واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: پوشیدن لباس مشكی در كجا و كی وارد شده؟پوشیدن این لباس برای مدت طولانی مثلا بیست روز عزای حضرت زهرا علیها سلام چه صورتی دارد؟ موارد استحباب یا كراهت را هم لطف بفرمایید. پاسخ : با سلام دوست محترم قرآن و روایات، دوستى خاندان رسول اكرم (ص) را بر مسلمانان واجب كردهاند. دوستى لوازمى دارد و محبّ صادق كسى است كه شرط دوستى را- چنان كه باید و شاید- به جاى آورد. یكى از مهمترین لوازم دوستى، همراهى و همدلى با دوستان در غمها و شادىها است. از این رو، احادیث بر برپایى جشن و سرور در ایام شادى اهل بیت (ع) و ابراز حزن و اندوه در مواقع سوگ آنان تأكید ورزیدهاند. حضرت على (ع) مىفرماید: شیعه و پیروان ما در شادى و حزن ما شركت دارند امام صادق (ع) نیز فرمود: «شیعتنا جزء منا خلقوا من فضل طینتنا، یسوؤهم ما یسوءُنا ما یسرّهم ما یسرُّنا» «شیعیان ما پارهاى از خود ما بوده و از زیادى گل ما خلق شدهاند، آنچه ما را بدحال یا خوشحال مىسازد، آنان را بدحال و خوشحال مىگرداند.» این وظیفه عقلانى و شرعى ایجاب مىكند كه در ایام عزادارى اهل بیت (ع) حزن و اندوه خود را در گفتار (اشك و آه و ناله و زارى)، رفتار (كم خوردن و كم آشامیدن)، و حتى پوشاك (پوشیدن لباسى كه از حیث جنس و رنگ و نحوه پوشش در عرف حكایتگر اندوه و ناراحتى است) آشكار سازیم اما چرا لباس و پوشش سیاه؟ رنگ سیاه، از جهات گوناگون، آثار و خواص مختلف دارد و به اعتبار هر یك از این خواص، در مورد یا مواردى خاص، به كار مىرود. رنگ سیاه از جهتى رنگ پوشش است یعنى سبب استتار و اختفا مىگردد و براى چنین هدفى به كار گرفته مىشود از جهت دیگر، رنگ هیبت و تشخص است. به همین سبب، لباس رسمى شخصیتها سیاه یا سرمهاى سیر است. در نقلهاى تاریخى موارد فراوان مىتوان یافت كه براى نشان دادن هیبت و تشخص فرد، گروه، حكومت یا مسألهاى از این رنگ استفاده شده است. در كتاب برهان قاطع در برابر واژه سیاهپوش آمده است: «شب گرد و عسس و میر بازار و میر شب را گویند، و چاووش را نیز گفتهاند و آن كسى باشد كه پیشاپیش پادشاه دور باش گوید و این جماعت در قدیم به جهت هیبت و صلابت و سیاست سیاه مىپوشیدهاند،» ابن اثیر یكى از مورخان برجسته مىنویسد: ابومسلم خراسانى روزى خطبه خواند. مردى برخاست و پرسید: این علامت سیاه كه بر تو مىبینم چیست؟ گفت: ابو زبیر از جابر بن عبدالله انصارى روایت كرده است كه گفت: پیغمبر (ص) هنگام فتح مكه عمامه سیاه بر سرداشت و این لباس هیبت و لباس دولت است.» یكى دیگر از خواص و آثار رنگ سیاه، آن است كه این رنگ به صورت طبیعى، رنگى حزن آور و دلگیر و مناسب عزا و ماتم است. از همین رو، بسیارى از مردم جهان از این رنگ براى اظهار اندوه در مرگ دوستان و عزیزان خود سود مىجویند. البته انتخاب رنگ سیاه در ایام سوگوارى، علاوه بر نكته فوق، علتى منطقى- عاطفى نیز دارد. آنكه در ماتم عزیزان خویش جامه سیاه مىپوشد و در و دیوار را سیاهپوش مىكند، بااین عمل مىخواهد بگوید و بفهماند: عزیز از دست رفته، مایه روشنى چشم و فروغ دیدگانم بود و دفن پیكرش در دل خاك به سان افول ماه و خورشید در چاه مغرب، پهنه حیات و زندگى را در چشمم تیره و تار ساخته و زمین و زمان را در سیاهى و ظلمت فرو برده است. این مطلب شواهد گوناگون دارد. حضرت زهرا (س) هشت روز پس از رحلت حضرت رسول (ص)، بر مزار آن حضرت فریاد برآورد: «اى پدر، تو رفتى و با رفتن تو دنیا روشنىهاى خویش را از ما برگرفت و نعمت و خوشىاش را از ما دریغ كرد. جهان، به حسن و جمال تو، روشن و درخشان بود [ولى اكنون با رفتن تو] روز روشن آن سیاه گشته و تر و خشكش حكایت از شبهاى بس تاریك دارد و حزن و اندوه، همواره، ملازم ما است» بنابراین، سیاه پوشى به دلیل رمز و رازى كه در این رنگ نهفته است، رسمى طبیعى و سنتى منطقى براى نشان دادن حزن و اندوه بوده، ملل و اقوام گوناگون در ایام عزا از آن بهره جستهاند. سابقه سیاهپوشى شواهد فراوانى در متون كهن ایرانى وجود دارد كه سیاهپوشى را نشان ماتم و اندوه قلمداد كرده است. شاهنامه فردوسى كه بیانگر فرهنگ و تمدن كهن ایران است، از مواردى كه جامه سیاه را نمود عزا و غم تلقى كرده، آكنده مىنماید. این سیاهپوشى تا اكنون در ایران رایج است. در اساطیر یونان باستان آمده است: زمانى كه تیتس از قتل پاتروكلوس به دست هكتور شدیداً اندوهگین شد، به نشانه عزا سیاهترین جامههایش را پوشید. این امر نشان مىدهدكه قدمت رسم سیاهپوشى در یونان به عصر هومر باز مىگردد. در میان عبرانیان (یهودیان قدیم) نیز رسم آن بود كه در عزاى بستگان سرها را مىتراشیدند و بر آن خاكستر مىپاشیدند و لباس تیره مىپوشیدند. بستانى، در دائرة المعارف خود، رنگ سیاه را مناسبترین رنگ عزا در تمدن اروپاى قرنهاى اخیر گزارش كرده، مىنویسد: «طول دوران عزادارى، بر حسب درجه نزدیكى به میّت، از یك هفته تا یك سال طول مىكشد و بیوه زنان دست كم تا یك سال عزا مىگیرند و در این مدت لباسهاى آنان سیاهرنگ و خالى از هر گونه نقش و نگار و زیور آلات است.» در كتابهاى تاریخى گزارش شده است كه عرب، در مواقع مصیبت، جامه خویش به رنگ سیاه مىكرد. در عصر پیامبر (ص) پس از پایان جنگ بدر كه 70 تن از مشركان و قریش به دست مسلمانان بر خاك هلاكت افتادند، زنهاى مكه در سوگ كشتگان خویش جامه سیاه پوشیدند. شعر لبید، درباره سیاهپوشى زنان نوحهگر، مورد استشهاد بسیار از كتب لغت است: یخشمن حرّ اوجه صحاح فى السُّلب السّود و فى الامساح آن زنان در حالى كه لباسهاى سیاه عزا و پلاس مویین بر تن كرده بودند، گونههاى خویش را با ناخن مىخراشیدند. پس شواهد تاریخى و ادبى نشان مىدهد، رنگ سیاه از دیر باز در میان بسیارى از ملل و اقوام نشان عزا و اندوه بوده است. این امر به ایران یا دوران اسلام اختصاص ندارد و اعراب پیش از اسلام، ایرانیان و یونانیان باستان در عزا جامه سیاه یا كبود مىپوشیدند. سیاهپوشى در میان اهل بیت (ع) گزارشهاى مستند تاریخى حكایتگر این حقیقت است كه پیامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) نیز بر این سنت منطقى و رسم طبیعى مهر تأیید گذاشته و خود در عزاى عزیزانشان سیاه پوشیدهاند. به روایت ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه، امام حسن (ع) در سوگ امیرمؤمنان على (ع) جامه سیاه پوشید و با همین جامه براى مردم خطبه خواند. براساس حدیثى كه اكثر محدثان نقل كردهاند، زنان بنى هاشم در سوگ اباعبدالله الحسین (ع) جامه سیاه پوشیدند: «لما قتل الحسین بن على (ع) لبس نساء بنى هاشم السواد و المسوح و كن لاتشتكین من حر و لا برد و كان على بن الحسین (ع) یعمل لهن الطعام للمأتم» «وقتى امام حسین بن على (ع) به شهادت رسید، زنان بنى هاشم لباسهاى سیاه و جامههاى خشن مویین پوشیدند و از گرما و سرما شكایت نمىكردند و پدرم على بن الحسین (ع) به علت اشتغال آنان به مراسم عزادارى، برایشان غذا درست مىكرد.» مرحوم كلینى چنان نقل مىكند كه سلیمان بن راشد از پدرش نقل كرد: امام سجاد (ع) را دیدم كه جبّهاى جلو باز و سیاه رنگ و طیلسانى كبود رنگ پوشیده بود. این شیوه از سوى دیگر ائمه (ع) و بزرگانى چون امسلمه، مختار ثقفى و سیف بن عمیره نخعى كوفى جریان داشته و در عصر غیبت تا كنون تداوم یافته است. فلسفه سیاهپوشى عباسیان عباسیان كه در طول قیام داعیه خونخواهى شهداى اهل بیت (ع) داشتهاند و وقتى به قدرت رسیدند، دولت خود را دولت آل محمد (ص) و ادامه خلافت على بن ابى طالب (ع) خواندند، لباس سیاه را براى نشان دادن تداوم ماتم و اندوهشان در فقدان عزت پیامبر و مصائب اهل بیت (ع) انتخاب كردند. براساس منابع تاریخى، پس از قتل فجیع زید و یحیى، آتش خشم مردم علیه رژیم اموى زبانه كشید و در خراسان بزرگ آن روز، شهرى باقى نماند كه مردمش، لباس سیاه نپوشیده باشند. قیام ابومسلم و ظهور سیاه جامگان عباسى نیز دقیقاً در همین دوره حساس تاریخى صورت گرفت. بنى عباس كه در بحبوحه قیام زید و یحیى خود و پیروان خویش را از معركه و جنگ بابنى امیه و خطرات ناشى از آن بركنار داشته بودند، اوضاع و شرایط را جهت بهرهبردارى مناسب دیدند و به بهانه خونخواهى شهداى مظلوم كربلا و زید و یحیى، پرچم سیاه و سیاهپوشى را ابزار اعلام عزاى شهداى اهل بیت (ع) ساختند و با این ترفند دوستداران اهل بیت (ع) را پیرامون خود گرد آوردند و براى آنكه این تبلیغ ظاهرى را در اذهان مردم زنده نگه دارند، پس از به قدرت رسیدن، سیاهى پرچم و لباس را شعار همیشگى خویش ساختند. به دلیل همین فریبندگى ظاهرى بود كه امام صادق (ع) و دیگر ائمه (ع) به رنگ و لباس سیاه خرده مىگرفتند یعنى مخالفت امام در این موارد، به سیاهپوشى رسمى و خاصى كه از سوى بنى عباس تحمیل شده و نماد بستگى و اطاعت از حكومت ستمگران به شمار مىآمد، ناظر است نه سیاهپوشى در عزا و ماتم به ویژه مصائب اهل بیت (ع). سخن پایانى آنچه به اجمال و اختصار گذشت، نشان مىدهد: اولًا، سیاهپوشى سنت منطقى بشر در طول تاریخ بوده و در ایران باستان، یونان و اعراب رواج داشته است. ثانیاً، سیاهپوشى بر مصائب اهل بیت (ع) تداوم همان سیره انسانى است. ثالثاً، سیاهپوشى از سوى عباسیان یا اعراب پس از اسلام به ایران منتقل نشده، از دیرباز در فرهنگ و تمدن ملت ایران ریشه داشته است. به هر روى، لباس سیاه نشانه عشق و دوستى به ساحت امامان پاك اعلان جانبدارى از سرور آزادگان در جبهه ستیز حق و باطل و اظهار تیره شدن آفاق حیات معنوى است. آنكه در عزاى امامان نور (ع)، خصوصاً سالار شهیدان، جامه سیاه مىپوشد، جسمى تیره ولى جانى روشن دارد، در ظاهر سیاه است ولى در باطن سپید. موفق باشید . مؤسسه فرهنگی احیاء ثقلین – تهران .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 970]