تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 25 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):اگر در عُمرت دو روز مهلت داده شدى ، يك روز آن را براى ادب خود قرار ده تا از آن بر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815758551




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

از آزار تماشاگر لذت نمي‌برم


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: از آزار تماشاگر لذت نمي‌برم


تلويزيون- ندا رجبي:
سال گذشته كه مجموعه روزگار قريب در روزهاي پاياني توليدش به سر مي‌برد در شهرك سينمايي با كيانوش عياري گفت‌وگويي داشتيم.

كه ايشان در آن، اولين انگيزه گرايش به ساخت اين سريال را دغدغه مالي عنوان كرد و گفت: «دغدغه اصلي من براي رويكرد به سريال‌سازي نه اداي دين بود، نه تجربه كردن فضاي تازه و... بلكه فقط و فقط پول بود. من براي به دست آوردن پول كه شديداً به آن احتياج داشتم تا بر مشكلاتم غلبه كنم به اين سمت آمدم اما در طول كار اين مجموعه چنان من را اسير خودش كرد كه احساس مي‌كنم بيش از ساخت 32 فيلم برايش انرژي گذاشته‌ام.»

و اين در حالي است كه اين روزها اكثر فيلمسازاني كه به تلويزيون كوچ كرده‌‌اند ادعا مي‌كنند هدفشان آوردن تكنيك‌هاي سينما به تلويزيون است، اما بررسي نتايج سبب مي‌شود آرزو كنيم اي كاش انگيزه اين عزيزان همان پول بود!

مجموعه روزگار قريب در ميان مجموعه‌هاي امسال و در رقابت با آثاري كه نام‌هاي بزرگي را هم يدك مي‌كشند يكي از فاخرترين و محبوب‌ترين سريال‌ها عنوان گرفته و توانست نظر منتقدان سخت‌پسند و مخاطبين عام تلويزيون را يكجا به خود جلب كند. اين اتفاق نادر ما را بر آن داشت تا بار ديگر درباره اين مجموعه با كيانوش عياري (نويسنده، كارگردان و تهيه‌كننده اثر) به گفت‌وگو بنشينيم.

* آقاي عياري روي آنتن بردن كارهايي با سبك رئال براي تماشاگراني كه هرگز ديدنش را با اين شكل و شمايل تجربه نكرده بودند نگرانتان نمي‌كرد؟ خاطرم هست وقتي هزاران چشم روي آنتن رفته بود همه پيش از آنكه بگويند دوستش دارند مي‌گفتند عجيب است!

مي‌گويند عجيب است چون كمتر عادت كرده‌اند كه يك لقمه جويده شده در دهانشان گذاشته نشود. مي‌گويند عجيب است چون كمتر پيش آمده كه عميقاً به آنها احترام گذاشته شود و به شعورشان، به دانسته‌هايشان، به ادراكاتشان و آمادگي‌شان براي دريافت اثر توهين نشود.

به عقيده من همه موارد امري است كه تعجب بيننده را در گام اول برانگيخته است. اما اتفاقي كه در «هزاران چشم» رخ مي‌دهد و مشابهش در «روزگار قريب» ادامه پيدا مي‌كند اين است كه نه چيزي به تماشاگر تحميل مي‌شود، نه او رها مي‌شود تا خودش هرچه مي‌خواهد گلچين كند.

بلكه همه شرايط مهيا شده براي اينكه همه با هم به يك سمت بروند و اين از مواردي است كه كمك مي‌كند تا نتيجه‌گيري نهايي صراحت بيشتري داشته باشد، چرا كه قرار نيست برخورد با هر اثري مصداق آن شعر مولانا باشد كه «هر كسي از ظن خود شد يار من». به هرحال من هم مي‌خواهم هويتي داشته باشم و اثرم تمركزي داشته باشد. روي فكر و حرف كه بيننده بايد آن را دريابد، ضمن اينكه معتقدم كار كردن با چنين ذهنيتي كه مصداق اين شعر باشد نشانه دمكراتيك بودن فضاي فيلم يا گستره وسيع و قابل انعطاف پيام فيلم نيست اما از سوي ديگر طبيعي است كه هر پديده‌اي مي‌تواند ايجاد بهت كند و بعد از استمرار، بخشي از فرهنگ برخورد با يك اثر هنري مي‌شود.

* مثل اتفاقي كه در «روزگار قريب» افتاد.

همين‌طور است و اين ارتقاي فرهنگي همان وظيفه‌اي است كه در هر توليد فرهنگي و هر كار هنري بايد مدنظر داشت. اما اگر انتظار داشته باشيم يك شبه اين اتفاق بيفتد نتيجه‌اي نخواهيم ديد و در حقيقت نتيجه به بيراهه كشيده شدن هر دو طرف يعني اثر و مخاطب است، در حالي كه اتفاقي كه به‌طور تدريجي كه ممكن است سال‌ها و حتي دهه‌ها به طول بينجامد، اميدواركننده است.

* پس شما اميدوار بوديد.

بله. من مطلقاً نگراني از پس زدن تماشاگر نداشتم و تصور مي‌كردم كه چنين بينشي چون از دل بر مي‌آيد بر دل هم خواهد نشست و حتماً مؤثر خواهد بود. ضمن اينكه باز بايد تأكيد كنم كه من آزمندانه به دنبال صيد تمام اقشار مخاطبين نبودم و همان فرمول هميشگي‌ام را مدنظر داشتم كه 2 تماشاگر را به يك تماشاگر از سويي و به 3 تماشاگر از سويي ديگر ترجيح مي‌دهم.

* با اين حساب اين مخاطب وسيع سريال «روزگار قريب» كه شگفت‌زدگي را پشت سر گذاشتند و به شدت جذب مجموعه شدند هم بايد شما را شگفت‌زده كرده باشند.

بله، اين اتفاق من را هم كم و بيش شگفت‌زده كرد و اين رضايت دوسويه است.

* پيش از اين مخاطب تا اين حد به جزئيات علاقه نشان نداده بود.

بله، جزئيات و نمايش آنها به اين معنا نيست كه در ضرباهنگ و ريتم كار توقف‌هايي حاصل شود.

* يا بهتر است بگوييم نوع نگاه و پرداختن به آنهاست كه مي‌تواند باعث رقم زدن چنين سرنوشتي براي كار بشود يا نشود. شما يك سكانس داشتيد كه 2 دقيقه آن پاي سفره صبحانه پدر دكتر بود كه او به تار مويي كه در پنير ديد بند كرده بود. اگر اين بحث جذاب در نمي‌آمد ممكن بود بيننده حوصله‌اش سر برود كه حالا چه گيري داده‌اند به اين تار مو!

اتفاقاً من اين صحنه را خيلي خوب به ياد مي‌آورم. سال 82 بود كه فيلمبرداري‌اش كرديم. زماني كه چنين ايده‌هايي به ذهن من خطور مي‌كند به چيزي نمي‌انديشم جز كمك به فيلم. اينها نه براي خودنمايي است نه كش دادن يا هدف ديگري.

وقتي اين ايده هم در ذهنم شكل گرفت به اين فكر كردم كه صبحانه‌‌اي خورده مي‌شود و فرصت خوبي است كه داستان را يك گام پيش ببرد و به واسطه اين صبحانه 4 تا ديالوگ حياتي رد و بدل شود كه ما را در باقي راه كمك كند در حالي كه تمام نياز ما هم اين نيست. گاهي هم نياز داريم وارد فضايي شويم كه كمك مي‌كند فيلم را به صورت نامريي قابل لمس و قابل باور به تماشاگر ارائه دهيم و اين قابل باور بودن همه‌اش بستگي به رعايت اصول شناخته شده رئاليسم ندارد و گاهي ممكن است شوخي‌ها، بازي‌ها يا خميازه كشيدن‌هايي در عين اينكه حرف مستقلي در كالبد يك اپيزود يا فيلم نيست ولي كارايي‌هاي ويژه و شگفت‌انگيزي مي‌تواند داشته باشد و كمك‌هايي هم بكند به جريان داستان و همه اينها دست به دست هم مي‌دهند كه فيلم از حيث فضاسازي براي تماشاگر قابل‌قبول باشد و تماشاگر هم نمي‌تواند مدركي بياورد دال بر اينكه فلان نكته در ارتباط با فضاسازي و رعايت جزئيات بوده و ديگري جزئي از داستان. اين ويژگي بايد وجود داشته باشد كه تماشاگر با مسائل درهم تنيده برخورد كند.

* در هر قسمت سريال وقتي قرار است فلاش‌بك بزنيد به گذشته مسائلي براي دكتر پيش مي‌آيد كه موجب تداعي خاطرات و بهانه رفتن به گذشته مي‌شود. حال سؤال اين است كه گذشته بر اساس زمان حال طراحي شده يا زمان حال بر اساس آنها و يا اينكه هر 2 حالت وجود داشته است؟

بله، در واقع هر 2 حالت وجود داشت. به اين دليل كه ما از سال 81 طي 2 سال فلاش‌بك‌ها را ضبط كرديم و بعد وارد مرحله بعد كه 10 روز پاياني عمر دكتر قريب بود شديم. بنابراين بخش‌هاي زيادي به عنوان فلاش‌بك فيلمبرداري شد و ما بر اساس آن 10 روز پاياني را طراحي كرديم و گاهي هم برعكس بود و اين روش كار را هنگام توليد خيلي پيچيده مي‌كرد و طراحي داستان هم بسيار سخت بود چرا كه بايد هر 2 سوي قضيه به يكديگر مقيد مي‌شدند كه مسلماً بدون فيلمنامه هم پا گذاشتن به يك چنين وادي‌اي خيلي خطرناك بود.

* مشخصه‌اي كه اكثر كارهاي شما دارد و اتفاقاً به هرچه طبيعي‌تر شدن اثر كمك كرده تصوير كردن صحنه‌هايي است كه بسياري از كارگردان‌ها ممكن است از آن اجتناب كنند اما شما انگار از آن خوشتان مي‌آيد!

البته ساديسم و ديگرآزاري امتيازي محسوب نمي‌شود (با خنده) و من اتفاقاً بايد بگويم كه خيلي هم جدي با نمايش خشونت و آزار مخالفم ولي يك چيزهايي واقعاً اجتناب‌‌ناپذيرند. مثلاً ما وقتي از جسد يك بچه حرف مي‌زنيم، پارچه كه كنار زده مي‌شود بايد جسد را ببينيم. اين مسلماً جذاب نمي‌تواند باشد ولي پنهان كردنش هم به نوبه خودش يك نوع خودداري از نمايش تصويري است كه چشم تماشاگر در پي آن است. گمان مي‌كنم در يك كار بصري تماشاگر ترجيح مي‌دهد، حتي در فرصتي كوتاه ببيند كه پشت اين پارچه يك جسد است تا اينكه با ديالوگ به آن پي ببرد. بنابراين اجباراً بايد چيزهايي را نمايش داد. ولي به يك نكته مهم و اساسي بايد دقت كنيد. آيا همه صحنه‌هايي كه مدنظر شماست با تمام ظرفيت نمايش داده شده يا با حداقل ظرفيت آن؟

* البته با حداقل ظرفيت، اما همين آن شايد براي مخاطب كه تا مدتي پيش حتي به جاي بچه دست بازيگر، عروسك ديده قدري سخت باشد!

بله به همين دليل بايد به صورت محدود از آن استفاده كرد و تماشاگر را نزديك كرد به واقع‌گرايي‌هاي مورد نياز صحنه وگرنه من واقعاً از آزار تماشاگر لذت نمي‌برم. كما اينكه هيچ‌وقت شما در كارهاي من لحظه فرو رفتن سوزن سرنگ در پوست آدم‌ها را نديديد، اصلاً من خودم هم چنين صحنه‌اي را نگاه نمي‌كنم!

* نه به اين شكل اما هميشه يك كنجكاوي داريد براي رفتن به سمت چنين سوژه‌هاي خاصي. مثلاً تا زلزله بم رخ مي‌دهد فوراً شال و كلاه مي‌كنيد براي رفتن و ساختن فيلم از آدم‌هاي زير آوار مانده.

اتفاقاً من خيلي صبورم چون يك زلزله ديگري حدود 10 سال قبل از آن در رودبار رخ داد و من نرفتم و صبر كردم ببينم آيا اين كار درست است يا نه و زماني به نتيجه رسيدم كه 5 سال از واقعه گذشته بود. تا اينكه نوبت رسيد به زلزله بم!

* بد نيست كمي هم درباره شيوه بازي گرفتن‌تان صحبت كنيم. چطور است وقتي با هنرپيشه‌اي از كار با شما صحبت مي‌كنيم آه از نهادش بلند مي‌شود اما در آخر مي‌گويد دوست دارم دوباره با ايشان همكاري كنم؟

نمي‌دانم، شايد به اين دليل كه خيلي رنج مي‌برند تا به نوع كار من عادت كنند. اغلب بازيگران با يك باور ديگري سر صحنه مي‌آيند و آن با نگاهي كه درباره‌اش صحبت كرديم مغاير است و پذيرفتنش برايشان دشوار. حرفشان اين است كه پس قابليت‌هاي ما و آن مشخصه‌هايي كه مخاطب ما را به واسطه آن مي‌شناسد چه مي‌شود؟ اگر اينها را پنهان كنيم و اثري از آن نباشد چه اتفاقي براي شخصيت هنري ما مي‌افتد؟ آيا ما يك عروسك بي‌اختيار در دست كارگردان و فيلم هستيم يا يك بازيگر با ويژگي‌‌هاي خاص خودش؟ كه البته اشتباه مي‌كنند. ولي آقاي هاشمي يا مهران رجبي كه باوري مثبت مبني بر اطمينان به كارگردان دارند تا كارگردان تمام قابليت‌‌هاي آنها را با شكل بهتري بيرون بكشد به نظرم آنها موفق هم ظاهر شدند.

* با اين نوع نگاه عجيب است كه سراغ رضا كيانيان رفتيد!

بالاخره هر بازيگري يك روش برخورد مي‌طلبد. يك بازيگر بايد تمام آموخته‌هايش را مثل لباس از تنش خارج و از صفر شروع كند. به يك بازيگري بايد دروغ گفت. بازيگري را بايد دايماً قلقلك داد و احساسات برخي ديگر را بايد تحريك كرد. خلاصه هر بازيگر يك شيوه‌اي را به كارگردان تحميل مي‌كند. آقاي كيانيان هم يك روش خاصي دارند و در نتيجه در برخورد با ايشان هم روش خاصي اعمال شد.

* در مورد مرحوم حسين پناهي چطور؟ او خصيصه‌اي داشت كه از او جدايي‌‌ناپذير بود و به نوعي خودش را از نقش نمي‌توانست جدا كند.

بله، دقيقاً همين‌طور بود. او يك‌سري حركات داشت كه به هيچ عنوان از او جدا نمي‌شد. مثل آدمي كه لكنت داشته باشد و هيچ كارگرداني قادر نيست اين لكنت را از او بگيرد و اين حركات هندسي كه در گفتار و رفتار او بود نه اينكه بخشي از هويت بلكه بخشي از فيزيك او محسوب مي‌شد. بنابراين نقش او بر اساس همين ويژگي‌ها شكل گرفت و آن را نوشتيم كه خيلي هم با بازي ايشان خوب از آب درآمد. وقتي كار پخش مي‌شد فكر مي‌كردم چقدر جاي اين آدم در سينما و تلويزيون ما خالي است.

* و يك ويژگي ديگر كار شما نوع برخورد با هنرورهاست. جايي گفتيد كه كار به 110 برداشت هم كشيده شده و اين بايد خيلي سخت باشد، هم براي شما و هم بازيگران حرفه‌اي‌كار كه مقابل اين هنروران قرار مي‌گيرند.

همه تحت كنترل هستند مشروط بر اينكه همكاري همه‌جانبه باشد به اين معنا كه كسي به دوربين يا زمين نگاه نكند اما در مورد بازيگران حرفه‌اي كساني مثل مهدي هاشمي يا مهران رجبي اين‌طور مواقع اعتماد به نفس آدم را خراب نمي‌كنند و اگر مقابل نابازيگري قرار مي‌گيرند كه به خاطر ناشيگري او كار ما به 110 برداشت مي‌كشد كوچك‌ترين اعتراضي نمي‌كنند كه من ستاره سريال تا كي جلوي اين نابازيگر بازي‌ام را تكرار كنم. اما جالب است چنين رفتاري را من گاهي اوقات در سطوح پايين‌تر و از بازيگراني ديده‌ام كه خودشان در بازي هزار و يك جور مشكل دارند و تا كار به 3 برداشت مي‌كشد شروع مي‌كنند به غر زدن و تخريب و تحقير آن نابازيگر.

من البته اين‌جور مواقع بدترين برخورد را با آنها مي‌كنم و مي‌گويم اين ويژگي كار من است. من فرصت ندارم كلاس بازيگري براي هنرورها بگذارم و از سويي هم قرار نيست چون تو مقابل اين نابازيگر هستي او بد بازي كند كه تو مثل نگين بدرخشي. همه در صحنه بايد خوب باشند.

تاريخ درج: 19 تير 1387 ساعت 08:23 تاريخ تاييد: 19 تير 1387 ساعت 10:35 تاريخ به روز رساني: 19 تير 1387 ساعت 10:10
 چهارشنبه 19 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 349]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن