تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هرگز زمين باقى نمى ماند مگر آن كه در آن دانشمندى وجود دارد كه حق را از باطل مى شن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798271087




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

10 خاطره از روزهای پیروزی انقلاب در سال 57


واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: 10 خاطره از روزهای پیروزی انقلاب در سال 57
راهنمایی و رانندگی تا ماه ها هیچ اتومبیلی را جریمه نمی کرد و تنها برچسب هایی توزیع می شد که در آن آمده بود: « پلیس ما وجدان ماست. تخلف نکنیم»
به گزارش نامه نیوز، سالروز پیروزی انقلاب اسلامی برای کسانی که آن روزها را از نزدیک دیده و با تمام وجود لمس کرده اند ولو درآن زمان در سنین نوجوانی یا کودکی بوده باشند مالامال از خاطره هاست.


یکی از جاذبه‌های دهه فجر در طول سال ها نیز نقل همین خاطرات از زبان شخصیت‌های مختلف و حتی شهروندان عادی یا انقلابیون بوده اما در سال‌های اخیر در رسانه رسمی کمتر از این خاطرات می شنویم.

در آستانه سی و‌هفتمین سالروز پیروزی انقلاب ضد سلطنتی مردم ایران در 22 بهمن 1357 ذکر 10 فقره از این خاطرات که حاصل تجربه مستقیم این نویسنده و نه خوانده یا شنیده ای با واسطه است شاید خالی از لطف نباشد:

1- روز 12 بهمن 1357، قرار بود اتومبیل حامل امام که از فرودگاه مهرآباد به قصد بهشت زهرا حرکت کرده بود در دانشگاه تهران توقف و رهبر فقید انقلاب در دانشگاه هم سخنرانی کند. به عبارت دیگر سه سخنرانی برای امام برنامه ریزی شده بود:

اول به محض ورود و در همان سالن فرودگاه که انجام شد. دوم دانشگاه تهران و سوم بهشت زهرا. اما ظاهرا خبر می رسد که نیروهای مجاهدین خلق و فدایی ها کنترل دانشگاه را بر عهده دارند و احتمال حضور آنان در کنار امام و روی جایگاه و استفاده تبلیغاتی در شعار و عکس وجود دارد. امام در دانشگاه تهران توقف نکرد و به حرکت خود ادامه داد. در آن زمان تلفن همراه نبود و این اطلاع رسانی سریع و منتفی شدن سخنرانی اسباب شگفتی بسیاری شد.

2- در روز 21 بهمن، پس از آن که فرمانداری نظامی تهران ساعت حکومت نظامی و منع آمد و شد را 4 بعد از ظهر تعیین کرد مرحوم آیت الله طالقانی اطلاعیه ای صادر کرد و هشدار داد می خواهند حمام خون برپاکنند. تصور طالقانی که تنها سه ماه قبل از زندان آزاد شده بود این بود که کودتایی تدارک دیده شده است.

این اطلاعیه چاپ هم شده و آماده توزیع بود. اما رهبری انقلاب موضع متفاوتی گرفت وبه عکس از مردم خواست بیرون بیایند. طالقانی نیز بلافاصله دستور داد اطلاعیه توزیع نشود هر چند که انقلابیون نزدیک به آیت الله آن اعلامیه را نزد خود داشتند و بعضا هنوز دارند. اقدام امام چنان جسورانه و غافل گیر کننده بود که برخی گفتند امام بین دو نماز ظهر پیامی از عالم غیب دریافت کرده و در این باره مواردی مطرح کردند. اما نه شخص رهبری فقید انقلاب نه بستگان هیچ یک چنین داعیه ای را مطرح نکرده اند.

3- روز 22 بهمن 57 آیت الله حسن لاهوتی در پادگان باغشاه و در میانه درگیری ها بود و بعد از سقوط پادگان از مردم می خواست سلاح ها را تحویل او دهند و چون روحانی شناخته شده و مبارزی بود به او اعتماد می کردند و از او حرف شنوی داشتند.

جالب این که هواداران مجاهدین و فداییان که اتفاقا مدعی دوستی با این روحانی مبارز بودند از تحویل سلاح خودداری می کردند و ترجیح می دادند از این فرصت استفاده کنند و بیشتر مسلح شوند. نقش لاهوتی چنان بود که مردم و انقلابیون به صورت خودجوش نام پادگان را از باغشاه به لاهوتی تغییر دادند. همان گونه که خود مردم نام پارک فرح را به «گلسرخی» تغییر دادند. اما این گونه تغییر نام ها بعدا تصویب نشد و پادگان باغشاه به «حُرّ» و نه لاهوتی تغییر نام داد. چنان که پارک فرح هم پارک لاله شد نه گلسرخی.

4- یک روز پس از پیروزی انقلاب این شایعه در تهران پیچید که آب لوله کشی مسموم شده است و موجی از نگرانی در میان مردم به وجود آمد. همان شب (شامگاه 23 بهمن 57) مهندس بازرگان به رادیو رفت و به گواه مجری یک لیوان آب نوشید و گفت: خیال مردم آسوده باشد. هیچ مسمومیتی در کار نیست و اگر باشد تا پایان این برنامه مشخص می شود.

بازرگان نه تنها نخست وزیر بود که در خاطره نسل قبل به عنوان مجری پروژه لوله کشی آب تهران در اوایل دهه 30 نیز شناخته می شد و از این نظر سخن او حجت به شمار می رفت و خوش بختانه شایعه تکذیب شد. جسارت و ابتکار بازرگان اما در خاطره ها ماند.

5- در همان شب های اول شماری از فرماندهان و مقامات رده اول بازداشت شده را مقابل دوربین تلویزیون آوردند. سر نعمت الله نصیری رییس ساواک باند پیچی شده بود و چون یکی از انقلابیون که از آنها پرسش و نه بازجویی می کرد دکتر یزدی بود سال هاست که برخی رسانه های خارجی این شایعه را ساخته اند که انگار در حال بازجویی است.

حال آن که طبعا نیروهای انقلابی گرد سران دستگیر شده جمع شده بودند تا زندان بانان سابق خود را از نزدیک ببینند. در همان برنامه نصیری گفت: از شکنجه های ساواک اطلاع نداشته! در این لحظه آیت الله لاهوتی جلو آمد و گفت: مگر خودت به گوش من سیلی نزدی؟! کاش تلویزیون به جای اصرار بر پخش صدباره ماجرای اختلافات سال 60 این گونه برنامه های مربوط به همان روزها را بی کم و کاست پخش کند. قبل از آن که «من و تو» از آنها استفاده کند!

6- در همان نخستین روزهای پیروزی خبرنگار کیهان با صادق قطب زاده که رییس رادیو وتلویزیون شده بود مصاحبه کرد و از او پرسید: آیا شما در این زمینه (رسانه) تخصص دارید که مسوولیت چنین کاری را پذیرفته اید؟ او پاسخ داد: اگر بنا بر واگذاری مسوولیت بر اساس تخصص باشد من باید وزیر «مبارزه با رژیم» می شدم چون تخصص من همین است ولی چنین وزارتخانه ای نداریم!

پرسش دیگر از او درباره سرود «ای ایران» بود و این که چرا از تلویزیون پخش نمی شود؟ قطب زاده گفت: سرود ای ایران فاشیستی است و مربوط به دوره رضاخان! این در حالی بود که این سرود اساسا پس از سقوط رضاخان سروده شد و بر سر زبان ها افتاد!

7- با پیروزی انقلاب، راهنمایی و رانندگی تا ماه ها هیچ اتومبیلی را جریمه نمی کرد و تنها برچسب هایی توزیع می شد که در آن آمده بود: « پلیس ما وجدان ماست. تخلف نکنیم». اکنون که برای برخی از جرایم رانندگی مانند رانندگی حین مستی 400 هزار تومان جریمه تعیین شده بیشتر می توان به تفاوت های اجتماعی پی برد.

8- شاید خیلی ها باور نکنند که گوینده تلویزیون در عید نوروز سال 1358 یعنی تنها 38 روز پس از پیروزی انقلاب یک خانم بی حجاب بود که البته با لباس پوشیده و بدون آرایش و در عین حال بدون روسری یا مقنعه اعلام برنامه کرد. هم او که روز اول فروردین 1358 بر صفحه تلویزیون ظاهر شد. در اولین نوروز پس از انقلاب دیگر شاهی در کار نبود تا پیام بفرستد.

سه پیام پخش شد: امام خمینی، آیت الله سید کاظم شریعتمداری و مهندس مهدی بازرگان. البته قطب زاده به مرور کوشید گویندگان با حجاب را مقابل دوربین بیاورد و یکی از نخستین مجریان باحجاب دختر نوجوان 16 ساله ای بود که اجرای برنامه کودک را بر عهده گرفت و حالا همه  او را می شناسیم و به یکی از نوستالژی های دهه 60 تبدیل شده است: خانم الهه رضایی.

9- در روزهای اولیه عید 58 مراسم نوروز در ورزشگاه صد هزار نفری آزادی برگزار شد. استادیومی که پیش از انقلاب آریامهر نامیده می شد هر چند که عنوانی که مردم برای آن به کار می بردند « استادیوم صد هزار نفری » بود.

در این آیین مهندس بازرگان شرکت کرد و هنگامی که برای او صلوات فرستادند از مردم خواست برای او کف بزنند و صلوات را برای طالقانی بفرستند که روحانی است. هر چند که آقای طالقانی به اتفاق چند تن دیگر از اعضای شورای انقلاب به سفر رفته بودند و در این برنامه حاضر نشدند.

  هنگامی که بازرگان نام امام خمینی را آورد و جمعیت سه بار صلوات فرستاد به طعنه گفت نمی دانم چرا برای پیامبر یک بار و برای امام خمینی سه بار صلوات می فرستند؟! برخی از روحانیون اما به او پاسخ دادند آن سه صلوات هم درواقع برای پیامبر است.

10- در روزهای انقلاب برخی از فروشگاه ها با تغییر موقت کاربری به عرضه مواد غذایی می پرداختند. این واحدهای کسب و کار به «فروشگاه اسلامی» مشهور شدند. در این فروشگاه ها مرغ به قیمت هر کیلوگرم 95 ریال عرضه می شد. در آن روزها حقوق روزانه یک کارگر ساده ساختمانی 750 ریال بود.

  در سالروز پیروزی انقلاب وقت آن است که خاطرات آن روزها را تازه کنیم. هر قضاوت و ارزیابی درباره عملکردهای سال های بعد داشته باشیم نباید در حلاوت امید های آن روزها خدشه ای وارد کند.


منبع: عصر ایران


۲۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۹:۴۰





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نامه نیوز]
[مشاهده در: www.namehnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سیاسی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن