تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 27 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):چه چيزى مانع توست كه زندگى پسنديده و مرگ با سعادت را داشته باشى، چرا كه من براى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806811922




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

روابط اجتماعي و رعايت ادب در سيره معصومين (عليهم السلام)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
روابط اجتماعي و رعايت ادب در سيره معصومين (عليهم السلام)
روابط اجتماعي و رعايت ادب در سيره معصومين (عليهم السلام) اساس اسلام با انزوا و گوشه نشيني، سخت در تضاد است و پيرو چنين ديني بايد فردي فعال و اجتماعي بوده، از گوشه گيري و تکروي بپرهيزيد و حضرات ائمه ي معصومين (ع) که رهبري امت را به عهده داشته اند، به يقين، بايد در متن جامعه، حضور داشته و رهبري خويش را عينيت بخشند. اين درس، گوشه اي از رفتار اجتماعي آن بزرگواران معصوم را ترسيم مي کند. رعايت ادب در برخوردهاي اجتماعي هر جامعه اي، خوب يا بد، براي خود آداب و رسومي دارد که افراد آن اجتماع، ملزم به رعايت آنها هستند. جامعه ي اسلامي نيز زيباترين آداب اجتماعي را از اسلام عزيز الهام مي گيرد و آن را مراعات مي کند. معصومين (ع) بر خلاف رهبران کاذب و دروغين، که خود را مافوق قانون و ادب فرض مي کردند، بهتر و بيشتر از سايرين، ادب اجتماعي را رعايت مي کردند که به بخشي از آن اشاره مي کنيم:الف- تواضع در برخورد پيشوايان معصوم با داشتن عالي ترين مقام انساني و برتري بر غير خود، هرگز آلوده به صفت شيطاني «کبر» نگشتند و همواره آراسته به زينت «تواضع» بودند که زيباترين نوع برخورد اجتماعي است. ابوسعيد خدري مي گويد:«رسول خدا (ص) با آن مقام و منصب والاي نبوت که داشت، بسيار متواضع و فروتن بود. » (1)اسمه بن زيد نيز مي گويد:«رسول خدا (ص) سوار الاغ مي شد و يک نفر را هم پشت سر خود سوار مي کرد. » (2)مردي حضور پيامبر (ص) شرفياب شد. ابهت و هيبت پيامبر، او را گرفت، بطوري که نتوانست حرف بزند. آن حضرت فرمود:«آرام باش؛ من پادشاه نيستم که از من مي ترسي. من پسرزني از قريش هستم که گوشت خشک شده مي خورد. » (3)امام صادق عليه السلام فرمود:«روزي اميرمؤمنان (ع) سواره مي رفت، عده اي از يارانش پشت سر او پياده راه افتادند. حضرت رو به آنان کرد و گفت: آيا نيازي داريد؟ گفتند: نه، دوست داريم با شما باشيم. حضرت فرمود: برگرديد که پياده روي همراه سواره، سبب خواري پياده و تباهي سواره مي گردد. » (4)حتي آن حضرت در موقعيت جنگي و در مقام فرماندهي کل قوا، خصلت تواضع را فراموش نمي کند و جلوي چشم مريدان و پيروان خويش مي نشيند و کفش پاره ي خود را وصله مي زند. (5)اين خصلت، ويژگي همه ي رهبران الهي است. ابراهيم بن عباس مي گويد:«هرگز نديدم که حضرت رضا (ع) با سخنش به کسي جفا کند يا سخن گوينده اي را قطع نمايد يا حاجتمندي را مأيوس برگرداند. هرگز پاي خود را نزد کسي دراز نکرد و در مقابل همنشين خود، تکيه به جايي نمي کرد. به هيچ يک از خادمان خود ناسزا نگفت، و آب دهان نيفکند، و با قهقهه نخنديد. » (6)ب- سلام و احوالپرسي معصومين (ع) همواره با رويي گشاده و شاد، با مردم برخورد مي کردند، سلام مي کردند، دست مي دادند و احوالپرسي مي کردند و به دوستان خود تأکيد مي کردند که چنين آدابي را به جا آورند. پيامبر گرامي (ص) به هر کس مي رسيدند، حتي به زنان و کودکان، سلام مي کردند. (7) ابوحمزه گويد:«با امام باقر (ع) همسفر شدم. در جايي منزل کرديم، آن حضرت چند قدمي رفت و برگشت و با من مصافحه کرد و دست مرا فشرد. عرض کردم: ما الآن با هم در يک محمل بوديم؟ فرمود: «هرگاه مؤمن با مؤمني ديگر مصافحه کند خداوند به آنان نظر (رحمت) مي افکند. » (8)ج - استقبال و بدرقه از جمله آداب اجتماعي اسلام، استقبال و بدرقه ي ميهمان است. حضرت صادق عليه السلام از رسول خدا نقل کرده که فرمود:(إن من حق الداخل علي أهل البيت أن يمشوا معه هنيئه إذا دخل و إذا خرج» (9)از (جمله) حق «وارد» بر اهل خانه، اين است که هنگام ورود و خروج به آرامي او را تا مقداري استقبال و بدرقه کنند. و آنگاه که مسافر، دست به يک سفر مهم سياسي يا نظامي، که به نفع مردم و کشور است بزند، بدرقه و استقبال از او شکوه بيشتري مي يابد، چنان که رسول گرامي اسلام، اغلب رزمندگان را بدرقه مي کرد و برايشان دعا مي نمود و هنگام مراجعت نيز به استقبالشان مي شتافت. (10)عثمان که از افشاگريها و سخنان حق طلبانه ي ابوذر، صحابي بزرگ رسول خدا (ص) به تنگ آمده بود، تصميم گرفت او را به دهکده اي به نام «ربذه» تبعيد کند و دستور داد کسي حق ندارد با ابوذر، سخن گويد يا او را مشايعت نمايد، ولي حضرت علي عليه السلام همراه فرزندانش حسن و حسين عليهما السلام و برادرش عقيل و عمار ياسر، ابوذر را تا خارج مدينه بدرقه کردند و هر يک سخناني ايراد نمودند. عثمان از اين امر، مطلع شد و به اميرمؤمنان (ع) اعتراض کرد. امام فرمود:«تو توقع داري دستور به گناه هم که مي دهي ما اطاعتت کنيم؟! » (11)د- ميهمانداري ميهمان نوازي نيز از آداب با ارزشي است که فرهنگ اسلامي بر آن تاکيد دارد و پيشوايان ديني، سخت بدان پاي بند بودند. رسول خدا (ص) تنها زير انداز موجود در خانه را زير پاي ميهمان پهن مي کرد. (12) هرگاه ميهماني بر حضرتش وارد مي شد با او بر سر سفره ي غذا مي نشست و تا ميهمان از غذا سير نمي شد، پيامبر دست از غذا نمي کشيد. (13) اميرمؤمنان (ع) خود، آب روي دست ميهمان مي ريخت تا او دستش را بشويد. (14)حضرت صادق عليه السلام اجازه نمي داد که ميهمان کارهاي منزل را انجام دهد و خود شخصا اقدام مي نمود. (15)همين طور آن بزرگواران اصرار داشتند که سختيها و ناراحتيهاي منزل را به ميهمانان خود منتقل نکنند. از اين رو، مشکلات منزل و زندگي امام، اثري در مهمان نوازي ايشان نمي گذاشت. حضرت امام کاظم (ع) نقل مي کند:«روزي پدرم با ميهمانان خويش نشسته بودند و هنگام صرف غذا شد، در اين بين خبر آوردند که اسماعيل، فرزند امام، درگذشته است. امام (ع) بدون اينکه وضع مجلس را به هم بزند و يا ميهمانان خود را رها کند و خارج شود. تبسمي کرد و فرمود: غذا را بياوريد. آنگاه با دوستانش بر سر سفره نشست، خود غذا ميل فرمود و به مهمانان هم تعارف مي کرد و غذا جلوي آنها مي نهاد. » (16)ائمه ي معصومين از شدت علاقه به مهمان و مهمان نوازي، هيچ گاه مهمان را هنگام رفتن ياري نمي دادند، تا نشان تمايل آنان به باقي ماندن مهمان در خانه باشد، چنان که نقل شده: ميهماناني از طايفه ي «جهينه» بر امام صادق (ع) وارد شدند و حضرت از ايشان پذيرايي کرد. وقتي قصد کوچ کردند، امام زاد و توشه ي راه و هدايايي به ايشان عطا کرد و به خدمتکاران خود فرمود:«از آنان کناره بگيريد و کمکشان نکنيد. آنگاه فرمود: ما خانداني هستيم که ميهمانان خود را هنگام کوچ کردن ياري نمي دهيم. » (17)ه- رفتار با همسفران معصومين (ع) هرگز در زندگي، سربار ديگران نبودند، بلکه علاوه برگذران زندگي خويش، کمکهاي شاياني به زندگي ديگران مي کردند و در «سفر» که بيش از «حضر» مشکلات دارد نيز چنين عمل مي نمودند. رسول خدا (ص) در مسافرت و انتخاب همسفر، حساس بود. در سفري که براي زيارت خانه ي کعبه خارج شده بود فرمود:«هر کس بد اخلاق و بد همسايه است، با ما همسفر نشود. » (18)در يکي از سفرها پيامبر (ص) دستور دادکه گوسفندي را ذبح کنند. يکي از اصحاب گفت: من آن را مي کشم. ديگري گفت: من هم پوست مي کنم. سومي گفت: من قطعه قطعه مي کنم. چهارمي گفت: من هم آن را مي پزم رسول خدا (ص) فرمود: من هم هيزم تهيه مي کنم. همسفران گفتند: اي رسول خدا شما زحمت نکشيد. ما اين کار را انجام مي دهيم آن حضرت فرمود: «مي دانم که شما چنين مي کنيد، ولي خداوند دوست ندارد که بنده اش وقتي با ديگران همسفر است، کار نکند». اين را گفت و به جمع آوري هيزم پرداخت. (19) حضرت صادق عليه السلام فرمود:«امام سجاد (ع) جز با کساني که او را نمي شناختند، مسافرت نمي کرد و با همسفران قرار مي گذاشت که نيازمنديهاي آنان را برطرف سازد. » (20)و در طول سفر، رفيق، همراه و خيرخواه همسفران خويش بود. امامان معصوم (ع) هنگام جدايي نيز به همسفر خود احترام مي گذاشتند، هر چند آشنا و همکيش نبود؛ چنان که امام صادق (ع) فرمود:«اميرمؤمنان (ع) با نامسلماني همسفر شد، آن شخص از امام پرسيد: مقصدت کجاست؟ فرمود: کوفه. وقتي به راه کوفه رسيدند، آن شخص مسير خود را انتخاب کرد، ولي متوجه شد که امام هم همراه او مي آيد و رهسپار کوفه نشد، پرسيد مگر تو قصد کوفه نداشتي، چرا با من مي آيي؟ حضرت پاسخ داد: چرا، قصد کوفه دارم ولي زيبايي و نيکويي هم صحبتي به اين است که به احترام همسفر، مقداري او را بدرقه کرد. اين دستوري است که پيامبر به ما داده است. آن شخص غير مسلمان به سبب اين رفتار نيک به اسلام جلب شده، مسلمان گرديد. » (21)و- رفتار با اصحاب و پيروان پيشوايان گرانقدر اسلام، همچنان که با همه ي مردم، مهربان بودند، با اصحاب و ياران خود نيز رابطه اي عميق و صميمي داشتند و به آنها بيشترين احترام را مي گذاشتند.ابوذر مي گويد:«رسول خدا (ص) در ميان ما مي نشست و با هم صحبت مي کرديم، بطوري که اگر غريبه اي وارد مي شد، نمي دانست، کدام يک از ما پامبر خداست تا اينکه مي پرسيد. » (22)ابوداوود از ابوذر نقل مي کند که:«وقتي رسول اکرم (ص) يکي از اصحاب خود را مي ديد به او سلام مي کرد، آنگاه دستش را مي فشرد و او را در آغوش مي کشيد. » (23)مالک اشتر يکي از ياران و فرماندهان لايق حضرت امير (ع) شخص مدير و مدبري بود که از سوي آن حضرت به استانداري مصر برگزيده شد، ولي قبل از رسيدن به مصر توسط دشمنان اسلام به شهادت رسيد و حضرت علي (ع) درباره ي او چنين فرمود:«مالک! چه مالکي؟ به خدا سوگند اگر کوه بود، يگانه بود، و اگر صخره بود، سخت و محکم بود، هيچ تک سواري از او فراتر نمي رفت و هيچ پرنده اي به اوج او راه نمي يافت. » (24)ز- رفتار با صاحبان فضيلت پيشوايان معصوم (ع) با کساني که از جهت علمي و کرامت اخلاقي در ميان مردم نفوذ داشتند، برخوردي در خورشأن آنها داشتند. جريربن عبدالله، که پيشوا و رئيس قوم خود بود، مي گويد:«چون رسول خدا (ص) به پيامبري مبعوث شد، خدمت ايشان رفتم تا با وي بيعت کنم. به من فرمود: اي جرير! براي چه به اينجا آمدي؟ گفتم: آمدم تا به دست شما اسلام بياورم. پيامبر عباي خود را برايم پهن کرد و به اصحاب خود رو کرد و فرمود:«اذا أتاکم کريم قوم فأکرموه» (25)هنگامي که بزرگ قومي نزد شما مي آيد او را بزرگ داريد. محدث کاشاني به نقل از ترمذي مي نويسد:«رسول خدا (ص) اهل فضل و بزرگان را به سبب اخلاقي که داشتند اکرام مي کرد و قلوب مردم شريف را با نيکي به آنها جلب مي کرد. » (26)آموختن سوره ي حمد به يکي از فرزندان امام حسين عليه السلام سبب شد که آن حضرت علاوه بر هزار دينار و پارچه هاي فراوان، دهان معلم را از در و جواهر پر کند و فرمود: اينها به پاي عطاي او نمي رسد. (27)امام سجاد (ع) هر وقت دانش پژوه يا عالمي به محضرش مي رسيد، مي فرمود:«آفرين بر سفارش شده ي رسول خدا (ص)، آنگاه مي گفت: دانشجو و طالب علم از زماني که از منزل خارجي مي شود و به کسب علم مي پردازد، پاي بر هيچ تر و خشکي نمي گذارد، جز آنکه تا طبقه ي هفتم زمين، او را تمجيد و ستايش مي کنند. » (28)پي نوشت ها:1. محجه البيضاء، ج 4، ص 151.2. همان مدرک. 3. همان مدرک، ص 152.4. بحارالانوار، ج 41، ص 55.5. نهج البلاغه، فيض، اول خطبه ي 33، ص 111.6. بحارالانوار، ج 49، ص 90.7. همان مدرک، ج 16، ص 229.8. اصول کافي، ج 2، ص 144، اسلاميه.9. همان مدرک، ص 482.10. تاريخ پيامبر اسلام، دکتر آيتي، ص 495 و 500.11. شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد، ج 8، ص 253-254.12. اصول کافي، ج 2، ص 482.13. سنن النبي، ص 67.14. بحارالانوار، ج 41، ص 56.15. وسائل الشيعه، ج 16، ص 457.16. اعيان الشيعه، ج 1، ص 663. (امام (ع) در پايان تذکري اخلاقي به ميهمانان دادند. )17. وسائل الشيعه، ج 8، ص 335.18. مکارم الاخلاق، ص 451.19. همان مدرک. 20. بحارالانوار، ج 46، ص 69.21. وسائل الشيعه، ج 8، ص 493.22. بحارالانوار، ج 16، ص 229.23. محجه البيضاء، ج 4، ص 130.24. نهج البلاغه، فيض، حکمت 435. 25. بحارالانوار، ج 16، ص 239.26. محجه البيضاء، ج 4، ص 126.27. بحارالانوار، ج 44، ص 191، با کمي تصرف.28. همان مدرک، ج 46، ص 62.منبع: کتاب سيره معصومين (عليهم السلام)/خ
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 755]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن