگان برود و بر سر «رأي» آنان به چانه زني بپردازد. بخشي ديگر از اين وضعيت را مي توان در سخنان مقامات قضايي كشور مشاهده كرد كه از حضور مؤثر برخي از نمايندگان در پرونده هاي فسادهاي مالي خبر داده اند. (البته نمي توان از حضور نمايندگاني آزاده و شريف غافل بود كه تنها به منافع ملي و حراست از قانون و حقوق موكلان خود مي انديشيدند.)

اين اتفاقات نشان مي دهد كه ميان مجلس فعلي با مجلسي كه در قانون اساسي به عنوان « خانه ملت » تدارك ديده شده و در بيان بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي نيز «در رأس امور» و «عصاره فضائل ملت» خوانده شد، فاصله بسياري وجود دارد.

به نظر مي رسد كسي يا كساني هم از خارج و هم در داخل مجلس به تنظيمات آن دست زده اند. برخي نهادهاي نظارتي گويي از قبل گزينه هاي «شجاعت»، «جسارت اظهار نظر» و «اعمال نظارت» را خاموش (off) كرده اند. برخي از خود نمايندگان نيز با گزينه اي مانند «اولويت منافع ملي بر خواسته هاي حزبي و باندي » همين رفتار را داشته اند. برخي از فراكسيون هاي داخل مجلس و احزاب همسو با آنان نيز گويي «احقاق حقوق ملت» را خاموش (off) كرده و جلوگيري از مخالفت بر دولت همسو با خود را روشن (n ) كرده اند.

اين اقدامات سبب شده است كه به طور كلي گزينه اي حياتي و مهم مانند «اعمال نظارت بر رفتار مسئولان و جلوگيري از خود كامگي» خود به خود (off) شده و يا حتي حذف گردد.

اعمال اين همه تغييرات در يك دستگاه و يا ساختار مي تواند جلوي كاركرد اصلي آن را بگيرد. موضوعي كه به اذعان برخي از تحليل گران در چند دوره اخير مجلس شوراي اسلامي اتفاق افتاد به گونه اي كه كاركرد مورد نظر رهبران انقلاب، تدوين كنندگان قانون اساس و راي دهندگان به آن را، از دست داده است.
***
به نظر مي رسد كه وقت آن فرا رسيده تا تنظيمات مفيد اين دستگاه قانون گزاري كشور با مراجعه به دفترچه راهنماي آن (يعني قانون اساسي) به جاي اول برگردانده شده تا شاهد عملكرد صحيح آن در راستاي وظيفه ذاتي اش در احقاق حقوق ملت دربرابر حاكمان باشيم. شايد اولين گام در اين مسير فعلا يك (RESTART) باشد.

مردم سالاري: «هرگز زمان به عقب برنمي گردد»

«هرگز زمان به عقب برنمي گردد» سرمقاله روزنامه مردم سالاري به قلم منصور فرزامي است كه در آن مي خوانيد:

هرگز عقربه زمان به عقب برنمي گردد. تاكنون هيچ كس نتوانسته است كه آب رفته را به جوي بازگرداند. يكي از فلاسفه پيش از ميلاد گفته است كه هيچ پايي را دوبار نمي توان در آب رودخانه اي فرو برد. اين حقيقت سير جهان و جبر زمان است. حتي گفته اند كه اگر رويدادهاي تاريخي هم دوبار تكرار شوند همانند هم نيستند، بار اول تراژدي اند و بار دوم كاريكاتور وقايع و صحنه هاي نخست بنابراين هر تلاشي براي بازگرداندن وضع پيشين، بي فايده، هزينه بر، عمر بربادده و مذبوحانه است. اگر مي شد، ايران همان ابرقدرت دوران هخامنشي و عصر ساساني بود.

انسان امروز هم انسان ديروز نيست، نگرشش، تمايلاتش، حساسيت هايش و تبيين و تفسير و تحليل سياسي، اجتماعي و فرهنگي اش، همه و همه با ديروز تفاوت دارد. از نظر علوم زيستي، سلول هاي امروزي بدنش نيز همان سلول هاي ديروزي نيستند.

اگر اوضاع ثابت مي ماند اگر بشر مي توانست چرخ زمان را به عقب برگرداند، هميشه يك حزب پيروز بود. هميشه افكار پرورده و ساخته بشر بر مسند خود پايدار مي ماند. هيچ تغييري رخ نمي داد و هيچ مستضعفي نمي توانست مستكبري را از اريكه استكبار به زير بكشد و در نتيجه «خافضه رافعه» سوره مبارك واقعه هم فقط خاص عرصه قيامت بود.

آري چنين است، هميشه اوضاع دگرگونه مي شود، رودها به دريا مي ريزند اما هرگز به سرچشمه خود بازنمي گردند. اگر بازگشت ميسر بود، مولاي متقيان (ع) مي توانست خوي و منش مردم زمان رسول الله (ص) را احيا كند.

در حالي كه تاريخ به عنوان شاهد صادق، گواه آن است كه حتي همه صحابه هم، همان منش و اخلاص خود را نتوانستند حفظ كنند تا با علي (ع) مواسا نمايند يا شهادت بدهند كه حسين (ع) فرزند فاطمه(ع) است و پرورده دامن رسول و بر دوش وي نشسته به وقت نمازاست ! و خارجي و خارج از دين نيست. اگر هم شهادت مي دادند ظرفيت پذيرش در مردم مفتون بني اميه نبود. اين و صدها شاهد تاريخي همه گواه آن است كه مصداقش را در محيط، در كشور و در انقلابمان به روشني مي توان ديد.

... گفتي: «اسرار در ميان آور

كو ميان اندرين ميان كه منم

كي شود اين روان من ساكن

اين چنين ساكن روان كه منم

حقيقت مقصود اين مقدمه آن است كه دوران اعتدال هرگز و با هر تمهيدي نيز به عقب باز نمي گردد و احياي زمان احمدي نژاد ممكن نيست. همان گونه كه در عصر احمدي نژاد، هر تلاشي براي زنده كردن دوران خاتمي بي فايده بود.

هر دوره اي ويژگي هاي خاص خودش را دارد. هر قلمي كه اين حقايق را درك نكند، چپ باشد يا راست، برخطاست و هر قدمي كه اكنون براي منكوب كردن دوران اعتدال برداشته مي شود، آزاري برگرده ناسور مردم رنجيده و مضطري است كه به اين دولت و سياست داخلي و خارجي اش دل بسته اند و بنا به وعده هايش به وي راي داده اند.

ماجراهاي برخي دانشگاهها در حول و حوش توجيهات سخنوران ضرورت نشناس و حد ندان در 16 آذر 92، يك حقيقت است. به عنوان مثال اوراد مذاكرات هسته اي با 1 + 5 را نه ما مي توانيم پس بخوانيم و نه غرب. بنابراين، آزردن « طيب نياها » و لغز خواندن بر « ظريف » ها هيچ چيز را عوض نمي كند.

استعفاها هم در مجلس ممكن است اهرم فشاري باشد و پيامد ناگواري ايجاد كند و هزينه ندانم كاري ها را باز هم بالا ببرد، اما در اصول آنچه بر كرسي نشسته است، خدشه اي وارد نخواهد كرد، فقط دلهاي مردم را به درد خواهد آورد و خواهند گفت كه به شما راي نداده ايم كه در مقابل بركشيده و برگزيده مسند رياست جمهوري ما بايستيد، فقط آنها را مصمم تر خواهد كرد و نتيجه اش تجديد نظر و عدم اعتماد به برخي نمايندگان، در انتخابات آتي خواهد شد.

چون با سوالي ساده و استدلالي درست مي پرسند كه اين مخالف خواني ها و اين رجز و تهديد و خط و نشان كشيدن ها در دولتي كه لايحه بودجه اش را آنچنان به مجلس مي آورد و برخي مصوبات شما را قابل اجرا نمي دانست و نسبت به آن نهاد قانونگذاري كه به نص بنيانگذار كبير انقلاب «در راس امور بود و هست» تلقي مشمول مرور زمان داشت و با طنز پاسخ مي داد. اين تلاش ها و عكس العمل ها كجا بود؟

كيهان: «اعتدال كجاي نامعادله ژنو است؟»

«اعتدال كجاي نامعادله ژنو است؟» يادداشت روز كيهان به قلم محمد ايماني است كه در آن مي خوانيد:

اگر متن بيانيه ژنو يك نامعادله فاقد توازن است، رفتار طرفين اين بيانيه به مراتب نامتوازن تر است. 20 روز بيشتر از انتشار اين بيانيه نگذشته كه حالا غربگراترين روزنامه ايراني در سرمقاله خود صليب مي كشد و از حضرت عيسي مسيح(ع) براي بقاي بيانيه استمداد مي كند.

آقاي روشنفكري كه دو هفته پيش در همان روزنامه ابراز تأسف كرد از اين كه آلفرد جانسون يا ديويد اسميت نشده تا او را در آمريكا حلوا حلوا كنند و نظرياتش را تحويل بگيرند اكنون مي نويسد «مگر وجود مقدس حضرت عيسي بن مريم(ع) توافق ژنو را نجات دهد و تعطيلات كريسمس به داد برسد؛ اگر نه تندروهاي كنگره با افزايش تحريم ها عملاً توافق را از بين مي برند» اين روزنامه البته با رديف كردن عبارت تندرو و ميانه رو، جهد بليغ كرده تا بر دامن كبريايي آقاي اوباما، گرد تندروي ننشيند.

اعتدال و توازن در متن بيانيه ديده نمي شود چرا كه حق صريح ايران طبق ان.پي.تي را به توافق بلند مدت طرفين- كه بعضاً گفته مي شود ممكن است حتي 20 سال هم طول بكشد- موكول كرده آن هم با محدوديت هايي نظير گستره و سطح و ظرفيت و محل غني سازي پس از سنجش نيازمندي عملي ايران! ساختار تحريم هاي بانكي و نفتي نيز كه مسئله دوم در اين مذاكرات بود، دست نخورده سر جاي خود باقي مانده و صرفاً قرار است اجازه دسترسي به 4.2 ميليارد دلار از 100 ميليارد دلار درآمد نفتي بلوكه شده ما را در قسط بندي شش ماهه فراهم كنند.

در مقابل ايران تعهدات روشني را در حوزه توقف و يا كاهش بخش عمده اي از فعاليت هاي هسته اي از جمله در حوزه غني سازي 20 درصد و 3.5 درصد، نصب سانتريفيوژها، تكميل رآكتور آب سنگين اراك و بازرسي هاي روزانه پذيرفته است. البته بيانيه هيچ ضمانت اجرايي ندارد اما با برگشتن به نقطه صفر اين گونه نيست كه تمام عقب افتادگي هاي برنامه هسته اي ايران به طور اتوماتيك جبران شود؛ چيزي كه اوباما مي گويد براي اولين بار پيشرفت هسته اي ايران را متوقف كرديم و حتي به عقب برگردانديم. ضمانت بيانيه و مرجع اعتراض در صورت نقض بيانيه روشن نيست.

در اين ميان رفتار طرفين توافق از خود متن نيز نامتوازن تر است. يك سند عدم توازن اين است كه طرف ايراني بخشي از تعليق ها را از سه ماه پيش و بدون سر و صدا آغاز كرده و بعداً توافق هاي مربوطه را در تهران (با آژانس) و ژنو (با 1+5) مكتوب كرده است. در مقابل هنوز معلوم نيست تعهد طرف مقابل كي اجرايي شود همچنان كه برخي تحليل گران بعيد نمي دانند كه همان 4.2 ميليارد دلار وعده داده شده نيز هيچ گاه به دست طرف ايراني نرسد.

اين معامله همچنان كه نقد در برابر نسيه است، در مظان گران فروشي و ارزان فروشي نيز هست. آمريكا در اين فرآيند نياز راهبردي خود را به اعتبار ايجاد خطاي محاسبه در طرف مقابل، به شكل امتياز و آن هم گران فروخته است.

در عين حال به تعبير ديويد آلبرايت كارشناس آمريكايي، «تعهداتي كه ايران پذيرفت خيلي ها را حيرت زده كرد» و به بيان خاوير سولانا «توافق ژنو ناشي از رفتار سخاوتمندانه ايران بود. امروز غني سازي بيش از پنج درصد در ايران وجود ندارد. صادقانه بگويم؛ من به عنوان كسي كه به مدت 10 سال با ايران مذاكره كرده، مي گويم آنچه غربي ها دادند در مقابل آنچه به دست آوردند، اندك است.»

عدم توازن بعدي در نوع اعتماد و حسن ظن طرفين است. گويا كار برعكس شده است. اين آمريكايي ها بوده اند كه در طول 10 سال گذشته بارها عامل به هم خوردن توافقات بوده اند و همان ها ننگ انحصاري استفاده از تسليحات اتمي كشتار جمعي را در دنيا به نام خود زده اند و اكنون نيز بزرگترين زرادخانه اتمي دنيا را دارند و با همه اينها باز هم آنها هستند كه مي گويند ايراني ها فريبكارند (سخنان شرمن وكري) و قرار نيست آمريكا به آنها اعتماد كند و ما صرفاً در حال راستي آزمايي و مهار ايران هستيم! متأسفانه در مقابل، طي چند ماه اخير فضايي موهوم از حسن ظن نا به جا در ميان طيفي از رسانه ها و سياستمداران ايراني مشاهده شد كه هيچ انطباق و توازني با واقعيات نداشت و موجب شد اين تصوير به وجود آيد كه طيفي خاص در ايران به دنبال گدايي محبت يك سويه هستند.

اكنون هفته ها است همين طيف اصرار دارند براي دولت آمريكا و شخص اوباما چهره ميانه رو، معتدل، مودب و اهل تعامل و صلح و سازش ترسيم كنند.

انگار نه انگار كه عباراتي نظير تحريم هاي فلج كننده و گزنده، همه گزينه ها از جمله گزينه نظامي روي ميز است، ايرانيان فريبكارند و قابل اعتماد نيستند و... ادبيات همين دولتمردان آمريكايي بوده است.

حالا هم كه آمريكايي ها با تحريم 17 شركت و شخص حقيقي مرتبط با فعاليت هاي نفتي و غيرنفتي ايران، به مباني مسالمت و توافق دهن كجي كرده اند، باز همان محافل توجيه گر اقدامات دولت آمريكا شده اند كه بله! اين كارها براي ساكت كردن تندروهاي كنگره و لابي صهيونيستي است و بايد اوباما را درك كرد و از اين قسم توجيهات كه حتي در ادبيات سخنگويان كاخ سفيد و وزارت خارجه آمريكا نيز پيدا نمي شود.

عدم توازن ديگر، اختيارداري هيئت ايراني و فاقدالاختياري طرف آمريكايي است. به يك معنا با موضع روشن كنگره (اعم از اعضاي جمهوري خواه و دموكرات)، دولت آمريكا در عمل فاقد حداقل اختيار در حوزه مذاكرات هسته اي با ايران است و حتي در صورت اعمال حق وتوي رئيس جمهور (اوباما) اگر دو سوم كنگره درباره موضوعي تصميم بگيرند، دولت بايد اطاعت كند. اما كنگره هم صاحب اختيار خود نيست.

اكثريت كنگره يا از اعضاي رسمي لابي صهيونيستي ايپك و يا متأثر از اين لابي هستند؛ به نحوي كه در موضوعاتي نظير ايران اكثريت قريب به اتفاق آنها از هر دو حزب پاي موضع صهيونيست ها مي ايستند.

درست به همين دليل بوده كه وزير خارجه آمريكا و معاونين وي قبل و بعد از هر مذاكره اي طبق يك وظيفه اعلام نشده، به تل آويو مي روند تا مفاد مذاكره و توافق را عرضه كنند. آخرين بار آقاي اوباما در يكي از همين محافل نزديك به لابي صهيونيستي (سابان) تصريح كرد ما اگر مي توانستيم از اوراق كردن برنامه هسته اي ايران و باز كردن حتي پيچ و مهره هاي آن هم دريغ نمي كرديم بنابراين با فرض اينكه از موضوع «جنگ زرگري» و «تاكتيك پليس خوب و بد» بگذريم، اختلاف را واقعي تصور كنيم، به تصريح خود اوباما، اختلاف تاكتيكي است به اين معنا كه با كدام فرمول مي توان امتياز بيشتري از ايران گرفت؛ توافق در مرحله فعلي و تداوم و تشديد مطالبات در مراحل بعدي، يا تشديد فشارها در مرحله فعلي و اخذ امتيازات بيشتر در چند ماه آينده.

بي خود نبود كه جو بايدن به صهيونيست ها گفت اوباما در ميان رؤساي جمهور آمريكا بيشترين حمايت را از اسرائيل كرده و اگر اسرائيل هم وجود نداشت ما پول خرج مي كرديم و آن را تأسيس مي نموديم. در مقابل اين بي ارادگي دولت اوباما (نسبت به كنگره و لابي صهيونيستي)، تيم مذاكره كننده ايراني با اختيار گسترده و حمايت همه اجزاي حاكميت پاي ميز مذاكره رفت، هر چند كه با همه زحمات و تلاش ها، استفاده سنجيده و مطلوبي از آن حمايت و اعتماد و اختيار نشد. در حقيقت تيم مذاكره كننده ما- فرزندان انقلاب- جا داشت و هنوز هم سزاوار است از هيئت مذاكره كننده آمريكايي بپرسند كه اگر تا اين حد اسير لابي صهيونيستي و فشار كنگره اند، پس با كدام اختيار پاي ميز مذاكره آمده اند؟ بر اثر همان فشارهاست كه دولت اوباما و وزارت خزانه داري وي با زير پا گذاشتن روح تفاهم و همكاري در توافق ژنو، تحريم ها عليه 17 شركت حقوقي و شخص حقيقي جديد را اعمال مي كنند و در واقع از آخرين فشنگ موجود در خشاب نيز براي دشمني و ايذا و آسيب رساندن دريغ نمي ورزند.

حفظ توافق نيمه جان ژنو به هر قيمت امكان پذير نيست. جان كري در همان ساعت اول صدور بيانيه ژنو- بامداد سوم آذر به وقت تهران- با خبرنگاران مصاحبه كرد و زير توافق زد. از دو حال خارج نيست؛ يا بيانيه حق غني سازي ايران را به رسميت مي شناسد كه در آن صورت، آمريكايي ها در اين سه هفته علي الدوام اصرار داشته اند به نقض اين ركن توافق بپردازند. و يا اين حق به رسميت شناخته نشده كه در آن صورت متن نامه رئيس جمهور محترم به محضر رهبر معظم انقلاب مبني بر پذيرش حق غني سازي از سوي طرف هاي مذاكره كننده، زير سؤال مي رود.

اين ابهام را همين حالا بايد حل كرد. اكنون ديگر به سياق 2 ماه پيش نمي توان گفت مذاكرات محرمانه است و بعد هم كه كيهان مجبور شد به نقل از رسانه هاي آمريكايي و اروپايي و صهيونيستي مفاد مذاكرات را منتشر كند، به آن برچسب اعتماد به صهيونيست ها زد! خوب است جناب دكتر ظريف به اين سؤال پاسخ دهند كه چرا مفاد مذاكرات محرمانه منتشره در رسانه هاي غربي دست بر قضا دقيق و درست بود و اين وسط تنها رسانه هاي داخلي نامحرم ماندند؟ به نظر مي رسد ضرورت دارد وزير محترم امور خارجه و تيم ايشان گارد خويش را تغيير دهند و به حريف فاقد حداقل استانداردهاي انساني و اخلاقي تفهيم كنند كه به هر قيمت پاي ميز مذاكره و تفاهم- يكطرفه- نمي نشينند اگر اكنون اين استقلال رأي و شهامت معطوف به تدبير و حكمت را نشان دهيم به مراتب هزينه هاي كمتري را در برابر حريف گستاخ و طمع كرده خواهيم پرداخت. راهبرد نهايي آمريكا در مذاكرات روشن است.

آنها طرحي پلكاني را براي تصاعد مطالبات كه تا حوزه قدرت نظامي (نظير توانايي موشكي)، سياست خارجي جمهوري اسلامي در منطقه، و داعيه نقض حقوق بشر امتداد مي يابد، مد نظر دارند. همين اول كار بايد بر اين زياده خواهي نقطه پايان نهاد. هيچ توجيهي ندارد استكبار آمريكا را در موضع زياده خواهي هايش درك كنيم!

بيانيه ژنو در اصل يك نامعادله با كمترين توازن است. با اين حال، اكنون سخن بر سر اين عدم توازن نيست، مسئله فوري تر آن است كه آمريكايي ها- به انضمام برخي شركاي اروپايي كه تحريم هاي جديدي را وضع كردند- توافق را نيمه جان كرده و زير چادر اكسيژن فرستاده اند؛ اگر كه تير خلاص نزده باشند.

براي احياي اين توافق ايرادي ندارد ما به اندازه خودمان تلاش كنيم اما نمي توانيم از طرف آمريكا و اروپا نيز نفس مصنوعي بدهيم. اين بيانيه حتي با نفس حضرت مسيح(ع) نيز زنده نمي شود؛ چه اينكه استكبار هرگز در مقام تفاهم و توافق متعادل نبوده است.

آمريكا و جبهه استكبار، انقياد مطلق طلب مي كنند و چنين انقيادي در روح ملت ايران و رئيس جمهور و وزير خارجه آن نيست. حق با دكتر ظريف است كه پس از اظهارات اوباما درباره روي ميز بودن گزينه نظامي (ملاقات با نتانياهو) اعلام كرد اين سخنان نااميدكننده بود. روي ديوار هيچ مستكبري نمي توان يادگاري نوشت؛ كه دكتر مصدق سكولار و مدعي محض ناسيوناليسم نيز نتوانست.

و بالاخره بايد به اين حقيقت برسيم كه؛ اگر چرخ سانتريفيوژها نچرخد هيچ چرخ ديگري در حوزه عزت و استقلال و اقتدار و امنيت و پيشرفت ملي نخواهد چرخيد.

رسالت: «هويت يك ملت»‏

«هويت يك ملت»‏ سرمقاله روزنامه رسالت به قلم سيد باقر پيشنمازي است كه در آن مي خوانيد:

همانا پيامبري از خود شما بر شما مبعوث شد. هر آنچه شما را رنج مي دهد بر او گران مي آيد. سخت به شما دلبسته است و بر مومنان رئوف و رحيم است. توبه آيه 128
..... خداوند پيامبراكرم (ص) را اينگونه معرفي مي كند.

همراهان پيامبر (ص) نيز كه به تاسي او حركت مي كنند، سرسخت در برابر كافران و مهربان و دلسوز در برابر مومنان توصيف مي شوند. سوره فتح آيه 29
ملتي كه هويت خود را به تدريج از دست مي دهد همانند شهري است كه دژها و برج و باروي آن در حال فرو ريختن است.

دژهاي فروريخته نه تنها نشانه امنيت از دست رفته و سرنوشت نامعلوم است كه مشوق ياغيان و سلطه گران براي غارت استقلال و آزادگي و تمدن يك ملت و اسارت آنها است.

«فرهنگ هويت يك ملت است»(1) ملتي كه نسبت به فرهنگ خود دلبسته است از حريم آن مراقبت و پاسداري مي كند. چنين ملتي در برابر هجوم و اشغال متجاوزان انگيزه مقاومت و پايداري دارد و متجاوز را ناگزير به عقب نشيني و شكست مي كند. ولذا سلطه گران براي به حداقل رساندن هزينه هاي هجوم و اشغال و ادامه سلطه، ابتدا با استحاله فرهنگي و هويت زدايي راه را براي خود هموار مي سازند.

ملتي كه توان و انگيزه مقاومت خود را از دست داده است نه تنها در برابر تجاوز و سلطه ابر قدرت ها پايداري ندارد كه با فرهنگ وارونه آنان پيوند خواهد خورد.
سخنان مقام معظم رهبري در ديدار سه شنبه گذشته با اعضاي محترم شوراي عالي انقلاب فرهنگي كه از جايگاه پدري دلسوز و مهربان نسبت به ملت بيان شد، نيازمند بازخواني و پيگيري و گفتمان سازي، براي عملي شدن است.‏

از ملاقات مشابه تاريخ 21 آذر ماه 1368 تا ملاقات اخير بارها مسائل مهم و اولويت هاي فرهنگي كشور يادآوري و تاكيد شده است. اما سخنان ديدار سه شنبه گذشته هم به دليل تعدد عناوين و هم تعابير متفاوت (2) نسبت به موارد قبل متمايز است.
يكي از محورهاي اصلي مطرح شده ضمانت اجراي مصوبات شورا است.

براي تمهيد اجراي مصوبات و تضمين تحقق آن ملاحظاتي وجود دارد كه به برخي از آنها اشاره مي شود. لازم الاجرا بودن مصوبات شورا يا هم تراز با قانون تلقي شدن آن موجب شد كه برخي از آنها وارد گردش كار تقنيني و اجرايي كشور نگردد يا ضرورتي براي آن احساس نشود.

دبيرخانه شوراي عالي انقلاب فرهنگي ساز و كار لحاظ شدن همه مصوبات شورا در برنامه پنج ساله كشور را تدبير نمايد تا تكاليف مترتب بر قانون برنامه به مصوبات نيز تسري يابد. در اين صورت قانون بودجه سالانه نيز تحت تاثير قانون برنامه فرآيند اجراي مصوبات را تنظيم و تعريف خواهد كرد.

ديوان محاسبات نيز در تفريغ بودجه، تحقق اين مصوبات را پيگيري خواهد كرد و سازمان بازرسي كل كشور و سازمان هاي مشابه برنامه نظارتي خود را به مصوبات شورا تسري خواهند داد.‏

دبيرخانه شورا همان پيگيري و پشتكاري را كه در حوزه تهيه و تصويب اسناد به كار گرفته، لازم است در حوزه تنفيذ و اجرا نيز به كار گيرد. تا اجراي مصوبات شورا در دستور كار نهادهاي ذيربط قرار گيرد.

از موارد ياد شده مهم تر، نگرش و باور فرماندهي فرهنگي كشور توسط اعضاي محترم شورا است(3) و جدي گرفتن اسناد مصوب شورا. (4) در اين صورت مي توان توقع داشت كه ساير سطوح برنامه ريزي و اجرا، براي تحقق راهبردهاي شورا جدي تر و مصمم تر عمل كنند.

تعابيري كه در سخنان مقام معظم رهبري در مورد متصديان امر راهبري، سياستگذاري، برنامه ريزي، اجرا و نظارت به كار گرفته شده (5) حكايت از ضرورت غفلت زدايي جدي تر از طريق گفتمان سازي و تبديل موضوع به مطالبه افكار عمومي و بازنگري در شاخص ها و معيارهاي انتخاب و انتصاب مديران ذيربط دارد، مديراني كه قرار است مجري مصوبات و راهبردهاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي باشند.

مديراني كه بتوانند قبل از وقوع رخدادهاي نامطلوب فرهنگي چاره انديشي و تدبير به موقع و پيشگيرانه داشته باشند و البته چنين مديراني نيز بايد محصول نظام تربيت و تعليم متحول شده شوراي عالي انقلاب فرهنگي باشند (6) مديراني كه براساس علوم انساني اسلامي و انسان شناسي قرآني براي اعتلاي فرهنگ كشورشان تدبير و تلاش كنند.‏






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[مشاهده در: www.iribnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 131]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن