تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):خواب روزه دار عبادت ، سكوت او تسبيح ، دعايش پذيرفته و عملش دو چندان است. دعاى روزه دار ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815694519




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

زمان و بي‌نهايت لحظه‌ها


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: زمان جزو مطالبي است که در فلسفه بحث‌هاي متعددي از آن شده . زمان جزئي از هستي است و رابطه هر چيز با زمان نشان دهنده هستي آن است و اصولا هر چيزي که در جهان وجود دارد به نوعي محصور به زمان است و تنها واجب الوجود است که در ماوراي زمان وجود دارد . به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگ‌هاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در وبلاگ "اميرنامه" به نشاني http://ameer.persianblog.com در ادامه مي‌خوانيد:‌ زمان از بي‌نهايت لحظه تشکيل شده و اين بي‌نهايت لحظات که پشت سر هم واقع شده‌اند. و هر لحظه جانشين لحظه‌ي ديگر مي‌شود و در اين حرکت نسبت به موقعيتي که به من دارند يا بهتر بگويم، نسبت به موقعيتي که من با آن ها دارم، گذشته ، حال و آينده شکل مي‌گيرد . اين سه زمان در واقع هر کدام کليتي هستند داراي هستي و وجود مستقل که به نوعي وجود و نوع هستي من را نيز در اين جهان مشخص مي‌کنند، پس لازم است بر روي هر کدام از اين سه به صورت جدا بحث شود . البته قصد من يک بحث فلسفي نيست چرا که اصلا کار من فلسفه نيست و از اين که اين بحث را مطرح کردم قصد ديگري دارم و چون بيشتر آنچه که به منظورش اين متن را مي‌نويسم در مورد زمان حال و اهميت آن است به ناچار براي راحت بيان کردن مساله‌ي اين زمان‌ها را ازترتيب خارج کرده‌ام . گذشته: تقريبا مي‌توان گفت، گذشته شامل تمام چيزهايي است که يک زماني وجود داشته، ولي در حال حاضر وجود ندارد ، و براي ما به يک خاطره تبديل شده است. گذشته را در رابطه اي که با حال حاضر دارد مي‌توان شناخت و ارزش گذاري كرد. در حقيقت گذشته يک نوع نيستي است که قبلا داراي هستي بوده ، وجود داشته ، فقط رابطه‌اش با زمان حال قطع شده است و همواره به صورت يک تخيل در زمان حال مي لغزد . وقتي که ما خاطراتمان را به خاطر مي آوريم در حقيقت به آن چيجزي که يک روزي داراي هستي بوده و حالا به نيستي فرو رفته نوعي هستي تخيلي داده و آن را به زمان حال مي آوريم و يعني گذشته با اينکه به نيستي فرو رفته و رابطه اش با زمان حال قطع شده ولي همواره اثر خود را در زمان حال دارد. آينده : آينده هستي است که به مرحله‌ي وجود نرسيده، و در درون هر هستي همواره موجود است . آينده حاصل همان هستي است که در گذشته وجود داشته ، در حال، هست و به سوي هستي آينده خويش مي‌رود ، يعني "بودني" است که به سمت "شدن" ميرود . به قول سارتر "آينده‌اي که من در انتظارش هستم کاملا حالت امکان خودم است که مي‌تواند چيز ديگري شود." آينده ساخته‌ي انتخابي است که من در زمان حال کرده‌ام يعني ما با هر انتخابي که مي‌کنيم در همان حالي که به سمت آينده مي‌رويم ، آينده را مي‌سازيم و چگونگي وجود داشتنش را تعيين مي‌کنيم. آينده در هستي خود همان چيزي است که من مي‌توانم آن باشم . حال: زمان حال ، چيزي است که وجود دارد و بر خلاف گذشته‌اي که ديگر وجود ندارد به طرف آينده‌اي مي‌رود که هنوز نيامده. همان طوري که گفتم زمان از بي‌نهايت لحظات تشکيل شده و هر لحظه جانشين لحظه ديگر مي‌شود. حال به گذشته تبديل مي‌شود، آينده به حال و اين سه هميشه در حال جانشين شدن يکديگرند . حال در همان حالي که گذشته را به وجود مي‌آورد و مي‌سازد، چگونگي امکان آينده را نيز مشخص مي‌کند. اما اين حال چيست و در کجاي زمان قرار دارد ؟ حال دقيقا نقطه مشترک بين گذشته‌اي است که ديگر وجود ندارد و آينده‌اي که ميخواهد به وجود بيايد . چيزي است به کوچکي يک لحظه و تنها چيزي است که کاملا وجود دارد. يک هستي کامل در برابر من ، ولي فقط به اندازه يک لحظه که من آن را لحظه انتخاب مي‌گويم و چون وجود من در هر لحظه در زمان حال واقع است پس من در هر لحظه در حال انتخاب هستم و اين انتخاب من است که گذشته را مي‌سازد و تکليف من را در برابر آينده مشخص مي‌کند. فراموش نکنيد که زمان فقط در برابر موجوداتي معني مي‌دهد که داراي هستي براي خود هستند يعني تمام موجوداتي که داراي "خودِ خودآگاه" هستند ، نه اشيائي مثل ميز و صندلي که هستيشان وابسته به هستي من است. انسان در همان حال که از جهان اطراف خود آگاهي مي‌يابد ، نسبت به خود نيز آگاه مي‌شود و به خود در برابر تمام هستي‌هاي ديگر هستي مستقلي مي‌دهد، ولي اين در مورد چيزهايي مثل ميز و سنگ حاکم نيست. ...




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 226]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن