واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: دفن جسد زن مورد علاقه در حياط ويلا
مرد ميانسالي كه متهم است پس از شنيدن جواب منفي از زن مورد علاقه اش او را به قتل رسانده و جسدش را در حياط ويلايش دفن كرده است، در تحقيقات پليس شناسايي و دستگير شد.
به گزارش خبرنگار ما، يكم ارديبهشت ماه پسر جواني ماموران کلانتری مشیریه را از ناپديد شدن مادرش با خبر كرد. او به مأموران گفت: مادر كه 43 سال دارد چند ساعت قبل براي خريد از خانه بيرون رفت اما هنوز برنگشته است. پس از اعلام اين شكايت پرونده اي با موضوع فقداني به دستور شعبه 101 دادگاه عمومی و انقلاب فشافویه تشكيل شد و جهت رسيدگي در اختيار پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت . کارآگاهان تحقيقات خود را از خانواده فقداني آغاز كردند فرزندان او در اظهاراتشان گفتند: 10 سال پیش پدرمان به علت عارضه قلبی فوت کرد و از آن زمان مادرمان سرپرستی ما را بر عهده داشت. امروز طبق روال همیشگی برای خرید از خانه بيرون رفت اما هيچ اثري از او نيست. در ادامه كارآگاهان سایر اعضای اين خانواده را نيز مورد تحقيق قرار دادند تا اينكه برادر فقدانی در اظهاراتش گفت : چند ماه پیش مريم به من گفت یکی از بستگانمان كه علی بابا نام دارد به او پیشنهاد ازدواج داده اما چون دارای همسر و فرزند است با درخواست ازدواج او مخالفت کرده حتي از من خواست اين موضوع را به فرزندانش هم نگويم . من قصد داشتم به سراغ علی بابا بروم اما خواهرم مانع اين كار شد چون نمي خواست كسي از اين ماجرا با خبر شود به خاطر اصرار خواهرم سكوت كردم اما از آن موقع چند بار پيگير موضوع شدم كه او گفت ديگر خبري از علي بابا ندارد. پس از اظهارات برادر فقدانی کارآگاهان سوم ارديبهشت با مراجعه به خانه علي بابا او را بازداشت كردند او در اظهارات اولیه اش پیشنهاد ازدواج را تاييد كرد اما گفت بعد از مخالفت مريسم ديگر از او خبري ندارم. در شرایطی که علی بابا همچنان اصرار بر بیگناهی داشت ، کارآگاهان با انجام اقدامات پلیسی و در بررسي هاي بيشتر دريافتند كه او بعد از مخالفت مريم باز هم اصرار داشته تا با او ازدواج كند حتی در همان روز اعلام شكايت هم با خودرو شخصی خود به در خانه مريم رفته است . اعتراف به جنایت : تحقيقات ادامه داشت تا اينكه دهم ارديبهشت ماه علی بابا در جريان بازجويي ها اعتراف كرد: اول ارديبهشت بود كه به نزديسك خانه مريم رفتم و آنقدر همانجا منتظر ماندم تا شايد از خانه بيرون بيايد كه ناگهان او را ديدم .تصمیم داشتم تا بار دیگر به او پیشنهاد ازدواج بدهم نزديكش رفتم و با اصرار از او خواهش كردم تا سوار ماشين شود. او از ترس اينكه فرزندان و همسايه هايش ما را نبينند مجبور شد تا سوار شود. در بين راه درباره علاقه ام به او صحبت کردم و دوباره پیشنهادم را گفتم اما او با زبانی تُند به من گفت حاضر به ازدواج با هیچ كسي نیست و مي خواهد با فرزندانش زندگي كند. در حالیکه عصبانی شده بودم کنترلم را از دست دادم و با مریم درگیر شدم و روسری اش را به دور گردنش فشار دادم . متهم ادامه داد: آنقدر روسري را دور گردن مريم فشار دادم تا اينكه به خود آمدم و متوجه شدم که ديگر نفس نمي كشد. خيلي ترسیده بودم بلافصله جسد مریم را به ویلای خودم كه در فشم است بردم و در گوشه حیاط زیر خاک پنهان کردم. بدين ترتيب متهم پس از اعتراف به جنايت به همراه پرونده ديگري با موضوع قتل عمد به اداره دهم پليس آگاهي منتقل شد. کارآگاهان هم به ویلای او رفتند و موفق به کشف جسد مریم شدند . سرهنگ كارآگاها آريا حاجي زاده معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي پايتخت اظهار داشت: متهم با قرار بازداشت موقت و جهت انجام تحقيقات تكميلي در اختيار كارآگاهان اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي قرار گرفته است.
منبع : جوان آنلاين
تاریخ انتشار: ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۵:۵۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 192]