تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مردم را به غير از زبان خود، دعوت كنيد، تا پرهيزكارى و كوشش در عبادت و نماز و خوبى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804419426




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

وظايف سياسي مسلمانان در برابر پيامبر(ص)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
 وظايف سياسي مسلمانان در برابر پيامبر(ص)
وظايف سياسي مسلمانان در برابر پيامبر(ص) نويسنده:آيةا... سبحانيمنبع:روزنامه قدس از مسائلي كه قرآن به آن اهميت خاصي داده، وظيفه جامعه اسلامي نسبت به پيامبر(ص) است. پيامبر(ص) را از آن نظر كه وحي الهي را از مقام ربوبي دريافت مي كند، نبي (آگاه از اخبار غيبي) و از آن نظر كه مأمور به ابلاغ پيامي از جانب خدا به مردم است، رسول مي نامند. پيامبر(ص) در اين دو مقام، وظيفه اي جز پيام گيري و پيام رساني ندارد و لذا قرآن درباره او مي فرمايد: «براي رسول وظيفه اي جز ابلاغ نيست و خدا از آنچه كه آشكار مي سازيد و يا پنهان مي داريد، آگاه است».(مائده/99) اگر قرآن در قلمرو رسالت، براي رسول حق اطاعت قائل مي شود و مي فرمايد: «هيچ رسولي را اعزام نكرديم مگر اين كه به فرمان خدا، از او اطاعت شود»(نساء/64)، مقصود اطاعت طريقي است نه موضوعي؛ يعني به پيامهاي او گوش فرا دهند و به گفته هاي او (مانند انجام نماز و پرداخت زكات) جامه عمل بپوشانند. انجام چنين وظايفي در حقيقت، اطاعت فرمان خداست، نه اطاعت پيامبر(ص)؛ هر چند به صورت ظاهر اطاعت پيامبر(ص) نيز به شمار مي رود و قرآن ماهيت اين نوع اطاعتها را در آيه ديگر به صورت روشن بيان مي كند و مي فرمايد: «هر كس رسول را فرمان برد، خدا را فرمان برده است.»(نساء/80)بنابراين، در بعضي از موارد كه قرآن براي رسول به عنوان رسالت حق اطاعت قائل شده است، اطاعت حقيقي او نيست، بلكه اطاعت خداست و به گونه اي به او نيز نسبت داده مي شود. از اين جهت، قرآن شخصيت رسول را از «مقام رسالت» چنين ترسيم مي كند:«يادآوري كن تو تذكر دهنده اي، نه مسلط بر آنها» (غاشيه/1-22)اما در قلمرو اطاعت در حالي كه رسول گرامي يادآور و آموزنده و پيام رساني بيش نيست، گاهي از جانب خدا داراي مقام امامت شده و «مفترض الطاعه» مي گردد كه با توجه به آن، خود شخصاً داراي مقام امر و نهي مي گردد. در اين قلمرو، پيامبر(ص) فقط گزارشگر وحي و پيام رسان الهي نيست، بلكه رئيس دولت اسلامي است كه براي تنظيم امور امت، بايد به نصب و عزل فرماندهان و قاضيان و اعزام سپاه و عقد معاهدات بپردازد. رسول گرامي آنگاه حقيقتاً داراي امر و نهي مي گردد كه از طرف خدا به عنوان زمامدار مسلمانان، قاضي و داور آنان، و مدير كليه شؤون اجتماعي و سياسي و اقتصادي و ديني معرفي گردد. در اين هنگام است كه او علاوه بر اطاعت طريقي، داراي حق اطاعت موضوعي مي گردد كه فرمانبر از دستورات او مايه پاداش و نافرماني موجب كيفر مي گردد.قرآن روي اطاعت پيامبر(ص) در موارد زيادي تكيه مي كند. مفسران، آيات قرآن در اطاعت از پيامبر را به دو دسته تقسيم مي كند: الف)گروهي كه بر اطاعت رسول فرمان مي دهند و قرائن گواهي مي دهد كه مقصود از اطاعت او، همان انجام دستورات الهي است كه او تبليغ مي كند، مانند انجام فرايض و دوري از محرمات؛ در اين صورت اطاعت رسول راهي است براي اطاعت خدا و خود رسول در حقيقت، اطاعت و عصياني ندارد.ب) آياتي كه او را به عنوان «اولي الامر» و فرمانده و قاضي و داور معرفي مي كند و دست او را در تنظيم امور اجتماع باز نهاده و به او حق امر و نهي مي دهد. در چنين مواردي، اطاعت از خود پيامبر(ص) موضوعيت پيدا مي كند و داراي احكام و خصايص مي گردد.آيات مربوط به بخش نخست به خاطر كثرت، به مجال وسيع تري نياز دارد، مهم آيات مربوط به بخش دوم است كه برخي را يادآور مي شويم: 1- خدا را اطاعت كنيد و رسول و صاحبان فرمان از خود را اطاعت كنيد».(نساء /59)شكي نيست كه رسول در آيه، خود از افراد «اولي الامر منكم» مي باشد و به خاطر احترام بيشتر از وي، جداگانه از او نام برده شده است. «اولي الامر» زمامداران واقعي جامعه اسلامي هستند كه از جانب خدا به اين مقام نائل شده اند و به خاطر داشتن چنين مقامي، داراي امر و نهي واقعي بوده و براي خود اطاعت و عصياني دارند.2- «...سوگند به پروردگار تو، مؤمن نخواهند بود مگر اين كه تو را در اختلافهاي خود داور قرار دهند آنگاه از داوري تو در دل، احساس ناراحتي نكنند و كاملاً تسليم گردند». (نساء /65)در اين مورد، رسول خدا به صورت قاضي و داور، تجلي نموده و براي حفظ نظام، داراي مقام امر و نهي خواهد بود و اگر مطاع نباشد و دستورهاي او اجرا نگردد، داوري مختل و هرج مرج بر جامعه حاكم مي گردد.3- «آنان كه با فرمان پيامبر(ص) مخالفت مي ورزند، از آن بترسند كه فتنه و يا عذاب دردناكي دامنگير آنان گردد». (نور/63)اين آيه مربوط به مسأله جهاد و حضور در ميدان نبرد است. در اين شرايط، پيامبر(ص) مبلغ احكام نيست، بلكه فرمانده «واجب الطاعه» است كه بايد دستورهاي او مو به مو مورد اجرا قرار گيرد.4- «مؤمنان واقعي كساني هستند كه به خدا و رسول ايمان دارند و اگر در امر مهمي با او باشند بدون اذن او به جايي نمي روند. آنان كه از تو اذن مي گيرند، كساني هستند كه به خدا و رسول او ايمان آورده اند. در اين صورت هرگاه برخي ازآنان براي كارهاي خود اجازه بگيرند، به آن كس كه بخواهي اذن بده و براي آنان طلب آمرزش كن، خدا بخشاينده و رحيم است». (نور/62)الزام به اجازه خواستن از پيامبر به هنگام ترك ميدان نبرد و يا به هنگام ترك مجلس كه براي مشورت درباره امر مهمي برگزار شده، نشانه مقام و منصب خطير رسول گرامي(ص) است كه حركات و سكنات افراد بايد زير نظر او صورت پذيرد.5- «پيامبر(ص) به مؤمنان از خود آنان اولي است». (احزاب/6)اين نوع اولويت كه در هيچ شريعتي در جهان نظير آن ديده نشده است، از جانب «مالك النفوس» به پيامبر(ص) افاضه شده كه از آن در مصالح جامعه اسلامي بهره بگيرد و افراد به فرمانهاي او گوش فرا دهند و خواست او را بر خواست خود مقدم بدارند.6- «بر هيچ مرد و زن مؤمن آنگاه كه خدا و پيامبر(ص) او در موردي فرمان دادند هيچ نوع اختياري دركارشان نيست، هر كس كه خدا و رسول او را مخالفت كند، آشكارا گمراه شده است». (احزاب/36)دادن چنين قدرت و موقعيتي بر پيامبر(ص) نشانه دعوت به حكومت فردي و استبدادي شخص نيست، زيرا اگر پيامبر(ص) خدا يك فرد عادي بود، طبعاً دادن چنين قدرتي به او، جز استبداد و حكومت فرد بر جمع چيز ديگري نبود، در حالي كه او چنين نيست؛ او يك فرد وارسته از هر نوع خودخواهي است كه جز رضاي خدا خواهان چيزي نيست، در رفتار و گفتار خود، به وسيله «روح القدس» تأييد شده و از هر لغزشي مصون مي باشد. در اين صورت امر و فرمان او مظهر فرمان خداست كه از زبان او به مردم ابلاغ مي گردد.7- «اي افراد با ايمان، بر خدا و رسول او پيشي نگيريد و از (مخالفت) خدا بپرهيزيد خدا شنوا و دانا است». (حجرات /1)خداوند به خاطر عصمت و مصونيتي كه به پيامبر(ص) اعطا كرده، هر نوع پيشدستي را بر او تحريم مي كند.8- «بدانيد در ميان شماست پيامبر خدا(ص) اگر در بسياري از امور از شما پيروي كند، شماها به زحمت مي افتيد».(حجرات/7)دلايل اطاعت پيامبر(ص) بيش از آن است كه در اين جا منعكس گرديد، آنچه مهم است، تعيين حدود اطاعت و قلمرو آن است كه به گونه اي فشرده بيان مي گردد.پيامبر(ص) علاوه بر مقام تبليغ احكام، رهبر سياسي و مرجع قضايي و فرمانده كل قواست و در اين زمينه ها «نافذ القول» و مطاع مي باشد و ما در هر مورد، نمونه اي را متذكر مي شويم: الف) اطاعت در قلمرو مسائل سياسي: يكي از مسائل حساس به هنگام جنگ، اخبار جبهه ها و گزارشهاي مربوط به پيروزي و شكست است. تصميم گيري در پخش و عدم پخش اين گونه گزارشها، نياز به تفكر و انديشه، و رعايت مصالح عمومي نياز دارد. پخش بي موقع خبر پيروزي چه بسا مايه غرور مي گردد، همچنانكه اشاعه خبر شكست موجب تضعيف روحيه ها مي شود، لذا وظيفه مسلمانان جز اين نيست كه اخبار رسيده را در اختيار پيامبر(ص) و صاحبان فرمان از خود بگذارند تا آنان پس از ريشه يابي و تحقيق، ديگر مسلمانان را از حقيقت امر آگاه سازند. ب) اطاعت در قلمرو مسائل قضايي: اگر پيامبر(ص) يگانه رهبر سياسي است، به حكم آيات ديگر، يگانه مرجع قضايي نيز مي باشد و داوري داوران ديگر به فرمان و نصب او رسميت پيدا مي كند و چنان كه مي فرمايد:«اي افراد با ايمان، خدا را اطاعت كنيد و پيامبر(ص) خدا و صاحبان فرمان از خود را اطاعت نماييد اگر در چيزي نزاع كرديد آن را به خدا و پيامبر(ص) ارجاع دهيد، اگر به خدا و روز رستاخيز ايمان داريد، اين براي شما بهتر است و عاقبت و پايان نيكويي دارد».(نساء/59) اگر اين آيه دستور مي دهد كه مشكلات قضايي را به خدا و رسول او بازگردانيم مقصود از ارجاع به خدا، ارجاع به نماينده اوست. به خاطر همين اصل كه پيامبر(ص) يگانه مرجع قضايي مسلمانان است، خدا گروهي را كه با وجود پيامبر(ص)، به حكام باطل مراجعه مي كردند، سخت نكوهش مي كند و مي فرمايد: «آيا نديدي كساني را كه مدعي ايمان به آنچه بر تو و بر پيشينيان از تو نازل شده است، مي باشند، و مي خواهند مظاهر طغيان (حكام باطل) را به داوري بطلبند و شيطان مي خواهد آنها را شديداً گمراه كند». (نساء/60).مراجعه به طاغوت، دام شيطاني است كه مي خواهد انسانها را از راه راست (داوري پيامبر(ص) معصوم) به بيراهه ببرد.اين آيات، پيامبر(ص) را يگانه رهبر سياسي و مرجع قضايي معرفي مي كند و مسلمانان را موظف مي دارد حتماً به او مراجعه كنند و از مراجعه به غير كه همگي مظاهر طاغوت و حكام باطل و خودكامه اند، خودداري نمايند و فرمانهاي او را محترم بشمارند.ج) اطاعت در قلمرو مسائل نظامي: قرآن پيامبر(ص) را يگانه مرجع نظامي مي داند، به اندازه اي كه جزئي ترين مسائل نظامي بايد با اجازه او صورت پذيرد؛ مانند ترك ميدان جنگ كه بايد به اذن او باشد و اگر اذن او نباشد، بايد حضور خود را در ميدان بر همه چيز مقدم بدارند. چنانكه مي فرمايد: «افراد با ايمان كساني هستند كه به خدا و پيامبر(ص) او ايمان آورده اند آنگاه كه در كاري كه اجتماع در آن لازم است، بدون اجازه او به جايي نمي روند». (نور/62)اگرپيامبر(ص) در اين آيات، يگانه رهبر و مرجع در امور سياسي و قضايي و نظامي معرفي شده، به خاطر حفظ مصالح جامعه است كه بايد تمام تشكيلات در نقطه اي متمركز شده و مديريتهاي رده هاي گوناگون به مديريت واحد بازگردد و يك فكر و انديشه بر تمام تشكيلات سايه افكند.به خاطر همين مقام نظامي است كه خدا اجازه نمي دهد (آنگاه كه پيامبر(ص) مردم را به جهاد دعوت مي كند) اهل مدينه و باديه نشينان آنها، از پيامبر(ص) تخلف جويند و براي حفظ جان خود از جان او چشم بپوشند:«هرگز بر اهل مدينه و باديه نشينان اطراف آن روا نيست كه از پيامبر(ص) خدا تخلف جويند و براي حفظ جان خود، از او اعراض نمايند»(توبه/120). اين آيات ايجاب مي كند كه مسلمانان وظيفه دارند در مسائل سياسي، قضايي، نظامي، و... به او مراجعه كنند و از سخنان او تخلف و تخطي ننمايند و در حقيقت قلمرو لزوم اطاعت را روشن مي سازند.
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 510]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن