واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: جام جم:بيست و پنجمين جشنواره بين المللي فجر را شايد بتوان نخستين دستاورد واقعي سياست هاي فرهنگي نوين دانست. چراکه حالا پس از گذشت حدود 20 ماه از استقرار دولت جديد و اتخاذ راهبردهاي متفاوت ، مي توان نتيجه را ديد و به قضاوت نشست. نکته اينجاست که حالا پس از گذشت يک ربع قرن از عمر جشنواره ، ديگر آزمون و خطا محلي از اعراب ندارد و اي کاش دست اندرکاران و متوليان امور بتوانند براي سينماي نحيف ايران راهبردهاي زيربنايي و بلندمدت طراحي کنند تا ديگر مدام درگير تغيير و تبديل هاي لاجرم و وقت تلف کن نشويم. گفتيم اين دوره از جشنواره و فيلمهاي آن را بايد محصول واقعي سياست هاي جديد دولت دانست. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي با مديريت جديدش در جشنواره بيست و پنجم محک خواهد خورد. اميد است اين بار شاهد آثاري متعلق به اين فرهنگ و مرز و بوم با همه دردمندي و مسووليت گرايي اش باشيم. اميدواريم فيلمهايي ببينيم که اندکي و فقط اندکي به شاخصه هاي اجتماعي ، فرهنگي و مردم شناسي ما نزديک باشند. به نظر مي رسد چراغي روشن شده است ، اما هنوز جاده روشن نيست. همانند باند فرودگاهي که چراغهايش روشن شده اما معلوم نيست چه هواپيمايي بر زمين مي نشيند و معلوم نيست هنگام نشستن دچار سانحه اي شود يا خير؟ سينماي ايران فراز و نشيب هاي فراواني را پشت سر گذاشت. حرفها و قولهاي فراواني داده شد. انتظارات فراواني ايجاد شد و در اين مسير گاه عده اي به کنار رفتند ، عده اي ورشکسته شدند و عده اي از هنرمندان عزلت گزيدند و البته عده اي هم همچنان مقاومت مي کنند و فيلم مي سازند ، اما تا به کي مي توان تحمل کرد. ملاقاتي که جمعي از هنرمندان سينما با رهبر معظم انقلاب اسلامي داشتند چراغ روشني بود که به واسطه سخنان انديشمند آن مقام در دست سياستمداران و هنرمندان قرار گرفت ؛ اما معلوم نيست چه مقدار چراغ داران اين عرصه توانسته اند راه روشني را نشان دهند ؛ شايد جشنواره فيلم فجر بستر مناسبي براي ترسيم و ترويج و تبليغ اين مسير باشد. اگر بخواهيم فقط به ديدن فيلمها بدون هيچ بحث و گفتگو و انديشه اي بسنده کنيم ، مسير انحرافي باقي خواهد ماند و ايده ها و نوآوري ها به فراموشي سپرده مي شود. سينماي ايران نياز شديد به گفتمان و تفاهم و حمايت از نوآوري ها و خلاقيت ها در اين مسير دارد: بويژه فيلمسازان جوان که سرشار از خلاقيت و استعداد هستند ، بدون حمايت و پشتيباني نمي توانند پوينده و خلاق باشند و در اين مسير بايد به هوش بود که اثر هنري با جسارت و شهامت و آزمون و خطا همراه است. هر مسوول و مقامي اگر حکمي برخورد کند و معتقد باشد اثر هنري با بخشنامه خلق مي شود ، اصلا مسوول فرهنگي نيست و جنس هنر و فرهنگ را نمي شناسد. همچنان که در برخي سالهاي گذشته اسير چنين مديراني بوديم و ضربه هاي بزرگ فرهنگي نصيب مان شد. از سوي ديگر اگر فرض بر اين بگذاريم متوليان جرات ، جسارت و شهامت را در حوزه فعاليت هاي خود ايجاد کنند هنرمند سينماي ايران بدون قدرت جسارت موفق نخواهد شد. بويژه در عرصه سينماي اجتماعي که شرايط وجودي آن جرات و شهامت مي طلبد و عرصه عدالت و حق جويي نيز بدون داشتن جرات و شهامت پاسخ نمي دهد. شايد بهتر باشد اصلا يک دوره از جشنواره را براي هدف گذاري و برنامه ريزي درست و اصولي تعطيل کنيم. اگر قرار براين باشد که هر سال را دريغ از پارسال بدانيم و مشکلات هميشگي را مدام تجربه کنيم و نق بزنيم و کسي هم گوش نکند ، ديگر چه جشني و چه جشنواره اي؟ يکي از مسائل اصلي که هنوز حل نشده باقي مانده ، داخلي يا بين المللي بودن جشنواره است. واقعيت اين است که اين جشنواره اقبال بين المللي و جهاني آنچنان ندارد و شناخته شده نيست. مهمانان خارجي و سينماگران بين المللي حضور کمرنگ دارند و عملا بخش رقابتي بين المللي جذابيت خاصي براي سينماگران جهان ندارد. اين حقيقتي است که از آشکار شدنش سالهاست مي گذرد ؛ اما هنوز فکري برايش نشده اگر تمايلي به تقويت اين بخش نيست بايد اين بخش را حذف و در عوض بخش داخلي و رقابت وطني را تقويت کرد وگرنه با اين سياست يک بام و دو هوا فقط پول و انرژي و وقت است که از ميان مي رود. از سوي ديگر، جشنواره سالهاست به ويترين يک ساله سينماي ايران بدل شده که هر سال نيز اهميت آن به دلايل مختلف کمتر مي شود. همين امسال بسياري از فيلمهاي اکران شده در جشنواره حاضر نبودند. حالا يا به دليل آماده نبودن و يا تمايل نداشتن سازندگان. دليل هرچه باشد اين به ضرر اهميت جشنواره و اعتبار آن است ؛ چراکه ديگر حتي براي وطني ها نيز انگيزه و جذابيتي براي شرکت در جشنواره و احتمالا برنده شدن جايزه اي به نام سيمرغ بلورين وجود ندارد. مشکلات اجرايي نيز جاي خود را دارد ، سالهاست سينماي رسانه هاي گروهي بدل به تبعيدگاه شده و تقريبا هر کسي را مي توان آنجا يافت جز خبرنگاران و منتقدان سينمايي ، آن هم در سينمايي که وضعيت صدايش غيرقابل قبول است. دليل انتخاب هر ساله اين سينما را هم ظرفيت بالاي آن عنوان مي کنند. به هر حال ، شايد بتوان با يک سياستگذاري درست مثل بسياري از کشورها «کاخ جشنواره» ساخت و همه نمايش هاي فيلمها را در بخشهاي مختلف در يک مجموعه واحد با چند سالن نمايش مجزا گنجاند. چه اشکالي دارد از يک جنبه هم که شده ، به استانداردها نزديک شويم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 256]