تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837994860
وای از افتضاح رسوایی در قیامت
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: اعمال یک صورت ملکوتی دارند که ما آن را نمیبینیم. نه این که فقط صورت دارد، حتی بوی تعفّن هم دارد. بعضی اعمال بوی بسیار بدی دارد. ادکلنی که یک نفر به خودش میزند که پیش نامحرم بوی خوش بدهد، اگر بدانی چقدر بوی تعفن دارد! وقتی که مُردی بوی گندش در میآید. حجاب حیا مروری بر مباحث گذشته بحث ما راجع به حیاء بود و گفته شد یکی از بزرگترین مشکلات جامعه ما ترویج بیحیایی است. ما در جلسات گذشته حیاء را تقسیمبندی کردیم. یک تقسیم بندی نسبت به شاهدانی بود که اعمال انسان را شهود میکنند و گفتیم ما «حیامن الخلق» داریم «حیاء من النفس» داریم، «حیاء من الملائکه» داریم، «حیاء من اولیاءالله» و بالأخره «حیاء من الله». من در جلسه گذشته «حیاء من الله» را عرض کردم و روایات متعدّدی را هم در این رابطه خواندم. در باب «حیاء من الله» میبینیم که در روایات یک جمله اضافی وجود دارد و آن هم «حیاء من الله حق الحیاء» است. معنای حیای از خداوند در روایتی دارد «رُویَ عن رسول الله(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) قال:اسْتَحْیُوا مِنَ اللَّهِ حَقَّ الْحَیَاءِ»[1] این یک روایت، روایتی دیگری از پیغمبر اکرم هست «رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً اسْتَحْیَا مِنْ رَبِّهِ حَقَّ الْحَیَاءِ»[2] در اوّلی حیاء از «الله» مطرح شده و در دومی حیاء از «ربّ» آمده است. علّت حیاء کردن از خدا یک دلیل حیاء به خاطر عظمت ناظر یعنی الله تعالی است، دلیل دیگر قُرب و نزدیکی او است که او نزدیکترین موجودات به انسان است و حتی این را هم در روایات داشتیم که حیاء به خاطر این باشد که او آگاهترین موجودات نسبت به افعال انسان است. خدا پرورشدهنده ما است دومی کلمه «ربّ» دارد؛ «رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً اسْتَحْیَا مِنْ رَبِّهِ حَقَّ الْحَیَاءِ» رب از نظر لغت یعنی «پرورشدهنده». انسان مربّیای که دارد که او را مانند طفلی پرورش میدهد. چون فرد در دامان مربیاش پرورش پیدا میکند، مربّی هم تمام اعمالش را بررسی میکند و تمام حرکاتش را زیر نظر دارد. اصلاً مربّی اینطور است که تمام حرکات کسی را که دارد تربیّت میکند، زیر نظر دارد. لذا در این روایت حضرت تعبیر به «ربّ» کرده است، یعنی خداوند مربّی انسان است و انسان کأنّه دارد در دامان این مربّی، تربیّت میشود، لذا حقحیای متوسطین از خداوند در کلام پیغمبر تمام حرکات و اعمالش زیر نظر مربّی است. پس ای انسان از این مربّی خجالت بکش که کار زشت کنی! این حق حیاء است. گفتیم که حیاء در سه رابطه دیداری، گفتاری و رفتاری بحث میشود. لذا سرت را حفظ کن، یعنی شکل صورتت را حفظ کن! چشمت را حفظ کن! گوشت و زبانت را حفظ کن! حفظ چشم یعنی حرام را نبین! حفظ گوش یعنی گناه را نشنو! روایت اوّل از پیغمبرگرامی اسلام است؛ «رُویَ عن رسول الله(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) قال: اسْتَحْیُوا مِنَ اللَّهِ حَقَّ الْحَیَاءِ» این جمله در روایات قبل هم بود. حیاء کنید از خدا آنطور که سزاوار حیاء کردن است. «فَقِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ!» کسی به پیغمبر عرض کرد: ای رسول خدا! «وَ مَنْ یَسْتَحْیِی مِنَ اللَّهِ حَقَّ الْحَیَاءِ؟» چه کسی از خدا آنطور شرم میکند که سزاوار شرم کردن از او است؟ «فَقَالَ:» حضرت فرمود: «مَنِ اسْتَحْیَا مِنَ اللَّهِ حَقَّ الْحَیَاءِ» کسی که از خدا آنطور که سزاوار است شرم میکند، باید اینگونه باشد: «فَلْیَكْتُبْ أَجَلَهُ بَیْنَ عَیْنَیْهِ وَ لْیَزْهَدْ فِی الدُّنْیَا وَ زِینَتِهَا وَ یَحْفَظُ الرَّأْسَ وَ مَا حَوَى وَ الْبَطْنَ وَ مَا طَوَى وَ لَا یَنْسَى الْمَقَابِرَ وَ الْبِلَى»[4] چنین آدمی باید همیشه مرگ جلوی چشمانش باشد، باید از دنیا و زیباییهایش دوری کند، سر و آنچه در آن است، همچنین شکم و خوراکش را حفاظت نماید. همان خصوصیّات در کلام امام باقر(علیهالسلام) تعبیر اینها با هم یکی است و چه بسا روایت دوم، از روایت اوّل گرفته شده باشد. روایت از امام هفتم(علیهالسلام) است. «قال: رَحِمَ اللَّهُ مَنِ اسْتَحْیَا مِنَ اللَّهِ حَقَّ الْحَیَاءِ» رحمت خدا بر کسی که از خدا آنطورکه سزاوار است، شرم میکند. «فَحَفِظَ الرَّأْسَ وَ مَا حَوَى وَ الْبَطْنَ وَ مَا وَعَى وَ ذَكَرَ الْمَوْتَ وَ الْبِلَى وَ عَلِمَ أَنَّ الْجَنَّةَ مَحْفُوفَةٌ بِالْمَكَارِهِ وَ النَّارَ مَحْفُوفَةٌ بِالشَّهَوَاتِ»[5] ؛ خدا رحمت کند کسی که حق حیاء را به جا آورده، پس سر و آنچه در آن است، همچنین شکم و آنچه در آن جمع میشود را مراقبت مینماید، مرگ و سختیهای پس از آن را یاد میکند، میداند که خوشی بهشت در سختیها پیچیده شده و آتش جهنّم مغز لذّتها و گناهان است. آقا مجتبی تهرانی معنای «سر و آنچه در سر است» بحث حیاء در ارتباط با اعمال است، شرم کردن نسبت به عمل قبیح، زشت است. ما نسبت به اعمالمان، یک سنخ اعمال بیرونی و جوارحی داریم که در روایت، اوّل به آنها اشاره شده است. حضرت در ابتدا میفرماید: سر خود را حفظ کند «وَ یَحْفَظُ الرَّأْسَ وَ مَا حَوَى» هوی یعنی آنچه که سر در بر دارد. حالا بگویید ببینم، سرهایتان چه در بر دارد؟ مغز و فکر منظور نیستها! اشتباه نکنید! چون تفکر که اعمال جوارحی نیست! منظور آن چیزی است که عمل از او سر میزند وآن چشم، گوش، زبان و شکل تو است. معنای حفظ چشم، گوش و زبان گفتیم که حیاء در سه رابطه دیداری، گفتاری و رفتاری بحث میشود. لذا سرت را حفظ کن، یعنی شکل صورتت را حفظ کن! چشمت را حفظ کن! گوشت و زبانت را حفظ کن! حفظ چشم یعنی حرام را نبین! حفظ گوش یعنی گناه را نشنو! راه فساد جامعه امروز اینکه حضرت در ابتدا و اوّل این مسأله را پیش میکشد و محرماتی که به وسیله سر انسان انجام میشود را مطرح میفرماید، معلوم می شود که چقدر حفاظت از اینها مؤثّر است. بسیاری از محرمات و قبائح از همین ناحیه نشأت میگیرد و جامعه نیز از همین ناحیه به فساد میرسد. این که من میگویم از مشکلات بزرگ جامعهمان همین است برای این است که بسیاری از گناهان از همین راه انجام میشود؛ چه گناه شکلی، چه حرفی و چه چشمی و چه گوشی. از خدا خجالت بکشید! حالا فهمیدید حق حیاء یعنی چه؟ حفظ از شکم و غذا در ادامه روایت دارد: «وَ الْبَطْنَ وَ مَا وَعَى» انسان با حیاء که حق حیاء را به جا میآورد، شکم و آنچه در شکم جمع میشود را نیز حفظ میکند. اینجا مسأله حرامخواری و مال مردمخواری مطرح است. از خدا حیاء کن! به هر دری نزن که مال به دست بیاوری و بخوری! لعنت به شکمی که اینطور است! اصلاً خجالت نمیکشی؟! حالا محرّم تنها حرامخوری نیست، خوردن خمر هم مثل خوردن مال مردم است و هر دو از این جهت حرام هستند. مال مردم خواری هم شرعاً قبیح است، هم قبح عقلی دارد و حتی قبح عرفی هم دارد. در آیه شریفه دارد «فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْیَوْمَ حَدیدٌ»[6] میدانی چه موقع تیزبین میشوی؟ آن موقعی که حجاب مادّیّت کنار میرود، « فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ» و پرده از چشمانت میافتد، آن روز چشمت تیزبین میشود صورت و چهره اعمال زشت ما یک بحث در باب همه اعمال داریم که اعمال به یک معنا، از بین رفتنی نیست. هیچ عملی که انسان انجام میدهد، از بین نمیرود. اینها یک صورت ملکوتی دارند که ما آن را نمیبینیم. نه این که فقط صورت دارد، حتی بوی تعفّن هم دارد. ما چون شامّه درونیمان به کار نیفتاده است، بویش را نمیشنویم، والّا بعضی اعمال بوی بسیار بدی دارد. ادکلنی که یک نفر به خودش میزند که پیش نامحرم بوی خوش بدهد، اگر بدانی چقدر بوی تعفن دارد! وقتی که مُردی بوی گندش در میآید. صورت اعمال و صحنه ارتکاب گناه اعمال صورت ملکوتی دارد. ما یک بحث شهود داریم و یک بحث صورت عمل. شهود، یعنی بینندگان عمل. بینندگان عمل یک وقت مخلوقات هستند و گاهی اینطور نیست، خود خدا است. چه بسا من ـنعوذ باللهـ در یک جای مخفی بروم و خطایی کنم که هیچکس آنجا نباشد، بعد هم خیال کنم که اینجا بینندهای نیست که مرا ببیند. بدان که بینندگانی هستند که تو آنها را نمیبینی ولی آنها تو را میبینند. از طرفی دیگر این اعمال پنهانی زشت تو، در جایی ظاهر خواهد شد. صورت عمل زشتی که در مرئی و منظر شاهدان مرکتب شدهای، ظاهر خواهد شد. کجا صورت عملت را خواهی دید؟ انسان کجا عملش را میبیند؟ همین که خیال کردم آن کار دیگر تمام شده، رفته و گذشته، آیا واقعاً تمام شده است؟! موقعی خواهد رسید که تو شاهدان مخفی اعمال زشتت را خواهی دید؛ چه عمل زشتی که از سر قوه شهوتت انجام دادی، یا به خاطر غضبت بوده و یا از سر وهم این کار را مرتکب شدهای! هم عملت را خواهی دید و هم شاهدان عملت را. چه موقعی خواهی دید که این کارهایت در مرئی و منظر آنها انجام دادهای و دیگر پشیمانی سودی ندارد؟! دیگر آنجا جای شرمندگی و واخجالتا است. کمکت می کنم خجالت نکشی چشم تیزبین و ریزبین در آیه شریفه دارد «فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْیَوْمَ حَدیدٌ»[6] میدانی چه موقع تیزبین میشوی؟ آن موقعی که حجاب مادّیّت کنار میرود، « فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ» و پرده از چشمانت میافتد، آن روز چشمت تیزبین میشود. «فَبَصَرُكَ الْیَوْمَ حَدیدٌ» هم تیزبین میشوی و هم ریزبین. تمام اعمالت مجسّم میشود و همه شاهدان را میبینی که دارند عمل تو را میبینند! وای به حالت! آیا تو مسلمانی؟ مرگ جلوی چشمانت باشد! این که در روایت داشت که چه کسی از خداوند، حقاً حیاء میکند؟ روایت اوّل فرمود: «فَلْیَكْتُبْ أَجَلَهُ بَیْنَ عَیْنَیْهِ وَ لْیَزْهَدْ فِی الدُّنْیَا وَ زِینَتِهَا» یادت نرود که میمیری، جلوی چشمت بنویس که من میمیرم! روایت دوم داشت «وَ ذَكَرَ الْمَوْتَ وَ الْبِلَى» این دو تا مثل هم است، موتش که همان بود، معنایش هم همان است. ابزار گناه، یعنی همین بدنت میپوسد این ابزاری که به کار گرفتی و با آنها این زشتیها را انجام دادی، بدان که تا ابد در اختیار تو نیست. یادت نرود که از این نشئه به نشئه برزخ میروی. قبر نشئه برزخ است، بلا هم پوسیدگی است. تمام این ابزار پوسیده میشود، امّا آیا عملت هم پوسیده میشود؟ نه تازه عمل در آنجا جلوه میکند. در آنجا تو هستی و روحت، اعمالت و گواهان اعمالت! آنجا چه خواهی کرد؟! آنجا فضیحتش هم بیشتر است. چه بسا بسیاری بودند که از قبائح من مطّلع نبودند ولی در نشئه دیگر بر قبائح من مطّلع شدند. آنجا است که انسان میگوید: « یا لَیْتَ بَیْنی وَ بَیْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَیْنِ»[7] این آیه است که انسان در آنجا میگوید: ای کاش میان من و عملم آنقدر فاصله بود که آبروریزی نمیشد! «وَ لْیَزْهَدْ فِی الدُّنْیَا وَ زِینَتِهَا» آن کسی که از خدا آنطور که سزاوار است، خجالت میکشد، دل به دنیا و زینتهای دنیا نمیبندد. او شعور دارد و از این چیزها دست میکشد حق حیاء یعنی یادت نرود که میمیری! معنای حق حیاء این است که یادت نرود میمیری، از این نشئه میروی و اعمال همراه روحت خواهد بود. بدان که این بدن و هیکلت که از نظر دیداری، خوشگل است ولی تو با آنها کار زشت انجام میدهی، با گوش، چشم و زبانت، این قبائح را مرتکب میشوی، پوسیده میشود. اینها ابزار است که میرود، امّا عمل هست. هم عمل را خوب میبینی، تیزبین و ریزبین، و هم گواهان و شاهدان را میبینی، دیدارکنندگان عملت را میبینی. آنجا است که وافضیحتا است. حق حیاء به این معنا است. از خدا خجالت بکش! آنطور که سزاوار است از او شرم کن! ریشه همه بیشرمیها،دنیا دوستی است البته در ادامه مطلبی دارد که جهت ارتکاب قبائح را میفرماید: «وَ لْیَزْهَدْ فِی الدُّنْیَا وَ زِینَتِهَا» این منشأ همه زشتیها است. چه شد که به این وادی کشیده شدی و اینقدر بیشرمی کردی؟ چرا این کارها را کردی؟ میدانی منشأش چیست؟ علاقه و دلبستگی به دنیا و زینت و زیورهای دنیا، برای همین است که حیا را کنار گذاشتی و به سراغ کارهای زشت رفتی. شرمندگی آخرت با شرمندگی دنیا قابل مقایسه نیست «وَ لْیَزْهَدْ فِی الدُّنْیَا وَ زِینَتِهَا» آن کسی که از خدا آنطور که سزاوار است، خجالت میکشد، دل به دنیا و زینتهای دنیا نمیبندد. او شعور دارد و از این چیزها دست میکشد. هر کسی این چیزها را میگذارد و میرود. وقتی رفت، قبائح را همراه خودش میبرد. آنجا است که اینها بروز و ظهور میکند و در مرئی و منظر دیگران قرار میگیرد. شرمندگی آنجا غیر از شرمندگی دنیا است. آن کسی که اهل خجالت از خدا است به دنیا و زینتهای آن دل نمیبندد. «وَ لْیَزْهَدْ فِی الدُّنْیَا وَ زِینَتِهَا» اشاره به ریشه کار است. حجاب گناه زن اسلام دین شتابان بهشت با سختیها پیچیده شده است و جهنّم با شهوات بله در روایت بعدی هم دارد که این آدم میداند که «أَنَّ الْجَنَّةَ مَحْفُوفَةٌ بِالْمَكَارِهِ» اگر بخواهی بهشت بروی، باید سختی بکشی! چون بهشت محفوف و پیچیده به چیزهایی است که شهوت، غضب و وهم آن را نمیخواهد، نفس از آن کراهت دارد و متنفّر است. هم شهوت متنفر است، هم هوای نفس از این عمل بیزار است. بهشت محفوف به این چیزها است. جهنّم درست برعکسش محفوف به شهوات است. یعنی آن چیزهایی که دلت میخواهد، چیزهایی که شهوتت و غضبت میخواهد. وافضیحتای بعد از آن، عمل میماند و رسواییهای سنگین قبر و قیامت و در آخر کار هم جهنم در پیش است، وای بر کسانی که خلوت ها را امن و دور از دید دیگران دیده و به هر عملی دست می زنند ،وای بر ما و بر اعمال ما که تا ابد وبال گردن ما هستند . آیا خیال کردهای که در دنیا کیف کردی و لذّت بردی؟ بدان که جهنم محفوف است به همین شهوات و همین کیفها! یعنی همین عملهای قبیحهای که انسان در دنیا انجام میدهد، باعث افتادن به جهنّم است. در قبر و قیامت دیگر چه مجال ندامت و بازگشت است ؟آنجا به اجبار باید بایستی و نظاره کنی و دیگران هم ببیند دیگر نه جای فراری هست نه حجابی که پشت آن پنهان شوی. پس الان که وقت باقیست بکوشیم تا حداقل کمتر افتضاح به بار بیاوریم این کارهای ما از بین نمیرود ما همه را دوباره خواهیم یافت همانگونه که در حال انجامش بودیم با این تفاوت که همه حاظران و ناظران میبینند همان ها که با گستاخی وجودشان را نادیده گرفتیم و در خلوت ها به انواع خبائث دست زدیم و در عیان چهره ای دیگر آراستیم. بخش دین تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 379]
صفحات پیشنهادی
وای از افتضاح و رسوایی قیامت
وای از افتضاح رسوایی در قیامت سلسله مباحث تربیتی حاج آقا مجتبی تهرانی در مورد "حیا"اعمال یک صورت ملکوتی دارند که ما آن را نمیبینیم. نه این که فقط صورت دارد، ...
وای از افتضاح رسوایی در قیامت سلسله مباحث تربیتی حاج آقا مجتبی تهرانی در مورد "حیا"اعمال یک صورت ملکوتی دارند که ما آن را نمیبینیم. نه این که فقط صورت دارد، ...
وای چه بزرگ!!
وای از افتضاح و رسوایی قیامت-وای از افتضاح رسوایی در قیامت سلسله مباحث ... مروری بر مباحث گذشتهبحث ما راجع به حیاء بود و گفته شد یکی از بزرگترین .
وای از افتضاح و رسوایی قیامت-وای از افتضاح رسوایی در قیامت سلسله مباحث ... مروری بر مباحث گذشتهبحث ما راجع به حیاء بود و گفته شد یکی از بزرگترین .
آنچه را بنویس که من می گویم!
وای از افتضاح و رسوایی قیامت معنای «سر و آنچه در سر است»بحث حیاء در ارتباط با اعمال است، شرم کردن نسبت به عمل ... این که من میگویم از مشکلات بزرگ جامعهمان ...
وای از افتضاح و رسوایی قیامت معنای «سر و آنچه در سر است»بحث حیاء در ارتباط با اعمال است، شرم کردن نسبت به عمل ... این که من میگویم از مشکلات بزرگ جامعهمان ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها