تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):من براى (احياى) مكارم و نيكى‏هاى اخلاقى مبعوث شدم.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804846548




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

من، خانه و ماشين نمي‌خواهم، بگذاريد قصه بگويم


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: من، خانه و ماشين نمي‌خواهم، بگذاريد قصه بگويم
گوينده برنامه قديمي «شب بخير كوچولو» از اينكه به گفته او متوليان فرهنگي از قصه‌گويي حمايت نمي‌كنند، گلايه كرد و گفت: سال 79 به سوئد رفته بودم. يك روز براي دوستان برادرزاده‌ام قصه گفتم. فردا پدر يكي از بچه‌ها تماس گرفت كه تو در سوئد بمان ما برايت خانه و اتومبيل تهيه مي‌كنيم و ماهانه 3000 كرون در اختيارت مي‌گذاريم. من نپذيرفتم؛ حالا هم پول و خانه و ماشين نمي‌خواهم من دلم مي‌خواهد بگذارند قصه بگويم.

خبرگزاري مهر ـ گروه فرهنگ و ادب: صداي او با خاطرات كودكي بسياري از ما پيوند خورده است؛ صدايي كه گرم و دلنشين بود و ما را رهسپار دنياي جادويي قصه‌ها مي‌كرد. كودكان ديروز، «شب بخير كوچولو» را به خاطر دارند و مريم نشيبا را. بچه‎هايي كه با قصه و نواي اين قصه‌گوي كهنه‌كار روياپردازي كرده و به خوابي خوش فرو رفته‌اند.

خبرگزاري مهر در آستانه شب‌چله و با توجه به اهميت قصه، پرونده‌اي را به موضوع »قصه‌گويي و قصه‌نويسي» اختصاص داده و تاكنون با كساني چون محمدرضا شمس، اسدالله شعباني، محمد ميركياني و عذرا وكيلي به گفتگو نشسته است. در اين ميان، سهم بسيار مهمي از قصه‌گويي برعهده برنامه راديويي «شب بخير كوچولو» و اجراي مريم نشيباست. برنامه‌اي كه از دوم تيرماه 1369 روي آنتن راديو تهران رفت و 15 سال بي‌وقفه ادامه داشت. گفتگو با نشيبا را درباره قصه و قصه‌گويي مي‌خوانيد:

بسياري از ما با صداي شما به خواب رفته‌ايم. «شب بخير كوچولو» برنامه‌اي بود كه نه تنها كودكان كه بزرگ‌ترها را هم به شنيدن دعوت مي‌كرد.

بله، همين طور است. وقتي بزرگ‌ترها مرا در خيابان مي‌بينند از برنامه «شب بخير كوچولو» ياد مي‌كنند. چندي پيش، مادرم را به بيمارستان بردم. وقتي يكي از پزشكان بيمارستان صدايم را شنيد، بلافاصله به برنامه «شب بخير كوچولو» اشاره كرد و سريع با دوستش تماس گرفت و گفت: يادت هست در دوره رزيدنتي زير پتو، شب بخير كوچولو مي‌شنيديم تا مبادا كسي به ما بخندد؟ حالا صاحب صدا كنار من است. از بسياري مادران شنيده‌ام كه بچه‌هايشان ساعت 9 شب، لباس مي‌پوشند و بر تخت خود دراز مي‌كشند. گرچه بعد از شنيدن شب بخير كوچولو، دوباره از تخت بلند مي‌شوند و به شيطنت خود ادامه مي‌دهند و باورتان نمي‌شود شنيدن اين حرف‌ها، چقدر براي من جذابيت دارد.

پخش «شب بخير كوچولو» از سال 1369 آغاز شد و به مدت 15 سال ادامه داشت. برنامه‌اي كه از سال 1384، پخش دوباره آن آغاز شد. تاثير شب بخير كوچولو بر روند قصه‌گويي چه بود؟

به ياد دارم، برنامه شب بخير كوچولو، دوم تيرماه سال 1369 از راديو ايران پخش شد. مهدي سديسي تهيه كننده برنامه، اشكالات مرا مي‌گرفت. به جرات مي‌توانم بگويم گويندگي شب بخير كوچولو، تجربه خوبي برايم بود. در طول 15 سالي كه اين برنامه روي آنتن راديو ايران بود، تهيه‌كنندگان مرتب تغيير مي‌كردند، اما مريم نشيبا بود و براي بچه‌ها قصه مي‌گفت. متاسفانه اين برنامه سال 1384 بنا به تصميم مديران متوقف شد.
باورتان نمي‌شود، اما وقتي خبر تعطيل شدن اين برنامه را از همكارانم شنيدم، خيلي گريه كردم، چون برنامه «شب بخير كوچولو»، عشقم، نفسم، حرمتم و آبرويم بود، ولي خيلي خوشحالم كه سال 84، توليد و پخش اين برنامه دوباره از سر گرفته شد.

يعني مديران فرهنگي ما به اهميت قصه و قصه‌گويي پي بردند؟

اميدوارم اين‌طور باشد. گرچه بعيد مي‌دانم! من سال 79 به سوئد رفته بودم. يك روز براي دوستان برادرزاده‌‍‌ام قصه گفتم و از برادر خود خواستم قصه مرا براي آنها ترجمه كند. بچه‌ها هاج و واج مرا نگاه مي‌كردند. از قصه خوششان آمده بود. فردا پدر يكي از بچه‌ها با من تماس گرفت كه تو در سوئد بمان ما برايت خانه و اتومبيل تهيه مي‌كنيم و ماهانه 3000 كرون كه برابر با دو ميليون و 700 هزارتومان آن موقع بود، در اختيارت مي‌گذاريم، اما من نپذيرفتم و گفتم بايد به وطن خودم برگردم. به ايران برگشتم و در جشنواره كودك همدان كه دبيري آن با مصطفي رحماندوست بود، شركت كرد. صدا و سيماي استان مرا دعوت كرد تا براي بچه‌ها قصه بگويم. هنوز قصه شروع نشده بود كه گفتند وقت اذان است و من از بچه‌ها خواستم ادامه قصه را حدس بزنند تا فردا كه من دوباره به ديدنشان بيايم و برايشان قصه بگويم. آن فردا هنوز نرسيده؛ من پول و خانه و ماشين نمي‌خواستم. من دلم مي‌خواست به من فرصت قصه‌گويي مي‌دادند.

با توجه به گفته‌هاي شما مي‌توان دريافت قصه‌گويي همچنان پرمخاطب است؛ اگر قصه‌گو توان جذب مخاطب را داشته باشد.

بله، من جغرافيا تدريس مي كردم. براي بچه‌هاي رياضي و تجربي، درس جغرافي، فقط به عنوان يك درس فرعي تدريس مي‌شد، اما من، چنان بخش‌هاي مختلف ايران و كشورهاي ديگر را برايشان توضيح مي‌دادم كه آنها با علاقه درس را دنبال مي‌كردند و مي‌گفتند: خانم نشيبا! لحنت به‌گونه‌اي است كه در حافظه ما باقي مي‌ماند. هر وقت دوستي به كشوري مي‌رفت، از او تمام جزييات را مي‌پرسيدم تا بهتر بتوانم براي بچه‌ها تدريس كنم و از ايتاليا، رود نيل و ... بگويم. بچه‌ها فكر مي‌كردند من به همه كشورها سفر كرده‌ام كه اينگونه برايشان توضيح مي‌دهم. من در واقع جغرافيا را چون قصه براي بچه‌ها تعريف مي‌كردم. خيلي از بچه‌ها هم بعد از تدريس من، علاقه‌مند شدند تا جغرافي را به عنوان رشته دانشگاهي خود انتخاب كنند و همه اينها لطف خداوند است. من حتي معلم گويندگي نداشته‌ام. با خبر شروع كردم و چهار جلسه با ميكروفون بسته خبر خواندم.

امروز مادران حتي اگر بخواهند قصه‌گويي نمي‌دانند و نمي‌توانند براي بچه‌‎هاي خود قصه بگويند. راديو تا چه اندازه مي‌تواند اين نقيصه را برطرف كند؟

مادران يا قصه‌گويي نمي‌دانند يا آن‌قدر خسته و بي‌حوصله‌اند كه توان قصه گفتن براي بچه‌هاشان را ندارند. به همين‌خاطر راديو مي‌تواند اين جاي خالي را پر كند، اما بهتر است يك ارتباط مستقيم ميان قصه‌گو و قصه‌شنو وجود داشته باشد. گاهي قصه‌گو بر اساس حس و حال شنونده خود قصه را كوتاه و بلند مي‌كند يا حتي محتواي آن را تغيير مي‌دهد. سال 69 به ساعد باقري كه طرح برنامه «شب بخير كوچولو» از او بود، گفتم: از بچه‌ها بخواهيد تا شنونده قصه من باشند و خاطرم هست او دختر يكي از همكاران ما در راديو ايران را روي صندلي روبرو نشاند. وقتي قصه تمام شد، آن دختر با آرامش به خواب رفته بود. حالا همان خانم، صدابردار راديوست.

