تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکتهای مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه میتوانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدلهای [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804846548
![نمایش مجدد: من، خانه و ماشين نميخواهم، بگذاريد قصه بگويم refresh](https://vazeh.com/images/refresh.gif)
من، خانه و ماشين نميخواهم، بگذاريد قصه بگويم
واضح آرشیو وب فارسی:مهر: من، خانه و ماشين نميخواهم، بگذاريد قصه بگويم
گوينده برنامه قديمي «شب بخير كوچولو» از اينكه به گفته او متوليان فرهنگي از قصهگويي حمايت نميكنند، گلايه كرد و گفت: سال 79 به سوئد رفته بودم. يك روز براي دوستان برادرزادهام قصه گفتم. فردا پدر يكي از بچهها تماس گرفت كه تو در سوئد بمان ما برايت خانه و اتومبيل تهيه ميكنيم و ماهانه 3000 كرون در اختيارت ميگذاريم. من نپذيرفتم؛ حالا هم پول و خانه و ماشين نميخواهم من دلم ميخواهد بگذارند قصه بگويم.
خبرگزاري مهر ـ گروه فرهنگ و ادب: صداي او با خاطرات كودكي بسياري از ما پيوند خورده است؛ صدايي كه گرم و دلنشين بود و ما را رهسپار دنياي جادويي قصهها ميكرد. كودكان ديروز، «شب بخير كوچولو» را به خاطر دارند و مريم نشيبا را. بچههايي كه با قصه و نواي اين قصهگوي كهنهكار روياپردازي كرده و به خوابي خوش فرو رفتهاند.
خبرگزاري مهر در آستانه شبچله و با توجه به اهميت قصه، پروندهاي را به موضوع »قصهگويي و قصهنويسي» اختصاص داده و تاكنون با كساني چون محمدرضا شمس، اسدالله شعباني، محمد ميركياني و عذرا وكيلي به گفتگو نشسته است. در اين ميان، سهم بسيار مهمي از قصهگويي برعهده برنامه راديويي «شب بخير كوچولو» و اجراي مريم نشيباست. برنامهاي كه از دوم تيرماه 1369 روي آنتن راديو تهران رفت و 15 سال بيوقفه ادامه داشت. گفتگو با نشيبا را درباره قصه و قصهگويي ميخوانيد:
بسياري از ما با صداي شما به خواب رفتهايم. «شب بخير كوچولو» برنامهاي بود كه نه تنها كودكان كه بزرگترها را هم به شنيدن دعوت ميكرد.
بله، همين طور است. وقتي بزرگترها مرا در خيابان ميبينند از برنامه «شب بخير كوچولو» ياد ميكنند. چندي پيش، مادرم را به بيمارستان بردم. وقتي يكي از پزشكان بيمارستان صدايم را شنيد، بلافاصله به برنامه «شب بخير كوچولو» اشاره كرد و سريع با دوستش تماس گرفت و گفت: يادت هست در دوره رزيدنتي زير پتو، شب بخير كوچولو ميشنيديم تا مبادا كسي به ما بخندد؟ حالا صاحب صدا كنار من است. از بسياري مادران شنيدهام كه بچههايشان ساعت 9 شب، لباس ميپوشند و بر تخت خود دراز ميكشند. گرچه بعد از شنيدن شب بخير كوچولو، دوباره از تخت بلند ميشوند و به شيطنت خود ادامه ميدهند و باورتان نميشود شنيدن اين حرفها، چقدر براي من جذابيت دارد.
پخش «شب بخير كوچولو» از سال 1369 آغاز شد و به مدت 15 سال ادامه داشت. برنامهاي كه از سال 1384، پخش دوباره آن آغاز شد. تاثير شب بخير كوچولو بر روند قصهگويي چه بود؟
به ياد دارم، برنامه شب بخير كوچولو، دوم تيرماه سال 1369 از راديو ايران پخش شد. مهدي سديسي تهيه كننده برنامه، اشكالات مرا ميگرفت. به جرات ميتوانم بگويم گويندگي شب بخير كوچولو، تجربه خوبي برايم بود. در طول 15 سالي كه اين برنامه روي آنتن راديو ايران بود، تهيهكنندگان مرتب تغيير ميكردند، اما مريم نشيبا بود و براي بچهها قصه ميگفت. متاسفانه اين برنامه سال 1384 بنا به تصميم مديران متوقف شد.
باورتان نميشود، اما وقتي خبر تعطيل شدن اين برنامه را از همكارانم شنيدم، خيلي گريه كردم، چون برنامه «شب بخير كوچولو»، عشقم، نفسم، حرمتم و آبرويم بود، ولي خيلي خوشحالم كه سال 84، توليد و پخش اين برنامه دوباره از سر گرفته شد.
يعني مديران فرهنگي ما به اهميت قصه و قصهگويي پي بردند؟
اميدوارم اينطور باشد. گرچه بعيد ميدانم! من سال 79 به سوئد رفته بودم. يك روز براي دوستان برادرزادهام قصه گفتم و از برادر خود خواستم قصه مرا براي آنها ترجمه كند. بچهها هاج و واج مرا نگاه ميكردند. از قصه خوششان آمده بود. فردا پدر يكي از بچهها با من تماس گرفت كه تو در سوئد بمان ما برايت خانه و اتومبيل تهيه ميكنيم و ماهانه 3000 كرون كه برابر با دو ميليون و 700 هزارتومان آن موقع بود، در اختيارت ميگذاريم، اما من نپذيرفتم و گفتم بايد به وطن خودم برگردم. به ايران برگشتم و در جشنواره كودك همدان كه دبيري آن با مصطفي رحماندوست بود، شركت كرد. صدا و سيماي استان مرا دعوت كرد تا براي بچهها قصه بگويم. هنوز قصه شروع نشده بود كه گفتند وقت اذان است و من از بچهها خواستم ادامه قصه را حدس بزنند تا فردا كه من دوباره به ديدنشان بيايم و برايشان قصه بگويم. آن فردا هنوز نرسيده؛ من پول و خانه و ماشين نميخواستم. من دلم ميخواست به من فرصت قصهگويي ميدادند.
با توجه به گفتههاي شما ميتوان دريافت قصهگويي همچنان پرمخاطب است؛ اگر قصهگو توان جذب مخاطب را داشته باشد.
بله، من جغرافيا تدريس مي كردم. براي بچههاي رياضي و تجربي، درس جغرافي، فقط به عنوان يك درس فرعي تدريس ميشد، اما من، چنان بخشهاي مختلف ايران و كشورهاي ديگر را برايشان توضيح ميدادم كه آنها با علاقه درس را دنبال ميكردند و ميگفتند: خانم نشيبا! لحنت بهگونهاي است كه در حافظه ما باقي ميماند. هر وقت دوستي به كشوري ميرفت، از او تمام جزييات را ميپرسيدم تا بهتر بتوانم براي بچهها تدريس كنم و از ايتاليا، رود نيل و ... بگويم. بچهها فكر ميكردند من به همه كشورها سفر كردهام كه اينگونه برايشان توضيح ميدهم. من در واقع جغرافيا را چون قصه براي بچهها تعريف ميكردم. خيلي از بچهها هم بعد از تدريس من، علاقهمند شدند تا جغرافي را به عنوان رشته دانشگاهي خود انتخاب كنند و همه اينها لطف خداوند است. من حتي معلم گويندگي نداشتهام. با خبر شروع كردم و چهار جلسه با ميكروفون بسته خبر خواندم.
امروز مادران حتي اگر بخواهند قصهگويي نميدانند و نميتوانند براي بچههاي خود قصه بگويند. راديو تا چه اندازه ميتواند اين نقيصه را برطرف كند؟
مادران يا قصهگويي نميدانند يا آنقدر خسته و بيحوصلهاند كه توان قصه گفتن براي بچههاشان را ندارند. به همينخاطر راديو ميتواند اين جاي خالي را پر كند، اما بهتر است يك ارتباط مستقيم ميان قصهگو و قصهشنو وجود داشته باشد. گاهي قصهگو بر اساس حس و حال شنونده خود قصه را كوتاه و بلند ميكند يا حتي محتواي آن را تغيير ميدهد. سال 69 به ساعد باقري كه طرح برنامه «شب بخير كوچولو» از او بود، گفتم: از بچهها بخواهيد تا شنونده قصه من باشند و خاطرم هست او دختر يكي از همكاران ما در راديو ايران را روي صندلي روبرو نشاند. وقتي قصه تمام شد، آن دختر با آرامش به خواب رفته بود. حالا همان خانم، صدابردار راديوست.
هنوز بچهاي هست كه شما براي او قصه بگوييد؟
من با خود بچهها و مادرشان در ارتباط هستم. من فصلي را در «شب بخير كوچولو» باز كردهام و بعد از سلام و احوالپرسي با بچهها به آنها ميگويم: آقا كلاغه خبر آورده و گفته پانتهآ گوشت نميخورد؛ پانتهآ، عزيزم! من هم بچه بودم گوشت نميخوردم، اما مادرم گوشت را ريزريز ميكرد و چنين ميكرد و چنان ميكرد تا نياز بدن من به گوشت جبران شود... ميبينيد من هنوز با بچهها و پدر و مادرهايشان در ارتباطم و اين ارتباط، لازمه كار من است.
قصهگويي در راديو تا چه اندازه متفاوت با تلويزيون است. به هر حال در راديو تنها چيزي كه به كمك مجري ميآيد، لحن اوست و نه چيز ديگر.
در تلويزيون ما ميتوانيم از حالت چهره خود براي ارتباط با مخاطب بهره ببريم، اما به همان ميزان قدرت خيالپردازي را از او ميگيريم. يادم نميرود يك بار آقاي خجسته، مدير پيشين من در راديو كه حق بزرگي هم به گردنم دارد، به من گفت: نشيبا، هيچ وقت در تلويزيون ظاهر نشو؛ نگذار تصويري كه بچهها از تو در ذهن خود شاختهاند به هم بريزد. بچهها فكر ميكنند تو دنبال موش و گربه ميدوي و جنگل را زيرورو ميكني. نميدانند روي صندلي نشستهاي و با هدفوني در گوش، ورقپارهها را پشت و رو ميكني.
قصهگويي متفاوت با قصهنويسي است؛ زبان يكي، گفتار و ديگري نوشتار است. چه فرآيندي را پشت سر ميگذاريد تا قصه نوشته شده را به قصهاي براي گفتن تبديل كنيد؟
ما در قصهگويي از زبان محاوره بهره ميبريم. لحن قصهگو تنها عاملي است كه در راديو موجب ارتباط او با شنونده ميشود و انتخاب اين لحن با من است. ميتوانم شعر حافظ و سعدي و مولانا را بهگونهاي بخوانم كه براي بچهها قابل درك باشد.
پس با قصهگويي ميتوان بچهها را با ادب و فرهنگ و تاريخ سرزمينشان آشنا كرد؟
قصه لطافت، رجعت به پاكيها و دوران خلوص كودكي و زيباترين راه براي انتقال فرهنگ به بچههاست؛ با قصه ميتوان بچهها را درست تربيت كرد و به آنها راه و روش درست زندگي كردن را آموخت، اما آنچه مهم است، اين است كه قصهگو نبايد به بچهها بياحترامي كند. من هيچوقت بچهها را «تو» خطاب نكردهام. من از واژه «كلاغ سياه» استفاده نكردهام. سياهي معنا ندارد. جوجه كلاغ زشت كدام است؟ وقتي خداوند، آفريدگار است، زشتي و زيبايي كدام است؟
راز موفقيت مريم نشيبا و ماندگاري برنامه «شب بخير كوچولو» چه بوده است؟ لحن شما يا آشنايي با رمز و راز قصهگويي؟
من هرگز دنبال نام و شهرت نبودم. اصلاً خودم را وارد هيچ فعاليتي نكردم تا مطرح شوم، ولي هميشه با عشق قصه گفتهام. وقتي كاري با عشق انجام شود، مسلماً بر دل مردم هم مينشيند. من خودم را مديون مردم ميدانم. هرجا ميروم به خصوص براي خريد، فروشندهها به عشق اين برنامه به من تخفيف ميدهند. يك بار به احسان عليخاني كه ـ مثل پسرم دوستش دارم ـ گفتم: ما نبايد زيادي خود را باور داشته باشيم. كافي است مردم راديو و تلويزيون را خاموش كنند و من و تو را نبينند و نشنوند. آن وقت ما بايد چه كنيم؟
و مريم نشيبا با قصهگويي سه نسل را كنار هم نشاند: پدر بزرگها و مادربزرگها، پدرها و مادرها و بچهها را.
اين ويژگي قصه است. با قصهگويي ميتوان آدمها را و نسلها را به هم نزديك كرد. الان مادر من بيمار است. خواهرزاده و برادرزادههايم به ديدنش آمدهاند. هر كدام لپتاپشان را در دست گرفته و در دنياي خود فرو رفتهاند. اين كه نشد زندگي...
-------------------------
گفتگو از: زهره نيلي
كد خبر: 2192456
تاريخ مخابره : ۱۳۹۲/۹/۱۹ - ۱۴:۴۶
سه شنبه 19 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]
صفحات پیشنهادی
فروش اسناد مناقصه اجراي مدول دوم تصفيه خانه فاضلاب شهر زنجان به زودي شروع مي شود
فروش اسناد مناقصه اجراي مدول دوم تصفيه خانه فاضلاب شهر زنجان به زودي شروع مي شود زنجان - خبرگزاري مهر مدير دفتر تجهيز منابع مالي و توسعه مشاركت شركت آبفاي زنجان گفت فروش اسناد مناقصه اجراي مدول دوم تصفيه خانه فاضلاب شهرزنجان به روشB O T بزودي شروع مي شود به گزارش خبرگزاري مهرمدير دفتر تجهيز منابع مالي و توسعه مشاركت شركت آبفاي زنجان خبر داد: فروش اسناد مناقصه اجراي مدول دوم تصفيهخان
مدير دفتر تجهيز منابع مالي و توسعه مشاركت شركت آبفاي زنجان خبر داد فروش اسناد مناقصه اجراي مدول دوم تصفيهخانه فاضلاب شهر زنجان به روشB O T بهزودي شروع ميشود مدير دفترتجهيز منابع مالي و توسعه مشاركت شركت آب و فاضلاب استان زنجان با اشاره به اعتبار اوليه سرمايه گذاي در اين زمينهیادی از روزهایی که ژیان ماشین بود/ کارخانه ژیان در سال 1339 + عکس
یادی از روزهایی که ژیان ماشین بود کارخانه ژیان در سال 1339 عکس کارخانه ژیان در سال ۱۳۳۹ کارخانه ژیان در سال 1339 افکارنیوز دوشنبه 16 دی 1392رئيس سازمان نظام كارداني ساختمان اعلام كردآئين نامه اجرايي قانون نظام كاردانهاي فني ساختمان ۱۲ سال طول كشيد/خا
رئيس سازمان نظام كارداني ساختمان اعلام كردآئين نامه اجرايي قانون نظام كاردانهاي فني ساختمان ۱۲ سال طول كشيد خانههايي كه با ارتعاش ماشين سنگين فرو ميريزد رئيس شوراي مركزي سازمان نظام كارداني ساختمان با بيان اينكه سازمان نظام كاردان فني ساختمان 12 سال پيش بر اساس قانون تاسيس شدسيزده و پنجاه قدم به آخر را به دبيرخانه فيلم فجر ارسال كرديم
سيزده و پنجاه قدم به آخر را به دبيرخانه فيلم فجر ارسال كرديم تهيه كننده سينماي كشورمان گفت فيلمهاي سينمايي سيزده و پنجاه قدم به آخر را به دبيرخانه فيلم فجر ارسال كرديم و آرايش غليظ نيز احتمالا فردا به اين دبيرخانه ارسال ميشود سعيد سعدي تهيهكننده سينما در گفتگو بابا هدف ديدار با سينماگران: وزير كشور به خانه سينما رفت
با هدف ديدار با سينماگران وزير كشور به خانه سينما رفت رحماني فضلي وزير كشور و دبيركل ستاد مبارزه با مواد مخدر لحظاتي پيش با حضور در ساختمان خانه سينما در خيابان بهار با سينماگران ديدار و گفتگو كرد با هدف ديدار با سينماگران وزير كشور به خانه سينما رفت ايلنا وزير كشور لحظاتي پينمايشگاه هنرمندان استاني در نگارخانه هنر ايران
نمايشگاه هنرمندان استاني در نگارخانه هنر ايران مدير نگارخانه هنر ايران گفت نمايشگاه گروهي از آثار هنرمندان استاني در اين نگارخانه برگزار ميشود خديجه رجبي مدير نگارخانه هنر ايران در گفتگو با خبرنگار حوزه تجسمي باشگاه خبرنگاران درباره برگزاري نمايشگاهي از آثار هنرمندان استانيپنج فيلم بدون هيچ گونه مميزي رفع تعليق شدند / خانه پدري در صف بازبيني دوباره
پنج فيلم بدون هيچ گونه مميزي رفع تعليق شدند خانه پدري در صف بازبيني دوباره دري با اشاره به دادن پروانه نمايش به پنج فيلم سينمايي كه تاكنون تعليق بودند گفت پس از رفع تعليق 5 فيلم فيلم خانه پدري كيانوش عياري در صف بازبيني دوباره قرار گرفت سيد ضياء الدين دري عضو شوراي بازبيتعطيلي نگارخانههاي تهران در روزهاي رحلت پيامبر اكرم(ص)
تعطيلي نگارخانههاي تهران در روزهاي رحلت پيامبر اكرم ص نگارخانههاي تهران هفته آينده تعطيل خواهند بود زهرا رسول زاده مدير نگارخانه زرنا در گفتگو با خبرنگار حوزه تجسمي باشگاه خبرنگاران گفت نگارخانه زرنا در نيمه دوم سال ميزبان نمايشگاههاي متعددي در رشتههاي مختلف تجسمي از جملهسه فيلم از توقيف خارج شدند / خانه پدري در صف بازبيني دوباره
سه فيلم از توقيف خارج شدند خانه پدري در صف بازبيني دوباره دري با اشاره به دادن پروانه نمايش به سه فيلم سينمايي كه تاكنون توقيف بودند از بازبيني دوباره فيلم خانه پدري كيانوش عياري خبر داد سيد ضياء الدين دري عضو شوراي بازبيني پروانه نمايش در گفتگو با خبرنگار حوزه سينما باشگاوزير كشور به خانه سينما رفت
وزير كشور به خانه سينما رفت عبدالرضا رحماني فضلي وزير كشور و هيات همراه با حضور در ساختمان شماره يك خانه سينما با تعدادي از سينماگران شاخص كشور ديدار كردند به گزارش مهر در اين ديدار كه دقايقي پيش آغاز شده است جمع كثيري از سينماگران از جمله جعفر صانعي مقدم محمدرضا سكوت محمدعلحجم كار در برج ميلاد اندازه يك وزارتخانه است/ برنامههاي فرهنگي ما مخاطب اتوبوسي ندارد
حجم كار در برج ميلاد اندازه يك وزارتخانه است برنامههاي فرهنگي ما مخاطب اتوبوسي ندارد مدير عامل برج ميلاد در گفتگويي مشروح ضمن ارائه برنامههاي آينده برج ميلاد از دغدغههاي خود براي معرفي اين مجموعه شهري به عنوان يك مكان فرهنگي گفت و اينكه با وجود ارائه برنامههايي براي عامه مردتبليغ آلبوم عليرضا افتخاري از تلويزيون/ «خانه دوست كجاست» دي ماه در بازار
تبليغ آلبوم عليرضا افتخاري از تلويزيون خانه دوست كجاست دي ماه در بازار ناشر آلبوم عليرضا افتخاري از پخش تيزر تبليغاتي اين اثر از تلويزيون خبر داد ميثم دهقان در گفتوگو با خبرنگار بخش موسيقي خبرگزاري دانشجويان ايران ايسنا اظهار كرد آلبوم خانه دوست كجاست با صداي عليرضا اف-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها