واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت مهمان/
جواد محقق، چه خوب، چه بد
جواد محقق، نه فقط به اعتبار کتابهایش و نه به خاطر دیگر خدمات فرهنگیاش، بلکه به خاطر اخلاقش و سلامتش و انقلابی بودنش، و میانه بودنش و حفظ اصول و آرمانش و راستگو بودن به خود و جامعهاش و مسلمان بودنش، محبوب و ارزشمند است.
خبرگزاری فارس-گروه ادبیات انقلاب اسلامی: جواد محقق. این نام شاعر و معلم و روزنامه نگاری است که بیش از بیست سال است از روبرو و نه رو در رو او را می شناسم. آنهایی که مختصری این هیچ را می شناسند میدانند که اهل مدح کسی نبودهام که اگر بودم – و به قاعده این روزگار مداح بودن نه از سر ارادت که از سر نفاق است- قرار زیست ما بر مدار دیگری بود و نیست. نیست ،چون که نخواستم باشد.بگذریم... اما جناب آقای محقق یک شناسنامه زیستی دارد. مثل این که در سال ۱۳۳۳ – حواسم نبود؛ سیزده سال از من بزرگتر است!!- در همدان متولد شد و تحصیلاتش را در شهر باباطاهر گذراند ، لابد به قاعده «به هرجا بنگرم کوه و در و دشت...» و در سال 1358 دبیر ادبیات شد یعنی همان تصمیم کبری و اینجور چیز ها... پیراهنهایش را به آتش کشید تا ریل ادبیات از خط خارج نشود. و... سالها در مدارس شهری و روستایی تدریس کرد-حالا هی برو بیا-. خب معلم کارش همین است دیگر. اما معلم بودن یک انتخاب است حالا در داخل کشور؛ معلمی در روستایی مرفه باشی یا در شهری فقیر. یا در خارج از کشور؛ محققی و معلمی باشی برای فرزندان وطنت. روزنامه نگاری بهانه ای شد در مجله رشد معلم که حضرت ایشان سردبیری آن را به عهده داشت- و در 13 سال، بیش از 110 شمارۀ آن را منتشر کرد.- از نزدیک و بیشتر از دنیای شاعری و جلسات حوزه هنری در خدمتشان باشم....و طراحی ویژه نامه هایی در درون رشد معلم و چنان قوی که بشود مجله دیگری و از رشد معلم جدا شود و ...اینها کار خوب استاد بود. توفیق همنشینی در برخی از صفحات شماره های واپسین آن مجله نیز برایم به محبت خودشان فراهم شد که در نوع خودش تجربه شیرینی بود و یاد گرفتم که در ارگان های دولتی روزنامه نگاری نکنم. و چه دشوار گذشته بر این شاعر که تحمل کند آن فضای خسته و معطل و عاطل و باطل را که حرکتی لاک پشتی داشت و دارد و ...- اگر این جمله آخر را نمیگفتم، می مردم-. و هکذا سردبیری ماهنامههای «رشد نوجوان» ، «رشد کودک» ، فصلنامههای «جوانه» و «رشد آموزش هنر» را هم برعهده گرفت و دهها شماره از آنها را نیز مدیریت کرد. و... بعد حامد محقق نازنین، شاعر و روزنامه نگار خوش استعداد و خوش قریحه که در زمان کم خوب درخشید. بهانه یاد آوری آقا جواد آقای محقق به من بوده است و هست. شاید حامد در آتیه شاعری تواناتر از پدر باشد اگر این هنر را برفاب ندهد. خدا را چه دیده ای؟! همکاری با مجلهها و روزنامههای فراوانی که تعدادشان بسیار است و گفتنشان هم سودی ندارد، نیز از دیگر مختصات شناسنامه زیستی اوست. جواد محقق، نه فقط به اعتبار کتابهایش و نه به خاطر دیگر خدمات فرهنگی اش ، بلکه بهخاطراخلاقش و سلامتش و انقلابی بودنش، و متعادل و میانه بودنش، و حفظ اصول و آرمانش، تند و افراطی نبودنش، و راستگو بودن به خود و جامعهاش ، و زیست اخلاق مدارش، و مسلمان بودنش، محبوب و ارزشمند است. ممکن است برخی از اینها که گفته شد، به زعم دانندگان با قوت و ضعفی همراه باشد،خب باشد. این که عیب نیست. اصولا شخصیت میانجی دارد. هر جا شکری بین بچه های انقلاب آب شده باشد ، جواد در صدد رفع مشکل بر می آید و آشتی کنان راه می اندازد. افراطیون چپ و راست او را تحمل نمی کنند. اینوری ها بر چسب ناچسبان به او می زنند و آنوریها تجدید چسب می کنند اما چیزی به جواد نمی چسبد. او کار خودش را می کند و راه خودش را می رود. مامور به تکلیف است، نه نتیجه. بچه مسلمان هوشیاری است، در رصد برخی آفت ها و مشکلات هم اغلب زودتر از دیگران فعال می شود و کمتر آنها را علنی می کند و هوش خودش را به رخ نمیکشد. کار دیگران را به نام خود تمام نمی کند. اگر تشخیصی در باره چیزی دارد مطرح می کند و گرنه با مرجع و منبع سخن، حرف می زند. مهمتر این که مرجع و منبع سخنان و نظرات نا صواب را افشا نمیکند. افتخارات و موفقیت های دیگران را بنام خود ثبت نمی کند و نکرده است. معلم کسان بسیاری است اما جایی ندیده و نشنیده اید که بگوید فلان شاعر یا نویسنده یا روزنامه نگار شاگرد من بوده است. بسیاریاز مسوولیتهای بیجیره و مواجب عمومی و دولتی را سالها با تعهد و بیچشم داشت انجام داده است و هنوز هم....- مطمئنم راضی نیست وگرنه میشمردم.یکی،یکی،یکی...- گفتن اینها و برخی نکته ها از این دست درباره جواد محقق، حق اوست. این ادای دین به او نیست.تمجید و تعریف او هم نیست. گفتن چیزی است که جواد محقق است. چه خوب ،چه بد. یادداشت: بهروز قزلباش
94/11/05 - 12:19
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]