هنوز بچه‌اي هست كه شما براي او قصه بگوييد؟

من با خود بچه‌ها و مادرشان در ارتباط هستم. من فصلي را در «شب بخير كوچولو» باز كرده‌ام و بعد از سلام و احوالپرسي با بچه‌ها به آنها مي‌گويم: آقا كلاغه خبر آورده و گفته پانته‌آ گوشت نمي‌خورد؛ پانته‌آ، عزيزم! من هم بچه بودم گوشت نمي‌خوردم، اما مادرم گوشت را ريزريز مي‌كرد و چنين مي‌كرد و چنان مي‌كرد تا نياز بدن من به گوشت جبران شود... مي‌بينيد من هنوز با بچه‌ها و پدر و مادرهايشان در ارتباطم و اين ارتباط، لازمه كار من است.

قصه‌گويي در راديو تا چه اندازه متفاوت با تلويزيون است. به هر حال در راديو تنها چيزي كه به كمك مجري مي‌آيد، لحن اوست و نه چيز ديگر.

در تلويزيون ما مي‌توانيم از حالت چهره خود براي ارتباط با مخاطب بهره ببريم، اما به همان ميزان قدرت خيال‌پردازي را از او مي‌گيريم. يادم نمي‌رود يك بار آقاي خجسته، مدير پيشين من در راديو كه حق بزرگي هم به گردنم دارد، به من گفت: نشيبا، هيچ وقت در تلويزيون ظاهر نشو؛ نگذار تصويري كه بچه‌ها از تو در ذهن خود شاخته‌اند به هم بريزد. بچه‎‌ها فكر مي‌كنند تو دنبال موش و گربه مي‌دوي و جنگل را زيرورو مي‌كني. نمي‌دانند روي صندلي نشسته‌اي و با هدفوني در گوش، ورق‌پاره‌ها را پشت و رو مي‌كني.

قصه‌گويي متفاوت با قصه‌نويسي است؛ زبان يكي، گفتار و ديگري نوشتار است. چه فرآيندي را پشت سر مي‌گذاريد تا قصه نوشته شده را به قصه‌اي براي گفتن تبديل كنيد؟

ما در قصه‌گويي از زبان محاوره بهره مي‌بريم. لحن قصه‌گو تنها عاملي است كه در راديو موجب ارتباط او با شنونده مي‌شود و انتخاب اين لحن با من است. مي‌توانم شعر حافظ و سعدي و مولانا را به‌گونه‌اي بخوانم كه براي بچه‌ها قابل درك باشد.

پس با قصه‌گويي مي‌توان بچه‌ها را با ادب و فرهنگ و تاريخ سرزمينشان آشنا كرد؟

قصه لطافت، رجعت به پاكي‌ها و دوران خلوص كودكي و زيباترين راه براي انتقال فرهنگ به بچه‌هاست؛ با قصه مي‌توان بچه‌‎ها را درست تربيت كرد و به آنها راه و روش درست زندگي كردن را آموخت، اما آنچه مهم است، اين‌ است كه قصه‌گو نبايد به بچه‌ها بي‌احترامي كند. من هيچ‌وقت بچه‌ها را «تو» خطاب نكرده‌ام. من از واژه «كلاغ سياه» استفاده نكرده‌ام. سياهي معنا ندارد. جوجه كلاغ زشت كدام است؟ وقتي خداوند، آفريدگار است، زشتي و زيبايي كدام است؟

راز موفقيت مريم نشيبا و ماندگاري برنامه «شب بخير كوچولو» چه بوده است؟ لحن شما يا آشنايي با رمز و راز قصه‌گويي؟

من هرگز دنبال نام و شهرت نبودم. اصلاً خودم را وارد هيچ فعاليتي نكردم تا مطرح شوم، ولي هميشه با عشق قصه گفته‌ام. وقتي كاري با عشق انجام شود، مسلماً بر دل مردم هم مي‌نشيند. من خودم را مديون مردم مي‌دانم. هرجا مي‌روم به خصوص براي خريد، فروشنده‌ها به عشق اين برنامه به من تخفيف مي‌دهند. يك بار به احسان عليخاني كه ـ مثل پسرم دوستش دارم ـ گفتم: ما نبايد زيادي خود را باور داشته باشيم. كافي است مردم راديو و تلويزيون را خاموش كنند و من و تو را نبينند و نشنوند. آن وقت ما بايد چه كنيم؟

و مريم نشيبا با قصه‌گويي سه نسل را كنار هم نشاند: پدر بزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها، پدرها و مادرها و بچه‌ها را.

اين ويژگي قصه است. با قصه‌گويي مي‌توان آدم‌ها را و نسل‌ها را به هم نزديك كرد. الان مادر من بيمار است. خواهرزاده و برادرزاده‌هايم به ديدنش آمده‌اند. هر كدام لپ‌تاپشان را در دست گرفته و در دنياي خود فرو رفته‌اند. اين كه نشد زندگي...

-------------------------

گفتگو از: زهره نيلي

كد خبر: 2192456

تاريخ مخابره : ۱۳۹۲/۹/۱۹ - ۱۴:۴۶

سه شنبه 19 آذر 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن