تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس بخواهد دعايش مستجاب شود، بايد كسب خود را حلال كند و حق مردم را بپردازد. دعاى ه...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798522047




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

شرح حال «ام‌کلثوم(س)» بعد از جریان عاشورا از زبان خودش


واضح آرشیو وب فارسی:الف: شرح حال «ام‌کلثوم(س)» بعد از جریان عاشورا از زبان خودش

تاریخ انتشار : سه شنبه ۸ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۱۵:۵۰
ای‌ مدینه! ما را مپذیر که با اندوه و حسرت آمدیم، ای‌ فاطمه! کاش بر اسیران نظر می‌‏کردی‌ و می‌‏دیدی‌ که دختران تو در شهرها پراکنده‌اند. این داستان و شرح حال من است، ای‌ شنوندگان بر ما گریه کنید. به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، امروز سه‌شنبه 29 جمادی‌الثانی و 8 فروردین‌ماه مصادف با سالروز شهادت حضرت «ام‌کلثوم(س)» است، کسی که پس از امام حسن و امام حسین (علیهاالسلام) و حضرت زینب(س) در شهر مدینه دیده به جهان گشود.  از جمله حوادث مهم زندگی ایشان، حضور وی به همراه برادرش امام حسین(ع) در کربلا است. وی پس از عاشورا به همراه خواهرش، زینب(س) به کوفه و شام برده شد. ابن‌طاووس می‌گوید: «چون حسین(ع) وداع کرد، ام‌کلثوم ندا سر داد و گفت: یا ابا عبدالله! وای بر ما بعد از مصیبت از دست دادن شما، امام حسین(ع) نیز ام‌کلثوم، زینب (س) و رباب را تسلی داد». (ابن‌طاووس، لهوف، ص82).  از ام‌کلثوم(س) در جریان اسارت در کوفه و شام، خطبه‌ها و سخنانی در تاریخ و کتاب‌های مقتل نقل شده است که در ادامه به فرازهایی از آنها اشاره می‌کنیم: ایشان هنگام بازگشت کاروان حسینی به مدینه، گریستند و این اشعار را خواندند: مَدِینَةَ جَدِّنَا لَا تَقْبَلِینَا فَبِالْحَسَرَاتِ وَ الْأَحْزَانِ جِئْنَا ای‌ شهر جدّ ما! ما را مپذیر که ما با اندوه و حسرت آمدیم أَلَا فَأَخْبِرْ رَسُولَ اللَّهِ عَنَّا بِأَنَّا قَدْ فُجِعْنَا فِی أَبِینَا آگاه باش و رسول خدا(ص) را از ما خبر بده که ما گرفتار مصیبت پدرمان گشته‌ایم وَ أَنَّ رِجَالَنَا بِالطَّفِّ صَرْعَی‌ بِلَا رُؤْسٍ وَ قَدْ ذَبَحُوا الْبَنِینَا مردان ما در طف بی‌‏سر بر خاک افتادند و پسران را سر بریدند وَ أَخْبِرْ جَدَّنَا أَنَّا أُسِرْنَا وَ بَعْدَ الْأَسْرِ یَا جَدَّا سُبِینَا به جدّ ما خبر بده که گرفتار شدیم و پس از گرفتاری‌، به اسارت در آمدیم وَ رَهْطُکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَضْحَوْا عَرَایَا بِالطُّفُوفِ مُسَلَّبِینَا و خانواده‌ات ای‌ رسول خدا(ص) غارت شده، در صحراها شب را به صبح رساندند وَ قَدْ ذَبَحُوا الْحُسَیْنَ وَ لَمْ یُرَاعُوا جَنَابَکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فِینَا حسین (ع) را سر بریدند و ای‌ رسول خدا! احترام تو را نسبت به ما رعایت نکردند فَلَوْ نَظَرَتْ عُیُونُکَ لِلْأُسَارَی‌ عَلَی‌ أَقْتَابِ الْجِمَالِ مُحَمَّلِینَا ای‌ کاش چشمان تو به اسیران می‌‏افتاد که بر شتران بی‌‏جهاز حمل می‌‏شوند رَسُولَ اللَّهِ بَعْدَ الصَّوْنِ صَارَتْ عُیُونُ النَّاسِ نَاظِرَةً إِلَیْنَا ای‌ رسول خدا (ص) پس از دوران پرده‌نشینی‌ اینک چشمان مردمان به ما می‌‏نگرد وَ کُنْتَ تَحُوطُنَا حَتَّی‌ تَوَلَّتْ عُیُونُکَ ثَارَتِ الْأَعْدَا عَلَیْنَا تا هنگامی که تو زنده بودی‌ از ما نگهداری‌ می‌‏کردی‌ و چون تو دیده از جهان فرو بستی‌ دشمنان به ما حمله کردند أَ فَاطِمُ لَوْ نَظَرْتِ إِلَی‌ السَّبَایَا بَنَاتِکَ فِی الْبِلَادِ مُشَتَّتِینَا ای‌ فاطمه! کاش بر اسیران نظر می‌‏کردی‌ و می‌‏دیدی‌ که دختران تو در شهرها پراکنده‌اند أَ فَاطِمُ لَوْ نَظَرْتِ إِلَی‌ الْحَیَارَی‌ وَ لَوْ أَبْصَرْتِ زَیْنَ الْعَابِدِینَا ای‌ فاطمه! کاش بر پیشاهنگ آنها نگاه می‌‏کردی‌ و ای‌ کاش زین‌العابدین (ع) را می‌‏دیدی‌ أَ فَاطِمُ لَوْ رَأَیْتِینَا سَهَارَی‌ وَ مِنْ سَهَرِ اللَّیَالِی قَدْ عَمِینَا ای‌ فاطمه! کاش می‌‏دیدی‌ که ما شب‌ها خواب نداریم و نزدیک است بینایی ما از دست برود أَ فَاطِمُ مَا لَقِیتِی مِنْ عِدَاکِی وَ لَا قِیرَاطَ مِمَّا قَدْ لَقِینَا ای‌ فاطمه! مصیبتی که بر ما وارد شد نسبت به مصیبتی که از ناحیه دشمنان به شما رسید، عظیم‌تر بود فَلَوْ دَامَتْ حَیَاتُکِ لَمْ تَزَالِی إِلَی‌ یَوْمِ الْقِیَامَةِ تَنْدُبِینَا اگر زندگی‌ تو به درازا می‌‏کشید، تا روز قیامت پیوسته بر حال ما گریه می‌‏کردی‌ وَ عَرِّجْ بِالْبَقِیعِ وَ قِفْ وَ نَادِ أَیَا ابْنَ حَبِیبِ رَبِّ الْعَالَمِینَا در بقیع از این سو به آن سو برو، آن‌گاه بایست و بگو ای‌ پسر حبیب پروردگار جهانیان!  وَ قُلْ یَا عَمِّ یَا حَسَنَ الْمُزَکَّی‌ عِیَالُ أَخِیکَ أَضْحَوْا ضَائِعِینَا و بگو: یا حسن! ای‌ عمو، اهل و عیال برادرت از دست رفتند أَیَا عَمَّاهْ إِنَّ أَخَاکَ أَضْحَی‌ بَعِیداً عَنْکَ بِالرَّمْضَا رَهِیناً ای‌ عمو جان! برادرت از تو دور افتاد و در بیابان سوزان بدون سر شد بِلَا رَأْسٍ تَنُوحُ عَلَیْهِ جَهْراً طُیُورٌ وَ الْوُحُوشُ الْمُوحِشِینَا و پرندگان و درندگان با صدای‌ بلند و ترسناک بر او نوحه سر می‌‏دهند وَ لَوْ عَایَنْتَ یَا مَوْلَایَ سَاقُوا حَرِیماً لَا یَجِدْنَ لَهُمْ مُعِیناً ای‌ مولای‌ من! کاش می‌‏دیدی‌ که پیش راندند حرمی‌ را که هیچ یاوری‌ نداشت عَلَی‌ مَتْنِ النِّیَاقِ بِلَا وِطَاءٍ وَ شَاهَدْتَ الْعِیَالَ مُکَشَّفِینَا خانواده‌تان را بر پشت شتران برهنه سوار کردند و مردم آن‌ها را تماشا می‌کردند مَدِینَةَ جَدِّنَا لَا تَقْبَلِینَا فَبِالْحَسَرَاتِ وَ الْأَحْزَانِ جِئْنَا ای مدینه‌‏، شهر جد ما! ما را مپذیر که ما با حسرت و اندوه آمدیم خَرَجْنَا مِنْکِ بِالْأَهْلِینَ جَمْعاً رَجَعْنَا لَا رِجَالَ وَ لَا بَنِینَا هنگامی‌ که از تو بیرون رفتیم، همه با هم بودیم و اکنون که باز گشتیم نه مردی‌ داریم و نه پسری‌ وَ کُنَّا فِی الْخُرُوجِ بِجَمْعِ شَمْلٍ رَجَعْنَا حَاسِرِینَ مُسَلَّبِینَا هنگام رفتن، گروهی‌ متحد بودیم و اینک غارت زده و بدون پوشش مناسب برگشتیم وَ کُنَّا فِی أَمَانِ اللَّهِ جَهْراً رَجَعْنَا بِالْقَطِیعَةِ خَائِفِینَا ما آشکارا در امان خدا بودیم ولی‌ اینک تنها و ترسان باز می‌‏گردیم وَ مَوْلَانَا الْحُسَیْنُ لَنَا أَنِیسٌ رَجَعْنَا وَ الْحُسَیْنُ بِهِ رَهِینَا و مولایمان حسین (ع) انیس ما بود و اینک در حالی‌ باز می‌‏گردیم که حسین(ع) در آنجا مانده است فَنَحْنُ الضَّائِعَاتُ بِلَا کَفِیلٍ وَ نَحْنُ النَّائِحَاتُ عَلَی‌ أَخِینَا ما بی‌‏محافظ و بی‌‏سرپرستیم و برای‌ برادرمان نوحه‌سرایی‌ می‌‏کنیم وَ نَحْنُ السَّائِرَاتُ عَلَی‌ الْمَطَایَا نُشَالُ عَلَی‌ جِمَالِ الْمُبْغِضِینَا ما بر راهوارها حرکت می‌‏کنیم و شتران دشمنان ما را به سرعت می‌‏برند وَ نَحْنُ بَنَاتُ یس وَ طه وَ نَحْنُ الْبَاکِیَاتُ عَلَی‌ أَبِینَا ما دختران یس و طه هستیم و بر پدرمان گریه می‌‏کنیم وَ نَحْنُ الطَّاهِرَاتُ بِلَا خَفَاءٍ وَ نَحْنُ الْمُخْلَصُونَ الْمُصْطَفَوْنَا ما پاکیزگانیم ولی‌ پوشش مناسبی نداریم و ما خالص شده و برگزیده‌ایم وَ نَحْنُ الصَّابِرَاتُ عَلَی‌ الْبَلَایَا وَ نَحْنُ الصَّادِقُونَ النَّاصِحُونَا ما بر بلاها شکیباییم و راستگو و نصیحت‌گر هستیم أَلَا یَا جَدَّنَا قَتَلُوا حُسَیْناً وَ لَمْ یَرْعَوْا جَنَابَ اللَّهِ فِینَا آگاه باش ای‌ جدّ بزرگوار که حسین را کشتند و احترام خدا را درباره ما رعایت نکردند أَلَا یَا جَدَّنَا بَلَغَتْ عِدَانَا مُنَاهَا وَ اشْتَفَی‌ الْأَعْدَاءُ فِینَا ای‌ جدّ بزرگوار! دشمن به آرزوهای‌ خویش رسید و از ما انتقام گرفت لَقَدْ هَتَکُوا النِّسَاءَ وَ حَمَّلُوهَا عَلَی‌ الْأَقْتَابِ قَهْراً أَجْمَعِینَا به زنان بی‌‏احترامی‌ کردند و همه آنان را با خشونت بر شتران بی‌‏جهاز سوار کردند وَ زَیْنَبُ أَخْرَجُوهَا مِنْ خِبَاهَا وَ فَاطِمُ وَالِهٌ تُبْدِی الْأَنِینَا زینب(س) را از خیمه‌اش بیرون آوردند و فاطمه سرگردان بود و بلند ناله می‌‏کرد سُکَیْنَةُ تَشْتَکِی مِنْ حَرِّ وَجْدٍ تُنَادِی الْغَوْثَ رَبَّ الْعَالَمِینَا سکینه از سوز جدایی‌ به درگاه خداوند شکایت می‌‏کرد و از خدای‌ جهانیان مدد می‌‏خواست وَ زَیْنُ الْعَابِدِینَ بِقَیْدِ ذُلٍّ وَ رَامُوا قَتْلَهُ أَهْلُ الْخَئُونَا و زین‌العابدین(ع) به زنجیر بسته شده بود و قصد کشتن او را کردند فَبَعْدَهُمُ عَلَی‌ الدُّنْیَا تُرَابٌ فَکَأْسُ الْمَوْتِ فِیهَا قَدْ سُقِینَا پس از آنان، خاک بر سر دنیا که ما در این دنیا جام مرگ نوشیدیم وَ هَذِی قِصَّتِی مَعَ شَرْحِ حَالِی أَلَا یَا سَامِعُونَ ابْکُوا عَلَیْنَا این داستان و شرح حال من است، ای‌ شنوندگان بر ما گریه کنید. (بحارالانوار، ج 45، ص 197؛ ینابیع‌الموّدة، ج3، ص94)







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن