تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):به راستى كه دانش، مايه حيات دل‏ها، روشن كننده ديدگان كور و نيروبخش بدن‏هاى ناتوان ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827796184




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

فیض و شعر


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
فیض و شعر
فیض و شعر نويسنده:علی دوانی فیضحكیم نامی و فقیهی محدث و مفسری بزرگوار است، نه شاعر و ادیب. او مجتهد شرع و رئیس دینی مسلمانان و مرجع خاص وعام بوده است. مردم نیز با این دید به وی می نگریسته اند. اشعار فیض حكمت محض است، شعر نیست، كی لایق طریقه او شعر گفتن است.فیض و امثال او از علما و فقها وپیشوایان دینی مردم شعر را از باب تفنن می گفته اند، نه بعنوان فن وهنر و نمایش ورشته تخصص. به عبارت دیگر اوقات پر ارزش آنها صرف شعر و اندیشه های شعری نمی شده است، بلكه قسمتی از اوقات بیكاری واستراحت آنها را سرودن شعر از باب تفریح سالم می گرفته است.شیخ بهاء الدین عاملی( شیخ بهائی) حاج ملا احمد نراقی، حاج ملا هادی سبزواری، حاج میرزا حبیب خراسانی و در عصر اخیر حاج شیخ محمد حسین اصفهانی استاد برخی ا زمراجع تقلید كنونی شیعه كه از هر كدام دیوان ومجموعه های شعری مانده است همگی چنین بوده اند. بنابر این نباید شعر اینان را با شعر شاعران حرفه ای كه كاری جز ساختن وگفتن شعر نداشته اند مقایسه كرد، و روی آنها قضاوت نمود. زیرا شاعران بطور تمام وقت دراختیار شعر بوده اند، و اینان درست بعكس.با این وصف فیض بیش ا زبسیاری از شعرا شعر گفته است. مانند دیگر كارهایش كه از فهرست تالیفاتش پیداست. مثنوی سلسبیل و تسنیم، دیوان غزلیات، دیوان قصائد و مراثی و قطعات، شوق الجمال، شوق المهدی، شوق العشق و غیره. اشعار او را در دیوان و شوق المهدی ملاحظه كنید كه بسیار با حال و روان و بی تكلف هم سروده است.فیض در شعر بیشتر تحت تاثیر جلال الدین محمد بلخی در دیوان شمس و شمس الدین محمد حافظ قرار داشته است. چون هر دو مانند خودش در سطح عالی علوم عقلی و شرعی قرار داشته اند، و قبل از اینكه شاعر باشند دانشمند و تحصیل كرده بوده‌اند.بطوریكه در میان انبوه شاعران طراز اول پارسی گوی، امثال فردوسی ، نظامی، عطار ، سنائی خاقانی، انوری، امیر معزی ، عسجدی، عنصری، سعدی و دیگران ، تنها مولانا و خواجه چینن بوده اند. وپس ا زاین دو ” جامی“ را باید نام برد.به همین جهت نیز فیض كسر شان خود نمی دید كه قسمتی ا زاوقاتش را صرف مطالعه افكارعلمی و فلسفی و عرفانی و اسلامی این دو تن كند. بعلاوه جذبه وشوری كه در شعر این دو هست و در شعر دیگران نیست و فیض نیز شخصا اهل جذبه وحال بوده است.چنانكه در فهرست تالیفات فیض خواندیم یكی از آثار او ” منتخب مثنوی“ جلال الدین و دیگری ” منتخب غزلیات“ او در دیوان شمس است. فكر كنید همین كار چقدر وقت او را گرفته است.فیض تابستانها كه شهر كاشان بسیار گرم بوده به نقطه ییلاقی و خوش آب و هواو خوش منظره ای نزدیك شهر می رفته است. این نقطه معروف به ” قمصر“ است. قمصر را ” قریه گل و گلاب“ یا ” دره گل“ نامیده اند. عطر قمصر، گل سرخ قمصر، گلاب قمصر شهرت جهانی دارد.در فصل بهار از دو كیلومتری بوی عطر گل سرخ كه تمام قریه را پوشانده است، به مشام می رسد، و حالتی سكرآور دارد. تصور می رود بیشتر اشعا رفیض یادگار ایام اقامت او در قریه قمصر و میان گل های آنجا بوده است كه بلبل طبعش نغمه سرائی می كرده و ناله سرمیداده است.آنهم بدینگونه لطیف و روح پرور و پر نشاط . از این نظر فیض و حافظ با بهار شیراز و باغ و راغ و گل و سنبل و لاله هایش تشابه كامل دارد.باری فیض چنانكه گفتیم شعر را بسیار سلیس و سریع می گفته و خیلی هم در فكر جنبه های فنی كار نبوده است. روان و آسان به روانی وآسانی نثری كه می نوشته است. بخصوص در ساختن غزل وقت چندانی صرف نمی كرده است. در دیوان می گوید:در غزل فكری نباید كرد چندان فیض رامعنیش برخاست تا از خاطرش موزون نشست *** فیض هر روز به نظم غزلی پردازدسفتن گوهر معنیش مگر پیشه شده است*** مع الوصف او نمی خواسته به شعر گفتن و غزلسرائی بعنوان یك شاعر مشهور شود.اشعار فیض حكمت محض است، شعر نیست كی لایق طریقه او شعرگفتن است.فیض و حافظچنانكه می دانیم حافظ یك فرد تحصیل كرده مدارس دینی شیراز و از دانشمندان بنام عصر در علوم معقول و منقول بوده و بیش از همه شعرای بزرگ پارسی گوی حقایق علمی وموضوعات دینی را در شعر خود آورده است. منتها بیشتر با كنایه و تعبیرات خاص شعری آنهم با اصطلاحات معمول عصر خود كه شاید قبلا سابقه نداشته و بعد ها هم منسوخ شده است.همین جهات موجب شده است كه فیض این علامه عالیقدر و استاد حكمت و فقه و حدیث و تفسیر و طرفدار فلسفه و عرفان و مدافع صمیمی اسلام نیز از میان اساتید شعر فارسی به دو تن از ایشان كه مانند خود او قبل از اینكه شاعر باشند عالم و درس خوانده بوده اند علاقمند شود: یكی جلال الدین محمد بلخی و دیگر خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی كه گفتنیم از لحاظ جنبه علمی و اسلامی بیش ا زسایر شاعران آشنای به مفاهیم اسلامی و علمی بوده و آنها را در شعر خود به كار برده‌اند.گذشته ا ز” شوق مهدی“ كه فیض آنرا درست بر اساس دیوان حافظ و سبك و اوزان غزلیات اوسروده است در دیوان بزرگ شعرش و قصائدی كه از او مانده است نیز بیشتر بطرز فكر و تعبیرات حافظ توجه داشته و همان روش ومضامین را بكار برده است. او گذشته ا زاینكه ابیات پراكنده ای را در دیوانش با مصراعی از حافظ تضمین كرده است مانند چند بیت زیر:این جواب غزل حافظ هشیار كه گفتسحــرم دولت بیــدار به بـالیــن آمـــد *** گرجان طلب كند ز توجانان روان بدهدركارخیر حاجت هیچ استخاره نیست *** بود تاویل این مصراع حافظ آنچه من گفتمبه آب ورنگ وخال وخط چه حاجت روی زیبا رابیا خاموش شو یا فیض ازین اسرار و دم درکش كه كس نگشود ونگشاید به حكمت این معما را *** حتی یك غزل هم با لفظ روی و قافیه ” غزل حافظ“ دارد. بدینگونه: ای یارمخوان زاشعار، الاغزل حافظ اشعار بود بیكار ، الا غزل حافظدر شعر بزرگان جمع، كم یا بی تو این هردو لطف سخن و اسرار، الا غزل حافظاستاد غزل سعدیست نزد همه كس لیكن دل را نكند بیدار، الا غزل حافظغواص بحار شعر نادر بكفش افتد نظمی كه بود پر بار، الا غزل حافظشعری كه پسندیده است آنست كه او دارد آن نیست بهر گفتار ، الا غزل حافظ*** و با اینكه به اشعار پر شور جلال الدین بلخی و غزلیات نشاط انگیز او در دیوان شمس نیز بسیار نظر دارد، و قسمتی از غزلیات خود را به شیوه آنها سروده است، مع الوصف بیشتر بسوی حافظ كشیده شده است تا ملای روم ، در همان غزل فوق از جمله می گوید:در شعربزرگ روم، اسرار بسی درج است شیرین نبود ای یار، الا غزل حافظای فیض تتبع كن طرز غزلش چون نیستشعری كه بود مختار ، الا غزل حافظ*** و در شوق مهدی می گوید:گر از روش حافظ قرآن بدرآئیهر ره كه روی بازپشیمان بدرآئیبردار سرودی زكلامش طرب انگیزشاید دمی ازغصه وهجران بدر آئی*** چه داری ازغزلیات نو بیار و بخوان كه شعرتست فرح بخش و جانفزا حافظز یمن شعر تو زینت گرفت دفتر ما جزای خیر دهادت خدا ز ما حافظز نظم دلكش اشعار همچو سحر حلال جمال داد سخنهای فیض را حافظمنبع:مقدمه شوق مهدی/خ
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 580]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن