واضح آرشیو وب فارسی:مهر: گفتگو با کارگردان «سبز، سپید، سرخ»
قصه مردی از افغانستان که مدافع حرم شد/ روح شهید همراهمان بود
شناسهٔ خبر: 2997717 - شنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۴ - ۱۱:۱۸
هنر > تئاتر
کارگردان نمایش «سبز، سپید، سرخ» بیان کرد که این اثر به یک مرد افغانستانی می پردازد که یک روز به خانه می رود و میگوید قصد دارد برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) به جنگ برود. سید علی موسویان در گفتگو با خبرنگار مهر درباره نمایش خود با عنوان «سبز، سپید، سرخ» که در تماشاخانه سرو اجرا می شود، توضیح داد: قصه ما داستانی سه اپیزودی است که دغدغههای انسان معاصر را بیان میکند. این آدمها در طول داستان و در نهایت به یک دغدغه مشترک میرسند و شهیدی را تشییع میکنند. وی با اشاره به شهیدی که در نمایشاش محور و سوژه قرار داده است، گفت: افرادی که از هموطنان ما به سوریه میروند و به خاطر اعتقاداتشان میجنگند و غریبانه شهید میشوند، دستمایه این داستان قرار گرفتهاند. این افراد در جایی شهید میشوند که خاک آنها نیست و کسانی هم هستند که رسانههای ما کمتر به آنها میپردازند. این کارگردان تئاتر درباره چگونگی رسیدن به ایده نمایش «سبز، سپید، سرخ»، عنوان کرد: جشنواره تئاتر مقاومت و سوگواره خمسه سفارشی را به من ارائه کرد و بعد از آن من چند طرح نوشتم و ارائه کردم. این طرحها خیلی برای خود من جذاب نبودند و ابتدا خواستم از حضور در جشنواره انصراف دهم تا اینکه به مطلبی درباره یک شهید افغانستانی برخورد کردم که اتفاقات خاصی در روز خاکسپاری وی رخ میدهد. موسویان اضافه کرد: من این داستان را نقل به مضمون کردم و تصمیم گرفتم نمایشنامه این شهید را بنویسم. در حین نوشتن داستان به این نتیجه رسیدم که برای جذابیت بیشتر از چند قصه بهره بگیرم و دو اپیزود دیگر به داستان اضافه کردم. یک داستان با سه اپیزود وی درباره سه اپیزود نمایش خود عنوان کرد: داستان اول درباره خبرنگاری به نام رسول است که به سوریه اعزام میشود تا از آنجا خبررسانی کند. همسرش ترنج از خانواده شهداست و نمیپذیرد که رسول به سوریه برود تا مبادا برای او اتفاق ناگواری رخ دهد. قصه دوم درباره یک سرایدار و خادم یک امامزاده قدیمی و دورافتاده است. او همسری دارد که به سرطان مبتلا شده است و این زن خواب میبیند که قرار است پیکری در این امامزاده خاکسپاری شود. این کارگردان تئاتر با اشاره به قصه سوم این نمایش گفت: داستان سوم نیز درباره رانندهای است که یک شهید افغانستانی را حمل میکند. ماشین این راننده وسط جاده خراب میشود و او به خانمی برخورد میکند که آدرس اشتباهی را به وی نشان میدهد. کارگردان نمایش «سبز، سپید، سرخ» با اشاره به اینکه نمایشنامه را در پنج روز به نگارش درآمده است، بیان کرد: من میدانستم که قرار است از چه چیزی سخن بگویم و درباره چه چیزهایی بنویسم به همین دلیل نمایشنامه در پنج روز پایان یافت، در حالی که زمانهای بسیاری بوده است که نمایشنامهای را نوشته و پاره کردهام. موسویان درباره موضوع نمایش خود که به شهدای مدافع حرم میپردازد، توضیح داد: من تاکنون به شهدای مدافع حرم فکر نکرده بودم و برایم دغدغهای هم ایجاد نکرده بود اما زمانی که چنین طرحی را به من سفارش دادند، داستان این شهید را خواندم و خودم مُصر شدم که آن را بسازم؛ درواقع این کار به نوعی برای من دغدغه شده بود. من در لحظه لحظه نوشتن متن و حتی در ۱۵ شب تمرین نمایش، حضور آن شهید را حس میکردم و اتفاقاً با وجود تمام مشکلاتی که در اجراهای تئاتری به وجود میآید، این نمایش را بدون هیچ مشکلی پیش بردیم. اشک های والدین شهید افغانستانی نشان از رضایت آنها داشت وی با اشاره به مضمون این نمایش که یک شهید افغانستانی محور آن قرار گرفته است، عنوان کرد: هر انسانی ممکن است ارزشهایی را باور داشته باشد، با این حال کار بعضی از افراد از اهمیت و ارزش بسیار بالایی برخوردار است چرا که این افراد رفتند تا عزیزترین داشته خود را که همان جانشان است، هدیه کنند، اینها آدمهای قابل احترامی هستند. این شهدا برای مفهومی بالاتر و والاتر از آنچه که بعضی از روشنفکران میاندیشند، جنگ کردهاند و من تا روزی که زنده باشم، برای شهدا خواهم نوشت. این کارگردان تئاتر در توضیح فضای نمایش «سبز، سپید، سرخ» نیز توضیح داد: فضای این کار مینیمالیسمی است و ما نخواستیم به سمتی حرکت کنیم که روایتمان از همه اتفاقات رئالیستی باشد. نمایش هم به صورتی اپیزودیک است و روایتی غیرخطی دارد و در واقع زمانبندی قصه را به هم ریختهایم. موسویان درباره دکوراسیون نمایش نیز یادآور شد: دکور نمایش ما بسیار ساده است، اما در آن از عناصری استفاده شده که هر کدام بر مفهوم یا بر نکتهای دلالت دارد. ما سعی کردیم در این نمایش همه چیز را از نگاه سمبلیک ببینیم و به این ترتیب یک فانوس، چند برگ و چند تُنگ آب هر کدام بر نکاتی اشاره دارند. درواقع ما با المانهایی سعی کردیم نشانهگذاری کنیم. ما رودخانه را با پنج تنگ آب نشان دادیم که در هر یک از آنها یک ماهی وجود دارد. وی در پایان درباره خانواده این شهید افغانستانی و اظهار رضایت آنها از نمایش عنوان کرد: زمانی که با خانواده شهید سید محمد تقی حسینی آشنا شدم، ویژگیهای دیگری از این شهید را شناختم، پدر این شهید با اشاره به باورهای سید محمد تقی حسینی بیان کرد که او یک کارگر بود و یک روز به خانه آمد و گفت که باید به سوریه برود و از حرم حضرت زینب (س) دفاع کند. من بعد از نمایش اشکهای این پدر و مادر را دیدم و خوشحال شدم ازا این حیث که نمایشی را روی صحنه بردهام که آنها راضی بودهاند. نمایش «سبز، سپید، سرخ» به نویسندگی و کارگردانی سیدعلی موسویان و بازی امیر کربلاییزاده، علیرضا مهران، شهره مکری، فاطمه امینی، محمد زوار بیریا و پوران مرادی از ۱۲ آذر ماه هر روز ساعت ۱۶ در تماشاخانه سرو به نشانی میدان فردوسی، ابتدای خیابان شهید سپهبد قرنی، روبهروی پمپ بنزین روی صحنه میرود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]