واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: هموطن : برگردان سينمايي کتاب 1997 آرتور گلدون که به مدت دو سال در ليست کتابهاي پرفروش نيويورک تايمز قرار داشت و به 32 زبان از جمله فارسي ترجمه شد. اين روزها با نزديك شدن به مراسم اسكار تب وتاب فيلمهاي بيشتر شده است ودر اين ميان برخي از فيلمها سرامدهستند كه ما در اين جا به معرفي فيلمهاي منتخب ميپردازيم.. خاطرات يک گيشا Memoirs of a Geisha کارگردان: راب مارشال. فيلمنامه: رابين سويکورد بر اساس آرتور گولدن. موسيقي: جان ويليامز. مدير فيلمبرداري: ديون بيبه. تدوين: پيترو اسکاليا. طراح صحنه: جان مايهر. بازيگران: ژآنگ زيي[سايوري]، کن واتانابه[رئيس]، ميشله يئوه[مامه ها]، گونگ لي[هاتسومومو]، يوکي کادوح[پامپکين]، کائوري مومويي[مادر]، کوجي ياکوشو[نابو].145 دقيقه. محصول 2005 آمريکا. نامزد اسکار بهترين طراحي صحنه- فيلمبرداري- طراحي لباس- موسيقي- صدابرداري- تدوين صدا، نامزد جايزه آنتوني اسکوئيت- بهترين فيلمبرداري- طراحي لباس- چهره پردازي- بازيگر زن/ ژانگ زيي- طراحي صحنه از مراسم بافتا، برنده گلدن گلوب بهترين موسيقي و نامزد بهترين بازيگر زن/ژانگ زيي و ... سايوري فرزند يک خانواده فقير ژاپني که در دهکده اي ماهيگيري زندگي ميکنند، به گيشاخانه اي در کيوتو فروخته ميشود. زيبايي او در گيشاخانه باعث تحريک حسادت هاتسومومو، گيشاي ارشد، شده و زمينه ساز رفتار بد وي با سايوري ميشود. سايوري براي رهايي از چنگ وي، خود را تحت حمايت رقيب او، مامه ها، قرار ميدهد و بزودي تبديل به معروف ترين گيشاي ژاپن ميشود .اما نزديک شدن جنگ جهاني دوم زندگي همه را دگرگون ميکند. برگردان سينمايي کتاب 1997 آرتور گلدون که به مدت دو سال در ليست کتابهاي پرفروش نيويورک تايمز قرار داشت و به 32 زبان- از جمله فارسي- ترجمه شد. در سه چهار سال گذشته کارگردانهاي زيادي از جمله استيون اسپيلبرگ براي ساختن فيلمي از روي اين کتاب رغبت نشان دادند و چند نفري – برت راتنر، اسپايک جونز و کيمبرلي پيرس- نيز از طرف تهيه کننده ها نامزد کارگرداني آن شدند، اما سرانجام قرعه به نام راب مارشال افتاد که با اولين فيلم بلندش شيکاگو توانسته بود تحسين منتقدان و تماشاگران را به همراه جوايز متعددي- از جمله شش اسکار- کسب کند. به جرات ميتوان گفت که شيکاگو موفق ترين فيلم موزيکال دو دهه گذشته بود و به همين دليل خاطرات يک گيشا نيز با کارگرداني وي تبديل به يکي از کنجکاوي برانگيزترين پروژههاي سال 2005 شد. فيلم با سرمايه 85 ميليون دلار در آمريکا و ژاپن فيلمبرداري شد و بازيگران براي کسب مهارت در زمينه گيشا گري مدت شش هفته تحت آموزش قرار گرفتند. مارشال براي سنديت و اصالت بخشيدن به کارش از ليزا دالبي- مشاور گلدون- دعوت به همکاري کرد، اما حاصل کار با وجود گران سنگ بودن دستاورد وي در گيشه چندان سودآور نبود. خاطرات يک گيشا تا امروز فقط 51 ميليون دلار فروش داشته و از سوي منتقدان اندکي نيز کارگردان به داشتن نگاهي يکسويه متهم شده، اما نامزدي فيلم در شش رشته در مراسم اسکار امسال شايد بتواند بخت مادي آن را نيز بگشايد. از خط عبور ميکنم Walk the Line کارگردان: جيمز منگولد. فيلمنامه: جيل دنيس، جيمز منگولد بر اساس کتاب مرد سياه پوش و کش: خود زندگي نامه نوشته جاني کش. موسيقي: تي- بون بارنت. مدير فيلمبرداري:فيدون پاپامايکل. تدوين: مايکل مک کاسکر. طراح صحنه: ديويد جي. بامبا. بازيگران: ژواکين فونيکس[جاني کش]، ريس ويترسپون[جون کارتر]، جينيفر گودوين[ويوين کش]، رابرت پاتريک[ري کش]، دالاس رابرتز[سام فيليپس]، شلبي لين[کري کش]، تيلر هيلتون[الويس پريسلي]، دان جان ميلر[لوتر پرکينز]، لري بگبي[مارشال گرانت]. 136 دقيقه. محصول 2005 آمريکا. در سال 1955 گيتاريست جواني که خود را جي. آر. کش معرفي ميکند در جستجوي شهرت پا به استوديوي سان در ممفيس ميگذارد. اين اولين قدمهاي مردي است که بعدها تاثير عميقي بر فرهنگ آمريکا خواهد گذاشت. او با انگشتانش که روي سيمهاي گيتار ميلغزد، با نگاههاي برنده و صدايش تصويري از زندگي را ترسيم ميکند که قبل از آن هرگز شنيده نشده است. قصه زندگي جاني کش آوازخوان افسانه اي کانتري از زماني که به همراه الويس پريسلي و جري لي لوئيس به دنبال کسب شهرت بود تا آشنايي اش با جون کارتر محبوبش، آلوده شدنش به مواد مخدر و الکل و سپس زندگي شخصي و حرفه اي همراه با جون در سالهاي بعد. جاني کش آوازخواني است بي نياز از تعريف که در سال 2003 درگذشت، اما تاثيرش بر خوانندگان راک، کانتري، پانک، فولک و رپ هنوز باقي است و شايد تا سالهاي طولاني نيز ادامه پيدا کند، اما از خط عبور ميکنم که نام خود را از يکي از معروف ترين آلبومهاي وي گرفته فقط درباره کارهاي موسيقيايي او نيست. از خط عبور ميکنم يک فيلم عاشقانه و موزيکال است که چهره واقعي دنياي موسيقي عامه پسند آمريکا و فرهنگ رايج چند دهه را به نمايش ميگذارد. کله شيشهاي Jarhead کارگردان: سام مندس. فيلمنامه: ويليام برويلس جونيور بر اساس آنتوني سوافورد. موسيقي: تامس نيومن. مدير فيلمبرداري: راجر ديکينس. تدوين: والتر مرچ. طراح صحنه: دنيس گسنر. بازيگران: جک گايلنهال[سواف]، جيمي فاکس[سايکس]، کريس کوپر[کازينسکي]، پيتر سارسگارد[تروي]. 123 دقيقه. محصول 2005 آمريکا. سواف براي فرار از زندگي شوربختانه اش تصميم ميگيرد تا به ارتش بپيوندد. با شروع جنگ خليج او به همراه سربازان ديگر به عراق فرستاده ميشود. او به همراه هزاران سرباز ديگر که نه دشمن را ميشناسند و نه از چرايي حضور خود در آنجا مطلع هستند در ميان صحرا منتظر رويارويي با دشمن هستند. اما ديگر جنگ ها به مدد تکنولوژي پيشرفته صورت ميگيرد و تنها کار آنها انجام کارهاي پيش پا افتاده است و بزودي جنگ براي اين سربازان بدون شليک يک تير به پايان ميرسد. خاطرات آنتوني سوافورد از جنگ خليج که در 2003 منتشر شد با تمامي آن چه تاکنون در روزنامه ها خوانده يا در تلويزيون ها ديده ايد، تفاوت دارد. سواف از خانواده اي ميآيد که سه نسل آن در خدمت ارتش بوده و طبيعي است که زندگي پرماجرا و تحرک ارتشي را دوست داشته باشد، اما آن چه که او در صحراي عربستان با آن روبرو ميشود انتظار است و انتظار ...هم چون سربازان کتاب دينو بوتزاني – صحراي تاتارها- که روزها و شب ها در انتظار دشمني سر ميکنند که يا ديده نمي شود- پيشرفتهاي تکنولوزيک باعث جنگ از راه دور شده- يا اصولي دشمن چندان جدي در کار نيست. دليل Proof کارگردان: جان مدن. فيلمنامه: ديويد آوبورن، ربه کا ميلر بر اساس نمايشنامه اي از ديويد آوبرون. موسيقي: استيون واربک. مدير فيلمبرداري: آلوين اچ. کاچلر. تدوين: مايک آدزلي. طراح صحنه: اليس نورمينگتون. بازيگران: گوئينت پالترو[کاترين]، انتوني هاپکينز[رابرت]، جک گايلنهال[هال]، هوپ ديويس[کلر]. 99 دقيقه. محصول 2005 آمريکا. کاترين که پدر رياضيدانش به تازگي فوت کرده، نگران است که وضعيت روحي وي- رفتاري ميان جنون و نبوغ- را به ارث برده باشد. او بايد در آستانه بيست و هفتمين سالگرد تولدش- در حالي که از نظر روحي در حالتي شکننده قرار دارد- با رفتار سلطه جويانه خواهرش کلر و ابراز علاقه يکي از شاگردان سابق پدرش به نام هال- که براي بررسي يادداشتهاي وي به منزل شان در رفت و آمد است- رو در رو شود. خانواده استون The Family Stone نويسنده و کارگردان: تامس بزوکا. موسيقي: مايکل جياچينو. مدير فيلمبرداري: جاناتان براون. تدوين: جفري فورد. طراح صحنه: جين آن استوارت. بازيگران: کلر دنيس[جولي مورتون]، دايان کيتن[سايبل استون]، ريچل مک آدامز[امي استون]، درموت مالروني[اورت استون]، کريگ تي. نلسون[کلي استون]، سارا جسيکا پارکر[مرديت مورتون]، لوک ويلسون[بن استون]، تايرون جيوردانو[تد استون]. 102 دقيقه. محصول 2005 آمريکا. نام ديگر: تنفر از او Hating Her خانواده استون که در نيو انگلند زندگي ميکنند، مطابق معمول هر سال در عيد نوئل دور هم جمع ميشوند. اورت پسر بزرگ خانواده که تصميم گرفته با دوست دخترش تازهاش مرديت ازدواج کند، براي آشنايي با خانوادهاش او را نيز همراه خود ميآورد. مرديت با سردي غير قابل انتظاري از طرف خانواده استون روبرو ميشود. مرديت از خواهرش ميخواهد که براي کمک به او در اين تعطيلات به وي بپيوندد و با رسيدن او همه چيز بيش از پيش پيچيده ميشود. از سري فيلم هايي که هميشه در ايام نوئل روي پرده سينماهاي آمريکا ميرود تا محبت ميان اعضاي خانواده را استحکام ببخشد؛ با اين تفاوت که گروه بازيگران غني آن اين بار ميتواند توجه بسياري را به خود جلب کند. دايان کيتن و سارا جسيکا پارکر- سکس و شهر- کساني هستند که طرفدارانشان از تماشاي هر کار تازه آنها چشم پوشي نمي کنند و اين براي سرمايه گذاران تکيه گاه خوبي است تا بازيگران تازه کار و احياناً جوان پسند را نيز به خدمت بگيرند. کساني چون درموت مالروني که با فيلم همراه کرايه اي براي عروسي- يک ماه قبل در بخش فيلمهاي روز معرفي شد- توانست طرفداراني براي خود فراهم کند يا ريچل مک آدامز و لوک ويلسون که براي تماشاگر نوجوان آمريکايي بازيگران شناخته شدهاي هستند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 458]