واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: نشست نقد وبررسي «آتش سبز» با حضور محمدرضا اصلاني كارگردان، قاسم قليپور تهيهكننده و بازيگران آن مهتاب كرامتي و عزتالله انتظامي برگزار شد. به گزارش خبرنگار سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين نشست كه بعدازظهر روز گذشته ـ پنجم آبانماه ـ در فرهنگسراي ارسباران (هنر) برگزار شد، عزتالله انتظامي در اين نشست به مسير فعاليتهاي فرهنگي كشور اشاره كرد و گفت: متأسفانه مسئله فرهنگي كشور راه بسيار اشتباهي را ميپيمايد و روزبهروز نيز وضعيت آن دردناكتر ميشود و با توجه به وضعيت بينالمللي ايران اين نگاه، نگاه زيبايي نيست. او ادامه داد: در ميان فيلمهايي كه توليد ميشوند، گاه انسان با توجه به عوامل و سرمايهگذاران فيلم دستخوش تعجب ميشود. درحال حاضر در موزه سينما نزديك به 30 الي 40 هزار حلقه فيلم وجود دارد و با نگاهي به آنها متوجه ميشويم كه برخي فيلمهاي قديمي به مراتب بهتر از فيلمهاي فعلي هستند. او همچنين عنوان كرد: گاه در فيلمهاي قديمي، زناني به شكل بيحجاب به اجراي حركات موزون ميپرداختند، اما در شرايط فعلي گاه ميبينيم كه برخي از هنرپيشههاي زن عليرغم برخوردار از پوشش، حركاتي انجام ميدهند كه صدبرابر موزونتر است. بازيگر فيلم «آتش سبز» در بخش ديگري از صحبتهايش نيز به وسواسش در انتخاب نقش اشاره كرد و گفت: هنركاري است كه براي آن بسيار ارزش قائل هستم و حتا كار براي مردم را نوعي عبادت ميدانم. به همين جهت از ابتداي فعاليتم در عرصه تئاتر و سينما، هركاري را قبول نكردم و شايد علت آنكه كمتر كار ميكنم نيز همين مسئله باشد. او همچنين به شركت گسترده مردم در مراسم تدفين زندهياد شكيبايي و منوچهر نوذري اشاره كرد و افزود: اين حركت مردم مانند رودخانهاي است كه هيچگاه نميشود جلوي آن را گرفت و اگر انتخابها نيز درست صورت گيرد، سطح فكري مردم بسيار بالاتر ميرود و شايد علت آنكه مردم طي سال گذشته علاقه چنداني به سينما نشان ندادهاند، همين مسئله باشد. انتظامي درباره همكارياش با اصلاني در ساخت فيلم «آتش سبز» نيز اظهار كرد: اصلاني را از زمان «شطرنج باد» ميشناسم و همواره دوست داشتم كه ميتوانستم در آن فيلم در نقش محمدعلي كشاورز باز ميكنم. پس از آن نيز دورادور در جريان فعاليتهاي او بودم و هنگامي كه پيشنهاد بازي در اين كار را دريافت كردم، به دليل آنكه كارگردان آن محمدرضا اصلاني بود آن را قبول كردم، هرچند كه در ابتدا به طور كامل متوجه فيلمنامه آن نشدم. بازيگر «هزار دستان» در ادامه با بيان اينكه در انتخاب نقشها، كارگردان براي او اهميت بالايي دارد درباره تهيهكننده اين فيلم نيز گفت: براي آقاي قليپور از زمان تهيه «عروس آتش» ارزش بالايي قائل هستم و معتقدم او از تهيهكنندههاي بسيارخوب سينماي ايران است كه حتا جا دارد مجسمه او نيز ساخته شود. او درباره فيلم «آتش سبز» نيز عنوان كرد: احساس ميكنم اينكار، كاري متفاوت است و اگر كسي بخواهد به تماشاي آن بنشيند بايد در ابتدا تاريخ ايران را به خوبي بشناسد و در غيراينصورت اگر بدون دانش به تماشاي اين فيلم بپردازد، جرياني مانند نمايش اين فيلم در جشنواره فجر پيش ميآيد كه در آن، حتا داوران خارجي بيشتر از ايرانيان از فيلم لذت بردند! آقاي بازيگر در بخش ديگري از صحبتهايش نيز عنوان كرد: متأسفانه نگاه به فرهنگ و تاريخ ايران زمين هيچگاه به شكل درستي مورد توجه قرار نگرفته و در تئاتر و سينما كسي نتوانسته به خوبي به آن بپردازد و گويي به عمق مسايل و قضايا پي نبردهاند، اما اكنون كه اين فيلم را براي اولينبار ديدم، احساس ميكنم توانسته اينكار را انجام دهد و احساس ميكنم با بازي در اين فيلم براي خود افتخار كسب كردهام و احساس ميكنم با بازي در مقابل فيلمهاي سخيفي كه هست، بيانگر تاريخ است و به عنوان يك هنرپيشه به كارگردان آن تبريك ميگويم و اميدوارم بتوانم در فيلمهاي ديگر او نيز حضور داشته باشم. عزتالله انتظامي مسئله اكران فيلم «آتش سبز» اشاره كرد و گفت: معتقدم اين فيلم نيز تماشاگر خاص خود را دارد و به شرطي كه اكران به موقعي داشته باشد قطعا مخاطب خود را خواهد يافت. انتظامي در بخش پاياني صحبتهايش نيز در پاسخ به سئوالي كه مبني بر وساطت او در اكران اين فيلم مطرح شده بود گفت: در زمان اكران «ميناي شهر خاموش» نيز اعتراض كردم و جواب خاصي نگرفتم، لذا فكر ميكنم شايد اگر اين قضيه از طريق مطبوعات پيگيري شود، تأثير بيشتري برجاي گذارد. محمدرضا اصلاني، كارگردان اين فيلم نيز در اين نشست عنوان كرد: شايد يكي از مسايلي كه موجب شده، موضوعات فعلي سخيف باشند، اين است كه از قبل برخي قالبها بر موضوعات حاكم شدهاند و با توجه به آن قالب نميتوان به آن موضوع پرداخت. بايد توجه داشته باشيم كه نميتوان موضوعات اجتماعي، سياسي و فرهنگي ما را با ساختارهاي وسترن و يا هاليوودي ارايه كرد و لازم است ساختار از درون موضوع پديد آيد. او ادامه داد: البته از درون جوشيدن مسئله تنها مربوط به بحث ساختار نيست. در مورد معنا نيز بايد همينگونه عمل كرد كه تاريخ را از ساختار فرسودهاش دور ميكنيم، ساختار فيلم را نيز جديد كنيم. اين كارگردان در بخش ديگري از صحبتهايش نيز اظهار كرد: ملت ما، ملتي نيست كه حرف ديگران را سرلوحه قرار دهد و اگر امروز به نوعي دچار بحران فرهنگي شدهايم، علت آن است كه به حرف جهانيان گوش ميكنيم و امروزه در حاليكه تنها پنج سال بعد از شكلگيري سينما، اين صنعت وارد ايران شده، هنوز هيچ حرفي در اين زمينه نداريم و به نظر ميرسد نيروي ما بر باد رفته است. او ادامه داد: متأسفانه، امروز حتا تاريخ ما نيز در حال حذفشدن از جهان است و اين خطر بزرگي است كه من در برابر آن ايستادهام و حتا اگر لازم باشد براي ساخت فيلم ديگري در اين زمينه 20 سال ديگر هم صبر ميكنم اما به هرحال تاريخ بر من نميگذرد. اصلاني همچنين خاطرنشان كرد: ملتي كه از خود تئاتر ندارد، ملت نيست و ما بايد براي خود صاحب روايت باشيم و بايد اقشار مختلف هنرمندان كه از يكديگر جدا افتادهاند دوباره به يكديگر وصل شوند. اصلاني در بخش پاياني صحبتهايش نيز در پاسخ به سئوالي كه مبني بر ساخت سهگانه او و قسمت سوم آن به نام «بهشت» مطرح شد، گفت: فكر ميكنم به همان اندازه كه بهشت واقعي دور است، آن نيز دور باشد، اما در هرحال «بهشت» در قلب ماست. مهتاب كرامتي ديگر بازيگر اين فيلم نيز در اين نشست عنوان كرد: نهايت آرزوي يك بازيگر آن است كه در فيلمي نقش شخصيتهاي مختلف را بازي ميكند و من نيز هنگامي كه اين پيشنهاد را دريافت كردم بدون فكر آن را قبول كردم. البته ابتدا كمي ميترسيدم كه كمكم با كمك و صحبتهاي اصلاني اين مشكل برطرف شد. اين بازيگر ادامه داد: تماشاچيان عام، ما را ميشناسند و دوست دارند، اما چقدر خوب خواهد بود اگر تماشاچي خاص نيز طوري برخورد كند كه خستگي كار از تن ما درآيد و ايكاش به جاي آنكه منتقدان ما را به طور كل نفي كنند، كار ما را مورد نقد قرار دهند. قاسم قليپور، تهيهكننده اين فيلم نيز در اين نشست گفت: احساس ميكنم يكي از خوششانسترين اهالي اين مملكت هستم؛ چراكه اين شانس را داشتهام كه در برخي كارها نام افرادي مانند بيضايي و اصلاني بيايد. او احتمال داد: اين فيلم اول آذرماه اكران شود. جواد طوسي، منتقد سينما نيز در بخشي از اين نشست درباره اين فيلم گفت: احساس ميكنم پس از گذشت 30 سال برخوردي كه درحال حاضر با فيلم «آتش سبز» ميشود مانند آنچيزي است كه 30 سال پيش درباره «شطرنج باد» صورت گرفت و نكته جالب آنكه هر دوي اين فيلمها فصلي مشترك دارند و به مسئله فرهنگ و هوشمندي انسان ميپردازند. به گزارش ايسنا، «آتش سبز» سرنوشت افسانهاي دختري به نام ناردانه است كه در كودكي سروش ازدواجش را با يك مرد مرده ميشنود. او براي گريز از اين سرنوشت خوفانگيز، ناخواسته گام در راهي دشوار ميگذارد. اين فيلم در بيستوششمين جشنواره فيلم فجر موفق به كسب سه جايزه شده و از دوازدهمين جشن خانه سينما نيز دو جايزه دريافت كرده است. انتهاي پيام ك
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 279]