واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: پرستش به چه معناست ؟ آیا می توان پرستش را نوعی كشش درونی به سمت چیزی دانست ؟ مانند اینكه بگوییم فلانی پول پرست هست یعنی فكر و حواسش كلا درگیر پول هست و یا اینكه بگوییم كسی خدا پرست هست بدین معنی باشد كه آن شخص هدف اولش در انجام امور پیدا كردن خداست ؟ مفهوم پرستش در زبان فارسی، معادل مفهوم عبادت در زبان عربی است. برای این لفظ تعریف های متعدد شده است. نقطه مشترک در این تعریف ها، خضوع در مقابل موجودی است که آن را برتر می دانیم. در برخی تعریف ها آمده که عبادت خضوع در مقابل موجودی است که مالک شأنی از شئون وجود و حیات می باشد. در برخی تعریف ها تصریح شده که این خضوع در صورتی که همراه با تقدیس باشد، عبادت و پرستش محسوب می شود. علمای اخلاق و همچنین روان شناسان معتقدند که در وجود انسان گرایش هایی به صورت فطری وجود دارد که یکی از آنها گرایش به پرستش است. گرایش های دیگر، حقیقت جویی، زیبا طلبی و کمال خواهی، حس اخلاقی و حس حیوانی است. به گرایش به عبادت، حس مذهبی هم می گویند. با این بیان روشن است که پرستش، نه یک تکلیف، بلکه یک نیاز و حس و گرایش درونی است. انسان موجودی است کمال طلب و نیازمند؛ پس چون خود را در برابر منبعی بزرگ از قدرت، عظمت، قداست، کمال ببیند، در برابر آن خضوع نموده و خواهان ایجاد ارتباط با او است. انسان در حال پرستش از وجود محدود خویش می خواهد پرواز کند و به حقیقتی پیوند یابد که در آنجا نقص و کاستی و فنا و محدودیت وجود ندارد. عبادت و پرستش نشان دهنده یک "امکان" و یک "میل" در انسان است؛ امکان بیرون رفتن از علائق مادی، و میل به پیوستن به افق بالاتر و وسیع تر. شهید مطهرى در زمینه پرستش فطرى سخنانى دارد که خلاصه آن این است: انسان دو نوع پرستش دارد، پرستش آگاهانه و پرستش ناآگاهانه (همان گونه که دو نوع خداشناسى دارد، خداشناسى آگاهانه و خداشناسى ناآگاهانه). عبادت ناآگاهانه مربوط به ضمیر ناخودآگاه انسان است. ایشان با بیان این شعر: همچو میل کودکان با مادران/سر میل خود نداند در لبان توضیح می دهد: بچهاى که تازه متولد مىشود همان روزهاى اول و دوم که هنوز چشمهایش را نمىتواند باز کند و قطعا از مادر آگاهانه اطلاع ندارد، یعنى هنوز در ضمیرش از مادر تصویرى ندارد و نمىداند مادرى هم دارد، گرسنهاش که مىشود سرش و لبهایش را به این طرف و آن طرف حرکت مىدهد. این لبها ناآگاهانه در جستجوى سینه مادر است؛ یعنى اگر از این کودک کسى توضیح بخواهد که دنبال چه چیز مىگردى؟ وى قادر به توضیح نیست، زیرا هنوز ذهنش از تصویرها و نقشها مزین نشده است. حتى اگر بتواند حرف بزند باز هم نمىتواند این مطلب را بیان کند، اما ناآگاهانه به سوى چیزى که وجود دارد مىرود.("طهارت روح"، 30 و 31 به نقل از فلسفه اخلاق، ص 166) انسان به حسب فطرت، کارهاى اخلاقى را شریف و شرافتمندانه مىداند و در این کارها یک نوع شرافت و عظمتى را تشخیص مىدهد، و حس مىکند با انجام این کارها خودش را بزرگوار مىکند. بنابراین، عمق روح انسان، فطرت انسان، عمق قلب انسان، با یک شامّه مخصوص، ناآگاهانه همین طور که خدا را مىشناسد، این قوانین فطری و رضاى خدا را نیز مىشناسد و کار را بالفطره در راه رضاى خدا انجام مىدهد، ولى خودش نمىداند که در راه رضاى خدا قدم بردارد.(همان، 31 تا 34 به نقل از فلسفه اخلاق، ص 116، 127) عبادت ناآگاهانه گاهی راه به خطا می برد و معبود را به اشتباه می شناسد. این که می گویند فلانی پول پرست است، به این معنا است که او در تشخیص آن کمال مطلق به بیراهه رفته است، والا او را هم حس کمال طلبی به این راه کشانده است. ادیان این میل درونی را با آگاهی همراه می کنند تا به بیراهه نرود. "عبادت آگاهانه" نیز از همان آبشخور کمال طلبی سیراب می شود، با این تفاوت که این حس در او با آگاهی همراه شده است. قرآن مىفرماید: «آیا با شما عهد نکردم اى فرزندان آدم که شیطان را نپرستید، که او دشمن آشکار است و اینکه مرا بپرستید، که این راه راست است.»(یس/60 و61) نکته دیگر این که، کمال نهایى انسان تنها به وسیله عبادت آگاهانه بدست مىآید. و عبادت ناآگاهانه، معلوم نیست به کجا منتهی شود، و آحیانا به خطا می رود. با آرزوی توفیق. موسسه ذکر ـ قم. باستانی.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 215]