واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: تساوی حقوق زن و مرد چرا در احکام الهی ارث و دیه زنان کمتر از مردان است؟ در نگاه اسلام، مرد و زن هیچ تفاوتی در انسانیت ندارند. پیدایش هر دو از یک حقیقت است و هر دو در حقیقت انسانیت مشترک اند؛ «خَلَقَکُم مِّن نَّفسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنها زَوجَهَا»؛ شما را از نفسی واحد آفرید سپس جفتش را از آن قرار داد.1 راه رسیدن به کمال و کسب فضایل نیز برای هر دو به طور یکسان فراهم است: «وَ مَن یَعمَل مِنَ الصَّالِحَاتَ مِن ذَکَرٍ أوُ اُنثَی وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَاُولئِکَ یَدخُلُونَ الجَنَّةَ وَ لاَ یُظلَمُونَ نَقِیراً»؛ و کسانی که کارهای شایسته کنند، چه مرد باشند یا زن در حالی که مؤمن باشند، داخل بهشت می شوند و به مقدار اندکی به آنان ستم نمی شود.2 اما تفاوت زن و مرد در امور اقتصادی مانند ارث و دیه، نه به خاطر تفاوت در ارزش و انسانیت، بلکه با توجه به موقعیت و مسئولیت متفاوت هر یک در خانواده لحاظ شده است که نکات زیر آن را روشن می سازد: الف: پیش از اسلام چه در حجاز یا سرزمین های دیگری، اصولاً حقوقی برای زنان در نظر نمی گرفتند و از اموری مانند ارث آنان را محروم می دانستند، چون معتقد بودند دختر متعلق به دیگران است و سرانجام باید به خانه دیگران برود. نازل شدن آیات ارث و قرار دادن سهم برای زنان و دختران باعث تعجب اعراب و مسلمانان شد. ب: اگر سهم مرد در مواردی مثل ارث و دیه بیشتر است، به خاطر آن است که مسئولیت اقتصادی خانواده بر عهده مرد گذاشته شده است. مرد وظیفه دارد خرجی خود و همسر و فرزندان و پدر و مادرش را در صورت نیاز آنان فراهم کند، اما از نظر اسلام هیچ وظیفه حقوقی در خانه بر عهده زن نیست و سهم بیشتر در ارث برای تدارک و جبران قرار دادن این مسئولیت سنگین بر عهده مرد می باشد. ج: اگر در تفاوت ارث و دیه زن و مرد، شاکی وجود داشته باشد، باید آن شاکی مردان باشند نه زنان، زیرا نتیجه این تفاوت بر عکس تصور اولیه، به ضرر مردان است نه زنان. زیرا اگر دیه مرد دو برابر بود دیه به چه کسی می رسد؟ وقتی مردی فوت کند و دیه قتل به او تعلق بگیرد، این دیه اگر چه دو برابر است، اما به زن و فرزندان او می رسد. به عکس اگر زنی در حادثه ای فوت کند، مرد او باید نصف دیه را بگیرد. و البته این هم از حکمت های نهفته در احکام اسلامی است که چنین قرار داده شد، چون نقش اقتصادی مرد با زن یکسان نیست. اگر مردی که نان آور خانواده است فوت کند، خسارت نبود او بر خانواده خیلی بالاتر از زنی است که چنین مسئولیتی نداشته است، پس باید در صورت خالی شدن جای مرد در پازل خانواده، کمک بیشتری به بازماندگان او تعلق بگیرد. خداوند برای هر یک از مرد و زن بنابر نقش متفاوت آنان در زندگی فرد و اجتماعی، خصوصیات خاصی در ساختار بدن و قوای آن قرار داده است. و براساس این تفاوت های ضروری، برایشان وظائف و مسئولیت های متناسب با آن تفاوت ها وضع کرده است. اما در مورد ارث اگر مرد یا پسری دو برابر ارث می برد، این ارث در کجا خرج می شود؟ به طور معمول به جهت عهده داری وظیفه اقتصادی خانواده بر مرد، او این درآمد را باید صرف زن و فرزند و هزینه مسکن، پوشاک و هزار و یک خرج دیگر بکند اما در آن سو اگر به زن یا دختری کمتر ارث می رسد، در عوض او در این دارائی، مالک مطلق است و وظیفه هزینه در هیچ موردی بر او نیست، می تواند در مصارف شخصی خودش هر طور که دوست دارد، خرج کند بدون اینکه لازم باشد یک ریال آن را به همسرش بدهد یا در خانواده خرج کند، علاوه بر آنکه تمام مخارج خود را نیز از شوهرش می گیرد، یعنی لازم نیست حتی ارث خود را صرف نفقه خود کند و اگرچه تمکن داشته باشد، ولی باز هم نفقه او بر مرد واجب است. حقوق زن و مرد چرا شهادت دو زن به اندازه شهادت یک مرد ارزش دارد؟ اگر چه مرد و زن در اصل خلقت و در فرایند کسب فضائل یکسانند، و در کرامتی انسانی هیچ یک بر دیگری برتری ندارد و تنها ملاک برتری تقوی است: «إِنَّ أکرَمَکُم عِندَ اللهِ اتقَاکُم»3 اما از سوی دیگر شکی در تفاوت ای فیزیکی و علاوه بر آن تفاوت در توانمندی های روحی، روانی و عواطفی آنان نیست. خداوند برای هر یک از مرد و زن بنابر نقش متفاوت آنان در زندگی فرد و اجتماعی، خصوصیات خاصی در ساختار بدن و قوای آن قرار داده است. و براساس این تفاوت های ضروری، برایشان وظائف و مسئولیت های متناسب با آن تفاوت ها وضع کرده است. مرد به خاطر خشونت و قدرت جسمی و روحی، مأمور کسب و کار و تهیه مخارج زندگی و در بعد اجتماعی وظیفه دفاع از خانه، شهر و کشور را دارد و باید از راه های سخت و با دردسر فراوان مؤنه زندگی را فراهم و خانواده را مدیریت کند و زن به خاطر ظرافت روحی و جسمی و دارای بودن خصوصیات عاطفی و احساسی، مسئولیت اداره کارهای منزل، پرورش و تربیت فرزندان را دارد. پس مسئولیت ها براساس تفاوت های موجود و تفاوت ها براساس ضرورت وجود دو جنس مخالف در نظام هستی می باشد که این تفاوت ها برای هیچ کدام از دو طرف امتیاز و مزیت و ملاک برتری نیست، فقط شرح وظائف و مأموریت ها را تقسیم می کند، که اگر مرد و زن هر دو به وظائفشان آشنا بوده و کمک کار یکدیگر در مسیر تعالی باشند، خانواده را به اوج شکوفایی و منزلت آن می رسانند. تفاوت در شهادت از آن جهت است که زنان دارای روحیه احساسی تر نسبت به مردان هستند و زودتر تحت تأثیر قرار می گیرند و به خاطر لطافت روحی خود سریعتر مطلبی را قبول می کنند. از آن طرف شهادت در محاکم قضائی «حق» نیست، بلکه تکلیف و مسئولیت است، برای همین انسان وظیفه دارد برای پایمال نشدن حقوق دیگران، به آنچه دیده یا آن را می داند، شهادت دهد. اگر شهادت زنان کمتر پذیرفته می شود به خاطر آسان تر گرفتن تکلیف بر آنان است، نه تضییع حقوق آنها، و این امر بر پایه هماهنگی بین نظام تشریع و نظام تکوین بنا نهاده شده است. این لطف خداوند بر زنان است که بیشتر از حد توانائی روحی، بر دوش آنان تکلیفی فرار نداده است. چنانچه اگر کار و مسئولیت ای سخت اجتماعی و نظامی را برا آنان واجب نکرده است، از باب لطف و رحمت و عدم سازگاری آن امور با عواطف و تمایلات روحی و ساختار لطیف جسمی آنهاست. چنانچه این خصوصیت در زنانی بعضی تکالیف را از آنها برداشته، ولی در عوض برخی تکالیف دیگر را متوجه آنان کرده است که فقط آنان از عهده انجام درست آن بر می آیند و در آن زمینه مردان نه توانایی و نه تکلیف انجام آن را دارند، مانند دمیدن روح محبت در زندگی، دلربایی و جلوه گری در مسائل زناشویی، انجام کارهای دقیق و ظریف و هنری و مهمتر از همه گرم نگه داشتن کانون خانواده و تربیت صحیح فرزندان است . منبع : مجموعه مقالات ره توشه راهیان نور گروه دین و اندیشه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 632]