واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق:
لذت ناب تماشای بازی های معركه و لذت ساده ی تماشای سینمای خوب!
كارگردان: تام هوپر
بازیگران: كالین فیرث – جفری راش – هلنا بونهم كارتر – گای پیرس – تیموتی اسپال – مایكل گمبون
مدت زمان: 118 دقیقه
درجه نمایشی: R
ژانر: درام
امتیاز: 8.3
محصول سال 2010
خلاصه داستان و توضیحات دردنیای سینما
بله, از قدیم الایام گفته اند «كلام الملوك, ملوك الكلام» و وای به آن شاه و مَلكی كه دچار لكنت در كلام باشد و نتواند در آن لحظات حساس و حیاتی ای كه ملت اش – و چه بسا جهانیان – بی صبرانه در انتظار شنیدن حرف های او هستند به روانی سخن بگوید و در نتیجه آبروی خودش, خاندان سلطنت, و فراتر از آن حیثیت كشورش را بر باد دهد.
فیلم سخنرانی پادشاه بر اساس یك داستان واقعی ساخته شده است. در سال 1936 جورج پنجم, پادشاه بریتانیا در گذشت. چنین انتظار می رفت كه ادوارد, پسر بزرگ جورج پنجم, بر تخت سلطنت بنشیند. اما ادوارد در كمال شگفتی عموم اعلام كرد كه دلباخته ی یك زن آمریكایی سه بار مطلقه شده و قصد ازدواج با وی را دارد. بر طبق قوانین بریتانیا, چنین ازدواجی برای شاه ممنوع بود. اما ادوارد ترجیح داد با زن مورد علاقه اش (كه خیلی هم خوش قیافه نبود!) ازدواج كند و عطای سلطنت را به لقایش ببخشد. به این ترتیب در پی انصراف ادوارد از تصدی مقام پادشاهی, برادر كوچكتر وی این مقام را بر عهده گرفت و شاه بریتانیا شد; كسی كه نام شاهزادگی اش آلبرت و نام پادشاهی اش جورج ششم بود. جورج ششم در سال 1936 تاجگذاری كرد; در یك دوران حساس و خطیر.
هیتلر جهان را تا آستانه ی جنگ پیش برده بود. جورج ششم پادشاه فهیمی بود. او به درستی وینستون چرچیل را به عنوان نخست وزیر كشورش منصوب كرد تا بتواند انگلستان را از خطر نابودی به دست آلمان هیتلری نجات بدهد. اما این پادشاه جوان با چالش عمده ای در طول زندگی اش روبرو بود. او نمی توانست به درستی حرف بزند. حضور جمعیت باعث لكنت زبان اش می شد و حتی گاهی وقت ها در گفتگوهای خصوصی اش به تته پته كردن می افتاد. این نقیصه گرچه برای یك شاهزاده قابل تحمل بود, اما برای یك پادشاه آن هم در عصر رادیو و در دوره ی آغاز جنگ جهانی كه مردم به سخنان روحیه بخش و عزم آفرین وی نیاز داشتند هرگز قابل تحمل نبود.
فیلم سخنرانی پادشاه درباره ی تلاش این شاهزاده/پادشاه برای غلبه بر این مشكل شخصی است. فیلم با ترس های یك شاهزاده شروع و با شجاعت یك پادشاه تمام می شود و در این میانه لذت ناب تماشای بازی های معركه و لذت ساده ی تماشای سینمای خوب است كه نصیب تماشاگر می شود.
می گویند این خاندان سلطنتی بریتانیا در زمان حاضر اگر هیچ فایده ای نداشته یك فایده ی اساسی برای سینمای جهان داشته و آن انبوه فیلم های خوبی است كه درباره ی این خاندان ساخته شده. و واقعا بازیگران كاركشته ی بریتانیایی ساخته شده اند برای بازی در نقش های متنوع پادشاه ها و ملكه ها و شاهزاده ها و شاهدخت های بریتانیایی و اطرافیان گوناگون آنها, از وینستون چرچیل گرفته تا مارگارت تاچر و تونی بلر.
در فیلم سخنرانی پادشاه, برخلاف غالب درام ها, هیچ آدم منفی ای وجود ندارد; شاید تنها قطب منفی در قصه ی فیلم ضعف های درونی آلبرت/ جورج ششم (كالین فیرث) است كه وی باید بر آنها غلبه كند.
فیلم از این حیث مثل فیلم های ورزشی است كه ورزشكار دچار مسئله با كوشش و صرف توان بسیار موفق به غلبه بر ضعف های خود می شود و به اوج قله های افتخار می رسد. مسابقه ی نهایی برای جورج ششم, سخنرانی مهم سال 1939 است; سخنرانی ای در آستانه ی آغاز جنگ كه همه ی بریتانیا و جهان از طریق رادیو منتظر آن است.
اما زیادی جلو رفتیم. فیلم از سال 1925 شروع می شود. هنوز یازده سال مانده تا شاهزاده آلبرت به پادشاه جورج ششم تبدیل شود. آلبرت سعی دارد «نمایشگاه امپراتوری بریتانیا» را افتتاح كند. اما سخنرانی كردن رادیویی و اساسا سخن گفتن در جمع برای وی در حكم یك شكنجه است. پدرش, جورج پنجم (مایكل گمبون) همیشه آلبرت را بر ادوارد (گای پیرس) ترجیح می داد اما نمی دانست كه با این ضعف سخن گویی آلبرت چه باید كرد. الیزابت (هلنا بونهام كارتر), همسر آلبرت, به شدت نگران شوهرش است و دنبال راهی است كه مشكل لكنت زبان آلبرت را حل كند. پادشاه می میرد اما ادوارد در پی ازدواج با زن مطلقه ی آمریكایی, سلطنت را به برادر كوچك اش, آلبرت, واگذار می كند. الیزابت حالا احساس می كند كه نقص در گفتار شوهرش می تواند باعث تحقیر و بی آبرویی هرچه بیشتر وی شود و به همین دلیل درصدد برمی آید تا این مشكل را حل كند. الیزابت پس از مشورت های بسیار عاقبت یك بازیگر تئاتر استرالیایی را پیدا می كند كه شیوه ای ابتكاری برای معالجه ی لكنت زبان پیدا كرده است. این مرد كه لیونل لوگ (جفری راش) نام دارد موافقت خود را برای معالجه ی آلبرت/جورج ششم اعلام می كند. و به این ترتیب رابطه ی دوستانه ای بین این دو مرد آغاز می شود; رابطه ای كه محور اصلی جذابیت فیلم است. فصل پایانی فیلم, به درستی اوج ماجراست. شاه باید یك سخنرانی بسیار مهم ایراد كند. میكروفن همچون حریفی شكست ناپذیر جلوه می كند. آیا شاه به دنبال همه ی آن تمرین هایی كه كرده قادر است از پس این سخنرانی مهم و سرنوشت ساز برآید؟
سخنرانی پادشاه گرچه در درجه ی اول یك درام است و می توان آن را به عنوان یك فیلم دو رفیق هم تماشا كرد اما پر از لحظه های طنز و كمدی است. همه ی شوخی ها و طنزهای فیلم به درستی از كار در آمده. و فراتر از این, فیلم با قلب و احساس تماشاگر هم قویا ارتباط برقرار می كند.
طراحی صحنه در خدمت مضمون اصلی فیلم است. در فیلم های راجع به خاندان سلطنتی معمولا فضاهای داخلی وسیع و مرتفع و با شكوه حرف اول را می زند اما در اینجا فضاها تنگ تر و بسته تر است و ظاهرا این برای تشدید حس تنگنای زبانی و كلامی شخصیت اول فیلم است.
یكی از جذابیت های فیلم شخصیت های ثانوی جالب آن است. برای مثال وینستون چرچیلی كه تیموتی اسپال تجسم كرده خیلی تماشایی است. ما ندرتا در یك فیلمی چنین بازی های معركه و یكدستی را دیده ایم.
اما تنها نكته ی عجیب و تاسف بار درجه ی نابجایی است كه انجمن درجه بندی فیلم های آمریكا به سخنرانی پادشاه داده است. دادن درجه ی R به چنین فیلم سالم و بی خطری واقعا حیرت آور است. به هر حال, توصیه می كنم كه حتما این فیلم خوب را تماشا كنید و فرصت لذت بردن از آن را از دست ندهید./
هرگونه كپی برداری از این مطلب بدون ذكر دقیق منبع آن :دنیای سینما مخالف قانون بوده و نویسنده هیچگونه رضایتی در خصوص آن ندارد و شرعا حرام می باشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 268]