تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1805681680
گاهي زندگي خودش دست بهکار ميشود
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: گاهي زندگي خودش دست به کار ميشود و به آدم يه درس حسابي ميدهد. به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در وبلاگي به نشاني http://hansa.blogfa.com آمده است: معمولا وقتي ما دروغ مي‌گوييم و ريا مي‌کنيم يه زماني شايد خيلي دور دست روزگار وقايع رو جوري مي‌چينه که ما نتيجه اعمالمون رو ببينيم. در مراسم توديع پدر پابلو، کشيشي که ٣٠ سال در کليساي شهر کوچکي خدمت کرده و بازنشسته شده بود، از يکي از سياستمداران اهل محل براي سخنراني دعوت شده بود. در روز موعود، سياستمدار تاخير داشت و بنابرين کشيش تصميم گرفت کمي براي مستمعين صحبت کند. پشت ميکروفن قرار گرفت و گفت: ٣٠ سال قبل وارد اين شهر شدم. انگار همين ديروز بود. راستش را بخواهيد، اولين کسي که براي اعتراف وارد کليسا شد، مرا به وحشت انداخت. او به دزدي‌هايش، باج گيري، رشوه خواري و هر گناه ديگري که تصور کنيد اعتراف کرد. آن روز فکر کردم که جناب اسقف اعظم مرا به بدترين نقطه زمين فرستاده است ولي با گذشت زمان و آشنايي با بقيه اهل محل دريافتم که در اشتباه بوده‌ام و اين شهر مردمي نيک دارد. در اين لحظه سياستمدار وارد کليسا شده و از او خواستند که پشت ميکروفن قرار گيرد. در ابتدا از اينکه تاخير داشت عذرخواهي کرد و سپس گفت که به ياد دارد که زماني که پدر پابلو وارد شهر شد، او اولين کسي بود که براي اعتراف مراجعه کرد. در مورد سياستمدار اين قصه هم شايد همينطور باشد. البته يادمان باشد اعتراف کردن اين شخص دليل بر بيداري او نيست. خيلي‌ها فکر مي‌کنند با اعتراف گناهانشون بخشيده مي‌شوند و مي‌توانند با خيال راحت دوباره گناه کنند. انتهاي پيام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 231]
-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها